جرعه ای عرفان
- راه نجات از غم ها
تا انسان مست حق نشود و از جام توحید و عشق حقیقی ننوشد دل او همیشه غمخانه خواهد بود ، غمی می آید و وقتی هم رفت جای خود را به غم دیگری می دهد ، اما وقتی که انسان دل را از جام حق سیراب کرد این گونه خواهد گفت :
روى بنما و وجود خودم از یاد ببر***خرمنِ سوختگان را همه گو باد ببر
ما که دادیم دل و دیده به طوفانِ بلا***گو بیا سیلِ غم و خانه ز بنیاد ببر
بعد ازاین، چهره زرد من و خاکِ در دوست ***باده پیش آور و این جانِ غَمْ آباد ببر
(دیوان حافظ، چاپ قدسى، غزل 297، ص 231.)
....................................
- صیاد حقیقت شو !
اگر انسان به صید حقیقت نائل شد در این هنگام همه هستی و وجود او چشم می شود ، دست و گوش و پا و تمام اعضاء و جوارح او یک سره چشم می شود و به حضور حق تعالی می رسند ، (همه این اعضاء بلکه تمام عالم شعور دارند لذا می توانند به درک حقیقت نائل شوند )
در این هنگام انسان حضور خدا را درک می کند و می یابد که :
﴿هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ﴾ (سوره حدید، آیه 4) هر جا باشید او با شما است!
پس بکوش تا صیاد حقیقت شوی !!
....................................
- محبت اهل بیت علیهم السلام باب توحید
خداوند فرموده اهل بیت علیهم السلام درب ورود به حوزه محبت الهی هستند و تنها با محبت به ایشان است که میتوانید به عالم حقیقت وارد شوید. خداوند متعال هرچه محبت دارد، در وجود ایشان پیاده کرده و به ظهور رسانده. اگر این گونه نبود، خداوند امر نمیکرد که از این راه بیایید و به این ذوات مقدسه محبت بورزید. اگر غایت و منتهای مطلوب بشر در آنها جمع نبود و با محبت آنان نمیشد به حقیقت رسید، خداوند هرگز امر به محبت به آنان نمیکرد. معلوم است که انسان از این طریق میتواند به تمام مطلوب و غایت نهایی کمال خود برسد و انسانیتش را کامل کند. برای همین است که به نبی اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
﴿ قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ
عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ اَلْمَوَدَّةَ فِی اَلْقُرْبى﴾ (سوره شورى، آیه
23) بگو: «من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست
نمیکنم جز دوستداشتن نزدیکانم [= اهل بیتم]؛
[و در آیه ای دیگر چنین فرمود :
﴿قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاّ مَنْ شاءَ
أَنْ یَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبِیلاً﴾ (سوره
فرقان، آیه 57) بگو: «من در برابر آن (ابلاغ آیین خدا) هیچ
گونه پاداشی از شما نمیطلبم؛ مگر کسی که بخواهد راهی بسوی پروردگارش برگزیند
(این پاداش من است.)»
از این جا فهمیده می شود که : اهل بیت علیهم السلام همان صراط الی الله هستند ، همان صراطی که هر روز بار ها در نماز هایمان هدایت بسوی آن را از خدای متعال درخواست نموده و می خوانیم :
﴿اِهْدِنَا اَلصِّراطَ
اَلْمُسْتَقِیمَ ﴾ (سوره فاتحة، آیه 6) ما را به
راه راست هدایت کن.
صراطی که تنها آن می تواند ما را به معدن تمام حقائق و خیرات برساند ]
به همین دلیل است که خداوند متعال خواسته سرمایهی محبت را خرج اهل بیت علیهم السلام کنیم.
....................................
- وحدت پیدا کردن با امیر المؤمنین علی علیه السلام
مرحوم دولابی میفرمودند : در حرم
امیرالمؤمنین علیهالسلام ایستاده بودم که مکاشفهای به من دست داد و دیدم که حتی
صلواتهایی هم که میفرستیم، به عنایت امیرالمؤمنین علیهالسلام است و دیدم که
مردم میآمدند و آب کوثر از حضرت میگرفتند. بعضیها یک جام میگرفتند و سیراب
میشدند. بعضیها دو جام میگرفتند. بعضیها با سه جام سیراب میشدند. بعضیها
چند جام میخوردند و میگفتند سیراب نشدیم. حضرت هم از یقهاش میگرفت و او را
داخل حوض کوثر میانداخت.
این یعنی در علی علیه السلام فانی میشود.
اگر امیرالمؤمنین علیهالسلام عنایت نکند، حتی یک نفر هم یادش نمیافتد که صلوات بفرستد. پس وقتی صلواتی میفرستیم، معلوم میشود که عنایتی از عالم معنا و از طرف امیرالمؤمنین علیه السلام شده.
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله در حدیث ثقلین فرمود :
«إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ أَمَا
إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ
بَیْتِی فَإِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَ الْحَوْضَ »(بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى
الله علیهم، ج1، ص: 413) من میان شما دو چیز گران بهاء باقی می گذارم که تا وقتى به آن دو تمسک
جوئید گمراه نمىشوید- کتاب خدا و عترت و
اهل بیتم آن دو از یک دیگر جدا نمى شوند تا در حوض بر من وارد شوند.
« یَرِدَا عَلَیَ الْحَوْضَ » یعنی قرآن و اهل بیت بر حوض وارد میشوند و ما هم با محبت اهل بیت علیهم السلام به همان حوض وارد میشویم و با اهل بیت وحدت پیدا میکنیم. معنای وحدت هم تجلی حقائق انسانی در وجود انسان و رسیدن به مقام انسانیت است.
....................................
پیام اخلاقی و سلوکی آیات پایانی سوره انشراح برای ما این است که بدانیم آن نقطهای که نقطه فراغت ماست،باید نقطه آغاز کوششمان باشد و در پس هر تلاش ،تلاشی دیگر را بکار ببریم جدیت در راه وصول به حقیقت تعطیل شدنی نیست ، آغاز و انجام زندگی باید با جدیت همراه باشد ، سالک بدون جدیت به مقصد نمی رسد ،
« سَاعٍ سَرِیعٌ نَجَا » [1]. کوشنده با شتاب نجات یافت،
،اما متاسفانه اکثر مردم تنبلی میکنند ، دو رکعت نماز که میخوانند یا کار کوچکی که انجام میدهند، یا یک ساعت مطالعه که میکنند زود خسته میشوند! یکی دوبار بار که به حرم می روند میگویند بس است! و مدام تنبلی به این شکل به سراغ انسان میآید. اما پروردگار عالم به شاگرد خصوصی سخت کوش خود میفرماید:
«فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَب»[2]حالا که فارغ شدی، آغاز کوشش توست. خودت را به زحمت بینداز و تلاش کن. پایان هر کاری آغاز کار تو باشد. نکند در جایی توقف کنی و بگویی بس است. توقف معنا ندارد، بکوش! بجوش و بنوش !
گر چه وصالش نه به کوشش دهند هر قدر ای دل که توانی بکوش [3]
«وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى»[4] برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست،
پس ای سالک کوی توحید بکوش و بجوش و بنوش همه چیز در خودت جمع است ، تا نکوشی از درونت چیزی نمی جوشد و تا از تو نجوشد نمی توانی به آبگاه توحید وارد شوی و از چشمه حقیقت بنوشی.
------------------------------
س
[1] نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 58
[2] (شرح/7)
[3] دیوان حافظ –غزل شماره 284
[4]﴿النجم، 39﴾
....................................
- خدایا ما را برویان
خدایا ما درخت خشکیم تو باید ما را زنده کنی همانگونه که به مریم سلام الله علیها فرمودی :
﴿هُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ اَلنَّخْلَةِ
تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیًّا﴾(سوره مریم، آیه
25) این تنه نخل را به طرف خود تکان ده ، رطب
تازهای بر تو فرو می ریزد!
ما را نیز مانند آن درخت خشک که آن را برای مریم سلام الله علیها سبز کردی ، برویان !! به اذن خدا خودت را تکانی بده تا زنده شوی ، (خودت را از حیات پست غرق در غفلت تکان بده تا برویی!!)
....................................
....................................
....................................
- ۹۵/۱۰/۰۴
- ۲۰۴ نمایش