برای آدم شدن باید از وجود علی ع بخوریم
برای آدم شدن
باید از وجود علی ع بخوریم
هر شیرینی که در عالم هستی وجود دارد از اهل بیت علیهم السلام است ، روایت شده است که :
« أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ص أَخَذَ بِطِّیخَةً لِیَأْکُلَهَا فَوَجَدَهَا مُرَّةً فَرَمَى بِهَا فَقَالَ بُعْداً وَ سُحْقاً فَقِیلَ لَهُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَا هَذِهِ الْبِطِّیخَةُ فَقَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَخَذَ عَقْدَ مَوَدَّتِنَا عَلَى کُلِّ حَیَوَانٍ وَ نَبْتٍ فَمَا قَبِلَ الْمِیثَاقَ کَانَ عَذْباً طَیِّباً وَ مَا لَمْ یَقْبَلِ الْمِیثَاقَ کَانَ مِلْحاً زُعَاقاً.» [1]على(ع) خربزهاى را گرفتند تا بخورند ولی تلخ بود، حضرت علی آنرا به زمین انداخته و فرمود: «از چشم دور شوى و نابود گردى!» پرسیدند: یا امیر المؤمنین! این خربزه چه نقصى دارد؟ آنحضرت فرمود: «رسول خدا(ص) فرمودند: خدای تبارک و تعالى، مودّت و دوستى ما را به هر حیوان و نباتى عرضه کرد آنچه از آنها پذیرفتند شیرین و پاکیزه گشته و آنچه نپذیرفتند شور و تلخ گردیدند».
باید از وجود ایشان توشه برداریم تا گُل بدهیم
بیا تـا گل برافشانیم و مـی در ساغر اندازیم |
|
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم[2] |
|
|
|
بیایید در عالم شکوفه بدهیم و برای این شکوفه دادن باید عشق و محبت و معرفت خود را به پای علی خرج کنیم و در علی غرق شویم.
حدیثی از ابن عباس نقل شده. ابن عباس بین شیعه و سنی مقبول است و همه حدیثش را قبول میکنند و موثق میدانند. مفسر قرآن و شاگرد امیرالمؤمنین علیه السلام است. ابن عباس روایت میکند:
« کُنَّا جُلُوساً مَعَ النَّبِیِّ ص إِذْ دَخَلَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع فَقَالَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ ص وَ عَلَیْکَ السَّلَامُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ فَقَالَ عَلِیٌّ ع وَ أَنْتَ حَیٌّ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ وَ أَنَا حَیٌّ یَا عَلِیُّ مَرَرْتَ بِنَا أَمْسِ یَوْمِنَا وَ أَنَا وَ جَبْرَئِیلُ فِی حَدِیثٍ وَ لَمْ تُسَلِّمْ فَقَالَ جَبْرَئِیلُ ع مَا بَالُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ مَرَّ بِنَا وَ لَمْ یُسَلِّمْ أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ سَلَّمَ لَسُرِرْنَا وَ رَدَدْنَا عَلَیْهِ فَقَالَ عَلِیٌّ ع یَا رَسُولَ اللَّهِ رَأَیْتُکَ وَ دِحْیَةَ الْکَلْبِیَّ اسْتَخْلَیْتُمَا فِی حَدِیثٍ وَ کَرِهْتُ أَنْ أَقْطَعَ عَلَیْکُمَا فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ ص إِنَّهُ لَمْ یَکُنْ دِحْیَةَ وَ إِنَّمَا کَانَ جَبْرَئِیلَ ع فَقُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ کَیْفَ سَمَّیْتَهُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فَقَالَ کَانَ اللَّهُ أَوْحَى إِلَیَّ فِی غَزْوَةِ بَدْرٍ أَنِ اهْبِطْ إِلَى مُحَمَّدٍ فَمُرْهُ أَنْ یَأْمُرَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ أَنْ یَجُولَ بَیْنَ الصَّفَّیْنِ فَإِنَّ الْمَلَائِکَةَ یُحِبُّونَ أَنْ یَنْظُرُوا إِلَیْهِ وَ هُوَ یَجُولُ بَیْنَ الصَّفَّیْنِ.فَسَمَّاهُ اللَّهُ تَعَالَى أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فَأَنْتَ یَا عَلِیُّ أَمِیرُ مَنْ فِی السَّمَاءِ وَ أَمِیرُ مَنْ فِی الْأَرْضِ وَ لَا یَتَقَدَّمُکَ بَعْدِی إِلَّا کَافِرٌ وَ لَا یَتَخَلَّفُ عَنْکَ بَعْدِی إِلَّا کَافِرٌ وَ إِنَّ أَهْلَ السَّمَاوَاتِ یُسَمُّونَکَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ» [3]در محضر پیامبر نشسته بودیم که علی بن ابیطالب وارد شد. وقتی وارد شد عرض کرد «سلام بر تو ای رسول خدا». پیامبر هم در جوابش فرمود «السلام علیک یا امیرالمؤمنین و رحمه الله و برکاته»: سلام بر تو ای آقا و سرور مؤمنین. امیرالمؤمنین عرض کرد یا رسول الله! در حالی که شما در حال حیات هستید، آقای مؤمنان من هستم که به من امیرمؤمنان خطاب میکنید؟ پیامبر فرمود بله یا علی در حالی که من هنوز زنده هستم تو آقا و سرور مومنان هستی ! ای علی دیروز که من با جبرئیل ایستاده و مشغول صحبت بودم، از کنار ما رد شدی و سلام نکردی. جبرئیل گفت : امیرالمؤمنین را چه شده که از کنار ما رد شد اما سلام نکرد ، به خدا قسم اگر امیرالمؤمنین سلام می داد قطعا مسرور و خوشحالمان می نمود و جوابش را میدادیم. حضرت عرض کرد یا رسول الله! وقتی من از کنار شما رد شدم، شما را دیدم که با دحیهی کلبی ایستاده بودید( نه جبرئیل امین) و نخواستم سخنانتان را قطع کنم . رسول اکرم صلی الله علیه و آله به امیر المومنین عل فرمود ، آن دحیه کلبی نبود ، او جبرئیل علیه السلام بود ، به او گفتم یا جبرئیل چگونه(و به چه اساسی) علی را امیرالمومنین نامیدی ؟ گفت :در جنگ بدر خدای متعال به من وحی نمود که به سوی محمد نازل شود و او را امر کن تا به امیر المومنین امر کند که بین دو لشکر جولان دهد چرا که ملائکه دوست دارند به او نگاه کنند در حالی که بین دو لشگر جولان می دهد ، خدای متعال او را امیر المومنین نامید. سپس رسول الله صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمود : یا علی تو امیر و سرور اهل آسمان و زمین هستی و کسی از تو پیشی نمی گیرد جز فرد کافر و از تو عقب نمی ماند مگر فرد کافر ، همانا اهل آسمانها تو را سرور و پیشوای مومنان می نامند . [4]
دربارهی علی علیه السلام چه بگوییم؟ علی کیست که خداوند او را به امیرمؤمنان وصف نموده و می خواهد جولان دهد تا ملائک او را تماشا کنند.
در نیـابد حال پخته هیچ خام |
|
پس سخن کوتاه باید والسلام [5] |
|
|
|
از آن روز که خداوند متعال از عالم ملکوت عنوان امیرالمؤمنین را به علی علیه السلام اختصاص داد هیچ کسی این حق را ندارد که به او امیرالمؤمنین گفته شود. حتی امام عصر علیه السلام هم که ظهور کند، به او امیرالمؤمنین گفته نخواهد شد .
عمر بن زاهر گوید: مردى از امام صادق علیه السلام پرسید که
« سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنِ الْقَائِمِ یُسَلَّمُ عَلَیْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ لَا ذَاکَ اسْمٌ سَمَّى اللَّهُ بِهِ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع لَمْ یُسَمَّ بِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لَا یَتَسَمَّى بِهِ بَعْدَهُ إِلَّا کَافِرٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ کَیْفَ یُسَلَّمُ عَلَیْهِ قَالَ یَقُولُونَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ ثُمَّ قَرَأَ «بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» [6]» [7]آیا جائز است به امام قائم علیه السلام بعنوان امیر مؤمنان سلام داده شود ؟ فرمود: نه، آن نام را خدا مخصوص امیر المؤمنین (على بن ابى طالب) علیه السلام نموده، پیش از او کسى بدان نام، نامیده نشده و بعد از او هم جز کافر آن نام را بر خود نبندد. عرضکردم: قربانت پس چگونه بر او سلام کنند؟ فرمود: میگویند:«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ» سپس این آیه را قرائت فرمود: «اگر مؤمن هستید بقیة اللَّه براى شما بهتر است».
معنای این که علی علیه السلام امیرالمومنین لقب گرفته اند این است که ، تمام بشریت باید به دنبال ایشان رفته و درس تعالی و انسانیت را از ایشان فرا بگیرند،همه عالم هستی باید از دست علی علیه السلام توشه بگیرند
احمد بن عمر گوید از حضرت ابو الحسن علیه السلام پرسیدم،
« لِمَ سُمِّیَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ لِأَنَّهُ یَمِیرُهُمْ الْعِلْمَ أَ مَا سَمِعْتَ فِی کِتَابِ اللَّهِ «وَ نَمِیرُ أَهْلَنا» » [8]چرا آن حضرت امیر المؤمنین علیه السلام نامیده شد؟ فرمود: زیرا او مؤمنین را طعام علمى می دهد. مگر نشنیده اى که خدای متعال در کتابش (به هنگام نقل داستان برادران یوسف علیه السلام از کلام ایشان را نقل ) می فرماید (که می گویند ) : «و ما خانواده خود را طعام میدهیم ».
یعنی امیر المومنین از ریشه «امر» نیست که معنای آن تنها امیر و فرمانروای مومنان باشد بلکه از ریشه «میر» می باشد ، که به معنای روزی دادن به اهل است [9]
یعنی هر که بخواهد در عالم راهی به سوی حقیقت و تعالی بیابد باید از جانب علی علیه السلام عنایتی به او شده و از ایشان توشه ای بگیرد .
────────────────────────────
[1] (علل الشرائع، ج2، ص: 464)
[2] (حافظ-غزلیات-غزل شماره 374)
[3] .(التحصین لأسرار ما زاد من کتاب الیقین، النص، ص: 569، بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج37، ص: 307مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر، ج1، ص: 65)
[4] دحیهی کلبی برادر رضاعی حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله و بسیار خوشسیما بود (مجمع البحرین جلد 1 صفحه 136 ، تنقیح المقال ج 1 ص 416، الإصابة ج 1 ص 163) در برخی نقلها آمده است که جبرئیل گاهی به صورت دحیۀ کلبی بر پیامبر ظاهر میشد(الطبقات الکبری(ابن سعد)، ج۳، ص۴۸۸، ج۴، ص۲۵۰؛ الیقین باختصاص مولانا علی علیه السلام بإمرة المؤمنین(ابن طاووس)، النص، ص:۱۲۹– ۱۳۰، ۱۴۷ – ۱۴۸، ۱۶۲– ۱۶۳، ۲۱۹)
[5] (مثنوی معنوی-دفتر اول-بخش 1 - سر آغاز)
[6] (سوره هود ، آیه 86)
[7] (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج1، ص: 412)
[8](الکافی (ط - الإسلامیة)، ج1، ص: 412)
[9] (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج11، ص: 225)