خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

آن چه خدا می خواهد را باید بدانیم ، این جا همان جاست!
جهان اسلام آقا زیاد دارد ، خدمتگذار می خواهد !
افتخار ما این است که خدمتگذار دین خدا هستیم !

خادم الاسلام را دنبال کنید .

آخرین نظرات
  • ۲۴ ارديبهشت ۹۸، ۱۳:۳۸ - حمدان مقدم
    احسنت
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۶، ۲۲:۲۵ - یا حسین
    متشکرم
  • ۲۷ ارديبهشت ۹۶، ۱۴:۰۹ - زهرا باقری
    +++

۳۱ مطلب با موضوع «جرعه ای معرفت» ثبت شده است

جایگاه انسان کامل در عالم هستی همانند جایگاه آب نسبت به سایر موجودات زنده است  همان گونه که اگر آب نباشد تمامی موجودات زنده از بین می روند به همان صورت اگر انسان کامل نباشد ، تمام نظام هستی از بین می رود

سلیمان جعفرى نقل می کند ، از امام رضا علیه السلام پرسیدم : آیا زمین ، از حجّت ، خالى مى‏  مانَد؟ حضرت فرمود :

«لَو خَلَت مِن حُجَّةٍ طَرفَةَ عَینٍ لَساخَت بِأَهلِها»[1]  اگر زمین به اندازه‏ چشم بر هم زدنى ، از حجّت خالى شود ، اهل خود را فرو مى ‏بلعد .

اگر انسان کامل نباشد عالم هستی و انسانیت خشک شده و به کویر تبدیل می­شود. بر این اساس انسان معصوم آب حیات عالم هستی و انسانیت است ، شاهد این مطلب آن است که خدای متعال در قرآن کریم می فرماید :

﴿أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِماءٍ مَعِینٍ [2]  به من خبر دهید اگر آبهای (سرزمین) شما در زمین فرو رود، چه کسی می‌تواند آب جاری و گوارا در دسترس شما قرار دهد؟!

امام موسی بن جعفر علیه السلام در تاویل این آیه می فرماید : مراد خدای متعال از آیه این است که :

« إِذَا غَابَ عَنْکُمْ إِمَامُکُمْ فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِإِمَامٍ جَدِیدٍ.»[3]هنگامی که امامِ شما غائب گردد کیست که امام تازه ‏اى برای شما بیاورد .

امام علیه السلام «آب جاری و گوارا » مذکور در آیه را به امام معصوم که انسان کامل است تاویل کرده اند ، از این بیان روشن می شود که انسان کامل کسی است که از وجود او حیات به عالم هستی جریان پیدا می کند ، این که خدای متعال فرمود همه موجودات زنده را با آب حیات بخشیدیم :

﴿جَعَلْنا مِنَ اَلْماءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ [4] از آب هر چیزی را زنده نمودیم !

مراد از شئ در این آیه تنها موجوداتی که دارای حیات نباتی و حیوانی که در ظاهر حیاتشان وابسته به آب ظاهری هستند نمی باشند  بلکه شامل جمادات نیز می شود ، همه اشیاء در عالم هستی حتی جمادات نیز چون بهره ای از وجود دارند ،حیّ هستند چرا که خدای متعال آنان را دارای شعور و ادراک معرفی می کند که اصلی ترین شاخصه حیّ و زنده بودن موجودات است ، فرمود :

﴿تُسَبِّحُ لَهُ اَلسَّماواتُ اَلسَّبْعُ وَ اَلْأَرْضُ وَ مَنْ فِیهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلاّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ ً[5]  آسمانهای هفتگانه و زمین و کسانی که در آنها هستند، همه تسبیح او می‌گویند؛ و هر موجودی، تسبیح و حمد او می‌گوید؛ ولی شما تسبیح آنها را نمی‌فهمید.

بر این اساس باید گفت تمام عالم هستی و هر آنچه که بهره ای از وجود دارد چون از چشمه حَیَوان انسان کامل نوشیده پا به عالم هستی گذارده و زنده شده است .

این است جایگاه انسان کامل در نظام تکوینِ عالم هستی !!

انسان کامل نه تنها در عالم تکوین و خلقت هستی اثر بخش بوده و حیات از چشمه وجود او می جوشد ، بلکه در عالم شریعت نیز آب حیات بخش است و کسانی به حیات حقیقی می رسند که از چشمه سار وجود او جرعه ای بنوشند ، آدمی برای این که تولدی معنوی یافته و بتواند در مسیر تعالی حرکت کند باید علاوه بر تولد مادی خود تولد معنوی دیگری نیز داشته باشد ، این تولد معنوی در رحم عالم شریعت و به دست خود ماست و با اراده و اختیار خود در عمل کردن به دستورات شریعت است که انسان حیات پیدا می کند ، این دستورات حیات بخش که احیاء کننده قلب های مرده آدمی هستند بواسطه امینان وحی یعنی انسان های کامل بیان می شوند ، ایشان واسطه ای از سوی خدای متعال برای ابلاغ و تعلیم دستورات حیات بخش الهی  به بشریت اند و خدای متعال با ایشان دل های مرده را زنده و در کشتزار دنیا از دل غرائز  و شهوات حیوانی بشر انسان های متعالی به عمل می آورد ، فرمود :

﴿ أَ وَ مَنْ کانَ مَیْتاً فَأَحْیَیْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یَمْشِی بِهِ فِی اَلنّاسِ کَمَنْ مَثَلُهُ فِی اَلظُّلُماتِ لَیْسَ بِخارِجٍ مِنْها[6]  آیا کسی که مرده بود، سپس او را زنده کردیم، و نوری برایش قرار دادیم که با آن در میان مردم راه برود، همانند کسی است که در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد؟!

امام باقر علیه السلام در تفسیر این آیه شریفه می فرماید :

« مَیْتٌ لَا یَعْرِفُ شَیْئاً وَ نُوراً یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ‏ إِمَاماً یُؤْتَمُّ بِهِ- کَمَنْ مَثَلُهُ‏ فِی الظُّلُماتِ لَیْسَ بِخارِجٍ مِنْها قَالَ الَّذِی لَا یَعْرِفُ الْإِمَامَ[7] مرده کسى است که بچیزى معرفت نداشته باشد و نورى که با آن میان مردم راه رود، امامى است که از او پیروى میکند، و اینکه فرماید «مانند کسى است که در ظلمات باشد و نتواند از آن بدر رود» کسى است که امام را نشناسد.

و در قبل گذشت که خدای متعال فرمود : هر چیزی را از آب ، حیات بخشیدیم ، مراد از آب امام معصوم و انسان کامل بود و در این جا نیز مراد از مرده انسان جاهل و بی معرفتی است که خدای متعال بواسطه معرفت بخشی انسان کامل او را از ظلمت جهل نجات داده و با چشمه جوشان علم انسان کامل کویر بی جان وجود او را آبیاری نموده و احیاء می نماید ، تا آن که با تبعیت از دستورات او به حیات دیگری در عالم معنی رسیده و حیات ابدی پیدا کند .

بر همین اساس است که فرمود :

 ﴿ مَنْ یُطِعِ اَللّهَ وَ اَلرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ اَلَّذِینَ أَنْعَمَ اَللّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ اَلنَّبِیِّینَ وَ اَلصِّدِّیقِینَ وَ اَلشُّهَداءِ وَ اَلصّالِحِینَ[8]  کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند، همنشین کسانی خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛ از پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحان !

شهدائی که خدای متعال آنان را حیّ عند الرب می نامد ،[9]   انسان ها نیز با تبعیت از راهنمایی های انسان کامل می تواند تولدی دیگر در عالم معنی یافته و همانند شهداء حیّ ابدی شوند .

یعنی انسانهایی که به انبیاء علیهم السلام و اوصیاء برگزیده ایشان وصل شده و سخن آن­ها را قبول کرده اند، به عالم نور وارد شده و زنده شده اند.

این که حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام می­­فرماید :

 ﴿جَعَلَنِی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ [10]   (خدای متعال) مرا -هر جا که باشم- وجودی پربرکت قرار داده!

یعنی از وجود ایشان برکت جاری است. می فرماید من مثل آب هستم. همان طور که آب زمین های خشک را رویانده و حیات می بخشد و از وجود او طراوت و سر سبزی پدید می آید ، من هم آب انسانیت هستم. هر جا که وارد شوم، حیات بخش و با برکت خواهم بود .

انبیاء علیهم السلام عین و چشمه­ی انسان اند و قلب های آماده را به اذن الله حیات می بخشند ، همانگونه که عیسی علیه السلام  به اذن الله  با نفحه ای ربانی از گل مرده پرنده زنده خلق نمود ، اگر انسان ها نیز روضنه ای برای وزیدن نفحات ربانی انبیاء علیهم السلام بر قلب خود باز کنند و به کلام ایشان گوش داده و عمل کنند  ، قطعا قلب های گلی مرده شان  تبدیل به مرغی زنده ای خواهد شد که تمام عوالم غیب و شهود را تا لقاء الله خواهد پیمود .  اما اگر این گونه نشد همانند کویری خشک مرده خواهد بود ،

﴿ أَ وَ مَنْ کانَ مَیْتاً فَأَحْیَیْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یَمْشِی بِهِ فِی اَلنّاسِ کَمَنْ مَثَلُهُ فِی اَلظُّلُماتِ لَیْسَ بِخارِجٍ مِنْها[11]  آیا کسی که مرده بود، سپس او را زنده کردیم، و نوری برایش قرار دادیم که با آن در میان مردم راه برود، همانند کسی است که در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد؟!

این است معنای آب حیات بودن انسان کامل در عالم شریعت ! 

 

────────────────────────────

[1] (کمال الدین و تمام النعمة، ج‏1، ص: 204)

[2] (سوره ملک، آیه 30)

[3] (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص: 340)

[4] (سوره الأنبیاء، آیه 30)

[5] (سوره الإسراء، آیه 44)

[6] (سوره الأنعام‏، آیه 122)

[7] (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص: 185)

[8] (سوره نساء ، آیه 69)

[9] (  لا تَحْسَبَنَّ اَلَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اَللّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ  ﴿آل‏عمران‏، 169 (ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.)

[10] (سوره مریم ، آیه 31)

[11] (سوره الأنعام‏، آیه 122)

 

  • احسان ثابت




    انسانی که محب صادق اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام باشد بعد از مرگ همان گونه که عروس را زینت کرده و به اتاق زفاف می­برند، او را نیز به سوی بهشت می­برند.امام صادق علیه السلام  در وصف حال بعد از مرگ  محب اهل بیت علیهم السلام می فرماید :

    «إِذَا وُضِعَ فِی قَبْرِهِ فُتِحَ لَهُ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ یَدْخُلُ عَلَیْهِ مِنْ رَوْحِهَا وَ رَیْحَانِهَا ثُمَّ یُفْسَحُ لَهُ عَنْ أَمَامِهِ مَسِیرَةَ شَهْرٍ وَ عَنْ یَمِینِهِ وَ عَنْ یَسَارِهِ ثُمَّ یُقَالُ لَهُ نَمْ‏ نَوْمَةَ الْعَرُوسِ‏ عَلَى فِرَاشِهَا أَبْشِرْ بِرَوْحٍ وَ رَیْحَانٍ وَ جَنَّةِ نَعِیم‏ٍ» [1] زمانی که محبّ اهل بیت علیهم السلام داخل قبرش قرار داده می شود دربی ازدرب های بهشت به روی او گشوده می شود و از آن نسیم های طراوت بخش بهشتیبه قبرش داخل می شود ، سپس قبرش از پیش رو و و جانب راست و چپش به اندازه شهری وسعت پیدا می کند ، سپس به او گفته می شود  همانند خوابیدن عروس در بسترش بخواب و از روح و ریحان و بهشتی پر نعمت شادمان باش .

    آنکس که محب اهل بیت علیهم السلام است قبرش خانه­ زفاف او می­شود. این مؤمن را که مثل عروس به بهشت می­برند، دامادش کیست؟ به کجا قرار است برسد؟

    مرحوم دولابی رحمت الله علیه می­فرمود :

    « این مؤمن که همانند عروس تزیینش کرده اند را به مجلس لقاء الله می برند و دامادش خداست!» [2]

    یعنی با محبت صادقانه به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام باب لقاء الله به روی انسان گشوده می شود ، و مسیری است که به روی تمامی مومنین باز است ،این که امیر المؤمنین علی علیه السلام در مورد اهل بیت علیهم السلام فرمود :

    « وَ رِدُوهُمْ وُرُودَ الْهِیمِ الْعِطَاش‏ِ»[3] همانند وارد شدن شتران تشنه (بر چشمه سار) بر اهل بیت وارد شوید !

    این بیان دعوتنامه ای برای تمام بشریت است تا با پیوند از سر محبت به اهل بیت علیهم السلام باب خیرات بی نهایت دنیا و آخرت به رویشان گشوده شود ، اما چه اندک اند اجابت کنندگان این دعوت علی علیه السلام !   

    ────────────────────────────

    [1] (الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏3 ؛ ص131)

    [2] به نقل از آیت الله شیخ علی فروغی

    [3] ( نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص:120)

     

    خادم الاسلام احسان ثابت  در ‏29/‏03/‏2017 04:38 ق.ظ

     

  • احسان ثابت

هنگامی که انسان در مسیر سیر به سوی خدا واقع شد باید از اشتغال به مباحات و اموری که مزاحم حرکت به سوی خدا هستند بپرهیزد تا مبادا از حرکت باز بماند.

نقل است که عده ای در دریا سوار بر کشتی بودند که ناگهان دریا طوفانی شد ، همه افراد بارهای زائد خود را از کشتی بیرون انداختند ، حتی کسی کتاب های خود را بیرون انداخت ، به او گفتند که چرا این کار را کردی  ، او گفت : می خواهم بارهایم سبک شود . 

أَلْقى الصَّحیفَةَ، کَی یُخَفِّفَ رَحْلَةُ                  وَالزّادَ، حَتّى نَعْلُـهُ أَلْـقـاهَـا [1]

آن فردکتاب ها و کفش خود را از کشتی بیرون انداخت تا بار و توشه اش سبک شود

 برای گذشتن از طوفان حوادث عالم باید خود را رها کرد ، گفته اند  :

در شط حادثات برون آی از لباس         که اول برهنگی است شرط شناوری

کسی که می خواهد در دریای توحید شنا کند باید از لباس تعلقات و امور دست و پا گیر خود را رها کند ، این که خدای متعال در مورد خورشید و ماه (و ستارگان) می فرماید

﴿لاَ اَلشَّمْسُ یَنْبَغِی لَها أَنْ تُدْرِکَ اَلْقَمَرَ وَ لاَ اَللَّیْلُ سابِقُ اَلنَّهارِ وَ کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ[2] نه خورشید را سزاست که به ماه رسد، و نه شب بر روز پیشی می‌گیرد؛ و هر کدام در مسیر خود شناورند.

 ﴿یَسْبَحُونَ از ریشه « سَبَحَ» و به معنای شنا کردن است و در ارتباط با ستارگان مراد شناوری است ، لذا معنای آیه این است که ماه و خورشید و ستارگان در فلک خودشان شناور بوده و سیر کنند ، و هر کس هم که بخواهد در دریای توحید شناور باشد باید همه تعلقات را رها کرده و به دور بریزد ، تا مبادا این امور او را از سیر بازدارد .

امیر المونین علی علیه السلام  نیز فرمود :

«بَادِرُوا أَمْرَ الْعَامَّةِ وَ خَاصَّةَ أَحَدِکُمْ وَ هُوَ الْمَوْت‏ُ فَإِنَّ النَّاسَ أَمَامَکُمْ وَ إِنَّ السَّاعَةَ تَحْدُوکُمْ مِنْ خَلْفِکُمْ تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا»[3] بشتابید بواقعه ‏اى که براى همه عمومیّت دارد و مخصوص به هر یک از شما است و آن مرگ است (آماده مرگ و رفتن از دنیا باشید) زیرا (گروهى از) مردم پیش روى شما هستند (از شما پیشى گرفته ‏اند) و قیامت از پشت سر شما را میراند (مانند آنکه کاروانى از پیش رفته و عقب مانده‏ ها را رئیس کاروان به تندى مى ‏برد تا به جلو رفته‏ ها برساند، بنا بر این) سبک شوید (از زیر بارهاى گران خود را رهائى داده به کاروان) ملحق گردید .

می فرماید با بار سنگین نمی توانید به ما برسید ، باید بارتان را سبک کنید تا بتوانید به ما برسید .

باید مراقب بود تا هر روز تعلقات انسان به امور دست و پا گیر زیاد نشود نباید با پرداختن به تشطط و کثرات خود را از توحد خارج کرد ، انسانی که این گونه است نمی تواند به خدا توجه کند و از سیر به سوی عالم نور باز می ماند .

────────────────────────────

[1] (شرح شواهد مغنی اللبیب بخش الف )

[2] (سوره یس، آیه 40)

[3] (نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 243)

 

  • احسان ثابت


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‌

خیلی اوقات وقتی به خودم نگاه می کنم برخی حالات و رفتارها را مشاهده می کنم که به صورت ناخودآگاه ازم سر می زنند به نحوی که هیچ اختیاری در ترک اونها ندارم ، در اون وقت ها با خود می گویم مگر خدای متعال نگفته که اخلاق و رفتارتان را اصلاح کنید تا به حیات جاودانه ای که غرق در سرور است دست پیدا کنید ؟ اما من که هیچ تسلطی روی رفتارهای خودم ندارم و نمی تونم اونها رو اداره و اصلاح کنم ، پس این دعوتنامه خدای متعال چه حکمتی دارد ؟ آیا این دعوت الهی به اصلاح اخلاق امری محال نیست ؟ ما که هر چه تلاش کردیم نشد !!!

این مطلب خیلی مشغولم می کردند تا این که یک روز جلوه ای از هدایت الهی به قلبم تابید و ذهن داغونم روشن شد و با اون نور راه را پیدا کردم .

یک روز پیرامون یک مساله اخلاقی و همون دغدغه بالایی در حال فکر کردن بودم که دیدم چقدر ضعیف و عاجزم و با اعماق وجودم به عجز خودم رسیدم و متوجه خدای متعال و قدرت بی نهایتش شدم ، در همین افکار بودم که ناگهان این آیه به دلم خطور کرد که خدای متعال به رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید :

 

 ﴿قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلى شاکِلَتِهِ[1]  بگو: هر کس طبق سریره باطنی (وخلق و خوی) خود عمل می‌کند .

زیر ساخت های فکری ، اخلاقی و اعتقادی انسان که منشاء و برانگیزاننده او به سوی عملی هستند را شاکله می نامند ، ما انسانها با اعمال و رفتارهای کوچک خود شاکلمان را می سازیم و وقتی که شاکله مان بر اساس یک فعل خاص شکل گرفت اگر آن فعل که شاکله مان با آن شکل گرفته است نیکو بود افعال خیر  و خوب از او به راحتی صادر می شوند و افعال قبیح از او دور می شوند اما بر عکس ، اگر آن رفتار های شاکله ساز سوء بودند انسان نمی تواند رفتارهای خود را کنترل کند .

پس در این مسیر باید شاکله خود را تصحیح کنیم تا اخلاقمان نیکو گردد و فعل خیر به راحتی از ما صادر شود ، اما باز هم ضعیف هستیم و باید دل به دریای وجود اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام دهیم تا ما را با خود به عماق دریای حقیقت ببرند :  حاج اسماعیل دولابی رحمت الله علیه فرموده اند :

 مردم رفتند دنیا را بگیرند، دنیا آنها را گرفت. امیرالمؤمنین که از دنیا کمتر نیست.شما هم اگر بروید علی علیه السلام را بگیرید، خواهید دید که علی شما را گرفت و با خود بُرد.[2]

────────────────────────────

  1.  (سوره إسراء ، آیه 84)
  2.  (مصباح الهدی (حاج اسماعیل دولابی) ص 294)



  • احسان ثابت

    خدای متعال قرآن را به عنوان کاملترین کتاب زندگی و هدایت  فرستاد ، در حالی که دربردارنده عالی و عمیق ترین معارف توحیدی است و او را پل ارتباطی بین خود و بشریت قرار داد ، در دعای قبل از قراعت قرآن وارد شده :

    « اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّ هَذَا کِتَابُکَ الْمُنْزَلُ مِنْ عِنْدِکَ عَلَى رَسُولِکَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ‏ ... وَ حَبْلًا مُتَّصِلًا فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ عِبَادِک‏َ»[1] خدایا گواهی می دهم که این کتاب تو است که از سویت بر محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله که رسول تو می باشد نازل شده است و هم چنین گواهی می دهم که قرآن رشته ای متصل بین تو و بین بندگانت است !

    لذا محور اصلی قرآن کریم ،

  • احسان ثابت

    میوه چینی از باغ های عالم غیب 

    خدای متعال در شریعت اسلام دعوت به تبعیت از نبی خاتم را به نهایت درجه ممکن رسانده است. چرا که اسلام ختم کلام خدا و ختم تمام شریعت هاست و پیامبر آن نیز خاتم الأنبیاء و المرسلین است به همین دلیل باید تمام تعالیم مربوط به تعالی بشر در این دین بیان شده و نقصی در آن نباشد و پیامبر آن نیز کامل ترین و برترین الگوی بشری باشد ،

  • احسان ثابت

دو بال پرواز تا خدا!

 

مسیری که خدای متعال برای رشد و تعالی معنوی انسان معرفی کرده دارای دو بستر اساسی و مهم است که عبارت اند از : باور و عمل .

 باور ، اعتقاد و معرفتی درونی است که در اصطلاح قرآن به آن

  • احسان ثابت

     

    در همین  دنیاطبیب جان خود باش - قسمت دوم

    برای درمان دردهای خود ابتدا باید درد را احساس کنیم ، اگر احساس درد نکنیم دنبال طبیب نمی­رویم ، اینجاست که باید با سوء ظن نسبت به خود ، تمامی اعمال و رفتارمان را رصد کرده و آنها را بر شریعت الهی عرضه کنیم ، اگر دیدیم که اعمال و اخلاقمان مطابق با دستورات الهی نیست گرفتار بیماری معنوی هستیم و به هر اندازه که آن اعمال و رفتارمان مخالفت بیشتری با شریعت الهی داشته باشد به همان اندازه خطرناک و مهلک تر خواهند بود و به همان اندازه باید در امر درمان آنها کوشش نموده و جدیت بیشتری به کار ببریم .

  • احسان ثابت

    در همین  دنیاطبیب جان خود باش - قسمت اول

    انسان اگر بخواهد به عطایای ابدی و خیر محضی که نزد خدای متعال است دست یابد، باید جان بیمار خود را  بر طبیبان نفوس عرضه بدارد تا ایشان او را  طبابت نموده و صفات نا پسند و رذائل اخلاقی را از وجود او بیالایند

    درد جسم است آن که درمانش بود پیش طبیبان

     

    درد روح غـیـر تـولّای عــلـی درمــان نــدارد

     

  • احسان ثابت

من هرگز رئیس جمهور نخواهم شد !

2017/03/11

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‌

مثل تمامی کودکان دنیا از کودکی در سر آرزوهای بلند و دور و درازی داشتم ، و به عشق این که روزی کسی خواهم شد انتظار گذر روزهای عمرم را می کشیدم . شب ها چشم هایم را می بستم و در خیالاتم به سالیان آینده سفر می کردم ، و روزهایی را بوجود می آوردم که مثلاکسی شده ام .

روز به روز این خیالات شدت می گرفت و در آن ها هر روز مقامی بالاتر را برای خود انتخاب می کردم تا آن جا که رسیدم به رئیس جمهوری !

  • احسان ثابت