توجه به اهل بیت ع راه انسانیت
نتیجه توجه دائم و محبت صادقانه به اهل بیت علیهم السلام در گفتار و رفتار این است که راه وصول به تمام خیرات به روی انسان گشوده می شود و با خود سعادت دنیا و آخرت را به ارمغان می آورد ، لذا باید مست محبت این چنین انسانهایی شد.
مست عشقم مست شوقم مست دوست مست معشـوقی که عالـم مست اوست
باید مراقب بود تا جاذبه معشوق های خیالیدل آدمی را نرباید و دام عشق هر دلبری انسان را گرفتار خود نکند ،چرا که دلدادگی به آنها هیچ ثمری جز بی حاصلی به همراه ندارد
دلا نزد کـسـی بنشین کـه او از دل خبـر دارد به زیـر آن درخـتـی رو که او گلهـای تر دارد
در این بازار عطـاران مـرو هر سـو چو بیکاران به دکان کسـی بنشـین که در دکان شـکر دارد
به هر دیگی که میجوشـد میاور کاسه و منشین که هر دیگی که میجوشد درون چیزی دگر دارد
[1]
انسانها مثل دیگ هایی هستند که دارایی هایشان داخل آن دیگ ها در حال جوشش است ، مبادا به خیال این که بتوان از دیگ وجود دیگران بهره ببریم ، عمری کاسهی قلبمان را کنار دیگ هر انسانی نگهداریم و در پایان عمر ببینیم که کاسه مان از گِل پر شده و هیچ ثمری جز بی حاصلی عائدمان نگشته است ، بلکه باید سراغ انسانهایی برویم که در دیگ وجودشان « توحید » میجوشد تا کاسه مان را از آن پر کرده و برای ابدیت توشه برداریم . باید از چشمه وجود اهل بیت علیهم السلام که معدن توحید اند کاسه خود را پر کنیم که جای دیگر خبری نیست.
به هر دیگی که میجوشـد میاور کاسه و منشین که هر دیگی که میجوشد درون چیزی دگر دارد
باید مراقب باشیم که کاسه عمرمان را کنار هر دیگ جوشانی نبریم ، یعنی اندیشه و فکرمان را در گیر هر توهم و خیال پوچی نکرده و مراقب باشیم قلبمان مشغول امور بی فایده و لغو نشود ، بلکه باید در پی حقیقتی باشیم تا ما را به انسانیت برساند.
این جاست که امیر المومنین علیه السلام می فرماید :
« وَ رِدُوهُمْ وُرُودَ الْهِیمِ الْعِطَاشِ»[2] همانند وارد شدن شتران تشنه بر (چشمه سار وجود) اهل بیت وارد شوید !
همان طور که وقتی شتران تشنه در دل بیابان چشمه آبی میبینند، به سرعت میدوند تا به آب برسند، حضرت هم میفرماید ای انسانهای تشنه! بدانید که اگر از ما نخورید، تشنه خواهید ماند. برای وارد شدن بر ما مسابقه بگذارید.
این الگو حقیقی برای سیر در وادی انسانیت است ، یعنی با عمل به این سفارشات است که می توان تزکیه شده و انسان واقعی گشت .
────────────────────────────
[1] (دیوان شمس- غزل شماره 563 )
[2] ( نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص:120)