ویژگی مربیان تربیت
ویژگی مربیان تربیت
سؤالی مطرح می شود که چه کسی می تواند مسؤولیت امر مهم تربیت را به عهده بگیرد ؟
قبل از جواب به این سوال باید گفت که در یک تقسیم بندی مربیان به دو دسته تقسیم می شوند :
اول : مربیان اصلی بشری :
ایشان مربیان اند که برنامه های اصلی تربیت را از سوی خدای متعال اخذ و به بشریت ارائه می کنند و خود نیز بدانها عمل می کنند و سایر افراد بشر را نیز دعوت به عمل کردن آنها می کنند ، بدیهی است که این دسته از مربیان باید قابلیت های ویژه و منحصر به فردی داشته باشند که نوع مردم از آنها بی بهره اند ، مصادیق کامل این دسته از مربیان انبیاء و اولیاء الهی اند ، افرادی که قلبشان بواسطه وحی در ارتباط مستقیم با مبداء عالم هستی خدای متعال است .
دوم : مربیان مبلغ و تابع مربیان اصلی:
ایشان مربیانی هستند که برنامه های تربیتی مربیان اصلی را بواسطه تعلیم از ایشان آموخته و در مقام عمل در رابطه با متربیان اعمال می کنند ، این دسته از مربیان حتما نیاز به عصمت و اتصال مستقیم با مبداء وحی ندارند و هر کسی که مقداری با تعالیم انبیاء و اولیاء الهی ارتباط داشته باشد می تواند متصدی مراتبی از مربی گری شود .
بر اساس مقدمه بیان شده تنها کسی می تواند مربی اصلی انسان باشد که خود ، انسان کامل و واصل به مدارج عالی انسانیت باشد و در این مسیر کسی می تواند جلودار و راهنما باشد که خودراه را به خوبی طی کرده باشد :
اما در مورد مربیان مبلغ که در مراحل ابتدایی تربیت مشغول بکار می شنود حتما نیازی نیست که خود تمامی مراحل کمال را هم چون انبیاء الهی طی کرده باشند ( هر چند که یافتن این چنین مربی از بهترین نعمت های الهی است ) .معیار اصلی در مربیان مبلغ این است که تا حد توانشان به دستورات مربیان اصلی بشریت گوش بسپارند و سعی در انجام آنها داشته باشند و تلاش کنند آن چه را که خود بدان عمل کرده اند را به متربیانشان بیاموزند .
یک مربی مبلغ می تواند استاد مدرسه و دانشگاه یا حتی پدر و مادر یک کودک باشد اما همه آنها ابتدا باید آن چه را که از مربیان اصلی فرا گرفته اند انجام دهند تا خدای متعال ایشان را واسطه نشر نور هدایت در عالم قرار دهد .
امیر المؤمنین علی علیه السلامدر این باره می فرمایند :
« مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِم» (نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 480)کسی که خود را در مقام پیشوایی و امامت قرار می دهد ، باید پیش از آن که به تعلیم دیگران بپردازد ، به تعلیم خویش پردازد و باید تادیب او به عملش پیش از تادیب او به زبانش باشد . کسی که معلم و ادب کننده خویش است ، به احترام سزاوارتر است از کسی که معلم و مربی دیگران است .
امام علیه السلام در این کلام ، دو مطلب اساسی را در موضوع «تربیت» بیان فرموده اند :
- مربی و معلم باید قبلا خودش دانش آموخته و تربیت شده باشد ، آن گاه مربی و معلم دیگران شود . سخن گفتن و خطابه و وعظ بدون آگاهی به جز انحراف واضلال و گمراهی نتیجه ای ندارد .
- واعظ و مربی باید با عمل خود دیگران را تربیت و هدایت نماید . گفتاربدون عمل نه تنها موجب هدایت نمی شود ، بلکه گاهی ممکن است موجب سلب اعتماد و گمراهی شخص گردد .
این دو نکته اساسی در تربیت فرزندان ، مخصوصا فرزندان خردسال اهمیت ویژه ای دارد ، چرا که:
« فرزندان آن گونه که می بینند عمل می کنند نه آن گونه که از ایشان درخواست می شود !!»
- ۹۵/۱۰/۰۷
- ۴۴۲ نمایش