خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

آن چه خدا می خواهد را باید بدانیم ، این جا همان جاست!
جهان اسلام آقا زیاد دارد ، خدمتگذار می خواهد !
افتخار ما این است که خدمتگذار دین خدا هستیم !

خادم الاسلام را دنبال کنید .

آخرین نظرات
  • ۲۴ ارديبهشت ۹۸، ۱۳:۳۸ - حمدان مقدم
    احسنت
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۶، ۲۲:۲۵ - یا حسین
    متشکرم
  • ۲۷ ارديبهشت ۹۶، ۱۴:۰۹ - زهرا باقری
    +++

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مبانی تربیت اسلامی» ثبت شده است

     تلاش برای تربیت فرزند شایسته‏


    خدای متعال در قرآن کریم هنگامی که ماجرای فرزند خواستن اولیاء الهی را به تصویر می کشد می فرماید که ایشان از ما ذریه و فرزندانی صالح و طیب درخواست کردند که موجب چشم روشنی ایشان شود !

     آن جا که ابراهیم علیه السلام  خظاب به خدای متعال می فرماید

    «رَبِّ هَبْ لِی مِنَ الصَّالِحِینَ».(سوره صافات ، آیه 100 ) اى پروردگار من! مرا [فرزندى‏] از شایستگان بخش.

    یا آنجا که زکریاء علیه السلام می گوید :

    ﴿ رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ    (سوره آل عمران  ، آیه 38 )   پروردگارا! از جانب خود فرزندى پاک و پسندیده به من عطا کن، که تو شنونده دعایی .

    البته خدای متعال این درخواست را  آرزوی همه مومنان بر می شمرد آن جا که می فرماید :

    ﴿ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً   (سوره فرقان ، آیه 74 )    کسانى که مى‏گویند: پروردگارا! به ما از همسران و فرزندانمان آن ده که مایه روشنىِ چشمان باشد، و ما را پیشواى پرهیزگاران گردان .

    این جاست که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود :

     «إنّ الوَلدَ الصّالِحَ رَیحانَةٌ مِن رَیاحِینِ الجَنَّةِ».(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 3) فرزند صالح، دسته گلى از گل‏هاى بهشت است.

    اگر فرزند انسان در مسیر اصلاح قرار گرفت تبدیل به سرمایه ای عظیم برای انسان می شود که نه تنها خیر آن در دنیا نصیب حال والدین می شود بلکه در آخرت نیز از آن بهره مند می شوند به همین دلیل است که امام علی علیه السلام  فرمود :

    «ما سَألتُ ربِّی أولاداً نُضْرَ الوَجهِ، ولا سَألتُهُ وَلَداً حسَنَ القامَةِ، ولکنْ سَألتُ ربِّی أولاداً مُطِیعِینَ للَّهِ وَجِلِینَ مِنهُ؛ حتّى‏ إذا نَظَرتُ إلَیهِ وهُو مُطیعٌ للَّهِ قَرَّت عَینی[1] (بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏101، ص: 98)  امام على علیه السلام: من از پروردگار خود، نه فرزندانى زیبارو خواستم و نه فرزندى خوش قد و قامت، بلکه از پروردگارم فرزندانى خواستم که فرمانبردار خدا باشند و از او بترسند تا وقتى به او نگاه کردم و دیدم از خداوند فرمان مى‏برد شاد شوم.

    حضرت ارزش صالح بودن فرزند را بالا تر از زیبایی و خوش قامت بودن او دانسته و همان را از خدای متعال درخواست می کنند ، از همین امر فهیمده می شود که بیش از آن چه که برای زیبایی و سلامت فرزندان تلاش می شود باید برای صالح شدن فرزندان تلاش  و جدیت به خرج داد تا موجبات سعادت انسان فراهم شود که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند :

    «مِن سَعادَةِ الرّجُلِ الوَلَدُ الصّالِحُ».( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 3) از خوشبختى مرد، داشتن فرزند شایسته است.

    پس باید تا جایی که می توانیم برای تربیت فرزند صالح تلاش کنیم و در این امر از هیچ امری فروگذار نکنیم . 

     

    [1] ( 3). بحار الأنوار: 104/ 98/ 66.

  • احسان ثابت

نقش پدر  و مادر در حیات فرزندان 

 

بی شک یکی از اصلی ترین عوامل سعادت و شقاوت انسانها پدران و مادران ایشان است ، ریشه های وراثتی در اخلاق  و رفتار  و کردار انسانها تاثیر دارد  ، همین دلی است که در مجموعه روایات اسلامی به انتخاب افراد مناسب برای ازدواج و فرزند آوری تاکید ویژه شده است هم در رابطه با زنان و هم در رابطه با مردان ، 

 امام صادق علیه السلام فرمود:

« تَجِبُ لِلْوَلَدِ عَلی وَالِدِهِ ثَلاثُ خِصالٍ: إِخْتِیارُهُ لِوَالِدَتِهِ وَ تَحْسِینُ اِسْمِهِ وَ ٱلمُبالَغَهُ فیِ تَأْدیبِهِ»( تحف العقول، النص، ص: 322)[از مهم ترین حقوق] برای فرزند سه حق بر پدر لازم است: مادری شایسته برای او برگزیند؛ نام نیکو برایش انتخاب کند، و در تربیت و ادب سالم او تلاش فراوان به خرج دهد .

هم چنین در بیانی دیگر از امیر بیان علی علیه السلام  وارد شده است که :

« النَّاسُ أَبْنَاءٌ الدُّنْیَا وَ الْوَلَدُ مَطْبُوعٌ‏ عَلَى حُبِّ أُمِّهِ»( غرر الحکم و درر الکلم، ص: 100) مردم فرزندان دنیا هستند و فرزند انسان بر محبت و رفتار مادر خویش سرشته شده است.

یعنی کودک به مادرش محبت دارد و همین محبت موجب تبعیت و گام نهادن در مسیر تربیتی او می شود .  آری نقش مادر مهم تر و برجسته تر از نقش پدر است.

هم چنین زنان نیز باید  مردان صالح و سالم را انتخاب کنند، زیرا فرزندان ارزنده از پدران شایسته به بار خواهند آمد.

امام باقر علیه السلام فرمود :

 «یُحْفَظُ الْأَطْفَالُ بِصَلَاحِ‏ آبَائِهِمْ‏ کَمَا حَفِظَ اللَّهُ الْغُلَامَیْنِ بِصَلَاحِ أَبَوَیْهِمَا» (تفسیر العیاشی، ج‏2، ص: 338 و بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏68، ص: 236)

«کودکان و فرزندان با شایستگی پدران شان حفظ و نگهداری خواهند شد همانگونه که خدای متعال دو کودک یتیم را (که داستانشان در سوره کهف آمده است را) بواسطه شایستگی  و ایمان والدینشان ربوبیت و حفظ نمود .

امام صادق علیه السلام  نیز فرمودند «‏ إِنَ‏ اللَّهَ‏ لَیُفْلِحُ‏ بِفَلَاحِ الرَّجُلِ الْمُؤْمِنِ وُلْدَهُ وَ وُلْدَ وُلْدِهِ »(تفسیر العیاشی، ج‏2، ص: 337)همانا خداوند با رستگاری و خوشبختی مرد مؤمن فرزندان و نوادگانش را شایسته و رستگار می سازد.

پس روشن شد که انتخاب همسر در واقع انتخاب فرزند است. با آن هم باید باور داشت که نقش مادر به مراتب بالاتر از نقش پدر خواهد بود.

چه زیباست گفته ی سعدی:

«زمین شوره سنبل بر نیارد       در او تخم عمل ضایع مگردان

امّا اگر مادر شایسته و دین دار، باتقوا، خوش اخلاق، بانظم، آگاه، خردمند، دور اندیش بود ،  فرزندِ صالح تحویل جامعه خواهد داد.

حال در مورد نقش وراثتی حالات روحی و معنوی والدین در فرزندان به داستان زیر توجه کنید

مردی بود در "مرو"، که او را "نوح بن مریم " می‌گفتند و قاضی و رئیس مرو بود و ثروتی بسیار داشت. او را دختری بود با کمال و جـمال، کـه بسیا ری از بزرگان وی را خواستگاری کـردند و پدر، در کـار دختر سخت متحیر بود و نمی‌دانست او را به که دهد. می‌گفت: اگر دختر را به یکی دهم، دیگران آزرده می‌شوند و فرو مانده بود.

قاضی، خدمتکار جوانی داشت، بسیار پارسا و دیندا ر، نامش "مبارک " بود و باغی داشت بسیار آباد و پرمیوه. روزی به او گـفت: امسال بـه تاکستان (باغ انگو ر) برو و از آنها نگهداری کن. خدمتکار برفت و دو ماه درآن باغ به کار پرداخت.

روزی قاضی به باغ آمد و گـفت: ای مبارک! خوشه‌ای انگـور بیاور. جوان، انگو ری بیاورد، ترش بود. قاضی گفت: بـرو خوشه‌ای دیگـر بیاور. آورد، باز هم ترش بود. قاضی گفت: نمی‌دانم باغ به این بزرگی، چرا انگور ترش پیش من می‌آوری و انگور شیرین نمی‌آوری؟!

مبا رک گفت: من نمی‌دانم کدام انگور شیرین است و کدام ترش!

قاضی گفت: سبحان الله! تو امروز دو ماه است که انگـور می‌خوری و هنوز نمی‌دانی شیرین کدام است؟

ای قاضی! به نعمت تو سوگند که من هنوز از این انگـور نخو رده‌ام و مزه اش را ندانم که ترش است یا شیرین!

پرسید: چرا نخو رده ای؟

گفت: تو به من گفتی که انگور نگاه دار، نگفتی که انگور بخور و من چگونه می‌توانستم خیانت کنم!

قاضی بسیار شگفت زده شد وگفت: خدا تو را بدین امانت نگـه دارد. قاضی چون دانست که این جوان، بسیار عاقل و دیندار است، گفت: ای مبا رک! مرا در تو رغبت افتاد، آنچه می‌گویم، باید انجام دهی!

گفت: اطاعت می‌کنم.

قاضی گفت: ای مبارک! مرا دختری است زیبا، که بسیاری از بزرگان او را خواستگا ری کرده‌اند، نمی‌دانم به که دهم، تو چه صلاح می‌دانی؟ مبارک گفت:

کافران در جاهلیت، در پی نسب بودند و یـهودیان و مسیحیان، روی زیبا می‌خواستند و در زمان پیامبرما، دین می‌جستند و امروز، مـردم ثروت طلب می‌کنند. تو هرکدام را خواهی اختیارکن !

قاضی گفت: من "دین " را انتخاب می‌کنم و دخترم را به تو خواهم داد، که دیندار و با امانتی.

مبارک گفت: ای قاضی! آخر من یک خدمتکارم، دخترت را چگونه به من می‌دهی و اوکی مرا می‌خواهد؟!

قا ضی گفت: برخیز وبا من به منزل بیا، تاچا ره کنم. چون به خا نه آمد ند. قاضی به مادر دختر گفت: ای زن! این خدمتکار، جوانی بسیار پارسا و شایسته است، مرا رغبت افتاد که دخترم را به او بدهم، تو چه می‌گویی؟ زن گفت: هر چه تو گویی، اما بگـذار بروم و داستان را برای دخـترم بگویم، ببینم نظر او چیست. مادر بیامد و پیغام پدر به او رسانید. دخترگفت: چون این جوان دیندار و امین است، می‌پذیرم و آنچه شـما فرمایید، من همان کنم و از حکم خدا و شما بیرون نیایم ونافرمانی نکنم! قاضی، دخترش را به مبارک داد، با ثروتی بسیار. پس از چندی، خدای تعالی به آنان پسری داد که نامش را "عبدالله بن مبارک " گـذاشتند و تـا جهان هست، حدیث او کنند به زهد و علم و پارسایی! (. خواندنیهای ادب پارسی/ 110- نصیحة الملوک، محمدغزالی/ 263، با اندکی تغییر.)

 

 

  • احسان ثابت

مسؤولیت پدر و مادر در تربیت فرزند 1

با اندکی توجه به سرگذشت انسانها از زمان تولد تا هنگام خروج از عالم ماده به این نکته دست پیدا می کنیم که عوامل  و افراد بسیاری در تربیت و شکل گیری شخصیت انسانها و نظام فردی  و اجتماعی ایشان دخالت داشته و اثر دارند ، برخی از آن عوامل ارادی  و برخی از آنها غیر ارادی اند ، آن جا که اراده انسان در سرنوشتش دخیل است تربیت و تعالی او به دست خودش سپرده شده است اما آن جا که اختیار از او سلب شده است تحت تاثیر اجباری عوامل قرار می گیرد ، یکی از عواملی که در تکون و بوجود آمدن انسان و شکل گیری شخصیت او دخیل اند خانواده یعنی پدر و مادر او هستند،که در روایات آمده است :

«الشَّقِیُّ مَنْ شَقِیَ فِی بَطْنِ أُمِّهِ وَ السَّعِیدُ مَنْ‏ سَعِدَ فِی بَطْنِ أُمِّه‏»(التوحید (للصدوق)، ص: 356)یعنى شقی و بدبخت کسى است که در شکم مادرش بدبخت شده وسعید و  نیک بخت کسى است که در شکم مادرش نیک بخت شده .

این بیان اهمیت و تاثیر والدین مخصوصا مادر را در سعادت و شوقاوت فرزند به وضوح بیان می کند هر چند که این روایت در صدد نفی اراده و اختیار انسان در تغییر مسیر سر نوشتش نیست اما اهمیت حالالت و تاثیر وجود والدین بر فرزندان را می رساند

 هنگامی که یک زن و مرد با یکدیگر پیمان ازدواج می بندد و خانواده تشکیل می دهند با این پیوند مقدس بستری برای توالد فرزندان فراهم می آید ، جایگاهی که از مقدس ترین پایگاه های بشری شمرده می شود چرا که نسل بشیریت از این مجرا امتداد پیدا می کند و مقدمات تحقق اراده تشریعی خدا در زمین بر حاکمیت صالحان از این جا به ظهور می آید .

﴿ إِنَّ اَللّهَ اِصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى اَلْعالَمِینَ *ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اَللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (سوره آل‏عمران‏، آیه 33)  خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد.آنها فرزندان و (دودمانی) بودند که (از نظر پاکی و تقوا و فضیلت،) بعضی از بعض دیگر گرفته شده بودند؛ و خداوند، شنوا و داناست (و از کوششهای آنها در مسیر رسالت خود، آگاه میباشد).

هر چند که این آیات در مورد انبیاء الهی است اما این بیان را در مورد مومنان نیز می توان گفت که خدا ایمان را در نسل افراد مومن نسل به نسل تداوم می دهد تا جامعه ای الهی بسازد

بدیهی است که اعمال  و رفتار پدر  و مادر فرزندان از همان ابتدایی ترین روابط زناشویی ایشان بلکه قبل از آن نیز در شخصیت و آینده فرزند تاثیر گذار است چرا که فرزندان بر آیندی از دارایی های والدین خود می باشند ، همان  جسم ایشان و هم اخلاق  و روحیات و شخصیت ایشان تاثیر بسیاری از ایشان دارد ، بنابراین بر دران و مادران لازم و ضرری است تا عواملی را که تاثیر مستقیم بر فرزندانشان دارد با به خوبی شناسایی نموده و در صدد اصلاح آنها به بهترین نحو باشند تا ثمره حیات زناشویی ایشان فرزندانی باشد که هم در دنیا عزت و هم در آخرت سعادت ابدی برایشان به ارمغان آورده و جزئیاز بوجود آوردنگان  شرایط تحقق جامعه الهی باشد .

بر این اساس انشاء الله در مقالات این فصل اموری که در تربیت فرزند لازم است پدر  و مادر از آن اطلاع داشته و بدان عمل کنند را ذکر می کنیم .

لیست جامع مقالات پایگاه «خادم الاسلام »

 

  • احسان ثابت

    اخلاص و قصد قربت در تربیت فرزندان

     

    تمامی  افعال انسان قابلیت این را دارند که تبدیل به عبادت شوند ، عبادتی که خدای متعال در قبال آن اجر عظیم دنیایی  و ثواب پایدار اُخروی اعطاء کند ، اما آن چیزی که موجب می شود افعال انسان تبدیل به عبادت شود قصد قربت و انجام عمل برای خداست ، یعنی انسان افعالش را برای رضای الهی  و نزدیک شدن به حضرت حق انجام دهد و کسی جز خدا مخاطب  عمل خود قرار ندهند .

    عنایات الهی در پرتو تربیت صحیح  فرزند

     

    اما آنان که این امور  را در نظر نگیرند هر چند که امکان دارد بهره ای زود گذر در دنیا بدست آورند اما خیری در حیات ایشان به ظهور نخواهد آمد و در آخرت نیز بی نصیب خواهند بود ، خدای متعال این مطالب را این گونه به تصویر کشیده اند

     ﴿لا خَیْرَ فِی کَثِیرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلاّ مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَیْنَ اَلنّاسِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ اِبْتِغاءَ مَرْضاتِ اَللّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً  (سوره نساء، آیه 114) در بسیاری از سخنانِ درِگوشی (و جلسات محرمانه) آنها، خیر و سودی نیست؛ مگر کسی که (به این وسیله،) امر به کمک به دیگران، یا کار نیک، یا اصلاح در میان مردم کند؛ و هر کس برای خشنودی پروردگار چنین کند، پاداش بزرگی به او خواهیم داد.

    خصوصیتی در سخن گفتن نیست بلکه تمامی افعال آدمی اگر دارای صفت صدق و معروف و اصلاح بوده و در مسیر کسب رضایت الهی قرار گیرند موجب رسیدن به اجر عظیم می شوند ، تنها در این هنگام است که دروازه های رحمت الهی به روی انسان باز شده و شاهد امداد های غیبی خواهد بود که خدای متعال در این باره می فرماید

     ﴿اَلَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اَللّهَ لَمَعَ اَلْمُحْسِنِینَ(سوره عنکبوت‏، آیه 69) آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راه‌های خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.

    اما نکته در این است که باید برای رسیدن به خود خدا تلاش کرد نه در مسیر خدا ، نکته در «جاهَدُوا فِینا » است  یعنی در مسیر تقرب به خود خدا تلاش کردن .

    حال باید گفت تربیت فرزندان را نیز می توان به عبادتی بزرگ تبدیل نمود ، یعنی کاری کرد که تربیت کردن فرزندان در منزل خود انسان تبدیل به عبادتی بزرگ شده و در سرای آخرت باقیات الصالحات او شوند ، اما چگونه ؟

    در جواب لازم است به حدیث زیر توجه نمود.

    رسول اکرم صلی الله علیه و آله  فرمود :

    «إِنَّ الْوَلَدَ الصَّالِحَ رَیْحَانَةٌ مِنْ‏ رَیَاحِینِ الْجَنَّةِ.» (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 4) فرزند خوب و صالح گلى از گلهاى بهشت است.

     مگر نه این است که در قیامت انسان نتیجه اعمالش را می بیند ، و مگر نه این است که تنها اعمالی که عبادت مورد قبول حضرت حق اند موجب شادکامی انسان در آن وادی می شوند ، حال که فرزند صالحی که نتیجه کار  و تلاش والدین مومن هستند در  قیامت به صورت نعمت خاصه « ریحان » تجلی می کنند ، از این امر معلوم می شود که تربیت فرزند صالح عبادتی است که اجر عظیمی در پی دارد .  بر این اساس  بر والدین لازم است مقدمات  تربیتی لازم برای صالح شدن فرزند را به خوبی فراهم کنند تا او به خوبی پرورش بیابد و با این عبادت عظیم مستحق دریافت فیوضات ربوبی شوند و فرزندان ایشان چه در زمان حیات و چه بعد از وفاتشان به ایشان سود برسانند

    امام صادق علیه السلام  می فرمایند مردی به من می گفت :

    « إِنِّی کُنْتُ زَاهِداً فِی الْوَلَدِ حَتَّى وَقَفْتُ بِعَرَفَةَ فَإِذَا إِلَى جَانِبِی غُلَامٌ شَابٌّ یَدْعُو وَ یَبْکِی‏ وَ یَقُولُ یَا رَبِّ وَالِدَیَّ وَالِدَیَّ فَرَغَّبَنِی فِی الْوَلَدِ حِینَ سَمِعْتُ ذَلِکَ(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 3)من قبلا نسبت به داشتن فرزند بى ‏علاقه بودم تا روزى که در روز عرفه جوانى را در کنار خود مشاهده کردم، دیدم مى‏ نالد و مى ‏گوید: خدایا پدر و مادرم .... خدایا پدر و مادرم ... د عاى آن جوان مرا به داشتن فرزند ترغیب کرد.

    هم چنین از طرفی دیگر خدای متعال در قرآن کریم به مومنان امر نموده تا در امر تربیت خود ، خانواده و فرزندانشان توجه ویژه ای داشته باشند  

     ﴿یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا اَلنّاسُ وَ اَلْحِجارَةُ(سوره تحریم، آیه 6)  ای کسانی که ایمان آورده‌اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید .

    که لازمه نجات یافتن از آتش جهنم تربیت صحیح و کار آمد خود و دیگران است و همین نظارت بر مسیر اعمال در دنیا نحوه ای از تربیت بوده که مصداق عبودیت و تقوای الهی است ، به همین دلیل است که سپری بین انسان و آتش جهنم ایجاد می کند .

    آثاراخلاص و قصد قربت در تربیت فرزندان

     بر این اساس لازم است چه پدران و مادران امروز و چه پدران و مادران فردا به تربیت فرزندانشان نه به دید یک عملیات غریزی بلکه به دید عبادتی عظیم که آخرتشان را آباد می کند نگاه کنند و هنگامی که عبادت شد لازم است قصد تقرب نیز در آن اخذ شود ، یعنی تربیت فرزندان را با دید این که اطاعت امر خدای متعال و موجب تعالی  و نزدیک شدن به اوست انجام دهند تا نه تنها در عالم بعد حیات مادی از بهره های بی کران آن سود ببرند بلکه در دنیا نیز عنایات خاص الهی شامل حال آنان شود که برخی از آن عنایات دست یافتن به عزت و سربلندی در بین مردم و کمک یار بودن فرزندان به آنها در پیری و ده ها امر دیگر است .

    تنها اگر فرزندانمان را برای خدا خواسته و برای او تربیتشان کنیم ،خدا نیز به ما و فرزندانمان نه تنها عنایات ویژه ای نموده و به تربیت خاص ربوبیتشان می کند و  راه های هدایت رابه روی ایشان می گشاید بلکه آفات را نیز از ایشان دفع می نماید ، شاهد بر این مدعا آن که مادر مریم سلام الله علیها هنگام میلاد مریم سلام الله علیها خطاب به خدای متعال فرمود : 

    ﴿إِنِّی أُعِیذُها بِکَ وَ ذُرِّیَّتَها مِنَ اَلشَّیْطانِ اَلرَّجِیمِ (سوره آل‏ عمران، آیه 36) او و فرزندانش را از (وسوسه‌های) شیطان رانده شده، در پناه تو قرار می‌دهم.

    و بعد از آن ایشان را برای این که خدمت گذار دین خدا باشد وقف معبد می نماید ، در این هنگام خدای متعال می فرماید :

     ﴿فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ کَفَّلَها زَکَرِیّا (سوره آل‏ عمران، آیه 37)خداوند، او [= مریم‌] را به طرز نیکویی پذیرفت؛ و به طرز شایسته‌ای، (نهال وجود) او را رویانید (و پرورش داد)؛ و کفالت او را به «زکریا» سپرد.

     

    مشاهده می شود که خدای متعال این اخلاص  و نیت مادر مریم سلام الله علیهما را پذیرفته است و به همین دلیل به بهترین نحو او را ربوبیت نموده و پرورش می دهد و یکی از انبیاء خود را مامور رسیدگی به امور او می کند و کم نبوده اند پدران و مادرانی که این گونه با خدای متعال معامله نموده و خدای متعال نیز نعمت های خود را بر ایشان تمام کرده است

  • احسان ثابت

 

قلب را باید تربیت کرد

 

تکامل انسان با تعالی و تکامل موجودی فرامادی که به دست خدای متعال در وجود او ودیعه نهاده شده است صورت می گیرد ، آن موجودی است که با چشم سر دیده نمی شود ،تنها سرمایه ابدی انسان است  که آن را برای سفر ابدی با خود در قیامت خواهد برد ، آن شئ « قلب » نام دارد :

 ﴿یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ*  إِلاّ مَنْ أَتَى اَللّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ (سوره شعراء، آیه 88 و 89 ) در روز قیامت مال و فرزندان سودی نمی‌بخشد ، مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید!

 

البته مراد از «قلب» تکه گوشت صنوبری داخل سینه انسان نیست ، بلکه آن قلب حقیقتی ملکوتی است که خدای متعال قلب مادی بدن انسان را صورتی از آن حقیقت عظیم خلق کرده است تا صاحبان خرد با پی بردن و فهمیدن جایگاه قلب مادی به برخی حقائق ملکوتی نسبت به آن پی ببرند .

 بنابر این باید دانست که مرکز تمامی دارایی های ابدی انسان  «قلب» اوست و باید تمامی تلاش های خود را مبذول دارد تا قلب به درجه ای از صحت و سلامتی برسد که آماده لقاء الله شود چرا که ین قلب ملکوتی انسان است که مشرف به شهود خدای متعال می شود  که امیر المؤمنین علی علیه السلام در این رابطه فرمود :

« لَا تُدْرِکُهُ الْعُیُونُ فِی مُشَاهَدَةِ الْأَبْصَارِ وَ لَکِنْ رَأَتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِیمَان‏ِ»(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص:98)دیدگان هنگام نظر افکندن او را درک نکنند ولى دلها با حقایق ایمان او را دیده‏ اند.

اما قلبی می تواند به این مقام برسد که زنده و سالم باشد لذا در مجموعه تعالیم وارد شده از سوی مربیان کامل اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام عامل اصلی آباد شدن قلب انسان اطاعت دستورات الهی و عمل طبق فرامین آن ذات اقدس است و سر پیچی از آن دستورات موجب می شود حقیقت انسان که همان قلبش باشد بمیرد ، امام سجاد علیه السلام در صلوات شعبانیه خطاب به خدای متعال این گونه می فرمایند :

«وَ اعْمُرْ قَلْبِی‏ بِطَاعَتِکَ‏ وَ لَا تُخْزِنِی بِمَعْصِیَتِکَ»( إقبال الأعمال (ط - القدیمة)، ج‏2، ص: 688 )   خدایا قلب مرا بواسطه طاعت و بندگی خودت آباد و بواسطه مصیتت من را رسوا نکن .

از این بیان شریف معلوم می شود که آبادی قلب انسان در گرو بندگی خداست .

بنابر این باید دانست که فرامین الهی  فقط و فقط برای این اند که انسان به تکامل برسد نه این که از بندگی انسانها سودی به خدا برسد .

البته اوامر الهی انواع و شرایط مختلفی دارند که هر کدام بر اساس اقتضاء و قابلیت های انسان قانون گذاری شده اند و عمل به آنها توسط هر یک از افراد انسان می تواند آثار مثبتی در آباد سازی قوای باطنی او داشته باشد ، هر اندازه که اطاعت و بندگی خدای متعال قوی تر باشد به همان اندازه آثاری که در احیاء و آباد سازی جان انسان دارند بیشتر خواهد بود و به همان اندازه انسان به تعالی نزدیک تر می شود .

بنابر این باید دانست که محور تمامی تلاش های انسان در حرکت تربیتی چه برای تربیت خود و چه برای تربیت دیگران « قلب » ملکوتی است و باید کاری کرد که آثار مثبت اعمال صالح در قلب متربی به ظهور آمده ، آباد شده و مسیر حیات دنیوی  و اُخروی او را به بهترین نحو اصلاح نماید .

حال که روشن شد تمامی برنامه های بیان شده از سوی خدای متعال برای حرکت تربیتی انسان رو به تعالی انسان است باید دانست که برخی از برنامه هایی که خدای متعال توسط مربیان الهی بیان نموده اند مستقیما مربوط به گروه خردسالان و نونهالان و نوجوانان می شود و بکار گیری آنها توسط والدین می تواند تاثیر بسیار زیادی در شخصیت و قلب متربیان داشته باشد و سهل انگاری نسبت به آن امور ضرر هایی را در پی دارد که هیچگاه قابل جبران نیستند  که انشا الله در بخش های دیگر مجموعه بدانها اشاراتی خواهیم نمود .

  • احسان ثابت