لیست جامع مقالات پایگاه «خادم الاسلام »
مقالات مجموعه « تربیت فرزند در سبک زندگی اسلامی »
- ۱ نظر
- ۲۸ دی ۹۵ ، ۰۰:۲۱
- ۹۲۸ نمایش
لیست جامع مقالات پایگاه «خادم الاسلام »
مقالات مجموعه « تربیت فرزند در سبک زندگی اسلامی »
آداب عقد ازدواج
پس از آن که تمامی مقدمات ازدواج فراهم شد لازم است مجلسی را فراهم نمود که در آن پیمان ازدواج بین زوجین برقرار شود که به آن در فرهنگ ما مسلمانان «مجلس عقد» می گویند ، در روایات وارده از اهل بیت علیهم السلام آداب و شرایطی بیان شده است که به برخی از مهمترین آنها اشاره ای گذرا می کنیم :
خطبه عقد در روز جمعه باشد
مستحب است در روز جمعه خطبه خوانده شود ، امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمود :
« یَوْمُ الْجُمُعَةِ یَوْمُ خِطْبَةٍ وَ نِکَاحٍ »(الخصال، ج2، ص 384) روز جمعه روز خطبه خوانی و نکاح است
قمر در عقرب نبودن
حضرت صادق علیه السلام فرمود :
«مَنْ ... تَزَوَّجَ وَ الْقَمَرُ فِی الْعَقْرَبِ لَمْ یَرَ الْحُسْنَى»(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج8، ص: 275) هرکه عقد یا زفاف کند و ماه درعقرب (قمر در برج عقرب) باشد عاقبت نیکو نبیند .
خطبه خواندن قبل از عقد
قبل از از عقد نکاح، خطبه خواندن سنّت است. .(حلیۀ المتقین ، باب چهارم، فصل سوم )
نقل شده است امام محمّد تقی علیه السلام چون دختر مأمون را عقد کرد، این خطبه را خواند: و به علت اختصار أن شیعیان نیز می توانند آن را بخوانند :
« الْحَمْدُ لِلَّهِ إِقْرَاراً بِنِعْمَتِهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ إِخْلَاصاً بِوَحْدَانِیَّتِهِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ سَیِّدِ بَرِیَّتِهِ وَ عَلَى الْأَصْفِیَاءِ مِنْ عِتْرَتِهِ أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ کَانَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَى الْأَنَامِ أَنْ أَغْنَاهُمْ بِالْحَلَالِ عَنِ الْحَرَامِ فَقَالَ سُبْحَانَهُ وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى مِنْکُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ (سوره نور ، آیه 32 ) »(مکارم الأخلاق، ص: 206) سپاس خدا را براى اقرار به نعمتهایش، و لا اله الا اللَّه براى اخلاص در یگانگیش و درود بر محمد بهترین انسانها و بر برگزیدگان خاندانش (ائمه ع). اما بعد: یکى از احسانهاى خداوند بر مردم آنست که به حلال از حرام بىنیازشان کرد و فرمود (براى جوانان و دختران صالح خود ازدواج کنید که اگر فقیرند خداوند به فضل خود بىنیازشان سازد که خداوند وسعت دهنده داناست».
هم چنین خطبه های دیگری نیز نقل شده است که برای اطلاع از آنها رجوع کنید به کتاب شریف: الکافی (ط - الإسلامیة)، ج5، ص: 369 ، بَابُ خُطَبِ النِّکَاح .
اطعام دادن
رسول صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
«إِنَّ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلِینَ الْإِطْعَامَ عِنْدَ التَّزْوِیجِ.»(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج5، ص: 367) همانا از سنت پیامبران اطعام در هنگام ازدواج است
البته ولیمه دادن حدود و مرز هایی دارد که نباید از آنها تعدی نمود حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم در این باره فرمود:
«الْوَلِیمَةُ أَوَّلَ یَوْمٍ حَقٌّ وَ الثَّانِیَ مَعْرُوفٌ وَ مَا زَادَ رِیَاءٌ وَ سُمْعَةٌ.» (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج5، ص: 368) ولیمه روز اوّل حق است و در روز دوم نیکی است و بیشتر از آن ریا و خود نمایی است.
زفاف در شب و اطعام در روز
لازم است زمان خطبه عقد در شب ، مخصوصا در شب جمعه باشد و در روز اطعام و ولیمه ای به مهمانان داده شود ، امام صادق علیه السلام فرمود :
« زُفُّوا عَرَائِسَکُمْ لَیْلًا وَ أَطْعِمُوا ضُحًى»(مکارم الأخلاق، ص: 207). عروسى را در شب قرار دهید و روز اطعام نمایید.
تعیین مهریه
بعد از آن که خانواده ها بر سر مسائل اساسی به توافق رسیدند ، لازم است که برای دختر خانوم مهریه ای قرار داده شود ، اما آن چه که امروزه شاهد آن هستیم تعیین مهریه های سنگین است که بسیاری از جوانان و خانواده ها را گرفتار کرده است و آرامش روحی و روانی را از آنان سلب کرده است .
مردباید مقداری رابه عنوان مهریه زن انتخاب کند که واقعا قصد اداء آن را دارد ، چرا که به محض قبول مقدار مهریه اداء آن بر مرد واجب و لازم می شود چرا که مهریه حقی است بر گردن مرد که آن را در قبال زن تضمین کرده است و بر ذمه گرفته است .
برخی با خود می گویند مهریه را چه کسی داده و چه کسی گرفته است ، این که مهم نیست !
اما در جواب این افراد باید گفت که حرف شما را اهل بیت علیهم السلام رد می کنند ، چرا که ،امام صادق علیه السلام در بیانی نورانی فرمود :
«مَنْ تَزَوَّجَ امْرَأَةً وَ لَمْ یَنْوِ أَنْ یُوَفِّیَهَا صَدَاقَهَا فَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ زَانٍ»(مکارم الأخلاق، ص: 207) هر که دخترى را بگیرد و قصد دادن مهرش را نداشته باشد، در نزد خداوند زناکار است.
پس باید مقداری را که مرد می تواند پرداخت کند به عنوان مهریه قبول کند .
البته باید دقت داشت که مهریه را نباید بسیار سنگین گرفت و در روایات وارده از اهل بیت علیهم السلام تعیین مهریه های زیاد باطل شمرده شده است . امیر المؤمنین علی علیه السلام در بیانی نورانی فرمودند :
«إِنَّ أَحَقَّ الشُّرُوطِ أَنْ یُوفَى بِهَا مَا اسْتَحْلَلْتُمْ بِهِ الْفُرُوجَ وَ السُّنَّةُ الْمُحَمَّدِیَّةُ فِی الصَّدَاقِ خَمْسُمِائَةِ دِرْهَمٍ وَ مَنْ زَادَ عَلَى السُّنَّةِ رُدَّ إِلَى السُّنَّةِ» (مکارم الأخلاق، ص: 207) مهمترین شرطى که باید وفا شود مهرى است که زنان را بآن بخود حلال کردهاید و سنت محمد (ص) در مهر 500 درهم است، و هر که بر سنت بیفزاید آن را رد کرده است.
گذشته از این مباحث مهریه سنگین موجب خوشبختی افراد نمی شود بلکه آرامش روانی افراد است که زندگی را برای آنها شاد می کند ، پس با مهریه سنگین آن را از بین نبریم .
آداب خواستگاری
پس از آن که والدین مورد مناسبی را برای ازدواج انتخاب کردند لازم است بعد از هماهنگی های لازم به منزل عروس رفته و او را رسما از خانواده اش خاستگاری نمایند .
جلسه خواستگاری بسیار مهم و حساس است ، زوجین و خانواده های ایشان در صورتی که با یکدیگر از قبل آشنا نبوده اند لازم است به بحث پیرامون اعتقادات و آداب و رسوم خود بپردازند و گرایش های فکری و اجتماعی خود را مطرح کنند و از صداقت اگر نقطه نظراتی دارند را بیان کنند و اگر خدایی نکرده مشکلات و کاستی هایی وجود دارد را بیان کنند ، تا مبادا در دوران بعد از ازدواج که روشن می شوند موجبات نگرانی و جدایی را بوجود بیاورد .
یکی از آدابی که در مجموعه روایات وارده از اهل بیت بیان شده است آداب خواستگاری است ، از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است که حضرت فرمودند ، هرگاه کسی اراده خواستگاری نماید دو رکعت نماز بگذارد و حمد الهی را بگوید و این دعا بخواند:
« اللَّهُمَ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أَتَزَوَّجَ فَقَدِّرْ لِی مِنَ النِّسَاءِ أَعَفَّهُنَّ فَرْجاً وَ أَحْفَظَهُنَّ لِی فِی نَفْسِهَا وَ فِی مَالِی وَ أَوْسَعَهُنَّ رِزْقاً وَ أَعْظَمَهُنَّ بَرَکَةً وَ قَدِّرْ لِی وَلَداً طَیِّباً تَجْعَلُهُ خَلَفاً صَالِحاً فِی حَیَاتِی وَ بَعْدَ مَمَاتِی»(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج3، ص: 482). خدایا من اراده نموده ام که ازدواج کنم پس مقدرم نما تا با زنی ازدواج کنم که در بین زنان عفیفترین بوده و در نفس خود من و مالم را بیشتر از همه نگه می دارد و رزقش وسیع تر است و برکت عظیم تر دارد ، خدایا در تقدیرم فرزند طیبی قرار بده و او را هم در زمان حیات و هم بعد از مرگم وارثی صالح برایم قرار ده .
مشاهده می شود که در مکتب الهی اهل بیت علیهم السلام از همان ابتدایی ترین دوران شکل گیری خانواده فرزند و طیب و صالح بودن آن مورد نظر قرار گرفته است تا جایی که در دعای خواستگاری از آن ذکری به میان آمده است .
خلاصه آن که خانواده ها باید شباهت های اعتقادی و فرهنگی را در نظر بگیرند و آن را ملاک تایید یا رد خانواده ها قرار دهند نه مسائل مالی و امور دیگر را .
انتخاب همسر برای فرزندان
در امر انتخاب مورد مناسب برای ازدواج فرزندان بسیاری از خانواده ها در سختی قرار دارند ، بسیاری افراد به دلیل نداشتن ملاک های مناسب در امر انتخاب مورد با وقفه های چندین ساله در امر ازدواج فرزندانشان مواجه می شوند ، اما برخی نیز آن قدر آسان گرفته و در امر انتخاب مورد برای ازدواج فرزندانشان مسامح به خرج می دهند که موجب مشکلات بسیاری در حیات فرزندانشان می شود .هم چنین بسیاری از فرزندان نیز در امر ازدواج به دلیل غلبه احساسات عقلشا تحت الشعاع قرار گرفته ونکات مهم را در نظر نمی گیرند ، به همین دلیل اهل بیت علیهم السلام در سفارشات خود به شیعیان همواره از انتخاب ناصحیح در امر ازدواج منع نموده و هشدار داده اند .
امام صادق علیه السلام فرمود :
«قَامَ رَسُولُ اللَّهِ ص خَطِیباً فَقَالَ أَیُّهَا النَّاسُ إِیَّاکُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِی مَنْبِتِ السَّوْءِ.» (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج5، ص: 332)رسول اکرم صلی الله علیه و آله در یکی از خطبه هایشان فرمود : ای مردمم برحذر باشید از « خضراء الدمن» ، گفته شد یا رسول الله « خضراء الدمن» چیست؟ فرمود : زن زیبا رویی که در کشتگاه بد رشد کرده باشد .
هم چنین امام صادق علیه السلام در بیان نورانی دیگری فرمود :
« إِنَّمَا الْمَرْأَةُ قِلَادَةٌ فَانْظُرْ إِلَى مَا تَقَلَّدُهُ قَالَ وَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ لَیْسَ لِلْمَرْأَةِ خَطَرٌ لَا لِصَالِحَتِهِنَّ وَ لَا لِطَالِحَتِهِنَّ أَمَّا صَالِحَتُهُنَّ فَلَیْسَ خَطَرُهَا الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ بَلْ هِیَ خَیْرٌ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ أَمَّا طَالِحَتُهُنَّ فَلَیْسَ التُّرَابُ خَطَرَهَا بَلِ التُّرَابُ خَیْرٌ مِنْهَا.» (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج5، ص: 332) زن گردن بند است، دقّت کن که چه چیز را بر گردن خود مىآویزى، و بدان که براى هیچ زنى هم قدر و هم ارزشى نیست، نه براى نیکان آنان و نه براى بدانشان، و امّا با شایستگانشان، طلا و نقره همپایه نیست، که زن خوب گرانبهاتر از طلا و نقره است، و با فاسدانشان نیز خاک همانند نیست بلکه خاک ارزشمندتر از آنهاست.
بنابر این هم بر والدین و هم بر زوج های جوان لازم است در اننتخاب همسر فضیلت های اخلاقی و دینی را که مشخص کننده رابطه فرد با خدای متعال و ایمان اوست را در نظر بگیرند نه این که فضیلت های خانوادگی و مال و ثروت و زیبایی و ... ، چرا که هیچ کدام از این امور خوشبختی نمی آورد و احساس امنیت و آرامشی که در سایه ایمان افراد خانواده به خدای متعال است بستری رویایی برای زندگی سالم را فراهم می آورد .
ازدواج فرزندان
پس از آن که فرزندان به سن بلوغ فکری و جسمی رسیدند و توانایی آن را یافتند که بتوانند به صورت مستقل بر رای و نظر خود تکه کنند بر والدین لازم است تا مقدمات ازدواج ایشان را فراهم کنند ، این حقی است واجب که ادای آن از جمله وظایف والدین شمرده شده است
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود :
« حَقُّ الوَلدِ على والِدِهِ أن یُحَسِّنَ اسمَهُ، ویُزَوِّجَهُ إذا أدرَکَ، ویُعَلِّمَهُ الکِتابَ» (نهج الفصاحة ، ص: 448)حقّ فرزند بر پدرش این است که نام نیکو برایش انتخاب کند، هر وقت بالغ شد، او را همسر دهد، و بدو قرآن بیاموزد.
و از ترک این کار و تاخیر در آن نهی شده است ، رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود :
« مَن بَلَغَ وَلدُهُ النِّکاحَ وعِندَهُ ما یُنکِحُهُ فلَم یُنکِحْهُ ثُمّ أحدَثَ حَدَثاً فالإثمُ علَیهِ.»( کنز العمّال: 45337.)هر که فرزندش به سنّ ازدواج برسد و توانایى مالى داشته باشد که او را همسر دهد و ندهد و از آن فرزند خطایى سر زند، گناهش به گردن اوست.
بر این اساس بر والدین لازم است تا در امر انتخاب همسر مناسب برای فرزندشان تمام تلاش و ریز بینی های لازم را اعمال نموده و سعی کنند تا فردی را که صلاحیت ها واقعی دارد را به عنوان همسر فرزندشان انتخاب کنند .
باید دقت نمود که فرزندان انسان هستند و اقتضای حیات انسانی آنها ایجاب می کند که ازدواج کرده و تشکیل خانواده دهند و این امر اختصاص به سن و سال خاصی یا دارا بودن شرایط غیر ضروری نیست ، متاسفانه در بین برخی افراد و اقوام این گونه رسم شده است که فرزندان باید به سن خاص برسند و یا مدرک تحصیلی خاصی را اخذ کنند تا بتوانند ازدواج کنند ، این آداب و رسوم امری بسیار باطل بوده و از نظر شرع و عقل مردود است ، بلکه معیار اصلی در فرارسیدن زمان ازدواج نیاز های ضروری انسان است که اگر پاسخ مثبت به آنها داده نشود به گناه می افتد ، همین امر کافی است که اقدام به ازدواج هم از نظر شرعی و هم از نظر عقلی مشروعیت پیدا کند .
نباید از فقر ترسید و امور دیگر را بهانه قرار داد ، چرا که خود خدای متعال این گونه امر نموده و خود نیز انسان را حمایت می کند
﴿أَنْکِحُوا اَلْأَیامى مِنْکُمْ وَ اَلصّالِحِینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اَللّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اَللّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ﴾ (سوره نور ، آیه 32 ) مردان و زنان بیهمسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بینیاز میسازد؛ خداوند گشایشدهنده و آگاه است!
دوستی فرزندان باجنس مخالف
دوست داشتن امری فطری در وجود انسان است ، خدای متعال انسان را به نحوی خلق کرده است که دوست بدارد و در بین این دوست داشتن ها ، برخی ها را به صورت خاص برجسته نموده است خود در قرآن کریم فرمود :
﴿زُیِّنَ لِلنّاسِ حُبُّ اَلشَّهَواتِ مِنَ اَلنِّساءِ وَ اَلْبَنِینَ ﴾ (سوره آل عمران، آیه 14) محبّت امور مادی، از زنان و فرزندان در نظر مردم جلوه داده شده است .
بر اساس این آیه شریفه اولین میلی که در انسانها از همه بیشتر برجسته است شهوت و میل به امور مبتلاء به انسان است و بعد از آن محبت به زنان است ، البته زن خصوصیت ندارد و برای هر یک از افراد بشر میل به جنس مخلف جزء اولین امیالی است که در وجود او بوجود می آید .
پس باید دقت نمود که محبت به جنس مخالف و تمایل به برقراری ارتباط با آنها در وجود افراد بشر نهاده شده است لذا کودکان نیز پس از گذر از دوران خردسالی و کودکی میل به این کار دارند .
والدین باید بدانند که مخصوصا در عصر حاضر که عصر اطلاعات و ارتباطات است بستر ها برای ارتباط فرزندان با جنس مخالف فراهم تر شده است ، لذا برای مدیریت و کنترل این رفتارها باید تدابیری اندیشید ، که در این اندک نامه به برخی از مهمترین این راه کار ها به صورت مختصر اشاره ای می کنیم .
ابتدا باید سعی نمود که ارتباطات فرزندان را با جنس مخالف از همان اوائل کودکی قطع کرد .
از فحوای روایاتی که امر به جدا کردن محل خواب کودکان از والدین شده است این گونه فهمیده می شود که جدا کردن محل خواب ایشان از بقیه می تواند عاملی باشد برای عدم دلبستگی به دیگران :
«یُفَرَّقُ بَیْنَهُمْ فِی الْمَضَاجِعِ لِعَشْر»(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج6، ص: 46) در ده سالگی باید محل خواب کودکان جدا شود
بنابر این باید تا اندازه ای که امکان دارد نگذاریم فرزندان با جنس خالف ارتباط برقرار کنند تا مبادا این ارتباط برای آنها تبدیل به رابطه ای عادی شده و موجب تداوم آن در بزرگسالی و دوران نوجوانی و جوانی شود .
باید به فرزندانمان آثار سوء دنیوی و اخروی ارتباط با نامحرم را تذکر دهیم ، او باید بفهمد که اگر با جنس مخالف ارتباط داشته باشد موجبات انحراف جنسی و روحی و هم جنین موجبات عذاب اخروی او فراهم می شود و گرفتار آتشی می شود که خدای متعال اوصاف آن را این گونه معرفی می کند :
﴿اَلَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى اَلْأَفْئِدَةِ﴾ (سوره همزة، آیه 7)آتشی که از دلها سرمیزند!
یکی دیگر از راه هایی که می توان برای مدیریت روابط فرزندان با جنس مخالف انتخاب کرد این است که به محض مشاهده برقراری ارتباط با جنس مخالف اقدام به همسر گزینی برای او نمود ، به این نحو که اگر پسر است برای او زن و اگر دختر است او را شوهر داد .
بهترین دوست ها برای فرزندان
دوستی ارتباط برقرار کردن با انسانهای دیگر از فطریات انسان می باشد ، و این امر فطری از ابتدایی ترین دوران تولد انسان آغاز شده و تا آخرین ساعات حیات او ادامه دارد . انسان با دوستان خود ساعات حیاتش را تقسیم نموده و به عبارتی بهتر دوستان انسان جزئی از زندگی او هستند .
انسان باید بتواند دوستی های خود را مدیریت نموده و با آنها در مسیر کمال قدم بردارد .
خدای متعال در خطاباتی که به انسانها دارد در اگثر موارد آنها را با هم جمع بسته و به صورت گروهی مورد خطاب قرار می دهد ، یکی از آن موارد در آیه شریفه ذیل است که فرمود :
﴿اِعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اَللّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا ﴾ (سوره آل عمران، آیه 103 ) همگی به ریسمان خدا [= قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید!
در این آیه شریفه خدای متعال سخن از جمعیت و گروه انسانها به میان آورده است ، معلوم می شود که باید به صورت گروهی راه عبودیت را طی نمود ،گذشته از آن خىای متعال دوست دارد انسانها با هم این راه را بروند .
خدای متعال در قرآن کریم راه دوست یابی را به ما نشان داده و فرموده که با چه کسانی دوست شویم ، تقوا را راه دوست یابی و انبیاء و صدیقین و شهدا و صالحین را نیز بهترین دوست و رفیق ها معرفی نمود :
﴿مَنْ یُطِعِ اَللّهَ وَ اَلرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ اَلَّذِینَ أَنْعَمَ اَللّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ اَلنَّبِیِّینَ وَ اَلصِّدِّیقِینَ وَ اَلشُّهَداءِ وَ اَلصّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً ﴾ (سوره نساء، آیه 69) کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند، (در روز رستاخیز،) همنشین کسانی خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛ از پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحان؛ و آنها رفیقهای خوبی هستند!
بنابر این مطالب اول باید دوست داشت چرا که اقتضای فطرت انسان است و ثانیا باید با دوستان به سوی خدا حرکت نمود و ثالثا باید با کسانی دوست شد که همگی با خدای متعال پیوند دارند .
بر اساس این مطالب لازم است فرزندان خود را به نحوی تربیت کنیم که محبت انبیاء الهی ، اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و آنانی که خود را به خدای متعال فروخته اند از شهداء و صالحین در دل های آنها نفوذ کند و از برکت وجود ایشان بهره مند شوند .
کودکی از خردسالی در مساجد و هیئات مدهبی و سایر اماکن مذهبی با والدینش رفت و آمد دارد به شرط این که سایر مقدمات تربیتش به خوبی رعایت شده باشند ، قطعا محب خوبان عالم خواهد شد و با انسانهای الهی سنخیت پیدا کرده و همانند آنها را به دوستی خود بر می گزیند و حتما نه تنها از اشرار دوری گزیده بلکه از آنها نفرت داشته و برائت می جوید .
بى احترامى به فرزند
برخی والدین در امر تربیت فرزندان خود از راه هایی استفاده می کنند که شایسته نبوده و در خورد شخصیت انسانی نیست ، پدیده ای به نام فحاشی در بین برخی از خانواده ها رایج است ، به این نحود که والدین در ارتباط با فرزندان از نام و القاب نا مناسب استفاده کرده و آنها را با اسماء ناشایست خطاب می کنند.
در مجموعه آیات و روایاتی که در باب خوش سخن بودن وارد شده است تاکید بسیاری در رابطه با خوش گفتاری شده است و ترک آن نیز از وسوسه های شیطان و موجب به هم ریختن رابطه ها و بوجود آمدن دعوا های بسیاری در محیط خانواده می شود ،خدای متعال در این باره فرمود :
﴿قُلْ لِعِبادِی یَقُولُوا اَلَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ اَلشَّیْطانَ یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ﴾(سوره إسراء ، آیه 53 ) به بندگانم بگو: «سخنی بگویند که بهترین باشد! چرا که (شیطان بوسیله سخنان ناموزون)، میان آنها فتنه و فساد میکند .
و در پاسخ کسی که با بدی رفتار کرده و بد کفته است این گونه توصیه نمود :
﴿اِدْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ اَلسَّیِّئَةَ ﴾ (سوره مؤمنون ، آیه 96 )بدی را به بهترین راه و روش دفع کن (و پاسخ بدی را به نیکی ده)!
خلاصه آن که در امر تربیت فرزند نیز سفارش ویژه ای در مورد خوش برخوردی با فرزندان شده است ، رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود :
« یَلْزَمُ الْوَالِدَیْنِ مِنَ الْعُقُوقِ لِوَلَدِهِمَا مَا یَلْزَمُ الْوَلَدَ لَهُمَا مِنْ عُقُوقِهِمَا.».( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج6، ص: 48) همان گونه که فرزند نباید به والدین خود بىاحترامى کند، والدین نیز نباید به او بىاحترامى کنند.
پس باید مراقب بود که در ارتباط با فرزندان از کلمات و رفتار های ناشایست استفاده نشود ، که موجب تجاوزاز حدود الهی شود .
اما در مشکلاتی که هنگام ارتباط با فرزند و تربیت آنها بوجود می آید ابتدا باید از خدای متعال طلب صبر نمود و در هر مرحله مطابق دستورات اولیاء الهی رفتار نمود ، باید رفتار ایشان را الگو و سر مشق خود قرار داده و به ایشان اقتدا نمود .
شناخت خصوصیات جسمی و روحی فرزندان
شناخت خصوصیات جسمی و روحی فرزندان یکی از امور بسیار دقیق و حساسی است که راه گشای بسیاری از مسائل تربیتی و برطرف کننده ی اکثر آسیب ها و معضلات بزرگ و کوچکی است ک در زندگی فرزند بوجود می آید بلکه برای انجام تمام امورمان نیازمند وعرفت هایی این چنینی هستیم :
امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمود :
« مَا مِنْ حَرَکَةٍ إِلَّا وَ أَنْتَ مُحْتَاجٌ فِیهَا إِلَى مَعْرِفَةٍ»(تحف العقول، النص، ص: 172) هیچ حرکتی نیست مگر این که تو در آن نیازمند یک معرفت و دانشی هستی !
بنابر این در امر تربیت فرزندان هم شناخت حالات جسمی آنان لازم است و هم شناخت حالات روحی آنها ،به این نحو که ابتدا باید مزاج فرزندان و اعضای خانواده به خوبی شناسایی شود تا در امر پخت و پز غذا و ارائه ی خوراکی ها برای فرزندان مادر دچار سردرگمی نشود که برخی از بیماری های جسمی و روحی برای فرزندان حاصل شود ، بدلیل این که بسیاری از نارسایی های جسمی فرزندان نتیجه ی استفاده ی ناصحیح از مواد غذایی است که مادر نادانسته به خورد فرزندان می دهد .
در دورانی که دشمنان بشریت را در گرداب و باتلاق جهل و استعمارهای گوناگون فرهنگی و غذایی و اقتصادی و فکری انداخته اند لازم و ضروری است که مادران آگاه با تحصیل و آموزش کسب کردن در مورد اولیات مربوط به صحت جسمانی فرزندان مقدار بسیاری از بیماری ها را در وجود فرزندشان از بین ببرند .
و اما شناخت خصوصیات روحی فرزندان نیز بسیار مهم است تا با آن بتوان در حالات خاص امور تربیتی را اجرا کرد به عنوان مثال اگر مادر بخواهد فرزند را در زمانی که او بر حسب روحیات خود آمادگی پذیرش نصیحت را ندارد نصیحت کند این امر موجب می شود که نصیحت مادر دقیقا اثر معکوس داشته باشد و موجبات لج بازی فرزند را فراهم کند یا آن که اصلا اثری نداشت باشد .
لذا باید این قسم از خصوصیات فرزندان به خوبی شناخته شود تا برای اجرای دستورالعمل ها از آن استفاده کرد .
به عنوان مثال برخی از فرزندان هستند که هنگام گرسنگی دچار پرخاشگری می شوند و این امر موجب می شود نتوان به او امر و نهی کرد و یا برعکس برخی از فرزنددان هنگام گرسنگی روحیه ی ایشان لطیف شده و ذهنشان بهتر کار می کند و آن زمان زمان مناسبی برای آموزش دادن و نصیحت ایشان است و بدیهی است که این نصیحت کردن در این دو فرد دو عکس العمل متفاوت را بوجود خواهد آورد .
لذا باید در این بخش بسیار دقت کرد .
مطلبی که در این جا بسیار مهم و اساسی است دانسته شود این است که باید دانست این خصوصیات و رفتار ها و حالات روحی فرزندان تا آنجا که مخالفت و تناقضی با احکام و دستورات دین ندارند باید رعایت شود ولی در اموری که رعایت آنها امر صریح شریعت است نباید اجازه داده شود که هیچ مصلحتی احکام الهی را تحت الشعاع قرار دهد به این معنی که مصلحت اندیشی های ما موجب شود حکم الهی زیر پا گذاشته شود چرا که خود این امر یعنی سهل انگاری احکام الهی یکی از معضلات و موانع تربیت صحیح و الهی فرزندان است چرا که هدف در تربیت فرزندان الهی کردن ایشان است نه این که هر نوع تربیتی مراد باشد لذا باید حرمت احکام الهی را نگاه داشت و نباید هیچ مصلحتی را بر آنها مقدم کرد .