نقش مادر و خانواده در تربیت
«مادران الهی »
مقدمه
یکی از مقدس ترین و مهم ترین ارکان اجتماعی نزد خدای سبحان خانواده است که پویا و سالم بودن آن یکی از شرایط و مقدمات اصلی بوجود آمدن جامعه ای الهی و سالم است[1]
به همین دلیل است که خدای متعال در قرآن کریم به پدر و فرزند قسم خورده می فرماید :
وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ [2] » سوگند به پدر و آنچه زاده است؛
که به طریق اولی مادر نیز شامل این قسم می شود چرا که مادر نیز در تولد فرزند نقش دارد
این اهمیت خانواده در نزد خدای متعال به دلیل این است که انسان سوگلی عالم وجود و خانواده بستری برای انسان سازی است که انسان در آن رشد و نمو می یابد و نیازهای خود را برطرف نموده و از باند پرواز خانواده به سویعالم قدس پرواز می کند .
همه ی دارایی های انسان از خانواده به ظهور می آید ، هنگامی که انسانی به دنیا می آید از خانواده رشد او شروع می شود و وقتی رشد و نمو می یابد در خانواده تغذیه می نماید و اگر علم می آموزد خانواده حامی و پشتیبان او است و به همین نحو در تمامی رفتار ها و کار کردهای انسانها خانواده نقش اصلی و اساسی را ایفاء می کند و از میان افراد خانواده مادر رکن اصلی بر پایی پایگاه مقدس خانواده است چرا که وجود مادر به منزله کشتزار انسانیت است که خدای متعال در مورد ایشان به مردان فرمود :
نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ [3]»زنان شما کشتزار شمایند.
آری زنان کشتزار انسان بلکه انسانیت اند و همان گونه که اگر کشاورزی ماهر زمین حاصلخیز نداشته باشد نمی تواند محصول خوبی بکارد ، برای ساخت انسان الهی و کامل نیز مادر صالح نیاز است که خدای متعال داستان عیسی علیه السلام را که نمونه بارز یک انسان الهی است بیان نموده و علت پرورش نیکوی او را حسن سیرت مادرش شمرده است آن جا که فرمود :
﴿مَرْیَمَ اِبْنَتَ عِمْرانَ اَلَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِیهِ مِنْ رُوحِنا﴾ [4] » مریم دختر عمران [را مثل زده است] که دامان خود را پاک نگه داشت و در نتیجه از روح خود در او دمیدیم
در عصر کنون که عصر نبرد تمدن ها است ، تمدن غنی اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله که همان مکتب تشیع است در نزاعی نفس گیر و همه جانبه با سایر تمدن های الحادی شرق و غرب قرار گرفته است ، نزاعی که در آن دشمن بی رحم حتی از دریدن رحم های زنان باردار و بریدن سر جنین های ایشان و قتل عام و مصله کردن پیکرهای کودکان ابایی نداشته و دست به هر جنایتی که امکان دارد می زند ، در چنین نبردی تنها نبرد فیزیکی در دستور کار دشمنان نبوده و ایشان به این نکته دست یافته اند که مکتب تشیع را نمی توان با حمله ی نظامی و قتل و غارت ریشه کن نمود چرا که این مکتب همان است که خدا وعده حفاظت از آن را داد آن جا که فرمود :
﴿یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اَللّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اَللّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ اَلْکافِرُونَ﴾ ([5] » می خواهند نور خدا را با دهان هایشان خاموش کنند در حالی که خدا کامل کننده نور خود است، گرچه کافران خوش نداشته باشند.
سرّ پایداری و مقاومت و ایستادگی و نفوذ ناپذیری تشیع قداست و طهارت معنوی روح و اتصال غیبی ایشان با مبدأ هستی یعنی خدای سبحان و اسباب فیض ایشان اهل البیت عصمت و طهارت علیهم السلام است ، ایشان نور الهی هستند و هم چنین هر کس نیز که با ایشان پیوند بخورد در عالم نور اللهی داخل شده و تحت وعده الهی داخل می شود .
آن اسباب فیضی که خدای سبحان تایدات الهی و ربوبی خویش را با آنها بر مومنان نازل نموده و با آن تاییدات ربوبی سپاه به ظاهر ضعیف مومنان بر لشگریانی بسیار پر قدرت و مجهز کفر فایق و پیروز آمده و معادله های عالم هستی را به نفع دین الهی تغییر می دهند.
هنگامی که دشمنان این امر یعنی سرّ پایداری مومنان را که قداست و طهارت معنوی روح و اتصال غیبی ایشان با مبدأ هستی و اسباب فیض بود را شناسایی کردند با برسی های دقیق اسباب این امور را نیز شناسایی نمودند و برای از بین بردن اسباب آن امور ، تمامی تلاش های خود را مبذول نمودند و از هیچ تلاشی دریغ ننمودند .[6]
عوامل اساسی ایجاد مقاومت و پیروزی مومنان
اسباب قداست و طهارت معنوی روح و اتصال غیبی مومنان با مبدأ هستی و اسباب فیض امور بسیاری اند که با توجه به مجموعه ی کلی تعالیم دینی و کارکردهای دشمنان می توان گفت که دشمنان امور زیر را به عنوان اسباب اساسی امور مذکور یافته و برای از بین بردن آن ها برنامه ریزی و تلاش می کنند :
- تقوا و ایمان به خدای سبحان و ایمان به ولایت ائمه ی عصمت و طهارت علیهم السلام
- حلال بودن رزق و روزی و استقلال اقتصادی
- خانواده و طهارت مولِد عفت زنان و دختران
- غیرت مردان
- ساده زیستی و پرهیز از تجمل گرایی
تمامی امور مذکور از اصلی ترین عوامل مقاومت و پیروزی مومنان اند که دشمن برای ریشه کن کردن تمامی آنها برنامه هایی بلند مدت و زیربنایی طراحی کرده است تا با بر اندازی امور مذکور و از بین بردن کارکردهای آنها ، به راحتی بتواند قدرت بر تسلط و استعمار مسلمانان پیدا کند و با استعمار فکری و مالی ایشان برای پیشبرد اهداف خود در دنیا بهتر عمل کند کما این که در عصر کنونی مشاهده می کنیم ، که دشمنان با تسلط بر مناطق حجاز با عاملیت و سرکردگی ظاهری محمد بن عبد الوهاب و محمد بن سعود دین وهابیت و خاندان آل سعود را در قلب آسیا بوجود آوردند [7] و امروز این آل سعود و عمّال ایشان اند که در منطقه منافع آمریکا و اسرائیل و انگلیس و فرانسه را دنبال می کنند و مشتی محکم بر دهان اسلام فرود آورده اند و عن قریب است که تمامی مظاهر توحید را از بین ببرند اما خدای سبحان دین خود را حفظ خواهد کرد هرچند که کافران و مشرکین نخواهند
یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اَللّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اَللّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ اَلْکافِرُونَ [8]می خواهند نور خدا را با دهان هایشان خاموش کنند در حالی که خدا کامل کننده نور خود است، گرچه کافران خوش نداشته باشند.
.
آثار فعالیت های دشمنان در تمامی امور مذکور با اندکی دقت و تحلی در جامعه ی ما مشهود است که بررسی همه ی آنها از عهده ی این اندک نامه خارج است و باید در جای دیگری مورد برسی قرار گیرد .
اما در بین همه ی این امور خانواده !
اما در بین همه ی امور مذکور خانواده از حساسیت بیشتری برخوردار است چرا که خانواده جزء اصلی ترین بستر های رشد و ترویج و بوجود آمدن همه ی امور دیگر است و در خانواده است که بستر موحد شدن و طهارت مولد و عفت و رزق حلال و غیرت مندی و ساده زیستی و غیره فراهم می شود و اگر این بستر مقدس متزلزل ودارای نقص یا منحرف شود رشته ی تمامی امور مرتبط با افراد خانواده نیز در هم پیچیده و خانواده بستری می شود برای تولید دشمنان خدای سبحان .
با این دید اگر به خانواده نگاه شود ، در میدان نبرد حق علیه باطل خانواده به سنگری تبدیل می شود که فتح آن توسط هر گروه می تواند معادله های نبرد را به نفع آن گروه تغییر دهد ، بخاطر همین است که دشمنان ما امروز در جبهه ی تهاجم فرهنگی بیش از هر چیز بر روی افکار عمومی کار کرده و با هر وسیله ای قصد تسخیر و فتح سنگر خانواده ها را دارند ، سنگری که معادلات یک جامعه را به نفع ایمان و یا کفر تغییر می دهد .
از همین رو است که در جامعه ی امروزی شاهد فعالیت های شبانه روزی و بسیار گسترده ی دشمنان خدای سبحان و اسلام عزیز برای از بین بردن مؤلفه های الهی در نظام مقدس خانواده هستیم ، تلاش هایی که یک گوشه ی کوچک آن خرج ملیونها یا شاید ملیاردها دلار پول حرام برای راه اندازی و اداره ی شبکه های ماهواره ای و تولید هزاران ساعت فیلم و سریال و مستند و و موسیقی و خبر است تا با آن ها و با تولید بسته و بستر های غیر اسلامی ودروغین و غیر اخلاقی و مستهجن ، دیده ها و پس از آن قلب های انسانها را به تسخیر خود در آورده و پس از آن سپاهی خاموش بر ای خود در قلب مرزهای جغرافیای اسلام تولید کنند و با کمترین تلاش نظامی بتوانند تمامی سنگرهای اسلام را فتح کنند و اسلام و مسلمین را به ذلت و خواری بکشانند کما این که در افغانستان و عراق و سایر کشورهای عربی این برنامه ها اجرا شده است و در کشور ما نیز در حال اجرا شدن است .
همه این گفته ها مشتی بود از یک از ملیارد خلوار و خدا می داند که در این عصرِ پر از آفت دشمنان ما دست به چه کارهایی زده اند که حتی ظاهر آنها نیز برای ما مخفی است .
پس باید ...
پس از روشن شدن این امور لازم است گفت که در عصر حاضر یکی از مهمترین سنگر های اسلام سنگر خانواده است و باید آن را حفظ و احیا نمود تا بستری باشد برای تجلیات روح القدسی الهی و تولد انسانهایی مومن که با ایمان و اتصال غیبی محکم خود به عالم ملکوت ، توفیق و توانایی برهم زدن معادلات کفرو فسوق و عصیان را از جانب الهی بدست بیاورند .
اما از آنجا که برای احیا و حفظ سنگر خانواده نیاز است معادلات این سنگربانی و احیاء تعالیم اسلامی بر اساس فطرت باشد ، باید به استخراج الگوهای مطابقِ فطرت از سوی خالق عالم هستی پرداخت و این امر میسر نمی شود مگر با رجوع به قرآن کریم و منبع تفسیر آیات آن که همان اهل البیت عصمت و طهارت علیهم السلام باشند .
لذا در این اندک نامه سعی بر آن شده است تا به استخراج و ارائه ی الگوهایی پرداخت که در جبهه ی جنگ فرهنگی به عنوان مرجع و مأمَنی باشد که رزمندگان بدان پناه برده و از فیوضات آن بهره مند شوند و آن همان کهف حصین لااله الا الله است که باطن او ولایت و تجلیات ظاهری آن آیات و روایات ائمه ی معصومین علیهم السلام می باشد .
و اما این مجموعه ...
با اندکی توجه به مسائل جهان اطراف می توان فهمید که بسیاری از تلاش های دشمنان منعطف به تاثیر گذاری بر روی قلب خانواده که همان مادر خانواده باشد شده است لذا ضروری است در راستای تربیت و ساخت خانواده ای الهی به نقش مادر در این فرایند الهی پرداخته و به ارائه الگو های اعتقادی و رفتاری و عملیاتی به مادران بپردازیم ، بر این اساس مجموعه حاضر در مورد مادران الهی می باشد که شامل قوانین و آداب و الگوهای رفتاری الهی برای مادر خانواده در ارتباط با سایر اعضای خانواده از جنبه ی مادر بودن و امور مرتبط با تربیت فرزندان و اداره ی داخلی خانواده است و ان شاالله اگر توفیقی باشد مجموعه های بعدی به مرور زمان و به توفیق الهی تنظیم خواهند شد تا عرض ارادتی باشند به ساحت اقدس خدای سبحان و ساحت مقدس ائمه ی معصومین علیهم السلام .
باشد تا مورد قبول صاحبان قرار گیرد .
••••••••••••••••••••••••
[1]:« امیر المومنین علی علیه السلام در این باره در نهج البلاغه می فرمایند : وَ إِنَّمَا [عَمُودُ] عِمَادُ الدِّینِ وَ جِمَاعُ الْمُسْلِمِینَ وَ الْعُدَّةُ لِلْأَعْدَاءِ الْعَامَّةُ مِنَ الْأُمَّة -نهج البلاغة (للصبحی صالح) ؛ 429ص . یعنی که همانا ستون دین و مایه ی وحدت مسلمین و توشه ی مبارزه با دشمنان عامه ی مردم اند که این بیان با دلالت خود نقش تاثیر گذار خانواده را در جهان اسلام بیان می کند چرا که همه ی آنها از خانواده بوجود آمده و تاثیر گذاری خود را از آنجا یافته اند پس خانواده بستر و مقدمه ی مصالح مذکور است . »
[2]:« ﴿البلد، 3﴾ »
[3]:« ﴿البقرة، 223﴾»
[4]:« ( تحریم، 12)»
[5]:« (الصف، 8)»
[6]:« برای اثبات این امور لازم است تا به کتاب هایی که در این زمینه نوشته شده است رجوع کرد ، که از آن جمله می توان به کتاب «شریعت آلیستر کرولی» که با نام «the book of low » انتشار یافته و ترجمه های متعددی نیز دارد رجوع شود که در برخی از فراز های آن کتاب صراحتا اشاره به تخریب برخی از عوامل رشد و پیشرفت جامعه های الهی از جمله عفت زنان ، شده است که باید مورد هجمه قرار بگیرند، هم چنین کتاب «خاطرات مستر همفر» نسز در این رابطه حاوی شواهد بسیار مهمی است که طالبان می توانند به آن رجوع کنند ، بلکه این کار نیز لازم نیست و با اندک توجهی به پیرامون خود به خوبی و به صورت محسوس درخواهیم یافت که فرهنگ اسلامی مومنان در طول مدت زمان اندکی چه مقدار تغییر نموده و چه اندازه رسانه ها و منافقین و کفار در این تغییر فرهنگ نقش داشته اند و دوستان نادان به نام پیشرفت و تمدن نه تنها مانع نفوذ تهاجم ها نشده اند بلکه با بی بصیرتی تمام به آن دامن زده اند .»
[7]:« »(ر.ک.به کتاب خاطرات مستر همفر)
••••••••••••••••••••••••
- ۹۵/۰۶/۱۴
- ۷۲۲ نمایش