خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

آن چه خدا می خواهد را باید بدانیم ، این جا همان جاست!
جهان اسلام آقا زیاد دارد ، خدمتگذار می خواهد !
افتخار ما این است که خدمتگذار دین خدا هستیم !

خادم الاسلام را دنبال کنید .

آخرین نظرات
  • ۲۴ ارديبهشت ۹۸، ۱۳:۳۸ - حمدان مقدم
    احسنت
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۶، ۲۲:۲۵ - یا حسین
    متشکرم
  • ۲۷ ارديبهشت ۹۶، ۱۴:۰۹ - زهرا باقری
    +++

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سلوک الی الله» ثبت شده است

 

  رسیدن به خدا  مجاهدت جدی می طلبد و بدون مجاهدت جدی سیر در مسیر لقاء الله امکان پذیر نخواهد بود ، لذا باید حق جهاد و تقوای الهی را به جا آورد تا بتوان سیر کرد

﴿جاهِدُوا فِی اَللّهِ حَقَّ جِهادِهِ [1]  در راه خدا جهاد کنید، و حقّ جهادش را ادا نمایید!

و الا اگر مجاهده وجود نداشته باشد راه به روی انسان باز نمی شود ولو این که هزاران بار به درگاه الهی تمنی کند و تا قیامت هم اسرار کند تا مجاهده نکند اثری نخواهد داشت!

باید به جد کوشید نه این که سلوک و امور  مربوط به آن در حاشیه زندگی مان  قرار داشته باشد و گاهی تلاش کنیم و گاهی رها کنیم !

 از مزرعه ای این چنینی که گاهی به او آب می دهند و گاهی بدون آب رهایش می کنند هیچ محصولی حاصل نخواهد شد . سالک نیز با اعمال صالحه و التزام به دستور العمل های تجویز شده و مداومت بر آنها باید مداوم بر خود مثل باران ببارد تا مزرعه وجودش به ثمر بنشیند  

من قطره ی نهان شده در ابرم و تو بحر              ای ابــر، همـتـی کـه به دریـا چکـانیم [2]  

 

────────────────────────────

[1] (سوره حج‏، آیه 78)

[2]سید صدرالدین محلاتی شیرازی

  • احسان ثابت

هنگامی که انسان در مسیر سیر به سوی خدا واقع شد باید از اشتغال به مباحات و اموری که مزاحم حرکت به سوی خدا هستند بپرهیزد تا مبادا از حرکت باز بماند.

نقل است که عده ای در دریا سوار بر کشتی بودند که ناگهان دریا طوفانی شد ، همه افراد بارهای زائد خود را از کشتی بیرون انداختند ، حتی کسی کتاب های خود را بیرون انداخت ، به او گفتند که چرا این کار را کردی  ، او گفت : می خواهم بارهایم سبک شود . 

أَلْقى الصَّحیفَةَ، کَی یُخَفِّفَ رَحْلَةُ                  وَالزّادَ، حَتّى نَعْلُـهُ أَلْـقـاهَـا [1]

آن فردکتاب ها و کفش خود را از کشتی بیرون انداخت تا بار و توشه اش سبک شود

 برای گذشتن از طوفان حوادث عالم باید خود را رها کرد ، گفته اند  :

در شط حادثات برون آی از لباس         که اول برهنگی است شرط شناوری

کسی که می خواهد در دریای توحید شنا کند باید از لباس تعلقات و امور دست و پا گیر خود را رها کند ، این که خدای متعال در مورد خورشید و ماه (و ستارگان) می فرماید

﴿لاَ اَلشَّمْسُ یَنْبَغِی لَها أَنْ تُدْرِکَ اَلْقَمَرَ وَ لاَ اَللَّیْلُ سابِقُ اَلنَّهارِ وَ کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ[2] نه خورشید را سزاست که به ماه رسد، و نه شب بر روز پیشی می‌گیرد؛ و هر کدام در مسیر خود شناورند.

 ﴿یَسْبَحُونَ از ریشه « سَبَحَ» و به معنای شنا کردن است و در ارتباط با ستارگان مراد شناوری است ، لذا معنای آیه این است که ماه و خورشید و ستارگان در فلک خودشان شناور بوده و سیر کنند ، و هر کس هم که بخواهد در دریای توحید شناور باشد باید همه تعلقات را رها کرده و به دور بریزد ، تا مبادا این امور او را از سیر بازدارد .

امیر المونین علی علیه السلام  نیز فرمود :

«بَادِرُوا أَمْرَ الْعَامَّةِ وَ خَاصَّةَ أَحَدِکُمْ وَ هُوَ الْمَوْت‏ُ فَإِنَّ النَّاسَ أَمَامَکُمْ وَ إِنَّ السَّاعَةَ تَحْدُوکُمْ مِنْ خَلْفِکُمْ تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا»[3] بشتابید بواقعه ‏اى که براى همه عمومیّت دارد و مخصوص به هر یک از شما است و آن مرگ است (آماده مرگ و رفتن از دنیا باشید) زیرا (گروهى از) مردم پیش روى شما هستند (از شما پیشى گرفته ‏اند) و قیامت از پشت سر شما را میراند (مانند آنکه کاروانى از پیش رفته و عقب مانده‏ ها را رئیس کاروان به تندى مى ‏برد تا به جلو رفته‏ ها برساند، بنا بر این) سبک شوید (از زیر بارهاى گران خود را رهائى داده به کاروان) ملحق گردید .

می فرماید با بار سنگین نمی توانید به ما برسید ، باید بارتان را سبک کنید تا بتوانید به ما برسید .

باید مراقب بود تا هر روز تعلقات انسان به امور دست و پا گیر زیاد نشود نباید با پرداختن به تشطط و کثرات خود را از توحد خارج کرد ، انسانی که این گونه است نمی تواند به خدا توجه کند و از سیر به سوی عالم نور باز می ماند .

────────────────────────────

[1] (شرح شواهد مغنی اللبیب بخش الف )

[2] (سوره یس، آیه 40)

[3] (نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 243)

 

  • احسان ثابت

باید سبک بار شد !

۰۷
فروردين

     


    کسی که می خواهد در دریای توحید شنا کند باید از بار سنگین تعلقات و امور دست و پا گیر خود را رها کند وگرنه راهی به سوی خدا به رویش باز نخواهد شد ، امیر المومنین علیه السلام  فرمود اگر می خواهید به کاروان راهیان کوی دوست ملحق شوید باید سبک بار شوید :

    « تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا» [1]  سبک شوید (از زیر بارهاى گران خود را رهائى داده به کاروان) ملحق گردید .

    باید شتافت و کاری کرد ،عمر اندک و تنگ است ، موانع طریق بسیار و  هدایت های الهی همیشگی نیست

     کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش    کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی

    تاج شـاهـی طلـبـی گـوهـر ذاتـی بـنـمای     ور خـود از تخـمـه جمشـید و فریدون باشی

    ساغـری نوش کن و جـرعه بر افلاک فشان     چنـد و چـند از غـم ایام جـگـرخـون باشـی

    [2]

    ─────────────────

    [1] نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 243

    [2] دیوان حافظ غزل شماره 458

  • احسان ثابت

دو بال پرواز تا خدا!

 

مسیری که خدای متعال برای رشد و تعالی معنوی انسان معرفی کرده دارای دو بستر اساسی و مهم است که عبارت اند از : باور و عمل .

 باور ، اعتقاد و معرفتی درونی است که در اصطلاح قرآن به آن

  • احسان ثابت

کیفیت سلوک الی الله -قسمت دوم

 

بسم الله الرحمن الرحیم 

سلوک الی الله تعالی مسیری است دقیق در متن جان انسان .

برخی گمان می کنند که سیر و سلوک به سوی خدای متعال  و رسیدن به لقاء الهی تنها با ذکر و انجام برخی از اعمال مذهبی صورت می گیرد ، اما این تفکر صحیح نیست .

برای روشن شدن این مطلب باید دانست..

  • احسان ثابت

محبت به اهل بیت تنها راه تولد معنوی 

 

تمام خیرات عالم هستی و علم اولین و آخرین  بر وجود اهل بیت علیهم السلام وحی شده است و ایشان طلایه داران و سرچشمه های انسانیت اند  و اگر کسی بخواهد به کار خیر دست یابد یا در عالم هستی راهی به سوی تعالی بیابد ، باید توجه­اش به آنان باشد تا از سوی آن ذوات مقدسه به انسان افاضه ای شده و راه را بیابد .

خدای متعال راه توجه به آن ذوات مقدسه را به ما معرفی کرده که همان محبت به ایشان است.

 خداوند متعال در قرآن خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله  فرمود:

  • احسان ثابت

اهل بیت معدن انسانیت 

 

 انسان برای نیل به مراتب عالی کمال و ورود به وادی انسانیت  باید خود را به وجودی وصل کند که معدن و ذات انسانیت است. یعنی باید به کسی وصل شد که حقیقتا انسان است.

 خداوند متعال به اقتضاء حکمت و عدالتش تنها عده محدودی از افراد بشر  را انسان کامل به دنیا آورده است ،

  • احسان ثابت

    جایگاه تحصیل اصول اعتقادات در مسیر کمال

     

    برخی می پرسند بحث هایی مثل توحید که می گویدافراد بشر و جامعه انسانی باید یگانه پرست باشند و دیگر اصول اعتقادت چه جایگاهی در کنار هدف بندگی خداوند متعال پیدا میکنه؟ بله این ها در طول هم هستند اما آیا موضوعیتی بین غایت بودن هر کدوم از این ها هست؟ اگه این گونه است  چه نتایجی بر تحصیل آنها مترتب است ؟

    درپاسخ باید بگوییم :

    از آن جا که هدف و غایت  نهایی خلقت انسان تنها بندگی خداست ، لذا تمامی معارف مطرح شده در چهار چوب تعالیم دینی مقدمه رسیدن به این هدف شریف هستند که فرمود :

    ﴿ما خَلَقْتُ اَلْجِنَّ وَ اَلْإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ [1]من جنّ و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)!

     و از آن جا که عبودیت بدون اعتقادات صحیح و راسخ تنها به منزله حرکاتی بی باطن است ، لذا برای تحصیل ایمان نافع باید اعتقادات و مبادی آن را به خوبی تحصیل نمود ،

    خدای متعال در قرآن کریم می فرماید :

    ﴿لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ اَلْیَقِینِ*لَتَرَوُنَّ اَلْجَحِیمَ* ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَیْنَ اَلْیَقِین[2]اگر شما علم الیقین (به آخرت) داشتید!قطعاً جهنّم را مشاهده می کردید ! سپس آن را به عین الیقین خواهید دید.

    در این بیان نورانی علم الیقین که همان فهم معارف به صورت نظری  و علمی است مقدمه ای برای شهود جهنم به صورت عیان شمرده شده استو این امر اختصاصی جهنم نیست بلکه در هر امری باید معرفت نظری مقدمه ای برای  عملی سازی قرار گیرد و معارف اعتقادی به علم الیقینی هستند که برای رسیدن به عین الیقین که همان مقام شهود اسماء و صفات الهیه است باید تحصیل شوند .

    در برخی روایات وارد شده است که بعضی از ایمان در گرو عمل است و بعضی از عمل ها نیز در گرو ایمان هستند ،

    امام صادق علیه السلام  دربیانی نورانی فرمود :

    « لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَةٍ وَ لَا مَعْرِفَةَ إِلَّا بِعَمَلٍ‏ فَمَنْ عَرَفَ دَلَّتْهُ الْمَعْرِفَةُ عَلَى الْعَمَلِ وَ مَنْ لَمْ یَعْمَلْ فَلَا مَعْرِفَةَ لَهُ أَلَا إِنَّ الْإِیمَانَ‏ بَعْضُهُ مِنْ بَعْضٍ.»[3] خدا عملی را نپذیرد جز با معرفت، و معرفتى وجود ندارد جز بوسیله کردار، هر که معرفت دارد، معرفت او را به کردار رهبرى کند و هر که کردارى ندارد معرفتى هم ندارد، هلا براستى اجزاء ایمان از یک دیگر بوجود آیند.

     یعنی ایمان هم عمل ساز  و هم عمل ایمان ساز است ، به عبارتی دیگر هر اندازه که انسان در ابتداء مسیر عبودیت با تعقل  و تفکر صحیح پی به وجود مبداء و معاد و لزوم ارسال رسل از سوی مبداء کل ببرد ، در این هنگام به اندازه همان معرفتی که بدست آورده است در مسیر عبودیت الهی و گوش سپردن به اوامر صادر شده از سوی آن مبداء کل می کوشد و پس از این که با سیر و مداومت در این دسته از عبادات پیش رفت توفیق الهی شامل حالش شده و با توجه به تعالیم صادر شده از سوی رسولان و اولیاء الهی معرفت او به امور مختلف بیشتر می شود و بعد از این که در جزئیات و ظرائف دین به صورت کلی معرفت کامل یافت نوع عبادت او با نوع عبادتی که بر اساس معرفت شناختی ابتدائی بود فرق خواهد داشت ، بنابر این هر اندازه که معرفت بیشتر شود کیفیت عبودیت نیز بهتر خواهد شد ، البته در بین مجموعه معارفی که از سوی پیشوایان مقدس مجموعه ای از آن تعالیم از حساسیت و جایگاه مهمتری برخوردار هستند و به عبارتی دیگر اصل در عبودیت هستند که به آنها  « اصول » گفته می شود که باید به آن اصول اعتقاد داشت تا راه برای عبودیت انسان گشوده شود ، لذا به آنها اصول اعتقادات گفته می شود .

    پس معرفت به  اصول اعتقادات مقدمه برای تحقق اصل عبودیت و سیر سعودی  در تحصیل مراتب بالای آن موجب کمال عبودیت می شود . همگی آن معارف  مقدمه هستند برای این که انسان به نفس مطمئنه و راضیه و مرضیه رسیده  تا بعد از آن به جنت رضوان و  لقاء برسد که خدای متعال به او بگوید :

    ﴿یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ*ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً*فَادْخُلِی فِی عِبَادِی‌*وَ ادْخُلِی جَنَّتِی‌ [4]تو ای روح آرام‌یافته! به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است ، پس در گروه بندگانم درآی ، و در بهشتم وارد شو!

    این مطلب در  حیطه معارف نظری مطرح شده است اما امور  عملی این معارف چیز دیگری است مخصوصا که عرفان عملی همان رسیدن به مقصود است که با آن شهود الهی میسر می شود .

    غایت معرفت به توحید عبودیت الهی  ورسیدن به همه ی کمالات است و  معرفت به معاد موجب تلاش برای آماده شدن و مهیاء شدن در روز رستاخیز می شود و هم چنین بعد از  فهم ضرورت تحصیل مأمَن از عذاب قیامت و یا دوری از نظر بر  وجه الله انسان در صدد یافتن راه در امان ماندن بر می آید که این امر  میسر  نمی شود جز  با اخذ معارف از  نبی که فرستاده خداست .

    خلاصه آن که در باب توحید ،  توحید نظری که نوعی معرفت علمی است مقدمه برای نیل به توحید عملی  که از جنس عمل است می باشد و همانگونه که عبادت بدون معرفت تنها ظاهری است بی جان، توحید عملی (یعنی انجام دادن عبادت های ظاهری )نیز  بدون توحید نظری موجودی است بی روح .

    در این جا لازم است این نکته تذکر داده شود که بر انسان جویای سعادت باید پیرامون مفردات بکار رفته در مجموعه تعالیم دینی به خوبی دقت نظر داشته و کنه آن الفاظ و معارف را به خوبی و بر اساس تعاریف شریعت بیاموزد ، تا راه کمال به رویش بسته نشود ، مثلا در مورد این که توحید چیست انواع و اقسام تحلیل ها وارد شده است که موجب سر درگمی انسان می شود ، اما توحید صرف اعتقاد به یگانگی خدا نیست ، بلکه این تعرف تنها یک بخش از تعریف توحید است ،توحید جنبه نظری  و عملی دارد ، توحید نظری یگانه دانستن خدا در هستی وعالم خلقت است و بر این اعتقاد فروع متعددی متفرع است که شامل اعتقاد به توحید و وحدانیت ذات اقدس الهی در خالقیت و رزاقیت و سایر صفات است و هم چنین بخشی از توحید نیز مربوط به توحید در اسماء الهی می شود و اما نوعی دیگر از توحید وجود دارد که به آن توحید عملی می گویند که این توحید دیگر مربوط به حیطه الفاظ  و دانستن نیست و سر  و کار آن با عقل نیست ، بلکه آن مربوط به مقوله مشاهدات است و قلب ملکوتی انسان است که وقتی به شهود امور فهمیده شده در مباحث توحید نظری رسید ، به آن توحید عملی می گویند.

     به عبارت بهتر توحید عملی یعنی شهود وحدانیت خدا در تمامی اجزاء عالم ، یعنی مشاهده کردن این که خدا رزاق  و خالق  مطلق است و دیگری کاره ای نیست ، هم چنین در رابطه با سایر اسماء و صفات الهی نیز انسان به جایی برسد که اتصال تجلیات آن اسماء و صفات را به صورت مطلق به ذات اقدس الهی شهود کند ، البته جز عده ای اندک در هر زمان کسی به این مرحله راه نمی یابد و مجالی بیش از این برای بیان در این مقال وجود ندارد و فهم دقیق فروعات مربوط به این امر متوقف به تحصیل در حکمت الهیه است ، رزقنا الله و ایاکم انشا الله .

    خلاصه کلام آن که علم الیقین مقدمه برای عین الیقین است ، یعنی دانستن مقدمه برای دیدن است ، ابتدا باید معارف الهیه را در بعد نظر فهمید تا بتوان در بعد عملی آن حقائق را با چشم دل مشاهده نمود ، بنابر این در ابتدای راه تعالی لازم است به سراق مجموعه کتاب های مربوط به اعتقاد و علم کلام رفت و اصول کلی دین را به صورت استدلالی فهمید و هضم کرد تا بعد وارد وادی عمل شده و در وادی توحید گام برداشته شود  .

     ────────────────────────────

    [1] (سوره ذاریات ، آیه 56 )

    [2]  (سوره تکاثر  ، آیه 5-7 )

    [3]  (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص: 44)

    [4] (فجر، 27-30)

  • احسان ثابت

کیفیت سلوک الی الله -قسمت اول

 

سلام بر دوستان خدا و سلام بر طالبان خدا ، آنان که در راه وصال خدای متعال هزاران سوال بی جواب داشته و در پی یافتن جواب آنها سر از پای نمی شناسند و سلام بر آنان که در  دل شب ها آن هنگام که در  خیالاتشان به دنبال یافتن و به تصویر کشیدن راه سعادت و لقاء دوست بوده و در روزهای گرم روزه دار و خائف بدنبال راه وصال حبیب  و نجات از بند دنیای غدار اند .

ای دوستان عزیز که شوق یافتن راه وصال دوست سراسر وجودتان را گرفته است  قدر  این حال  ملکوتی ، و این سوالات مقدس را که سالیانی است با خود به همراه داشته و جوابی برایشان نیافته اید بدانید چرا  که در  دل این سوالات مقدس حرکتی عظیم و جنبشی ملکوتی نهفته است ، 

  • احسان ثابت

 *  راه تکامل 

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‌ 

 انسان موجودی است طالب کمال ، او دوست دارد که همواره در مسیر کنال حرکت کند و اگر با دیدی دقیق تمامی حرکات انسان ها را زیر نظر بگیریم متوجه می شویم که منشأ تمامی افعال او میل به کمال است ، البته بسیاری از انسانها به دنبال کمال خیالی رفته و از سیر در مسیر حقیقی باز می مانند .

پس از این که انسان متوجه شد باید به سوی کمال حرکت کند لازم است بداند که مسیر حقیقی این سیر کدام است .

عده ای سیر در وادی افرادی را پیش می گیرند که تنها سر در جبین ذکر فرو برده و جز اوراد زبانی کاری با چیز دیگر ندارند ، عده ای نیز  قائل اند  بدون این که عبادتی انجام داد  باید دل  را پاک کرد و اصل همه چیز را  پاکی دل می دانند ، اما عده ای برای فهم مسیر صحیح تکامل به راهنمایی های انسان های  معصوم گوش سپرده و بیانات نورانی آنها را چراغ راه خود می کنند ، امام باقر علیه السلام  در بیانی نورانی خطاب به فرزند ارجمن خود امام صادق علیه السلام  فرمودند :

 

«یَا بُنَیَّ اعْرِفْ مَنَازِلَ الشِّیعَةِ عَلَى قَدْرِ رِوَایَتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ فَإِنَّ الْمَعْرِفَةَ هِیَ الدِّرَایَةُ لِلرِّوَایَةِ وَ بِالدِّرَایَاتِ لِلرِّوَایَاتِ یَعْلُو الْمُؤْمِنُ إِلَى أَقْصَى‏ دَرَجَاتِ الْإِیمَانِ . »(معانی الأخبار، النص، ص: 1) فرزندم، حدّ دانش و درک پیروان مکتب علىّ علیه السلام را از اینکه آنان چه مقدار سخنان معصومین را آموخته و درک نموده ‏اند بدست بیاور. زیرا، شناخت آنان از گفتار پیشوایان دین و آگاهى ایشان بوسیله درک فرمایشات معصومین باعث مى‏ شود که مؤمن، خود را به بلندترین قلّه‏ هاى ایمان برساند .

امام علیه السلام  در این بیان نورانی درایت و فهم دقیق روایات اهل بیت علیهم السلام را عامل تعالی مومن در وادی ایمان معرفی می کند ، ایمانی که شرط تکمیل مقامات انسانها است ،

امام علی علیه السلام در کلامی به سوال کننده ای که از ایشان در مورد این که آیا می توان خداوند متعال را مشاهده کرد یا نه فرمود :

«لَمْ تَرَهُ الْعُیُونُ بِمُشَاهَدَةِ الْأَبْصَارِ وَ لَکِنْ رَأَتْهُ‏ الْقُلُوبُ‏ بِحَقَائِقِ‏ الْإِیمَان‏ِ»(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص: 97) دیدگان او را به بینائى چشم نبینند ولى دلها او را بحقیقت ایمان دیده‏ اند !

با کنار هم گذاشتن این دو روایت فهمیده می شود که اگر انسان با تعلیم و عمل صحیح به روایات اهل بیت علیهم السلام تلاش کافی داشته باشد چشمه های ایمان در جانش جوانه می زند و با مداومت بر این کار بر ایمانش افزوده می شود تا این که به مراتب بالای ایمان که همان مرحله حقیقت ایمان است می رسد و بعد از آن که همواره در کسب حقیقت ایمان کوشید حقائق ایمان در جان او مستقر می شود ، در این هنگام است که به نظر بر وجه الله مشرف می شود که در لسان قرآن همان لقاء الله است .

در این هنگام است که چشمه سار وجود آدمی به دریای توحید می ریزد ...و این است همان تکامل حقیقی انسان و ما بقی راه ها غیر این راه خیالی بیش نبوده و لا یزید الظالمین الا خساراً ، برای ظالمان سیر های خیالیشان هیچ سودی جز خسارت ابدی به همراه نخواهد داشت .

 

پس بیایید با دیدی دیگر قدم در مسیر فهم و عمل به روایات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام برداریم ...

 

  • احسان ثابت