علی علیه السلام تفسیر انسانیت
امیر المؤمنین علی علیه السلام بلکه تمام اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام عین و ذات انسان اند و سایر افراد بشر تنها شَبهی از انسانیت اند .
عینیت و تشابه بین دو چیز با یکدیگر فرق دارند ، بدن ما از آب است ولی عین آب نیست بلکه صورتی تغییر یافته و شبیه به آن است . آب گل آلوده هم نوعی از انواع آب است اما عین آب نوششیدنی نبوده و همانند آن قابل استفاده نیست. باید آن را بخار و بعد سردش کنیم تا به آب زلال تبدیل شود .
همانگونه که بین آب گل آلود و آب زلال تفاوت وجود دارد بین اهل بیت علیهم السلام با سایر افراد بشر نیز تغایر و تفاوت وجود دارد همان گونه که باید آب گل آلود را تبخیر کرد تا به آب زلال حیات بخش رسید به همان نحو نیز انسان باید رذائل عالم بشریت خود را تبخیر کند تا به آب حیات بخش وجود انسان کامل برسد .
انسان کامل حقیقت و چشمهی انسانیت است که عالم هستی و نظام تکوین از او مینوشد. ما هم باید با اختیار خود از این چشمه بنوشیم تا به انسانیت برسیم.
در تفسیر آیات ابتدایی سوره الرحمن که خدای متعال می فرماید :
﴿اَلرَّحْمنُ*عَلَّمَ اَلْقُرْآنَ *خَلَقَ اَلْإِنْسانَ* عَلَّمَهُ اَلْبَیانَ﴾ [1]خداوند رحمان، قرآن را تعلیم فرمود،انسان را آفرید و به او «بیان» را آموخت.
سوالی پیش می آید که خدای الرحمن قرآن را به چه کسی تعلیم داد ؟ اول باید انسانی باشد تا تعلیم دادن معنا پیدا کند !
در حدیثی از امام رضا علیه السلام این گونه وارد شده که :
« ذَاکَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَّمَهُ بَیَانَ کُلِّ شَیْءٍ مِمَّا یَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَیْهِ.» [2]مراد از این انسان امیر المومنین علی علیه السلام است که خدای متعال بیان همه اشیاء را از آن چه که مردم به آن نیاز دارند را تعلیم نمود
یعنی انسانی که خدای متعال او را خلق کرده علی علیه السلام است و در عالم نور بیان را به او تعلیم داده است و بعد او را در عالم عنصری خلق کرده است
از اول خلقت تا کنون هر کسی در عالم انسان شده به ولایت علی وصل شده است . این قانون نظام عالم است که باید به امیرالمؤمنین وصل شد تا انسانیت در وجود آدم به ظهور بیاید .
وقتی به این حدیث رسیدم، خیلی لذت بردم. چون هر کسی به دنبال متاع خود است. یک بازاری هر چه بیشتر بفروشد لذت میبرد. یک دانشآموز هر چه نمرهی بیشتری بگیرد لذت میبرد. هر کسی از چیزی لذت میبرد.
در سورهی «هل اتی» که معروف به سورهی انسان است ، خداوند متعال در آن از انسان سخن میگوید :
﴿هَلْ أَتى عَلَى اَلْإِنْسانِ حِینٌ مِنَ اَلدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئاً مَذْکُوراً﴾ [3]آیا زمانی طولانی بر انسان گذشت که چیز قابل ذکری نبود؟!
آن گاه شروع میکند به تعریف و تبیین شاخصه های انسانی ، میفرماید:
﴿وَ یُطْعِمُونَ اَلطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً﴾ [4]و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به مسکین و یتیم و اسیر میدهند!
یعنی انسان کسی است که بخاطر حبّ الهی خود گرسنه میماند ، اما مسکین و یتیم و اسیر را سیر میکند.
حال در این که ضمیر ﴿عَلى حُبِّهِ﴾ در این آیه به چه کسی برمیگردد دو احتمال وجود دارد ،
یک احتمال این است که ضمیر به «اَلطَّعامَ» باز گردد که در این صورت معنای آیه این چنین می شود که:
غذای (خود) را با اینکه به آن غذا علاقه (و نیاز) دارند، به مسکین و یتیم و اسیر میدهند!
اما احتمال دیگر در مورد مرجع ضمیر مذکور این است که به « الله » تعالی برگردد که در این صورت معنای آیه چنین می شود
غذای (خود) را بخاطر عشق و محبتی که به خدای متعال( و اطاعت از اوامر او ) دارند به مسکین و یتیم و اسیر میدهند!
شأن نزول آیه این است که امیرالمؤمنین و فاطمه و حسنین صلوات الله علیهم سه روز روزه گرفته و در هر سه روز هنگامی که می خواستند روزه خود را افطار کنند مسکین و یتیم و اسیری در خانه ایشان را زدند و درخواست کمکی کردند و اهل بیت علیهم السلام نیز غذای خود را به ایشان داده و با آب خالی افطار کرده و گرسنه ماندهاند تا آن که در روز سوم خدای متعال در شأن آنان آیات ابتدایی سوره انسان و مائده ای از بهشت نازل نمود .[5]
خداوند متعال نیز وقتی میخواهد انسان را تعریف کند، ماجرای انفاق اهل بیت علیهم السلام را بیان می کند که بعد از انفاق می گویند :
﴿إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اَللّهِ لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً﴾ [6]ما فقط و فقط شما را بخاطر خدا اطعام میکنیم، و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم!
اهل بیت علیهم السلام که معدن انسانیت اند در تمام کارهایشان به وجهالله نظر داشته و تنها رضایت الهی را مد نظر دارند لذا به سائلان میگویند در ازاء این غذایی که به شما دادیم، انتظار هیچ پاداش و تشکری نداریم!
پس بیایید برای انسان شدن مثل اهل بیت علیهم السلام باشیم
[1] (سوره الرحمن، آیه 1-3)
[2] (بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم، ج1، ص: 506 ، تفسیر نور الثقلین ج5 ، ص 188)
[3] (سوره انسان، آیه 1)
[4] (سوره انسان، آیه 8)
[5] (تفسیر فرات الکوفی، ص: 520)
[6] (سوره انسان، آیه 9)