خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

آن چه خدا می خواهد را باید بدانیم ، این جا همان جاست!
جهان اسلام آقا زیاد دارد ، خدمتگذار می خواهد !
افتخار ما این است که خدمتگذار دین خدا هستیم !

خادم الاسلام را دنبال کنید .

آخرین نظرات
  • ۲۴ ارديبهشت ۹۸، ۱۳:۳۸ - حمدان مقدم
    احسنت
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۶، ۲۲:۲۵ - یا حسین
    متشکرم
  • ۲۷ ارديبهشت ۹۶، ۱۴:۰۹ - زهرا باقری
    +++

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آموزش کودکان» ثبت شده است

    راه کار اصلی آموزش تعالیم دینی به کودکان

     

    در بیانات نورانی  اهل بیت علیهم السلام راه کار هایی برای انتقال معارف دینی به کودکان بیان شده است ، در بیان زیبایی از امام امام صادق علیه السلام است که :

     

    « إِذَا بَلَغَ الْغُلَامُ ثَلَاثَ‏ سِنِینَ‏ یُقَالُ‏ لَهُ‏ سَبْعَ‏ مَرَّاتٍ‏ قُلْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ ثُمَّ یُتْرَکُ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ ثَلَاثُ سِنِینَ وَ سَبْعَةُ أَشْهُرٍ وَ عِشْرُونَ یَوْماً فَیُقَالُ لَهُ قُلْ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ سَبْعَ مَرَّاتٍ وَ یُتْرَکُ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ أَرْبَعُ سِنِینَ ثُمَّ یُقَالُ لَهُ سَبْعَ مَرَّاتٍ قُلْ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ثُمَّ یُتْرَکُ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ خَمْسُ سِنِینَ ثُمَّ یُقَالُ لَهُ أَیُّهُمَا یَمِینُکَ وَ أَیُّهُمَا شِمَالُکَ فَإِذَا عَرَفَ ذَلِکَ حُوِّلَ وَجْهُهُ إِلَى الْقِبْلَةِ وَ یُقَالُ لَهَا اسْجُدْ ثُمَّ یُتْرَکُ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ سِتُّ سِنِینَ فَإِذَا تَمَّ لَهُ سِتُّ سِنِینَ صَلَّى وَ عُلِّمَ الرُّکُوعَ وَ السُّجُودَ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ سَبْعُ سِنِینَ فَإِذَا تَمَّ سَبْعُ سِنِینَ قِیلَ لَهُ اغْسِلْ وَجْهَکَ وَ کَفَّیْکَ فَإِذَا غَسَلَهُمَا قِیلَ لَهُ صَلِّ ثُمَّ یُتْرَکُ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ تِسْعُ سِنِینَ فَإِذَا تَمَّتْ لَهُ عُلِّمَ الْوُضُوءَ وَ ضُرِبَ عَلَیْهِ وَ أُمِرَ بِالصَّلَاةِ وَ ضُرِبَ عَلَیْهَا فَإِذَا تَعَلَّمَ الْوُضُوءَ وَ الصَّلَاةَ غَفَرَ اللَّهُ لِوَالِدَیْهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى.»( الأمالی( للصدوق)، النص، ص: 391)هرگاه بچه ای به سه سالگی برسد به او دستور داده شود تا هفت بار«لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ» بگوید، سپس به حال خودش واگذاشته شود، تا سه سال و هفت ماه و ده روزش فرا رسد آن گاه برایش فرمان داده شود، تا 7 بار«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم» را بگوید بعد او را واگذارند تا پنج ساله شود و از او پرسند کدام دست راست تو است و کدام چپ؟ چون آن را بداند بسوى قبله‏اش وا دارند و باو گویند سجده کند و او را واگذارند تا شش ساله شود و چون شش سالش تمام شود به نمازش امر کنند  و رکوع و سجود به او آموزند و بعد بگذارند تا هفت سالش تمام شود و سپس باو گویند روى و دستت را بشوى و چون شست بگذارند نه سالش تمام شود و پس از تمام نه سال وضوء باو آموزند و اگر مسامحه کند او را براى یاد گرفتن آن بزنند و دستور نمازش دهند و براى آن او را بزنند و چون وضوء و نماز آموخت خدا او را و پدر و مادرش را بیامرزد ان شاء اللَّه تعالى.

    به عبارت خلاصه  هفت مرحله ای این آموزش به این ترتیب است :

  1. در 3 سالگی، 7 بار «لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ» را به زبان جاری کند.
  2. در 3 سال و 7 ماه و 10 روز، 7 بار «محمَّد رَسولُ ٱللهِ» بگوید.
  3. در 4 سالگی، 7 بار «صَلَّی ٱللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» بگوید.
  4. در 5 سالگی، با شناخت دست راست و چپش، او را متوجّه قبله کرده دستور سجده را به او بدهید.
  5. در 6 سالگی تا هفت سالگی روش نماز خواندن، رکوع و سجده را به او بیاموزید تا آماده ی نماز خواندن تمرینی شود.
  6. آن گاهی که 7 ساله شد، به او فرمان داده شود تا صورت و دست هایش را بشوید (و به روش وضوگرفتن آشنا شود) سپس دستور داده شود تا نماز بخواند.
  7. تا فرا رسیدن 9 سال که وضو و نماز کامل را فرا گیرد، آن گاه نماز را به پا دارد. و اگر در انجام نماز کوتاهی کرد و به وظیفه ی عبادت تمرینی خویش عمل نکرد مستحق تنبیه خواهد شد.

با بکار بردن  این 7 مرحله و ثمر بخش بودن آن آموزش معنوی برای کودک نهادینه شده و امید می رود او در مسیر صحیحی قرار بگیرد

البته باید دانست که این مسیر خالی از سختی نیست ولذا باید صبر بسیاری داشت و خسته نشد چرا که ثمره آن شیرین است که فراز پایانی حدیث قبل آن را بیان می کند که امام علیه السلام  فرمود :  « هرگاه کودک وضو و نماز را کاملاً فراگیرد، خداوند، والدین او را از آمرزش خویش بهره ور می فرماید»

یا آن که رسول اکرم صلی الله علیه و آله  فرمود :

«مَنْ رَبّی صَغِیراً حَتَّی یَقُولَ «لا إِلهَ إِلَّا اللهُ» لَمْ یُحَاسِبْهُ ٱللهُ » (نهج الفصاحة ، ص: 768)«هرکس کودکی را تربیت کند تا «لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ» بگوید، خداوند از او حساب رسی نمی کند.

  • احسان ثابت

اولین درس در آموزش معارف دینی به کودکان

 

پس از آن که ضرورت آموزش معارف الهیه به کودکان روشن شد بحث این است که این آموزش را از کجا آغاز کنیم ؟ آیا باید از همان ابتدا روی فکر کودک کار کنیم تا بتواند معارف سخت و سنگین دینی را بفهمد ؟ یا این که باید کار دیگری انجام داد ؟

در این مورد لازم است دانسته شود که بهتر است ابتدا با تعلیم شعارهای اصلی دین به کودک شروع کنیم ، به این نحو که اول کلمات و بیانات کلیدی دین را به آنان آموزش دهیم و بعد معنای آن را به ایشان تعلیم داده و بعد از این که چند وقت با آن شعار ها  مأنوس شدند و سوالاتی در باره آنها در ذهنشان بوجود آمد وارد مرحله نهایی شده و بر مطالب بیان شده استدلال نموده و دلیل آن اعتقادات  را به آنها آموزش دهیم .

بر همین اساس در روایاتی که از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام وراد شده است این گونه توصیه شده است که لازم است ابتدا شعار اصلی دین اسلام « لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ » را به ایشان آموزش دهیم ، یعنی ابتدا گفتن آن را در دستور آموزش کودکان قرار دهیم

پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود :

 «إِذَا أَفْصَحُوا أَوْلَادُکُمْ فَعَلِّمُوْهُم«لا إِلهَ إِلَّا اللهُ»( کنزالعمال:16/440.( آن گاه که فرزندانتان لب به سخن گشودند (کلمه ی) «لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ» را به آنان آموزش دهید.» [آن کلمه مقدّس نخستین نسخه ی ذات حق در آفرینش است.]

هم چنین باز فرمودند :

«إِفْتَحُوا عَلی صِبْیَانِکُمْ أَوَّلَ کَلِمَهٍ«لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ»( کنزالعمال:16/441. )(زبان) کودکان تان را نخستین بار با کلمه ی [مقدس و روح افزای] «لا إِلهَ الا ٱللهُ» بگشایید.»  

این بیانات ارزشمند این را می رساند که آموزش شهادت به وحدانیت خدای متعال  باید در دستور اولین آموزش های کودکان قرار بگیرد بر همین اساس بوده که ایرانیان لالایی را از تخفیف کلمه طیبه « لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ » ابداع نموده و دائما در گوش فرزندانشان می خواندند تا ایشان با این کلام مقدس انس بگیرند .البته این اول راه آموزش کودک است و بعد از آن باید معارف دیگری هم چون نبوت و امامت و سایر معارف  و دستورات دینی را به او آموزش داد و آموزش « لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ »به او اولین قدم است .

  • احسان ثابت

اثبات وجود خدا برای کودکان 


در دوران ابتدایی شکل گیری شخصیت کودک لازم است نسبت  به آموزش تعالیم زیربنایی حیات انسانی به فرزندان توجه ویژه ای داشت ، چرا که اگر آن تعالیم زیربنایی در دوران کودکی  به آنها آموزش داده نشود یادگیری آن در سایر دوران ها بسیار سخت بوده و چه بسا بعید باشد که آنها را فراگرفته و عملیاتی کند. لذا لازم است والدین در همان زمان های ابتدایی تربیت کودکان آنها را مورد تعلیم آداب  ضروری دین قرار دهند  .

یکی از مهمترین و زیربنایی ترین تعالیم آموزشی به کودکان که رعایت آن از مهمترین حقوق هر انسانی نسبت به خدای متعال است اعتقاد به وحدانیت و فهم وجود خدای متعال است  ، از همین رو است که لقمان علیه السلام  هنگام موعظه به فرزندش اولین امری را که مورد توجه قرار می دهد شرک نورزیدن به خداست خدای متعال فرمود : 

﴿وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللّهِ إِنَّ اَلشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ (سوره لقمان ، آیه 13 ) (به خاطر بیاور) هنگامی را که لقمان به فرزندش -در حالی که او را موعظه میکرد- گفت: «پسرم! چیزی را همتای خدا قرار مده که شرک، ظلم بزرگی است.»

لذا والدین نیز لازم است در همان سنین ابتدایی شکل گیری شخصیت فرزندانشان با استفاده از براهین ساده عقلی  و استدلالات تجربی مسیری را برای این که کودکشان وجود داشتن و وحدانیت خدای متعال را درک کند ارائه دهند . به همین مناسبت برخی امور را که می تواند در این رابطه راهکشا باشد را به صورت مختصرذکر می کنیم .

یکی از راه هایی که می توان از آن برای اثبات بوجود آورنده برای عالم هستی استدلال نموده تا فرزندان متوجه خالق عالم هستی شوند ، برهان نظم است ، این برهان اثبات خدا خیلی سنگین نیست و می توان آن را به صورت خیلی ساده به کودکان آموخت . برای این کار ابتدا لازم است نظم را در قالب یک مثال ساده به کودکان بفهمانیم ، به این صورت که به او بگوییم : « فرزندم به این خانه که در آن زندگیمی کنیم نگاه کن ! چرا ما می توانیم در  آن زندگی کنیم ، (شاید بگوید چون خانه اتاق و در و ... دارد ) به او می گوییم اگر خانه در نداشت می شد در آن زندگی کرد یا نه ؟ او می گوید : نه و هم چنین باقی اموری که در ساخت خانه دخیل اند را نام می بریم و در آخر به او می گوییم : فرزندم اگر همه این ها بودند اما جایشان در جای فعلی آنها نبود چه طور؟ او می گوید که نمی شود ! این جا به او می گوییم که اگر اجزاء یک مجموعه به صورت منظم در کنار هم قرار نگیرند نمی توان از آن استفاده کرد و همین امر را « نظم » می نامند ! »

این جا کودک معنا و ضرورت نظم را فهمیده است و تنها لازم است که از او بپرسیم این نظم که آن را فهمیده است آیا خود به خود بوجود آمده یا کسی آن را به او داده است ، وقتی که به او فهماندیم که هر مجموعه منظمی احتیاج به یک نظم دهنده ای دارد در این هنگام به همین صورت مذکور خلقت آسمان ها و زمین را برای او مثال می آوریم و قدم به قدم مراحلی که ذکر شد را برای او ذکر می کنیم تا کودک به وجود نظم دهنده ای که مافوق همه هستی است با قدرت عقلی اش پی ببرد و در نهایت به او می گوییم آن نظم دهنده ای که آن را اثبات کردیم همان وجودی است که خالق ما و خدا نام دارد .

و به همین نحو لازم است تا با دعوت کردن از کودک به تفکر در خلقت آسمان ها و زمین و سایر موجودات او را مشغول به فکر کردن و استفاده از قدرت عقلی اش کنیم تا به مرور زمان قدرت عقلی او بیشتر شده و مورد ربوبیت خاصه خالق متعال قرار بگیرد .

این بیانات که ذکر شد دستور العمل فکری و عقلی ای است که خدای متعال در قرآن کریم آن را برای اثبات خالق ارائه داده است  آن جا که فرمود :

﴿إِنَّ فِی خَلْقِ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ اِخْتِلافِ اَللَّیْلِ وَ اَلنَّهارِ لَآیاتٍ لِأُولِی اَلْأَلْبابِ * اَلَّذِینَ یَذْکُرُونَ اَللّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ اَلنّارِ (سوره آل عمران ، آیه 190و191 )   مسلماً در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانههای (روشنی) برای خردمندان است .همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد میکنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند؛ (و میگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!

مشاهده می شود که در این آیات خدای متعال بعد از این که داستان اولوالالباب را ذکر می کند که ایشان در خلقت آسمانها و زمین تفکر می کنند و بعد از آن است که به حق بودن خلقت آنها پی برده و به خالق آن پی می برند و آن را تصدیق می کنند .

  • احسان ثابت

آموزش آداب غذا خوردن با ذکر خدا به کودکان     

 

یکی از دستور العمل های دین مبین اسلام که انسان را در مسیر تعالی قرار می دهد توجه ویژه به غذا خوردن است ، این توجه دایره وسیعی را شامل می شود ، از توجه به نوع غذا که حلال است یا حرام تا این که آن غذا با چه حالاتی خورده شود . در این رابطه یکی ازمراقبت های اصلی که از همان کودکی لازم است فرزندان خود را بر رعایت آن آموزش دهیم ذکر خدا را بردن است ، یعنی هنگامی که خواستند غذا بخورند ابتدا نام خدا که منعِم اصلی ایشان است را بر زبان بیاورند و بعد از آن اقدام به غذا خوردن کنند .

برای آموزش این کار ابتدا لازم است کودکان را از لحاظ فکری آماده کنیم به این که نعمت دهنده اصلی که خدای متعال است را به آنها متذکر شویم و بعد از آن این دستور العمل رسول اکرم صلی الله علیه و آله  را برای ایشان با زبان کودکانه بخوانیم :

  پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلم به امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمود یا علی  وقتی  سر  سفره برای غذا خوردن  نشسته ای  یکی  از آداب  این است که با بسم الله غذا خوردن را شروع کنی  

« یَا عَلِیُ‏ إِذَا أَکَلْتَ‏ فَقُلْ‏ بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ وَ إِذَا فَرَغْتَ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَإِنَّ حَافِظَیْکَ لَا یَسْتَرِیحَانِ مِنْ أَنْ یَکْتُبَا لَکَ الْحَسَنَاتِ حَتَّى تَنْبِذَهُ عَنْکَ.»(مکارم الأخلاق، ص: 142)   یا على بهنگام غذا خوردن: (بسم اللَّه) و بعد از غذا (الحمد للَّه) بگو، که فرشتگان موکل بر تو تا پایان غذا از نوشتن ثواب براى تو بیکار نمانند.

ای فرزندم    وقتی سر سفره خواستی لقمه ای برای خوردن برداری  بگو« بِسْمِ‏ اللَّهِ » و وقتی هم دست از غذا  برمی داری  بگو« الْحَمْدُ لِلَّهِ »، اگر این دو کار  را انجام دهی ملائکه کرام الکاتبین که حافظین  انسان اند و کرامات تو را می نویسند تا هنگامی که سفره را از  خود دور  نکرده ای برای تو حسنه می نویسند  .

فرزندم با این کار  رنگ خدا به لقمه هایت می زنی  و با تکرار این کار خدایی می شوی  .

  این دستورات  بسیار سازنده اند به شرط این که  انسان به آنها عمل کند  یعنی  هنگام غذا خوردن خودش را سر سفره ی خدا ببیند ، با  یاد و نام خدا شروع و با یاد و نام خدا نیز تمام کند

 آموزش  این تعلیم ارزشمند و تذکر صحیح آن کافی است تا عمری فرزندمان را با توجه سر سفره خدا بنشانیم و درب هزاران رحمت الهی را به روی او بگشاییم و خدا می داند که همین امر چه تاثیری در حیات او خواهد داشت . 

  • احسان ثابت

اصول آموزش فرزندان 7-آزاد گذاشتن کودکان در بازی

 

بازی فرایندی است که کودک در آن هم از هوش  و هم از جسم خود استفاده می کند تا انرژی خود را تخلیه کند ،بازی کودک در خردسالی موجب قوت گرفتن قوای درونی و بیرونی او شده و موجب می شود تا در آینده عملی جدی  و هدفمند انجام دهد ، در بازی است که استعداد های نهفته در ضمیر کودک به ظهور رسیده و موجب معرفت به اشیاء پیرامون خود می شود ، با بازی است که خلاقیت و روح کنجکاوی و اکتشاف در وجود کودک زنده می شود و شرایط موفقیت های فردی  و اجتماعی را در آینده برای او فراهم می آورد .

 بنابر این بازی از نیاز های اصلی کودکان است و نباید آن را از ایشان سلب کرد ، چرا که اقتضاء فطرت و خلقت ایشان بوده و لازم است که پاسخ مثبت به آن داده شود حتی پیامبران و اولیاء الهی  نیز از مرحله بازی عبور کردند؛ اگرچه در چگونگی و شیوه های بازی میان آنان و دیگران تفاوت بود؛ از این رو در روایات بر  نیاز کودکان به بازی تأکید شده است که امام صادق علیه السلام  فرمود :

«دَعِ ابْنَکَ‏ یَلْعَبُ‏ سَبْعَ‏ سِنِین‏َ» (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 46)فرزندت را رها کن تا هفت سالگی بازی کند .

این بیان شریف می فهماند که لازم است کودک را تا قبل از ورود به هفت سال دوم زندگی رها کرد تا هر نوع بازی که دوست دارد انجام دهد و نباید در نوع بازی  او را تحمیل یا منع کرد ، البته اگر بازی هایی که او دوست دارد مضرّ باشند لازم است با هنر مندی مسیر میل او به بازی های خطرناک را تغییر داده و نگذاشت که خود را به خطر بیاندازد .

بنابر این بر والدین لازم است تا در تعیین وقت، نوع و روش بازی کودکان دخالت نکنند چرا که  کودکان در سنین خردسالی خوش ندارند که پدر و مادر در امور بازی آنان دخالت و پی در پی بدیشان امر و نهی کنند.

باید به این نکتده توجه داشت که :

«بهترین بازی از دیدگاه کودک، آن چیزی است که خودش انتخاب یا ابداع می کند.»

 

به گفته یکی از روانشناسان :

«ما باید کودکان را آزاد بگذاریم که امور بازیهای خود را مدیریت کنند و بتوانند دانستنیهای لازم را از بازیها فراگیرند ... باید رشته اختیار بازی را به دست کودک سپرد تا آنچه را که نیروی تخیلش می گوید، انجام دهد؛ تنها در این صورت است که بازی او مفید خواهد بود. بازی می باید معلم او و به ناچار تابع افکار وی باشد. اما هر زمان که کودک برای رفع بخشی از مشکلات پدید آمده در بازی اش به کمک والدین نیازمند شد، والدین می باید به کمک وی بشتابند»(مشاکل الآباء، ص 106)

بازی کردن، مخصوصا بازی هایی که نیاز به صرف نیرو و فکر زیادی دارند موجب می شوند که استعدادهای کودکان بیش از سایر خردسالانی که آن امور را انجام نمی دهند شکوفا شوند  ، لذا بر همین اساس بوده که رسول اکرم صلی الله علیه و آله

پیوسته حسن و حسین ـ علیهما السلام ـ را به کُشتی گرفتن تشویق می کرد. نقل شده آن حضرت یک شب به منزل حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ وارد شد و حسن و حسین نیز همراه او بودند، خطاب به آن دو فرمود:

«قُومَا الْآنَ فَاصْطَرِعَا » (الأمالی( للصدوق)، النص، ص: 445)برخیزید و با هم کشتی بگیرید.

هم چنین از صفوان جمال نیز روایت شده است که می گوید: 

از امام صادق علیه السلام در باره صاحب امر امامت پرسیدم، فرمود: صاحب این امر بازى و بیهوده‏گرى نکند، آنگاه ابو الحسن موسى که کودک بود و بزغاله‏ اى مکى همراه داشت و به او می گفت «اُسْجُدِی لِرَبِّک‏ِ» «پروردگارت را سجده کن» آمد، امام صادق علیه السلام او را در آغوش کشید و فرمود: پدر و مادرم فداى کسى که بازى و بیهوده‏ گرى نکند  .(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص: 311)

درست است که امام علیه السلام اگر چه کودک باشد، از بزغاله ‏اى هم که وسیله بازى کودکان است، استفاده ذکر خدا و یاد ربوبیت او و خضوع در پیشگاه مقدسش میکند ، اما روشن می شود که نوع بازی نیز توسط خود کودک باید انتخاب شود و نباید او را در این امر محصور و منع نمود .

  • احسان ثابت

    اصول آموزش فرزندان 6 - بازی های مفید 2 

    بیان شد که کودکان  برای رشد و بلوغ جسمی و فکری نیاز به بازی دارند و عدم توجه والدین به این امر مهم آسیب های بسیاری در روح و روان ایشان دارد و حتی در برخی موارد موجب اختلال های جسمی نیز می شود .

    در مقاله قبلی به معرفی برخی بازی های مفید پرداختیم و حای برخی بازی های مفید دیگر را معرفی می کنیم :

  1.  بازی های حرکتی

یکی دیگر از تفریح های سالم و پر جنب و جوش که می تواند تاثیرات بسیاری در شادابی روحی  و جسمی کودکان داشته باشد انواع بازی هایی است که در آنها تحرک و جنب و جوش بسیار صورت می گیرد ، برخی از آنها عبارت اند از :

  1. کشتی
  2. والیبال
  3. بسکتبال
  4. هندبال
  5. وسطی
  6. فوتبال
  7. ورزش های رزمی
  8. شنا
  9. اسب سواری و ...

 

هنگامی که کودکان مشغول بازی هایی از این قبیل می شوند هم  فکرشان درگیر می شود و هم جسمشان به تکاپو می افتد لذا هم به نشاط روحی  و هم نشاط جسمی دست می یابند .

بنابر این باید کودکان را تشویق کرد برای این که به جای مشغول شدن به بازی های مضر کامپیوتری به این دست از تفریحات رو بیاورند و ضروری است والدین در صورت فراهم نبودن شرایط برای این نوع از بازی ها در محیط خانه و محله  کودکان را به سالن های مربوط به این ورزشها برده و حتی اگر لازم شد هزینه هایی را نیز برای این امور بپردازند .

لازم به ذکر است که بسیاری از جوانمردان و پهلوانان که در جامعه خود منشاء تغییر  و تحولاتی شده اند و نام نیکشان ابدی شده است مبداء تحول و شکل گیری شخصیتشان در محیط های ورزشی سالم بوده است ، چه بسیار پهلوانانی که همچون پوریای ولی در گود زور خانه ها زیر دست استادانی با معرفت تربیت یافته اند و چه بسیار جوانمردانی که در چنین محیط هایی درس شجاعت و رشادت و غیرت و مردانگی  آموخته اند  و با خون خود گلزار شهادت را رنگین کرده اند .

می توان تهدید هایی که فرزندانمان را تهدید می کند را به فرصت تبدیل نمود ، راهش این است که  سبک زندگی سالم به آنها معرفی کنیم

  • احسان ثابت

    اصول آموزش فرزندان 3 بازی با کودکان 

    در بخش قبلی بیان شد که در  مجموعه تعالیم بیان شده از سوی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام که در  آن به دوره های زمانی آموزش کودکان اشاره شده است این دوره های آموزشی به سه بازه تقسیم شده اند :

  1. دوران آقایی که باید در آن به بازی پرداخته و هر چه می خواهد فراهم شود
  2. دوران وزارت که ما برخی مسئولیت ها بر عهده او گذاشته می شود
  3. دوران کارگری  و خدمت که باید او را به کارهای عملی گماشت و از او کار کشید 

در دوران اول که دوران آقایی فرزندان است که هفت سال زندگی ایشان است بر والدین لازم است که کودکان را از روی حکمت به بازی بگیرند ، این که بازی در شکل گیری شخصیت ایشان تاثیر دارد لذا در رابطه با بازی کودکان لازم است به چند نکته توجه شود :

  1. والدین باید با کودکان بازی کنند
  • لازم است خود والدین با کودکان بازی کنند تا اولا انرزی های ایشان تخلیه شود و گاه و بیگاه دچار اختلال رفتاری نشوند چرا که برخی از اختلال های رفتاری در کودکان به علت تخلیه نا صحیح انرژی های ایشان است ، کودکی که بازی نکند خواب او نا منظم و دیر وقت خواهد بود ، بعد از مدتی افسره شده و نمی تواند با هم سالان خود به خوبی ارتباط پیدا کند و اعتماد به نفس خود را از دست داده و خلاقیت هایش سرکوب می شود و به فعلیت نمی رسد .
  • همچنین لازم است خود والدین با فرزندان بازی کنند تا چرا که با این کار احساس لذتی به فرزند دست می دهد که موجب تقویت  ارتباط فرزند با والدین می شد و مهر  و عطوفت او با ایشان بیشتر می شود و در مراحل بعدی تربیت فرزند بیشتر به والدین اعتماد کرده و به حرفشان بهتر گوش می دهد .  از همین رو است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله  در بیانی نورانی می فرمایند :

«مَن کانَ عِندَهُ صَبِیٌّ فلْیَتَصابَ لَهُ.»( من لا یحضره الفقیه، ج‏3، ص: 483) هر کس کودکى دارد، باید با او کودکانه رفتار کند

و خود ایشان نیز به این بیان عمل می کردند از جابر نقل شده است که:

« دَخَلتُ علَى النَّبیِّ صلى الله علیه و آله والحَسَنُ والحُسَینُ علیهما السلام على‏ ظَهرِهِ وهُو یَجثو لَهُما ویَقولُ: نِعمَ الجَمَلُ جَمَلُکُما، ونِعمَ العِدلانِ أنتُما.»( بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏43، ص: 285)  بر پیامبر صلى الله علیه و آله وارد شدم. دیدم که حسن و حسین علیهما السلام بر پشت آن حضرت سوارند و پیامبر براى آنان زانو زده و خم شده است و مى‏فرماید: چه شتر خوبى دارید و چه بار خوبى هستید شما!

  1.  قرار دادن وسائل بازی مناسب در اختیار کودکان  ،

لازم است والدین توجه داشته باشند که کودکان با چه چیزی و با چه کسانی بازی می کنند ، اسباب  و وسائل بازی تاثیر بسیاری در شکل گیری شخصیت فرزندان ایفاء می کند ، کودکانی که با ابزارهای لطیف و حساس بازی می کنند معمولا در آینده روحیه آنها لطیف و احساسی خواهد شد و کودکانی که با ابزار های خشن بازی می کنند شخصیت پرخاشگر و پر هیجان خواهند داشت و این امر بدیلی تاثیر  و قرار گرفتن در جو آن اسباب بازی است . هم چنین بازی کردن با برخی وسائل می تواند مقدمات سلحشوری  و شجاعت کودکان را فراهم سازد ، از همین رواست که در تعالیم اسلامی وقتی سخن از تعلیم مهارت به فرزندان پیش می آید تعلیم شنا  و تیر اندازی مطرح می شود :

 «عَلِّموا أولادَکُم السِّباحَةَ والرِّمایَةَ».( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 47)پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: به کودکان خود شنا و تیراندازى یاد دهید.

و در روایتی دیگر علت آن را این گونه بیان می فرمایند :

«عَلِّموا بَنیکُم الرَّمیَ؛ فإنّهُ نِکایَةُ العَدُوِّ». ( نهج الفصاحة ،ص: 568) پسران خود را تیراندازى بیاموزید؛ زیرا موجب پیروزى یافتن بر دشمن است.

هر چند که این روایت به مورد خاصی اختصاص دارد اما نکته مهم این است که همین تیر اندازی موجب سلحشوری  و شجاعت فرزندان می شود .

  • احسان ثابت

اصول آموزش فرزندان 2   - مدارا با کودکان در آموزش

 

با اندکی دقت در مراحل تکامل انسانها به این نکته دست پیدا خواهیم کرد که انسان ادوار و مراحل متفاوتی را در حیات خود سپری می کند و دوره های مختلف تکامل جسمی  و روحی دارد ، همانگونه که جسم انسان از دوران کودکی تا  میان سالی و پیری دوره های مختلفی را سپری می کند در امور فکری  نیز دارای دوره های مختلف یادگیری می باشد و روح او به ترتیب قدرت یافته و رشد پیدا می کند ،بر این اساس باید بین دوران مختلف حیات انسان تفکیک قائل شد و در هر سنی به آموزش برخی امور به آن پرداخت .

انسان در هفت سال ابتدایی حیاتش به دلیل ضعف قوای ادراکی قابلیت فهم و ادراک مسائل مهم علمی و استدلالات را ندارد لذا نباید به آموزش استدلالی او اقدام کرد و باید او را رها گذاشت تا هر گونه که خود دوست دارد رشد کند و آموزش در این مرحله تنها از طریق القاء و نمایشافعال نیکو است تا فرزند اموری را که می بیند تقلید کرده و برایش ملکه شود و بعد از سپری کردن این مراحل که دوران خرد سالی است  وارد دوره دوم آموزش می شود که هفت سال دوم حیاتش یعنی دوران کودکی است می شود ، در این دوره از لحاظ فکری  و فهم آماده درک امور  فکری و علمی می شود لذا باید به تعلیم آداب  و کتب  و علوم ابتدایی به او مبادرت نمود و در هفت سال سوم نیز لازم است به تعلیم اموری که بیشتر استدلالی  و به عمل ارتباط دارند مبادرت نمود ، به این مراحل سه گانه امام صادق علیه السلام این گونه اشاره می دارند :

«الْغُلَامُ‏ یَلْعَبُ‏ سَبْعَ‏ سِنِینَ‏ وَ یَتَعَلَّمُ الْکِتَابَ سَبْعَ سِنِینَ وَ یَتَعَلَّمُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ سَبْعَ سِنِینَ.» (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 47) کودک تا هفت سال بازی می کند ، پس از آن هفت سال به او نوشتن و پس از آن قرآن و احکام آموزش بدهید .

یا آن که در بیانی دیگر به مراحل سه گانه مذکور  این گونه اشاره شده است که رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود :

« الوَلَدُ سَیّدٌ سَبعَ سِنینَ، و وَزیرٌ سَبعَ سِنینَ وخادِمٌ سَبعَ سِنینَ، ، فإن رضِیتَ مُکانَفَتَهُ لإحدى‏ وعِشرینَ، وإلّا فاضرِبْ على‏ کَتِفِهِ، قد أعذَرتَ إلَى اللَّهِ فیهِ »(وسائل الشیعة، ج‏21، ص: 476)فرزند هفت سال سرور است، و هفت سال وزیر و دستیار و هفت سال نوکر. اگر در بیست و یک سالگى از کمک کار بودن او راضى بودى که خوب و گر نه بر شانه او بزن (به حال خود رهایش کن) که تو درباره او نزد خداوند معذورى.

بر این اساس لازم است مراحل تربیت را به خوبی مورد توجه قرار داد و در هر زمانی امور متناسب با قوای ظاهری  و باطنی فرزند را در رابطه با تربیت او در نظر گرفت .

  • احسان ثابت

اصول آموزش فرزندان 1- آموزش در خرد سالی 

 

خردسالی بهترین زمان برای فراگیری آداب و تعالیم است ، کودک در این سنین تاثیر پذیری  و قوه پذیرش خوبی دارد و تعالیم به خوبی در جان او رسوخ کرده و در جانش نهادینه می شوند که فرمودند :

« الْعِلْمُ‏ فِی‏ الصِّغَرِ کَالنَّقْشِ فِی الْحَجَرِ.»( کنز الفوائد، ج‏1، ص: 319) تعلیم در خردسالی همانند حکاکی بر روی سنگ است (و پایدار خواهد ماند)

بنابر این لازم است به آموزش فرزندان در خردسالی توجه ویژه ای شود .

در این رابطه لازم است به امور اساسی زیر توجه ای ویژه داشت .

اول : کودک در سنین ابتدایی بیشتر از آن چه که بواسطه شنیدن امور را بیاموزد بواسطه آن چه که می بیند تادیب می شود

یعنی دیدن تاثیر عمیقی در آموزش او ایفاء می کند بنابر این بر پدر  و مادر لازم است محیطی را که کودکان در آن حضور داشته و با آن حشر  و نشر دارند را به خوبی تحت نظر بگیرند و اموری که می توانند اثرات مخربی داشت باشند را از دیدرس فرزندان خود دور کنند ، چرا که هر آن چه کودک می بیند در جان او نقش می بندد ، بر این اساس لازم است والدین توجه ویژه ای به اعمال  و رفتار خود داشته باشند که خارج از حدود الهی و آداب انسانی نباشد و هم چنین در عصر حاضر مراقب باشند که دیدگان فرزندانشان پر از فیلم های شبکه های خارجی که مبلغ سبک زندگی غیر الهی هستند نشود تا مبادا حیات او نیز مثال آنان شود .

امیر المؤمنین علی علیه السلام در این رابطه می فرمایند :

« الإمامُ علیٌّ علیه السلام‏- للحسنِ علیه السلام-: إنّما قَلْبُ الحَدَثِ کالأرضِ الخالِیةِ ما القِیَ فیها مِنْ شی‏ءٍ قَبِلَتْهُ، فبادَرْتُکَ بالأدبِ قبلَ أن یَقْسُوَ قلبُکَ ویَشتغِلَ لُبّکَ» (نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 393)امام على علیه السلام‏- به امام حسن علیه السلام- فرمود: دل نوجوان همچون زمین خالى است که هر چه در آن افکنده شود مى‏پذیرد؛ از این رو، من پیش از آن که دلت سخت و فکرت مشغول شود به تأدیب و تربیت تو پرداختم.

 

دوم: والدین باید در انتخاب مدرسه و محیط آموزشی فرزندان دقت کافی را بکار ببرند

 این که والدین باید اهتمام ویژه ای به یادگیری کودکشان در محیط مهد کودک و دبستان داشته باشند و در انتخاب مدرسه و محیط آموزش نیز دقت کافی را بکار ببرند ، مبادا فرزندان تحت تعلیم استادی قرار بگیرند که عقائد فاسد داشته باشد که این امر می تواند بر آینده کودکان اثر منفی داشته باشد به همین دلیل است که در احادیث توجه ویژه به علم آموزی  و این که علم ازچه کسی اخذ میشود شده است

«زَیْدٍ الشَّحَّامِ‏ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام  ‏ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ(سوره عبس ، آیه 24 )   قَالَ قُلْتُ مَا طَعَامُهُ قَالَ عِلْمُهُ الَّذِی یَأْخُذُهُ عَمَّنْ یَأْخُذُهُ.»( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص: 50)زید شحام از امام باقر در باره گفتار خداى عز و جل :  باید انسان بخوراک خویش نظر داشته باشد، پرسید معنى خوراک چیست؟ فرمود: علمى را که فرا میگیرد نظر کند از که فرا میگیرد.

زیرا علم غذاى روحست و خوبش موجب صحت، و بدش باعث مرض روح میگردد ، براین اساس لازم است دقت ویژهای در امر تحصیل فرزندانمان و این که در چه محیطی قرار دارند داشته باشیم .

  • احسان ثابت

    اهمیت آموزش فرزندان

     

    از نظر اسلام ، پدر مسؤولیت سنگینی در یاد دادن علوم دینی و سایر دانش و مهارت هایی که برای زندگی فرزندش لازم است دارد . آموزش قرآن و احکام و علوم اهل بیت علیهم السلام وخواندن و نوشتن و یادگیری حرفه های لازم برای اداره زندگی از کارهایی است که پدر باید برای فرزندش انجام دهد و در ایفای این مسؤولیت مهم باید خودش متصدی آموزش شود یا برای فرزندش معلم شایسته انتخاب نماید .

    در عصر ائمه اطهار بالاخص صدر اسلام تعلیم قرآن در راس تمامی علوم قرار داشت لذا تعلیم قرآن از امور با اهمیت و راس تمامی علوم شمرده می شد لذا به همین دلیل در روایات روی تعلیم آن به صورت مخصوص حساب باز شدهاست ، این امر بدان معنا نیست که آموزش سایر امور به فرزندان مردود است بلکه در مواردی لازم است ،اما به مساله تعلیم قرآن به عنوان یکی از مصادیق اصلی تعلیم علم توجه شده است بنابر این در اهمیت آموزش به کودکان و نونهالان پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله در غالب تعلیم قرآن فرموده اند :

    « إِنَّ الْمُعَلِّمَ‏ إِذَا قَالَ‏ لِلصَّبِیِ‏ بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ وَ لِلصَّبِیِّ وَ لِوَالِدَیْهِ بَرَاءَةً مِنَ النَّارِ.» (مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏15، ص: 166)همانا زمانی که معلم به کودک ، بسم الله یاد دهد ، برای او و کودک و پدر و مادرش آزادی از جهنم نوشته می شود .

    امام صادق علیه السلام نیز می فرمایند :

    «قال رسول الله صلی الله علیه وآله : مَنْ قَبَّلَ وَلَدَهُ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ حَسَنَةً وَ مَنْ فَرَّحَهُ فَرَّحَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ- وَ مَنْ عَلَّمَهُ‏ الْقُرْآنَ‏ دُعِیَ‏ بِالْأَبَوَیْنِ‏ فَکُسِیَا حُلَّتَیْنِ تُضِی‏ءُ مِنْ نُورِهِمَا وُجُوهُ أَهْلِ الْجَنَّةِ.»(وسائل الشیعة، ج‏21، ص: 475)پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند : کسی که فرزندش را ببوسد ، خدای تعالی برای او حسنه می نویسد وکسی که فرزند را شاد کند ، روز قیامت او را شاد می گرداند و کسی که به فرزندش قرآن یاد دهد ، برپدر و مادرش حله هایی از نور می پوشانند که چهره های بهشتیان از آن نورانی می گردد .

    از این احادیث فهمیده می شود که آموزش در نزد خدای متعال از اهمیت ویژه ای برخوردار است ، چرا که کمال انسان در گرو آموزش  و تعلیم صحیح  است ،معمولا آن کسی که علم دارد موفق به عمل می شود و تا علم نباشد انسان نمی تواند کاری انجام دهد ، بنابراین بر والدین لازم است تا آموزش معارف الهی بالاخص قرآن کریم را که تمامی نور ها و حقائق الهی در آن وجود دارد را به فرندانشان بیاموزند و در امر آموزش صحیح سایر مهارت های فردی و اجتماعی به فرزندان  نیز توجه ویژه ای داشته باشند تا فرزندان آینده ای سرشار از موفقیت و سعادت داشته باشند .

  • احسان ثابت