راه رسیدن به بزرگترین گنج عالم هستی
راه رسیدن به بزرگترین گنج عالم هستی
بسیاری از افراد بشر به دنبال دست یابی به راهی هستند که ایشان را بی نیاز ترین و ثروتمندترین فرد بشر کند ، اما اکثریت آنها راه اشتباهی را طی می کنند که هرگز آنها را به آن چه می خواهند نمی رساند . چه بسیار اند پولدارانی که احساس پوچی کرده و گمشده حقیقی خود را نیافته اند و چه فراوان اند افرادی که از تمام لذت ها بهره برده اند اما باز در زندگی چیزی کم دارند ، پس راه چیست ؟
انسان باید سرمایهی محبت خود در جایی صرف کند که برای او حاصلی در پی داشته باشد و از طریق آن به خیری دست یافته و به اصل خویش بازگردد.
بسیاری از محبتها در عالم دروغین و پوچ هستند و به همین دلیل عقیم و بیحاصل می باشند .
محبت عنایتی منحصر به فرد از جانب حق تعالی و سرمایه و دارایی بزرگ برای نوع بشر است ، انسان باید با این سرمایه همان گونه که با مال التجارۀ خود کار می کند ، تجارت نماید تا به منفعتی که تضمین کننده سعادت حیات دنیوی و اُخروی اوست دست یابد .
همان گونه که اگر انسان با مال خود تجارت کند دارایی اش زیاد میشود، اگر سرمایه محبت را بکار ببرد آن نیز زیادتر میشود و می تواند سود و منفعت بیشتری بدست بیاورد. محبت به مثال چشمه ای جاری است که هر اندازه از آن بهتر استفاده شود آب دهی آن بیشتر می شود اما اگر درب آن را بسته و از آن استفاده نکنند می خشکد .
خدای متعال اراده نموده تا از جان انسان چشمه محبت بجوشد و دائما گسترش یافته تا جایی که به اقیانوس بی کران محبت الهی وصل گردیده ، معدن رحمت و محبت شود و از وجود او به تمام عالم هستی محبت جاری شود ، این جاست که انسان مَثَلُ الله می شود و مدال ارزشمند خلیفۀ اللهی را دریافت می کند .
به همین دلیل در دین مبین اسلام دستورات متعددی وارد شده که محور اصلی آنها محبت است و اگر بر اساس آن تعالیم الهی در مسیر محبت حرکت کنیم ، هر گام ما کلنگی بر کویر بی جان وجودمان خواهد بود که اگر به صورت مداوم و صحیح در این مسیر حرکت کنیم در نهایت چشمهی محبت در قلب ما به جوشش خواهد آمد و نه تنها برای همیشه سیراب خواهیم شد بلکه عالمی را نیز سیراب خواهیم نمود .
به همین معنا شاره دارد قول خدای متعال در سوره انسان آن جا که فرمود :
﴿إِنَّ اَلْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً*عَیْناً یَشْرَبُ بِها عِبادُ اَللّهِ یُفَجِّرُونَها تَفْجِیراً ﴾ [1]به یقین ابرار (و نیکان) از جامی مینوشند که با عطر خوش کافور آمیخته است ، از چشمهای که بندگان خاص خدا از آن مینوشند، و از هر جا بخواهند آن را جاری میسازند!
ذیل این آیه روایت شده که :
« هِیَ عَیْنٌ فِی دَارِ النَّبِیِّ ص یُفَجَّرُ إِلَى دُورِ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُؤْمِنِینَ »[2]آن چشمه ای است در خانه پیغمبر صلی الله علیه و آله که به سوی خانه انبیاء و مؤمنین جاری می شود
یعنی از وجود نبی اکرم صلی الله علیه و آله چشمه ای که تمام حقائق و خیرات در آن است جاری می شود و همه انبیاء و اولیاء و مومنان از آن بهره مند می شوند و بر اساس سنخیتی که با حقیقت وجود نبی اکرم صلی الله علیه و آله یافته اند از آن سر چشمه حقائق بهره مند می شوند
و در آیات بعدی سوره انسان در این خصوص بیشتر توضیح می دهد :
﴿یُسْقَوْنَ فِیها کَأْساً کانَ مِزاجُها زَنْجَبِیلاً *عَیْناً فِیها تُسَمّى سَلْسَبِیلاً ﴾ [3] در آنجا از جامهایی سیراب میشوند که لبریز از شراب طهوری آمیخته با زنجبیل است،از چشمهای در بهشت که نامش سلسبیل است!
از آن جا که امیر المؤمنین علی علیه السلام بیش از تمامی خلائق به نبی اکرم صلی الله علیه و آله نزدیک تر و در تبعیت از ایشان پیشتاز قافله بشری هستند آن حقائق که در عالم قیامت به صورت چشمه تجلی می کند در جان ایشان جلوه گر می شود به همین دلیل است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود :
«أَنَ عَلِیّاً أَوَّلُ مَنْ یَشْرَبُ السَّلْسَبِیلَ وَ الزَّنْجَبِیلَ وَ أَنَّ لِعَلِیٍّ وَ شِیعَتِهِ مِنَ اللَّهِ مَکَاناً یَغْبِطُهُ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ.»[4] همانا علی علیه السلام اولین کسی است که از چشمه سلسبیل و زنجبیل می نوشد و همانا برای علی علیه السلام و پیروان او از جانب خدای متعال مقامی است که اولین و آخرین افراد بشر بدان غبطه می خورند .
علی علیه السلام با تبعیت از رسول اکرم صلی الله علیه و آله در محبت الهی فانی شده بود به همین دلیل به این مقامات دست یافت و اگر سایر افراد بشر نیز مانند علی علیه السلام در عالم محبت ، با تبعیت از رسول اکرم صلی الله علیه و آله در محبت الهی فانی شوند ایشان نیز داخل در گروه افرادی خواهند بود که هم چون علی علیه السلام با رسول اکرم صلی الله علیه و آله هم خانه شده و چشمه حقائق از وجود ایشان جاری می شود در حالی که اولین و آخرین به ایشان غبطه می خورند .
فردی به علی علیه السلام فرمود چگونه به مقامات عالیه ای که در آن هستی رسیدی ؟ در جواب فرمود :
« قعدْتُ علی بابِ قلْبی فلمْ أدعْ أنْ یدْخُلهُ سِوَیاللهِ » [5]بر در خانه دل نشستم و نگذاشتم چیزی غیر از خدا داخل آن شود.
یعنی علی علیه السلام پاسبان حرم دل شد تا محبت غیر الهی دلش را نرباید
پاسبان حرم دل شدهام شب همه شب |
|
تا در این پـرده جـز اندیـشه او نگذارم [6] |
|
|
|
پس باید محبت هایمان را مدیریت کنیم تا چشمه حقیقت از درونمان بجوشد و به بزرگترین گنج عالم هستی دست بیابیم .
[1] (سوره انسان ، آیه 5و6)
[2] (الأمالی( للصدوق)، النص، ص: 261)
[3] (سوره انسان، آیه 17و18)
[4] (مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج3، ص: 232)
[5] (مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین (للشیخ بهایی ) مع تعلیقات الخواجوئی ص ٣٧٨ )
[6] (دیوان حافظ –غزل شماره 324)