خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

آن چه خدا می خواهد را باید بدانیم ، این جا همان جاست!
جهان اسلام آقا زیاد دارد ، خدمتگذار می خواهد !
افتخار ما این است که خدمتگذار دین خدا هستیم !

خادم الاسلام را دنبال کنید .

آخرین نظرات
  • ۲۴ ارديبهشت ۹۸، ۱۳:۳۸ - حمدان مقدم
    احسنت
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۶، ۲۲:۲۵ - یا حسین
    متشکرم
  • ۲۷ ارديبهشت ۹۶، ۱۴:۰۹ - زهرا باقری
    +++

۳۲ مطلب با موضوع «تربیت فرزند در سبک زندگی اسلامی :: مبانی تربیت اسلامی» ثبت شده است

دو بال پرواز تا خدا!

 

مسیری که خدای متعال برای رشد و تعالی معنوی انسان معرفی کرده دارای دو بستر اساسی و مهم است که عبارت اند از : باور و عمل .

 باور ، اعتقاد و معرفتی درونی است که در اصطلاح قرآن به آن

  • احسان ثابت

آداب عقد ازدواج   

 

پس از آن که تمامی مقدمات ازدواج فراهم شد لازم است مجلسی را فراهم نمود که در آن پیمان ازدواج بین زوجین برقرار شود که به آن در فرهنگ ما مسلمانان «مجلس عقد» می گویند ، در روایات وارده از اهل بیت علیهم السلام آداب و  شرایطی بیان شده است که به برخی از مهمترین آنها اشاره ای گذرا می کنیم : 

خطبه عقد در روز جمعه باشد

مستحب است در روز جمعه خطبه خوانده شود ، امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمود :

« یَوْمُ الْجُمُعَةِ یَوْمُ خِطْبَةٍ وَ نِکَاحٍ‏ »(الخصال، ج‏2، ص  384) روز جمعه روز خطبه خوانی و نکاح است

قمر در عقرب نبودن

حضرت صادق علیه السلام فرمود :

«مَنْ ... تَزَوَّجَ وَ الْقَمَرُ فِی الْعَقْرَبِ لَمْ یَرَ الْحُسْنَى‏»(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏8، ص: 275) هرکه عقد یا زفاف کند و ماه درعقرب (قمر در برج عقرب) باشد عاقبت نیکو نبیند .

خطبه خواندن قبل از عقد 

قبل از از عقد نکاح، خطبه خواندن سنّت است. .(حلیۀ المتقین ، باب چهارم، فصل سوم ) 

نقل شده است امام محمّد تقی علیه السلام چون دختر مأمون را عقد کرد، این خطبه را خواند: و به علت اختصار أن شیعیان نیز می توانند آن را بخوانند :

« الْحَمْدُ لِلَّهِ إِقْرَاراً بِنِعْمَتِهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ إِخْلَاصاً بِوَحْدَانِیَّتِهِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ سَیِّدِ بَرِیَّتِهِ وَ عَلَى الْأَصْفِیَاءِ مِنْ عِتْرَتِهِ أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ کَانَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَى الْأَنَامِ أَنْ أَغْنَاهُمْ بِالْحَلَالِ عَنِ الْحَرَامِ فَقَالَ سُبْحَانَهُ‏ وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى‏ مِنْکُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ (سوره نور  ، آیه 32 )   »(مکارم الأخلاق، ص: 206) سپاس خدا را براى اقرار به نعمتهایش، و لا اله الا اللَّه براى اخلاص در یگانگیش‏ و درود بر محمد بهترین انسانها و بر برگزیدگان خاندانش (ائمه ع). اما بعد: یکى از احسان‏هاى خداوند بر مردم آنست که به حلال از حرام بى‏نیازشان کرد و فرمود (براى جوانان و دختران صالح خود ازدواج کنید که اگر فقیرند خداوند به فضل خود بى‏نیازشان سازد که خداوند وسعت دهنده داناست».

 

هم چنین خطبه های دیگری نیز نقل شده است که برای اطلاع از آنها رجوع کنید به کتاب شریف:  الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏5، ص: 369  ، بَابُ خُطَبِ النِّکَاح‏ .

 اطعام دادن

رسول صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:

«إِنَّ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلِینَ الْإِطْعَامَ‏ عِنْدَ التَّزْوِیجِ‏.»(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏5، ص: 367) همانا از سنت پیامبران اطعام در هنگام ازدواج است

البته ولیمه دادن حدود و مرز هایی دارد که نباید از آنها تعدی نمود حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم  در این باره فرمود:

«الْوَلِیمَةُ أَوَّلَ یَوْمٍ حَقٌّ وَ الثَّانِیَ مَعْرُوفٌ وَ مَا زَادَ رِیَاءٌ وَ سُمْعَةٌ.» (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏5، ص: 368) ولیمه روز اوّل حق است و در روز دوم نیکی است و بیشتر از آن ریا و خود نمایی است.

زفاف در  شب و اطعام در روز

لازم است زمان خطبه عقد در شب ، مخصوصا در شب جمعه باشد و در روز اطعام و ولیمه ای به مهمانان داده شود ، امام صادق علیه السلام  فرمود :

« زُفُّوا عَرَائِسَکُمْ لَیْلًا وَ أَطْعِمُوا ضُحًى»(مکارم الأخلاق، ص: 207). عروسى را در شب قرار دهید و روز اطعام نمایید.

  • احسان ثابت

خدا ، مومنین  و فرزندانشان را تربیت می کند

 

یکی از اصلی ترین دغدغه والدین تربیت فرزندانشان است و برای این امر بسیار تلاش می کنند و می توان گفت که غصه اصلی بسیرای از آنان نیز همین است .

بسیاری افراد فکر می کنند که تنها  تلاش و دلسوزی مجدانه آنهاست که موجب می شود فرزندانشان اصلاح شوند در حالی که حقیقت این نیست ، درست است که مراقب والدین عاملی مهم و تاثیر گذار است اما  حقیقت امر آن است که اصل  و عامل اصلی ترببیت انسانها اراده الهی است و اگر  فضل  و رحمت الهی به تربیت فردی تعلق بگیرد ، همین امر موجب اصلاح امور او می شود ، که  فرمود

﴿ لَوْ لا فَضْلُ اَللّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَکى مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لکِنَّ اَللّهَ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ وَ اَللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ  (سوره نور ، آیه 21 )   اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، هرگز احدی از شما [از عقاید باطل و اعمال و اخلاق ناپسند] پاک نمی  شد، ولی خدا هر که را بخواهد پاک می  کند؛ و خدا شنوا و داناست.

بر این اساس هنر این است که اسرار  و رازهای داخل شدن در تحت تربیت الهی را دریابیم تا با آن رمز ها داخل در تربیت الهی شویم ، اگر به این امور دقت شود نه تنها خود ما تحت تربیت الهی قرار می گیریم بلکه نسل  و ذریه ما نیز در این امر داخل می شوند و مورد عنایت الهی قرار می گیرند  که در مورد امر اول که تربیت خود انسان باشد رسول اکرم صلی الله علیه و آله  فرمود : 

«قالَ اللَّهُ عزّوجلّ: لا أطَّلِعُ على‏ قَلبِ عَبدٍ فأعْلَمُ مِنهُ حُبَّ الإخْلاصِ لِطاعَتی لِوَجْهی وابْتِغاءَ مَرْضاتی إلّا تَولّیتُ تَقویمَهُ وسیاسَتَهُ(الجواهر السنیة فی الأحادیث القدسیة (کلیات حدیث قدسى)، ص: 332)خداوند عزّوجلّ فرماید: هرگاه دل بنده‏ام را بنگرم و دریابم که از روى اخلاص و براى خشنودى من طاعتم را به جا مى‏آورد، اصلاح و تربیت او را خود به عهده گیرم.

و بر امر دوم که تربیت فرزندان انسان باشد داستان حضرت خضر علیه السلام  بر اصلاح دارایی دو یتیم که در سوره کهف مذکور است  دلالت دارد که علت آن را صالح بودن پدر  آن دو فرزند شمرده است :

﴿أَمَّا اَلْجِدارُ فَکانَ لِغُلامَیْنِ یَتِیمَیْنِ فِی اَلْمَدِینَةِ وَ کانَ تَحْتَهُ کَنْزٌ لَهُما وَ کانَ أَبُوهُما صالِحاً فَأَرادَ رَبُّکَ أَنْ یَبْلُغا أَشُدَّهُما وَ یَسْتَخْرِجا کَنزَهُما رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ (سوره کهف ، آیه 82 ) اما آن دیوار از دو نوجوان یتیم در این شهر بود، و زیرش گنجی متعلق به آن دو قرار داشت، و پدرشان مردی شایسته بود، پس پروردگارت خواست که آن دو یتیم به حد رشد رسند وگنجشان را به سبب مِهر [ی که] پروردگارت [به آن دو] داشت بیرون آورند .

پس باید خدا را باور کرد و خود و اهل و عیال خود را به او بسپاریم و با گوش سپردن به اوامر او خود را در جاذبه ربوبیش داخل کنیم .

  • احسان ثابت

 جامعه مهدوی در گرو انسان سازی

 

خدای متعال انسان را آفرید و اراده نمود با آن بستری را فراهم نماید تا رب انسانی تربیت کند ، و راه آن را نیز عبودیت معرفی نمود ، انسان را موجودی اجتماعی قرار داد تا با روابطی که بین ایشان صورت می گیرد هم خود آنها و هم جامعه انسانی آنها به سوی کمال حرکت کند . به همین دلیل نسل آنها را در طول تاریخ امتداد بخشید که در هر عصری انسانهایی پای به عالم خاک نهاده و عده ای دیگر رخت از آن بر بندند و راه تعالی  و تکامل ایشان را در تحصیل علم و آداب  و روابط  و ضوابط قرار داد تا با آموختن و عملیاتی کردن آنها در مسیر تعالی قرار بگیرند و معلمانی را نیز مجهز نموده و به سوی ایشان گسیل داشت تا آن چه را که نیاز داشتند به ایشان بیاموزد .

پس از آن که قرن ها از خلقت اولین انسان گذشت جامعه بشری قابلیت ساختن تمدن ها را پیدا نمود و به همین دلیل خدای متعال نیز انبیاء بیشتری به سوی آنها فرستاد تا به سوی تتعالی هدایتشان کند .

جوامع در حرکت رو به رشد خود نیازمند نیرو های انسانی که دارای مهارت های لازم هستند می باشد و بدون این امر ساختن جامعه و سامان بخشیدن به آن امکان نخواهد داشت . خدای متعال اراده نمود تا در آخر الزمان حکومت صالحین محقق شود ، فرمود :

 

 ﴿لَقَدْ کَتَبْنا فِی اَلزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ اَلذِّکْرِ أَنَّ اَلْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ اَلصّالِحُونَ (سوره أنبیاء، آیه 105)    در «زبور» بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: «بندگان شایسته‌ام وارث (حکومت) زمین خواهند شد!»

 

که طبق عقیده فرقه ناجیه شیعه این حکومت در زمان ظهور امام زمان علیه السلام  محقق خواهد شد . و از آن جا که گفته شد تمدن ها نیازمند انسانهای دارای مهارت هستند حکومت جهانی آخر الزمان صالحین نیز نیازمند انسانهایی با ایمان و اعتقادات قوی که در میدان علم و عمل سرامد مردم جهان هستند می باشد .

بر این اساس لازم است افراد جامعه اسلامی ما تمام تلاش خود را  مبذول دارند تا با تربیت انسانهای با ایمان و متخصص در امور  لازم برای اداره جامعه مقدمات تحقق آن جامعه موعود را فراهم نمایند و این امر محقق نخواهد شد جز به این که خانواده های مسلمان راه کار های تربیتی انسان را از متن دین فطری اسلام آموخته و عملی کنند .

اگر این امر محقق شد قطعا شاهد آماده شدن شرایط برای جامعه مهدوی خواهیم بود .

انقلاب امام خمینی رحمت الله علیه از درون گهواره ها شروع شد ، در سال 1342 شمسی  که ایشان را دستگیر کرده بودند و به تهران می بردند یکی از مامورین ساواک به ایشان گفته بود در این بیانان دیگر کسی نیست بدادت برسد ! پس یارانت کجا هستند ؟ ایشان فرموده بودند یاران من در گهواره ها هستند ؟

این سخن آن روز برای آن افراد قابل فهم نبود اما پس از 15 سال همه دیدند که کودکان نوجوان و جوانی که در آن روز ها در گهواره ها بودند چگونه انقلابی بی نظیر را رقم زدند و همه جهانیان را انگشت به دهان گذاشتند .

پس باید انسان ساخت ، مهدی عج الله منتظر ماست . 

  • احسان ثابت

خالقیت پدر و مادر به اذن الله

 

هنگامی که زن و مرد با یکدیگر پیمان مقدس ازدواج را جاری کردند ، آن دو به منزله یک تن می شوند ، هر دو برای یکدیگر !

﴿هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ (سوره بقره ، آیه 187 )   آنها لباس شما هستند؛ و شما لباس آنها (هر دو زینت هم و سبب حفظ یکدیگرید)!

انسان موجودی جاری است و همانند تمام موجودات عالم رویش دارد ، از او به اذن الله در عالم هستی فیض جاری می شود ، او زاده شده است و می زاید ، اما انسان با موجودات دیگر تفاوت دارد چرا که رویش او تنها در عالم خاک نیست بلکه از دل تن خاکی او نور به عالم می تابد ، خدای متعال انسان را موجودی خلق نموده که از وجودش حقائق زاده می شود و تکامل پیدا می کند ، چرا که قرار است او به مقامی مافوق تمام خلایق مادی برسد ، خدای متعال اراده کرده است تا انسان به مقام رب انسانی برسد و راه آن را نیز بیان فرمودند :

« الْعُبُودِیَّةُ جَوْهَرٌ کُنْهُهَا الرُّبُوبِیَّةُ»(مصباح الشریعۀ، ص 7)  عبودیت الهی چیزی است که ربوبیت ( انسان ) را در پی دارد .

این بدان معنا نیست که انسا نخدا می شود ، بلکه به این معناست که انسان می تواند مظهری از ربوبیت الهی شود و نمایشگر خالقیت و ربوبیت الهی به اذن الله شود ، همان گونه که عیسی بن مریم علیهما السلام این گونه بود که خدای متعال در این باره به عیسی علیه السلام  فرمود :

﴿إِذْ تَخْلُقُ مِنَ اَلطِّینِ کَهَیْئَةِ اَلطَّیْرِ بِإِذْنِی فَتَنْفُخُ فِیها فَتَکُونُ طَیْراً بِإِذْنِی (سوره مائدة ، آیه 11 )  به فرمان من، از گل چیزی بصورت پرنده میساختی، و در آن میدمیدی، و به فرمان من، پرندهای میشد

حال زن و مرد نیز در این مسیر قرار دارند و بر اساس اختیاراتی که خدای متعال به آنان داده است و به اذن او در عالم تکوین و ماده و ما فوق آن موجودی عظیم خلق می کنند ، لذا باید این خلق عظیم در چهار چوب دستورات و آدابی باشد که خدای متعال فرموده است تا آن که بتوانند موجودی بی عیب  و نقص بوجود آورده و در مسیر تکامل قرارش دهند .

بر همین اساس در این سری از مقالات به ذکر آدابی می پردازیم که از سوی مربیان اصلی بشر برای پرورش صحیح انسان بیان شده است تا زوج های جوان و سایر افرادی که قصد فرزند آوری دارند بدانها توجه نموده و عمل کنند تا موجوداتی بوجود آورند که در مسیر کمال حقیقی قرار گرفته و موجب تحقق اراده الهی در زمین شوند .

  • احسان ثابت

نطفه حافظ اسرار خلقت 


  انسان !!

 موجودی با قابلیت های بی نهایت !

دست پرورده ذات اقدس الهی !

خدای متعال اراده نمود تا موجودی خلق نماید که قابلیت این را داشته باشد که محل تجلی اسماء و صفات الهی او قرار بگیرد .

صورت انسانی را در احسن تقویم خلق نمود

﴿لَقَدْ خَلَقْنَا اَلْإِنْسانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ (سوره تین  ، آیه 4 )ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم، 

 و امانتی را در وجود او به ودعیه نهاد که کل هستی غیر از انسان از تحمل بار سنگین او سر باز زدند 

﴿إِنّا عَرَضْنَا اَلْأَمانَةَ عَلَى اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ اَلْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا اَلْإِنْسانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولاً (سوره أحزاب ، آیه 72 ) ما امانت (تعهّد، تکلیف، و ولایت الهیّه) را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ امّا انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)!

انسان قرار بود خلیفۀ الله در زمین باشد  که فرمود : 

 ﴿ إِنِّی جاعِلٌ فِی اَلْأَرْضِ خَلِیفَةً(سوره بقرة ، آیه 30 ) «من در روی زمین، جانشینی [= نمایندهای] قرار خواهم داد.» 

و بر همین اساس صورت ملکوتی او را بر صورت ملکوتی خود که همان تجلی اسمائی و صفاتی باشد خلق نمود که رسول اکرم صلی الله علیه و آله 

« إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ آدَمَ‏ عَلَى‏ صُورَتِهِ‏.»( التوحید (للصدوق)، ص: 152)  همانا خدا آدم را بر صورت خود خلق نموده است .

انسان مسافری از عالی ترین مدارج عالم  نور بود که به تاریک خانه عالم خاک آمده بود .

او را به خاک دان دنیا آوردند

﴿ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِینَ ،(سوره تین  ، آیه 5 )سپس او را به پایینترین مرحله بازگرداندیم

در های آسمان را گشودند و ندا در دادند که بیایید ! 

﴿قُلْنَا اِهْبِطُوا مِنْها جَمِیعاً فَإِمّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ  (سوره بقرۀ ، آیه 38 ) گفتیم: «همگی از آن، فرود آیید! هرگاه هدایتی از طرف من برای شما آمد، کسانی که از آن پیروی کنند، نه ترسی بر آنهاست، و نه غمگین شوند.»

 باید با هدایت الهی راهی به ملکوت که خانه اصلیمان است بیابیم .

اما سر آغاز این بازگشت بزرگ از درون رحم مادران آغاز می شود .

جایگاهی که خدا در آن صورتگری وجود انسان در عالم خاک راآغاز می کند ، مادر کشتزار و پدر بذر افشان آن .

خدای متعال با نطفه آدمی بین دو جنس مخالف الفتی بر قرار نموده و از این ترکیب مقدس موجودی عظیم خلق نمود .

این است نطفه آدمی ! قطره ای تر که در خود اسرار خلقت را حمل می کند !

و این است کار پدر  و مادر که از این اسرار پرده بر می دارند .

انسان موجودی است جتاری در تمام عوالم و از بوته اسماء و صفات الهیه سر بر می آورد ، او حرکتش را از دل نطفه ها آغاز می کند

پس ای دوستان که پدران و مادران آینده هستید بدانید که چه بار عظیمی بر دوش شما نهاده شده است

هدایت انسانهایی که هدا آنها را بوسیله ما خلق می کند در دستان ماست

باید ببینیم چه می کنیم

هم راه و هم راه کار را به ما نشان داده اند

تربیت الهی !!

راه این است ..

  • احسان ثابت

    ضرورت آموزش احترام و نیکی به والدین

     

    یکی از معارفی که لازم و ضروری است از آغاز دوران کودکی به فرزندان آموزش داده شود رعایت حقوق مربوط به والدین است ، از آن جا که از همان دوران ابتدایی حیات اجتماعی کودکان ملکات رفتاری در آن ها شکل می گیرد لازم است که یکی از اصلی ترین آموزه های اجتماعی که همان نحوه ارتباط با والدین است به آنها آموزش داده شود ، چرا که بر اساس آموزه های الهی همین رعایت حقوق والدین در رشد و تکامل معنوی فرزندان تاثیر بسیار مهمی دارد تا جایی که در روایات آمده است : امام صادق علیه السلام فرمود : 

    «بَرُّوا آباءکُم یَبَرَّکُم أبناؤکُم.» .( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏5، ص: 554)  با پدرانتان خوش رفتار باشید، تا فرزندانتان با شما خوشرفتارى کنند.

     و اگر والدین از این امر غافل شوند این غفلت موجب سلب تعالیم در ارتباط صحیح با والدین شده و به مرور زمان منجر به نقص قوانین الهی و تعدی ازآنها که همین امر موجب سلب توفیقات عظیم از فرزندان می شود .

    باید دانست رعایت حقوق والدین آن اندازه واجب  و ضروری است که جز در مواردی خاص که در تعارصض با حکم خداست  اجازه ترک آن داده نشده است .

    امام باقر علیه السّلام فرمود:

    «ثَلَاثٌ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَحَدٍ فِیهِنَ‏ رُخْصَةً أَدَاءُ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ بَرَّیْنِ کَانَا أَوْ فَاجِرَیْنِ»( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 162) امام باقر علیه السّلام فرمود: سه چیز است که خداى عز و جل نسبت بآنها مخالفت رخصت نفرموده: رد امانت به نیکو کار و بدکردار و وفاء بپیمان نسبت به نیکوکار و بدکردار و خوشرفتارى با پدر و مادر، نیکوکار باشند یا بدکردار.

    امام رضا علیه السلام  نیز فرمودند :

    «بِرُّ الْوَالِدَیْنِ وَاجِبٌ وَ إِنْ کَانَا مُشْرِکَیْنِ وَ لَا طَاعَةَ لَهُمَا فِی مَعْصِیَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ »( عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏2، ص: 124) نیکى بپدر و مادر واجب است هر چند مشرک باشند، امّا طاعتشان در امرى که معصیت خداى عزّ و جلّ است جایز نیست،

    براین اساس لازم است به فرزندان خود بیاموزیم که چگونه به والدینشان احترام گذاشته و حقوق آنها را رعایت کنند .

  • احسان ثابت

اثبات وجود خدا برای کودکان 


در دوران ابتدایی شکل گیری شخصیت کودک لازم است نسبت  به آموزش تعالیم زیربنایی حیات انسانی به فرزندان توجه ویژه ای داشت ، چرا که اگر آن تعالیم زیربنایی در دوران کودکی  به آنها آموزش داده نشود یادگیری آن در سایر دوران ها بسیار سخت بوده و چه بسا بعید باشد که آنها را فراگرفته و عملیاتی کند. لذا لازم است والدین در همان زمان های ابتدایی تربیت کودکان آنها را مورد تعلیم آداب  ضروری دین قرار دهند  .

یکی از مهمترین و زیربنایی ترین تعالیم آموزشی به کودکان که رعایت آن از مهمترین حقوق هر انسانی نسبت به خدای متعال است اعتقاد به وحدانیت و فهم وجود خدای متعال است  ، از همین رو است که لقمان علیه السلام  هنگام موعظه به فرزندش اولین امری را که مورد توجه قرار می دهد شرک نورزیدن به خداست خدای متعال فرمود : 

﴿وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللّهِ إِنَّ اَلشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ (سوره لقمان ، آیه 13 ) (به خاطر بیاور) هنگامی را که لقمان به فرزندش -در حالی که او را موعظه میکرد- گفت: «پسرم! چیزی را همتای خدا قرار مده که شرک، ظلم بزرگی است.»

لذا والدین نیز لازم است در همان سنین ابتدایی شکل گیری شخصیت فرزندانشان با استفاده از براهین ساده عقلی  و استدلالات تجربی مسیری را برای این که کودکشان وجود داشتن و وحدانیت خدای متعال را درک کند ارائه دهند . به همین مناسبت برخی امور را که می تواند در این رابطه راهکشا باشد را به صورت مختصرذکر می کنیم .

یکی از راه هایی که می توان از آن برای اثبات بوجود آورنده برای عالم هستی استدلال نموده تا فرزندان متوجه خالق عالم هستی شوند ، برهان نظم است ، این برهان اثبات خدا خیلی سنگین نیست و می توان آن را به صورت خیلی ساده به کودکان آموخت . برای این کار ابتدا لازم است نظم را در قالب یک مثال ساده به کودکان بفهمانیم ، به این صورت که به او بگوییم : « فرزندم به این خانه که در آن زندگیمی کنیم نگاه کن ! چرا ما می توانیم در  آن زندگی کنیم ، (شاید بگوید چون خانه اتاق و در و ... دارد ) به او می گوییم اگر خانه در نداشت می شد در آن زندگی کرد یا نه ؟ او می گوید : نه و هم چنین باقی اموری که در ساخت خانه دخیل اند را نام می بریم و در آخر به او می گوییم : فرزندم اگر همه این ها بودند اما جایشان در جای فعلی آنها نبود چه طور؟ او می گوید که نمی شود ! این جا به او می گوییم که اگر اجزاء یک مجموعه به صورت منظم در کنار هم قرار نگیرند نمی توان از آن استفاده کرد و همین امر را « نظم » می نامند ! »

این جا کودک معنا و ضرورت نظم را فهمیده است و تنها لازم است که از او بپرسیم این نظم که آن را فهمیده است آیا خود به خود بوجود آمده یا کسی آن را به او داده است ، وقتی که به او فهماندیم که هر مجموعه منظمی احتیاج به یک نظم دهنده ای دارد در این هنگام به همین صورت مذکور خلقت آسمان ها و زمین را برای او مثال می آوریم و قدم به قدم مراحلی که ذکر شد را برای او ذکر می کنیم تا کودک به وجود نظم دهنده ای که مافوق همه هستی است با قدرت عقلی اش پی ببرد و در نهایت به او می گوییم آن نظم دهنده ای که آن را اثبات کردیم همان وجودی است که خالق ما و خدا نام دارد .

و به همین نحو لازم است تا با دعوت کردن از کودک به تفکر در خلقت آسمان ها و زمین و سایر موجودات او را مشغول به فکر کردن و استفاده از قدرت عقلی اش کنیم تا به مرور زمان قدرت عقلی او بیشتر شده و مورد ربوبیت خاصه خالق متعال قرار بگیرد .

این بیانات که ذکر شد دستور العمل فکری و عقلی ای است که خدای متعال در قرآن کریم آن را برای اثبات خالق ارائه داده است  آن جا که فرمود :

﴿إِنَّ فِی خَلْقِ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ اِخْتِلافِ اَللَّیْلِ وَ اَلنَّهارِ لَآیاتٍ لِأُولِی اَلْأَلْبابِ * اَلَّذِینَ یَذْکُرُونَ اَللّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ اَلنّارِ (سوره آل عمران ، آیه 190و191 )   مسلماً در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانههای (روشنی) برای خردمندان است .همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد میکنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند؛ (و میگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!

مشاهده می شود که در این آیات خدای متعال بعد از این که داستان اولوالالباب را ذکر می کند که ایشان در خلقت آسمانها و زمین تفکر می کنند و بعد از آن است که به حق بودن خلقت آنها پی برده و به خالق آن پی می برند و آن را تصدیق می کنند .

  • احسان ثابت

     نهى از دوست نداشتن دختران‏

     

    در قبل بیان شدکه دختر در دین مبین اسلام از جایگاه رفیعی برخوردار است بلکه شأن انسانی اقتضاء این اکرام را دارد و در این امر تفاوتی بین زن و مرد و دختر  و پسر نیست اما در اثر جاهلیت افراد بشر و تعصبات و توهمات آلوده ایشان برخی از انسانها را بر برخی دیگر فضیلت داده و برخی از خصوصیات انسانها را ملاک برتری بر سایر افراد می پنداشته اند ، به همین دلیل نوع افراد در جاهلیت قدیم و هم چنین در جاهلیت نوین میل به داشتن فرزند مذکر دارند و از فرزند دختر خوششان نمی آید ،خدای متعال از این واقع خبر می دهد :

    «وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى‏ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظِیمٌ* یَتَوارى‏ مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ یُمْسِکُهُ عَلى ‏هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ أَلا ساءَ ما یَحْکُمُونَ».(سوره نحل ، آیه 58 و 59 )   هرگاه یکى از آنان را به [زاده شدن‏] دختر مژده آورند، چهره‏اش سیاه مى‏گردد، در حالى که خشم (اندوه) خود را فرو مى‏خورد. از بدىِ آنچه بدو بشارت داده شده، از قبیله [خود] روى  مى‏پوشاند، آیا او را با خوارى نگاه دارد، یا در خاک پنهانش کند؟ وه چه بد داورى مى‏کنند.

    اما دین اسلام با این عقیده باطل مبارزه نموده و در خلال بیان اشتباه بودن  این بی اعتنایی و  بی رغبتی به دختران به ارزش  و جایگاه آنان پرداخته تا افراد بشر از آن عقیده باطل خود بازگردند . 

      پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود :  

     « لا تَکرَهوا البَناتَ؛ فإنَّهُنَّ المُؤنِساتُ الغالِیاتُ.» (نهج الفصاحة  ص: 674)دختران را بد ندانید؛ زیرا آنها مونس‏هاى گرانبهایى هستند.

    باز فرمودند : 

    «مَنْ‏ کَانَتْ‏ لَهُ‏ ابْنَةٌ وَاحِدَةٌ کَانَتْ خَیْراً لَهُ مِنْ أَلْفِ حَجَّةٍ وَ أَلْفِ غَزْوَةٍ وَ أَلْفِ بَدَنَةٍ وَ أَلْفِ ضِیَافَةٍ»(مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏15، ص: 115) هر کس یک دختر داشته باشد آن دختر برای او بهتر است از هزار حج و هزار جهاد و هزار قربانی  و هزار مهمانی دادن در راه خدا .

     «  مَن کانَت لَهُ ابنَةٌ فأدَّبَها وأحسَنَ أدَبَها، وعَلَّمَها فأحسَنَ تَعلیمَها، فأوسَعَ علَیها مِن نِعَمِ اللَّهِ الّتی أسبَغَ علَیهِ کانَت لَهُ مَنَعَةً وسِتراً مِن النّارِ» .( کنز العمّال: 45391.) هرکه دخترى داشته باشد و او را نیکو تربیت کند و به‏خوبى آموزش دهد و از نعمت‏هایى که خداوند ارزانیش کرده او را به وفور بهره‏مند سازد، آن دختر براى وى بازدارنده‏اى در برابر آتش دوزخ خواهد بود.

    هم چنین در برخی روایات به آثار ویژه ای که در دختران بوده و در پسران کمتر مشاهده می شود اشاراتی شده است ، که همه آنها انسان را به داشتن دختر راغب می کند .

    رسول اکرم صلی الله علیه و آله  فرمودند :

    « البَناتُ هُنَّ المُشفِقاتُ المُجَهَّزاتُ المُبارَکاتُ» .[1]این دخترانند که دلسوز و مددکار و بابرکت اند.

     بر همین اساس در دستورات دینی نه تنها از داشتن دختر نهی نشده است بلکه همگان را ترغیب به داشتند دختر می کنند ، البته برخی افراد با ذکر این گونه احادیث به راه نیامده و هم چنان نسبت به دختر داشتن کراهت دارند ، این جاست که اولیاء الهی برای توجیه و تربیت ایشان استدلال های عاقلانه می آورند تا ایشان را توجیه کنند ، نقل شده که :

     « الإمام الصّادق علیه السلام- لِرجُلٍ رآهُ مُتَسَخِّطاً مِن جارِیَةٍ وُلِدَت لَهُ-: أرأیتَ لَو أنّ اللَّهَ تبارکَ وتعالى‏ أوحى‏ إلَیکَ أنْ أختارَ لَکَ أو تَختارَ لِنَفسِکَ، ما کُنتَ تَقولُ؟ قالَ:کُنتُ أقولُ: یا رَبِّ تَختارُ لی، قالَ: فإنّ اللَّهَ قَدِ اختارَ لَکَ» (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 6) امام صادق علیه السلام به مردى که از به دنیا آمدن دخترى براى خود ناراحت بود فرمود: به من بگو، آیا اگر خداوند تبارک و تعالى به تو وحى مى‏کرد که: «من برایت انتخاب کنم یا خودت انتخاب مى‏کنى» چه مى‏گفتى؟ عرض کرد: مى‏گفتم: پروردگارا! تو برایم انتخاب کن. حضرت فرمود: حالا هم خدا براى تو انتخاب کرده است.

     

    [1] ( 4). کنز العمّال: 45399.

  • احسان ثابت

    ارزش دختر در اسلام

     

    دختر در فرهنگ اسلامی از ویژگی ها و جایگاه خاصی برخوردار است. در منابع اسلامی با تعبیرات جالبی چون ریحانه (گل)، قواریر (بلور)، حسنات (نیکی ها( و بهترین فرزندان از او یاد شده است.

    پیامبر گرامی اسلام درباره دختر نازنین خود فاطمه زهرا فرمود : «ریحانه اشمها1: ریحانه ای است که می بویم او را.

    « بُشِّرَ النَّبِیُّ ص بِابْنَةٍ فَنَظَرَ فِی وُجُوهِ أَصْحَابِهِ فَرَأَى الْکَرَاهَةَ فِیهِمْ فَقَالَ مَا لَکُمْ رَیْحَانَةٌ أَشَمُّهَا وَ رِزْقُهَا عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ  ‏» (من لا یحضره الفقیه، ج‏3، ص: 481) به پیغمبر صلی الله علیه و آله  بشارت دخترى دادند، به اصحاب نگریست، آثار کراهت در چهره آن‏ها مشاهده کرد، فرمود: چه مى‏شود شما را؟ گلى است که من مى‏بویم و خدا روزى او را میدهد.

     

    و  صادق آل محمد علیه السلام  نیز  فرمود: 

     

    «الْبَنَاتُ حَسَنَاتٌ وَ الْبَنُونَ نِعْمَةٌ فَإِنَّمَا یُثَابُ عَلَى الْحَسَنَاتِ وَ یُسْأَلُ عَنِ النِّعْمَةِ.»( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 6)دختران حسنات و نیکی اند و پسران نعمت، همانا بر حسنات ثواب شود و از نعمت سؤال می شود.

    و پیامبر اسلام فرمود:

    «خَیْرُ أَوْلَادِکُمُ‏ الْبَنَاتُ»‏.(مکارم الأخلاق، ص: 219) بهترین اولاد شما دخترانند .

    خود پیامبر آن قدر به دخترش، حضرت فاطمه، احترام می گذاشت که مردم تعجب می کردند و با تمام مقامی که داشت، دست دخترش را می بوسید و به هنگام مراجعت از سفر، نخستین کسی که دیدار می کرد دخترش فاطمه بود و هنگامی که می خواست به سفر برود، از آخرین خانه ای که خداحافظی می کرد، خانه فاطمه (ع) بود.

    از رسول اکرم صلی الله علیه و آله  نقل شده که فرمودن :

    «مَنْ کَانَتْ لَهُ ابْنَةٌ فَهُوَ مَفْدُوحٌ‏ وَ مَنْ کَانَتْ لَهُ ابْنَتَانِ فَیَا غَوْثَاهْ بِاللَّهِ وَ مَنْ کَانَتْ لَهُ ثَلَاثٌ وُضِعَ عَنْهُ الْجِهَادُ وَ کُلُّ مَکْرُوهٍ وَ مَنْ کَانَ لَهُ أَرْبَعٌ فَیَا عِبَادَ اللَّهِ أَعِینُوهُ یَا عِبَادَ اللَّهِ أَقْرِضُوهُ یَا عِبَادَ اللَّهِ ارْحَمُوهُ »( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 6) هر که یک دختر دارد؛ او در مشقت است، و هر که دو دختر دارد، یاری خدا بر او، و هر که سه دختر دارد، از او جهاد برداشته است، و هر که چهار دختر دارد، اى بندگان خدا او را کمک کنید، باو قرض دهید، باو ترحم آرید.

    هم چنین آن حضرت صل  الله علیه و آله   فرمود:

    « مَنْ عَالَ ثَلَاثَ بَنَاتٍ أَوْ ثَلَاثَ أَخَوَاتٍ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ اثْنَتَیْنِ قَالَ وَ اثْنَتَیْنِ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ وَاحِدَةً قَالَ وَ وَاحِدَةً.»( مکارم الأخلاق، ص: 219)هر که سه دختر یا سه خواهر داشته باشد، بهشت بر او واجب شود، پرسیدند یا رسول اللَّه (ص)! و نیز اگر کسى دوتا داشته باشد؟، فرمود: و اگر دو دختر هم داشته باشد. پرسیدند اگر چه یک دختر داشته باشد؟ فرمود اگر چه یک دختر داشته باشد.

  • احسان ثابت