خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

آن چه خدا می خواهد را باید بدانیم ، این جا همان جاست!
جهان اسلام آقا زیاد دارد ، خدمتگذار می خواهد !
افتخار ما این است که خدمتگذار دین خدا هستیم !

خادم الاسلام را دنبال کنید .

آخرین نظرات
  • ۲۴ ارديبهشت ۹۸، ۱۳:۳۸ - حمدان مقدم
    احسنت
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۶، ۲۲:۲۵ - یا حسین
    متشکرم
  • ۲۷ ارديبهشت ۹۶، ۱۴:۰۹ - زهرا باقری
    +++

۲۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تربیت اسلامی» ثبت شده است

    اصول آموزش فرزندان 5  - بازی های مفید  1

    بیان شد که کودکان  برای رشد و بلوغ جسمی و فکری نیاز به بازی دارند و عدم توجه والدین به این امر مهم آسیب های بسیاری در روح و روان ایشان دارد و حتی در برخی موارد موجب اختلال های جسمی نیز می شود .

    حال در این جا لازم است به معرفی برخی بازی ها که مفید هستند پرداخته شود تا والدین دلسوز شرایط را رشد سالم فرزندانشان آماده کنند :

  1. گل بازی   

یکی از بازی های بسیار ساده و مفید که برای کودکان خردسال توصیه می شود گل بازی و بازی های مشابه آن است ، از آن جا که کار با گل و خمیر بازی های بهداشتی و آجر های پلاستیکی به نحوی است که انعطاف بسیاری دارند همین قابلیت دست کودکان را برای خلاقیت باز می گذارد چرا که هر آن چه را که بخواهند می توانند درست کنند و همین امر موجب می شود که کودک از قوه فکر خود استفاده کند تا بتواند اثری جدید خلق کند .

پس خوب است برای فرزندان از این نوع وسایل فراهم کنیم تا علاوه بر ظهور استعدادهایشان بتوانیم قابلیت های ایشان را کشف  و مدیریت و گسترش دهیم .

بنابر این اگر کودکان به دنبال گل بازی رفتند نباید آنها را منع کنیم :

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به کودکانی برخورد که با خاک، بازی می کردند، بعضی اصحاب آنان را از بازی با خاک منع کردند، حضرت فرمود:

«دَعْهُمْ فَإِنَّ ٱلتُّرَابَ رَبِیعُ ٱلصِّبْیانِ» ( شرح فارسى شهاب الأخبار(کلمات قصار پیامبر خاتم ص)، متن، ص: 89)«بگذارید بازی کنند زیرا خاک، سبزه زار کودکان است.

البته باید بهداشت محل، خاک، هوا و...

.

  1. بازی با حیوانات 

در روایات وارد شده است که در خانه بزغاله و کبوتر نگهداری کنید تا فرزندانتان از برخی آسیب ها در امان بمانند ،

امام جعفر علیه السلام  در باره  امام باقر علیه السّلام نقل می کنند که : 

« کَانُوا یُحِبُّونَ أَنْ یَکُونَ فِی الْبَیْتِ الشَّیْ‏ءُ الدَّاجِنُ مِثْلُ الْحَمَامِ وَ الدَّجَاجِ أَوِ الْعَنَاقِ لِیَعْبَثَ بِهِ صِبْیَانُ الْجِنِّ وَ لَا یَعْبَثُونَ بِصِبْیَانِهِمْ‏.»(قرب الإسناد (ط - الحدیثة)، النص، ص: 93) ایشان دوست داشتند در خانه یک جانور اهلى باشد هم چون کبوتر، مرغ و بزغاله تا کودکان اجنه با آنها بازى کنند و با کودکشان بازى نکنند.

هم چنین از رسول اکرم صلی الله علیه و آله  نقل شده که فرمود :

« اتَّخِذُوا الْحَمَامَ الْمَقَاصِیصَ‏ فِی بُیُوتِکُمْ فَإِنَّهَا تُلْهِی الْجِنَّ عَنْ صِبْیَانِکُمْ.»( بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏62، ص: 27) در خانه هاتان کبوتر نگهدارید  چرا که  آنها جنیان را از کودکانتان دورمی کنند .

هر چند که روایات عاملی دیگر غیر از مراد ما را برای نگهداری این دو حیوان بیان کرده اند  اما این امر منافات با بیان ما ندارد چرا که اگر این حیوانات در خانه نگهداشته شوند به صورت طبیعی کودکان با آنها بازی می کنند و همین امر موجب می شود بسیاری از وسوسه  های شیطان آنها را به خود مشغول ننماید.

برخی ها می گویند که منزل انسان جای حیوانات نیست چرا باید این کاررا کرد ، در حالی که احتمال انتقال بیماری های بسیاری از سوی حیوانات به انسان وجود دارد ؟

در جواب باید گفت بسیار عجیب است که در جهان ما بسیاری افراد مبادرت به نگهداری سگ که کثیف ترین حیوانات و ناقل بسیاری از بیماری های ویروسی است را خوب می دانند اما حیواناتی که طاهر اند و خوردن گوشتشان جائز است وضعیتشان را بدتر از سگ می دانند ، گذشته این که با برخی تدابیر ساده در امر نظافت این حیوانات می توان به بهترین نحو شرایط را برای نگهداری آنها در منزل فراهم کرد .

حتی در آپارتمان های امروزی نیز می توان یک بزغاله کوچک و یا چند کبوتر  را بدون این که برای کسی مزاحمت ایجاد کند نگهداشت و کودکان را با آنها مشغول نمود  تا از توجه به بازی های مضر کامپیوتری دوری کنند و از آفات آنها در امان بمانند . 

البته باید مراقب بود که این امور به افراط تبدیل نشود که هر امری که در آن زیاده روی داخل شود از وسوسه شیطان است، لذا باید مراقب بود انسان گرفتار کبوتر بازی نشود .

 

 

 

 

 

 

  • احسان ثابت

    اصول آموزش فرزندان 4 - آفت بازی های رایانه ای

    در بخش قبل اشاره شد که لازم است والدین نسبت به بازی کودکان توجه ویژه ای داشته باشند چرا که بازی برای کودک به منزله آموزشگاهی برای رشد استعدادهای اوست و اگراز این امر مهم غفلت شود موجب نارسایی های تربیتی در فرزند خواهد شد .

    در قبل به دو نکته اساسی پیرامون بازی اشاره شد و این جا لازم است به چند نکته دیگر پیرامون بازی اشاره شود

  1. محافظت از فرزندان از افتادن به دام بازی های کامپوتری


    متاسفانه یکی از آفت های بسیار خطرناکی که امروزه اکثر خانواده را به خود دچار نموده ، بازی های کامپیوتری هستند که در سطح وسیعی تمام افراد جامعه بالاخص کودکان و خرد سالان را تحت تاثیر خود قرار داده اند مخصوصا در دهه های اخیر که با پیشرفت فناوری های نوین و همه گیر شدن استفاده از تلفن های همراه و اینترنت دست رسی به این بازی ها بیشتر و سهل الوصول تر شده است .

    بالعیان مشاهده می شود که بازی های کامپیوتری بر رفتار کودکان آثار سوئی گذاشته و موجب اختلال رفتاری در آنان می شود ، دلیل این امر نیز آن است که قوای ظاهری انسان بالاخص چشم و گوش او  درگاه های ورود مفاهیم به مرکز اطلاعات اصلی وجود او هستند که قلب نام دارد ، در روایتی از امیر المؤمنین علی علیه السلام آمده که :

    «الْعَیْنُ جَاسُوسُ‏ الْقَلْبِ »  (مصباح الشریعة، ص: 9)چشم جاسوس قلب است .

    یعنی هر آن چه که چشمان انسان می بیند اثری از آن در دل آدمی ظاهر می شود و این امر تنها اختصاص به چشم ندارد بلکه شامل گوش نیز می شود .

    حال با این بیان باید دانست هنگامی که خردسالان پای بازی های کامپیوتری نشسته و در آن غرق می شوند این توجه ایشان که گاهی اوقات مشاهده شده است که ساعت ها به طول می انجامد منجر می شود که کودکان حتی از خود نیز غافل شوند ، در این هنگام تمام وجودشان متوجه بازی می شود و همین امر باعث می شود وجودشان تاثیر بسیاری از آن بازی بگیرد .

     

    شاید کسی بگوید این اتفاق چه اشکالی دارد ؟ 

    در   جواب می گوییم ، اگر در بازی هایی که امروزه در جهان رایج است دقت شود مشاهده می شود که اکثر آنها بر پایه شهوت پرستی  و خشونت و خیال است ، بازی هایی که محور اصلی آنها آدم کشی  و خشونت است ، لذا وقتی که کودک غرق در آنها می شود وحشی  گری  و غصب موجود در بازی تمامی وجودش را در بر می گیرد و همین امر موجب فعال شدن عصبیتی مفرط در وجود او می شود هم چنین است سایر موارد ، مشاهده شده در برخی از بازی های کامپیوتری دخترانه  محور اصلی آرایش کردن فرد موجود در بازی و عرضه آن در جامعه است به نحوی که می گردد تا دوستی برای خود در بازی پیدا کند و با او روابطی داشته باشد و ....   ، بدیهی است دختری که غرق در این بازی شود به مرور  زمان این نوع سبک زندگی در وجود او نهادینه می شود و میل به محقق کردن آن در سال های بعدی که شرایط برا او فراهم شد بوجود می آید .

    بنابر این بر پدران و مادران آگاه و مومن لازم است تا بازی های فرزندان را مدیریت کرده و مراقب باشند که آنها با اعمالشان چه آثاری را در وجودشان حاصل می کنند ،

     

     

     

     

  • احسان ثابت

اصول آموزش فرزندان 2   - مدارا با کودکان در آموزش

 

با اندکی دقت در مراحل تکامل انسانها به این نکته دست پیدا خواهیم کرد که انسان ادوار و مراحل متفاوتی را در حیات خود سپری می کند و دوره های مختلف تکامل جسمی  و روحی دارد ، همانگونه که جسم انسان از دوران کودکی تا  میان سالی و پیری دوره های مختلفی را سپری می کند در امور فکری  نیز دارای دوره های مختلف یادگیری می باشد و روح او به ترتیب قدرت یافته و رشد پیدا می کند ،بر این اساس باید بین دوران مختلف حیات انسان تفکیک قائل شد و در هر سنی به آموزش برخی امور به آن پرداخت .

انسان در هفت سال ابتدایی حیاتش به دلیل ضعف قوای ادراکی قابلیت فهم و ادراک مسائل مهم علمی و استدلالات را ندارد لذا نباید به آموزش استدلالی او اقدام کرد و باید او را رها گذاشت تا هر گونه که خود دوست دارد رشد کند و آموزش در این مرحله تنها از طریق القاء و نمایشافعال نیکو است تا فرزند اموری را که می بیند تقلید کرده و برایش ملکه شود و بعد از سپری کردن این مراحل که دوران خرد سالی است  وارد دوره دوم آموزش می شود که هفت سال دوم حیاتش یعنی دوران کودکی است می شود ، در این دوره از لحاظ فکری  و فهم آماده درک امور  فکری و علمی می شود لذا باید به تعلیم آداب  و کتب  و علوم ابتدایی به او مبادرت نمود و در هفت سال سوم نیز لازم است به تعلیم اموری که بیشتر استدلالی  و به عمل ارتباط دارند مبادرت نمود ، به این مراحل سه گانه امام صادق علیه السلام این گونه اشاره می دارند :

«الْغُلَامُ‏ یَلْعَبُ‏ سَبْعَ‏ سِنِینَ‏ وَ یَتَعَلَّمُ الْکِتَابَ سَبْعَ سِنِینَ وَ یَتَعَلَّمُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ سَبْعَ سِنِینَ.» (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 47) کودک تا هفت سال بازی می کند ، پس از آن هفت سال به او نوشتن و پس از آن قرآن و احکام آموزش بدهید .

یا آن که در بیانی دیگر به مراحل سه گانه مذکور  این گونه اشاره شده است که رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود :

« الوَلَدُ سَیّدٌ سَبعَ سِنینَ، و وَزیرٌ سَبعَ سِنینَ وخادِمٌ سَبعَ سِنینَ، ، فإن رضِیتَ مُکانَفَتَهُ لإحدى‏ وعِشرینَ، وإلّا فاضرِبْ على‏ کَتِفِهِ، قد أعذَرتَ إلَى اللَّهِ فیهِ »(وسائل الشیعة، ج‏21، ص: 476)فرزند هفت سال سرور است، و هفت سال وزیر و دستیار و هفت سال نوکر. اگر در بیست و یک سالگى از کمک کار بودن او راضى بودى که خوب و گر نه بر شانه او بزن (به حال خود رهایش کن) که تو درباره او نزد خداوند معذورى.

بر این اساس لازم است مراحل تربیت را به خوبی مورد توجه قرار داد و در هر زمانی امور متناسب با قوای ظاهری  و باطنی فرزند را در رابطه با تربیت او در نظر گرفت .

  • احسان ثابت

اصول آموزش فرزندان 1- آموزش در خرد سالی 

 

خردسالی بهترین زمان برای فراگیری آداب و تعالیم است ، کودک در این سنین تاثیر پذیری  و قوه پذیرش خوبی دارد و تعالیم به خوبی در جان او رسوخ کرده و در جانش نهادینه می شوند که فرمودند :

« الْعِلْمُ‏ فِی‏ الصِّغَرِ کَالنَّقْشِ فِی الْحَجَرِ.»( کنز الفوائد، ج‏1، ص: 319) تعلیم در خردسالی همانند حکاکی بر روی سنگ است (و پایدار خواهد ماند)

بنابر این لازم است به آموزش فرزندان در خردسالی توجه ویژه ای شود .

در این رابطه لازم است به امور اساسی زیر توجه ای ویژه داشت .

اول : کودک در سنین ابتدایی بیشتر از آن چه که بواسطه شنیدن امور را بیاموزد بواسطه آن چه که می بیند تادیب می شود

یعنی دیدن تاثیر عمیقی در آموزش او ایفاء می کند بنابر این بر پدر  و مادر لازم است محیطی را که کودکان در آن حضور داشته و با آن حشر  و نشر دارند را به خوبی تحت نظر بگیرند و اموری که می توانند اثرات مخربی داشت باشند را از دیدرس فرزندان خود دور کنند ، چرا که هر آن چه کودک می بیند در جان او نقش می بندد ، بر این اساس لازم است والدین توجه ویژه ای به اعمال  و رفتار خود داشته باشند که خارج از حدود الهی و آداب انسانی نباشد و هم چنین در عصر حاضر مراقب باشند که دیدگان فرزندانشان پر از فیلم های شبکه های خارجی که مبلغ سبک زندگی غیر الهی هستند نشود تا مبادا حیات او نیز مثال آنان شود .

امیر المؤمنین علی علیه السلام در این رابطه می فرمایند :

« الإمامُ علیٌّ علیه السلام‏- للحسنِ علیه السلام-: إنّما قَلْبُ الحَدَثِ کالأرضِ الخالِیةِ ما القِیَ فیها مِنْ شی‏ءٍ قَبِلَتْهُ، فبادَرْتُکَ بالأدبِ قبلَ أن یَقْسُوَ قلبُکَ ویَشتغِلَ لُبّکَ» (نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 393)امام على علیه السلام‏- به امام حسن علیه السلام- فرمود: دل نوجوان همچون زمین خالى است که هر چه در آن افکنده شود مى‏پذیرد؛ از این رو، من پیش از آن که دلت سخت و فکرت مشغول شود به تأدیب و تربیت تو پرداختم.

 

دوم: والدین باید در انتخاب مدرسه و محیط آموزشی فرزندان دقت کافی را بکار ببرند

 این که والدین باید اهتمام ویژه ای به یادگیری کودکشان در محیط مهد کودک و دبستان داشته باشند و در انتخاب مدرسه و محیط آموزش نیز دقت کافی را بکار ببرند ، مبادا فرزندان تحت تعلیم استادی قرار بگیرند که عقائد فاسد داشته باشد که این امر می تواند بر آینده کودکان اثر منفی داشته باشد به همین دلیل است که در احادیث توجه ویژه به علم آموزی  و این که علم ازچه کسی اخذ میشود شده است

«زَیْدٍ الشَّحَّامِ‏ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام  ‏ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ(سوره عبس ، آیه 24 )   قَالَ قُلْتُ مَا طَعَامُهُ قَالَ عِلْمُهُ الَّذِی یَأْخُذُهُ عَمَّنْ یَأْخُذُهُ.»( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص: 50)زید شحام از امام باقر در باره گفتار خداى عز و جل :  باید انسان بخوراک خویش نظر داشته باشد، پرسید معنى خوراک چیست؟ فرمود: علمى را که فرا میگیرد نظر کند از که فرا میگیرد.

زیرا علم غذاى روحست و خوبش موجب صحت، و بدش باعث مرض روح میگردد ، براین اساس لازم است دقت ویژهای در امر تحصیل فرزندانمان و این که در چه محیطی قرار دارند داشته باشیم .

  • احسان ثابت

نام های منتخب

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‌ 

 

یکی از مباحثی که بسیار اهمیت دارد انتخاب نام برای فرزندان است ، در مقالات قبلی به اهمیت نامگذاری الهی و تاثیر نام ها در شخصیت  فرزندان اشاره شد ، اما مطلبی که مهم است این است که  در مقام عمل از چه نام هایی می توان استفاده نمود ، به عبارت دیگر چه نام هایی شایسته هستند تا آنها را بر فرزندان خود بگذاریم ، در پاسخ به این سوال لازم است به امور زیل توجه شود

 

نام انبیاء الهی 

 

امام باقر علیه السلام در بیانی نورانی فرمود:

« أَصْدَقُ الْأَسْمَاءِ مَا سُمِّیَ بِالْعُبُودِیَّةِ وَ خَیْرُهَا أَسْمَاءُ الْأَنْبِیَاءِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ»( معانی الأخبار، النص، ص:146)  صحیح ‏ترین نامها آن است که نشانى از بندگى خدا در آن باشد، (مانند عبد اللَّه) و نیکوترین نامها، اسامى پیامبران است (صلوات اللَّه علیهم اجمعین).

با این بیان اهمیت و ارزش نام گذاری بر اساس نام انبیاء الهی روشن می شود ، چرا که ایشان انسانهایی هستند که خدای متعال ایشان را دوست دارد و هم چنین دوست دارد نام ایشان در دنیا و در بین انسانها باقی بماند . بنابر این شایسه است نام انبیاء الهی را بر فرزندان خود بگذاریم :

 چه زیبا هستند این اسماء :

«محمد» ، «ابراهیم» ، «نوح» ، «موسی » ، «عیسی » ، «روح الله» ، «یعقوب» ،«اسماعیل» ، «صالح» ، «هود»

 

نام اهل بیت علیهم السلام بهترین نام ها

در روایات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام تاکیر بسیار زیادی بر انتخاب نام محمد و نام سائر ائمه علیهم السلام  برای فرزندان شده است  تا جایی که خود ایشان نیز دائما به این مطلب توجه ویژه ای داشته و بدان عمل میکرده اند :

امام صادق علیه السلام فرمود   :

« لَا یُولَدُ لَنَا وَلَدٌ إِلَّا سَمَّیْنَاهُ‏ مُحَمَّداً فَإِذَا مَضَى لَنَا سَبْعَةُ أَیَّامٍ فَإِنْ شِئْنَا غَیَّرْنَا وَ إِنْ شِئْنَا تَرَکْنَا.»(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 19) هیچ فرزندى از ما متولد نمى ‏شود جز آنکه نام او را محمد مى‏گذاریم و وقتى هفت روز گذشت اگر خواستیم اسم او را تغییر مى‏ دهیم و الّا بر همان اسم باقى مى ‏گذاریم‏ .

هم چنین از خود حضر رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود :

«مَنْ وُلِدَ لَهُ أَرْبَعَةُ أَوْلَادٍ وَ لَمْ یُسَمِّ أَحَدَهُمْ بِاسْمِی فَقَدْ جَفَانِی»(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 19) هر که چهار فرزند برای او متولد شود و یکی از آنها را به نام من نگذارد در حق من جفا کرده است

بر اساس فهمیده می شود که دردرجه اول بهترین نامی که شایسته است بر فرزندان گذاشته شود نام محمد و ترکیب هایی از آن است ، هم چون « محمد علی » «محمد حسن » ، «محمد حسین » ، «محمد باقر» ، «محمد جعفر» ، «محمد رضا» ، « محمد مهدی» که همه این اسامی مصادیقی از نام شریف رسول اکرم صلی الله علیه و آله  هستند و حدیث شریف نیز شامل آنها می شود .

البته این خصوصیت در نام تمامی اهل بیت علیهم السلام وجود دارد چرا که تمامی آن وجود های مقدس به منزله یک حقیقت هستند و ارزش  و اهمیت و مقام ایشان با یکدیگر تفاوتی ندارد لذا نام گذاری فرزندان به نام هر یک از آن ذوات مقدسه مانند هم است . در روایتی این چنین وارد شده است : 

شخصی به امام صادق علیه السلام  گفت :

« قِیلَ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام  جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّا نُسَمِّی بِأَسْمَائِکُمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِکُمْ فَیَنْفَعُنَا ذَلِکَ فَقَالَ إِی وَ اللَّهِ وَ هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُبُّ قَالَ اللَّهُ: ﴿إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اَللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اَللّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ (سوره آل ‏عمران‏، آیه 31)  »(تفسیر نور الثقلین، ج‏1، ص: 327)  ما اسم فرزندانمان را به اسماء شما و پدرانتان می نامیم .آیا این کار برای ما نفعی می بخشد؟امام ع فرمودند بله بوالله..و آیا دین چیزی غیر از محبت است؟ خدای متعال فرمود «اگر خدا را دوست می‌دارید، از من پیروی کنید! تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد؛ و گناهانتان را ببخشد؛ و خدا آمرزنده مهربان است.»

 بنابر این نام گذاری فرزندان به نام هر یک از اهل بیت علیهم السلام در شان و منزلت یکسان بوده و مصداقی از ابراز محبت و تبعیت از آن انسانهای الهی است .

بنابر این نام تک تک اهل بیت علیهم السلام به تنهایی و ترکیب نام های ایشان و هم چنین کنیه و لقب های ایشان می تواند نام خوبی برای فرزندان باشد ، به اسامی زیر توجه نمایید :

 «طه» ، «یس» ، «احمد»،«محمود» ،«حمید»، «محمد » ، «علی »،«ابا القاسم» ، «حیدر» ، «حسن »،«حسین» ، «حسین علی » ، «سجاد»،«طاهره » ، «مطهره » ، «راضیه »،«مرضیه » ، «صدیقه» ، «زکیه»،«ریحانه» ، «طهورا» ، «حوراء»،«انسیه» ، «حنانه» ،

علاوه بر روایاتی که در مورد اهمیت نام گذاری نام اهل بیت علیهم السلام وارد شده است روایات متعددی وجود دارد که به بیان آثار مثبت نام گذاری به نام های اهل بیت علیهم السلام می پردازد که برخی از آنها عبارت اند از :

 

رسول اکرم صلی الله علیه و آله  فرمود :

« مَا مِنْ أَهْلِ بَیْتٍ فِیهِمُ اسْمُ نَبِیٍّ إِلَّا بَعَثَ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) إِلَیْهِمْ مَلَکاً یُقَدِّسُهُمْ مِنْ صَلَاةِ الْغَدَاةِ إِلَى الْعِشَاءِ »( الأمالی (للطوسی)، النص، ص:511) هیچ خانواده ای نیست که در آن نام پیامبری باشد جز آن که خدای متعال فرشته ای را به سوی ایشان می فرستد تا آنها را از نماز صبح تا نماز عشاء گرامی بدارد .

 

رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

 « مَا مِنْ مَائِدَةٍ وُضِعَتْ وَ حَضَرَ عَلَیْهَا مَنِ اسْمُهُ أَحْمَدُ أَوْ مُحَمَّدٌ إِلَّا قُدِّسَ ذَلِکَ الْمَنْزِلُ فِی کُلِّ یَوْمٍ مَرَّتَیْنِ») عیون الأخبار ج 2: 29)هیچ سفره طعامى نگسترند که در میان حاضرین فردى به نام احمد و یا محمّد باشد مگر اینکه آن منزل روزى دو بار تقدیس، یعنى پاکیزه و تطهیر شود

 

رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله‏ فرمود :

«مَا مِنْ قَوْمٍ کَانَتْ لَهُمْ مَشُورَةٌ فَحَضَرَ مَعَهُمْ مَنِ اسْمُهُ مُحَمَّدٌ أَوْ حَامِدٌ أَوْ مَحْمُودٌ أَوْ أَحْمَدُ فَأَدْخَلُوهُ فِی مَشُورَتِهِمْ إِلَّا خِیرَ لَهُمْ ») عیون الأخبار ج 2: 29): هیچ جمعى نیستند که مجلس شورا داشته باشند و در میان آنان کسى به نام محمّد و احمد [و یا حامد و محمود] باشد و او را داخل کنند. و رأیش را جزء آراء به حساب آورند جز اینکه آن مشورت براى آنان نیکو نتیجه دهد.

 

 امام رضا علیه السلام  فرمود :

«الْبَیْتُ الَّذِی فِیهِ اسْمُ مُحَمَّدٍ یُصْبِحُ أَهْلُهُ بِخَیْرٍ وَ یُمْسُونَ بِخَیْرٍ »(وسائل الشیعة، ج21، ص:349) خانه ای که در آن نام محمد باشد اهلش به خیر صبح و شام می کنند .

 

امام کاظم علیه السّلام‏ فرمود :

«‏ لَا یَدْخُلُ الْفَقْرُ بَیْتاً فِیهِ اسْمُ مُحَمَّدٍ أَوْ أَحْمَدَ أَوْ عَلِیٍّ أَوِ الْحَسَنِ أَوِ الْحُسَیْنِ أَوْ جَعْفَرٍ أَوْ طَالِبٍ أَوْ عَبْدِ اللَّهِ أَوْ فَاطِمَةَ مِنَ النِّسَاءِ» (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 19) فقر داخل خانه‏ اى که در آن نام محمد و یا احمد و یا على و یا حسن و یا حسین و یا جعفر و یا طالب و یا عبد الله و یا فاطمه باشد نمى ‏شود.

 

راوی می گوید:

«أَرَادَ أَبُو جَعْفَرٍ ع الرُّکُوبَ إِلَى بَعْضِ شِیعَتِهِ لِیَعُودَهُ . فَلَمَّا انْتَهَى إِلَى بَابِ الدَّارِ خَرَجَ عَلَیْنَا ابْنٌ لَهُ صَغِیرٌ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع مَا اسْمُکَ قَالَ مُحَمَّدٌ قَالَ فَبِمَا تُکَنَّى قَالَ بِعَلِیٍّ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع لَقَدِ احْتَظَرْتَ مِنَ الشَّیْطَانِ احْتِظَاراً شَدِیداً إِنَّ الشَّیْطَانَ إِذَا سَمِعَ مُنَادِیاً یُنَادِی یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ ذَابَ کَمَا یَذُوبُ‏ الرَّصَاصُ‏ حَتَّى إِذَا سَمِعَ مُنَادِیاً یُنَادِی بِاسْمِ عَدُوٍّ مِنْ أَعْدَائِنَا اهْتَزَّ وَ اخْتَالَ.»(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 20)  روزی امام باقر علیه السلام اراده رفتن به سوی برخی از شیعیانش را نمود تا آن را بازگرداند ، در راه کودکی به ما بر خورد امام علیه السلام    به بچه فرمودند: اسمت چیست؟ بچه گفت: محمد. حضرت فرمودند کنیه تو چیست؟ گفت: ابوعلی. حضرت فرمودند: با این اسم و این کنیه دیگر شیطان به تو نمی تواند دسترسی پیدا کند. بعد حضرت فرمودند: زمانی که شیطان می شنود به کسی محمد یا علی می گوید، شیطان ذوب می شود همانطور که مس و سرب ذوب می شود، و به همین شکل می ماند تا زمانی که اسمی از دشمنان ما را می شنود، که در آن زمان به حال می آید و دوباره مشغول به نیرنگ و گمراهی مردم می شود.

 

 

راوی میگوید :

«کُنْتُ جَلِیساً لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع بِالْمَدِینَةِ فَفَقَدَنِی أَیَّاماً ثُمَّ إِنِّی جِئْتُ إِلَیْهِ فَقَالَ لَمْ أَرَکَ مُنْذُ أَیَّامٍ یَا أَبَا هَارُونَ فَقُلْتُ وُلِدَ لِی غُلَامٌ فَقَالَ بَارَکَ اللَّهُ لَکَ فَمَا سَمَّیْتَهُ قُلْتُ سَمَّیْتُهُ مُحَمَّداً- فَأَقْبَلَ بِخَدِّهِ نَحْوَ الْأَرْضِ وَ هُوَ یَقُولُ مُحَمَّدٌ مُحَمَّدٌ مُحَمَّدٌ- حَتَّى کَادَ یَلْصَقُ خَدُّهُ بِالْأَرْضِ ثُمَّ قَالَ بِنَفْسِی وَ بِوُلْدِی وَ بِأَهْلِی وَ بِأَبَوَیَّ وَ بِأَهْلِ الْأَرْضِ کُلِّهِمْ جَمِیعاً الْفِدَاءُ لِرَسُولِ اللَّهِ ص- لَا تَسُبَّهُ وَ لَا تَضْرِبْهُ وَ لَا تُسِئْ إِلَیْهِ وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَیْسَ فِی الْأَرْضِ دَارٌ فِیهَا اسْمُ مُحَمَّدٍ إِلَّا وَ هِیَ تُقَدَّسُ کُلَّ یَوْمٍ الْحَدِیث» (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 39) در مدینه من معمولا جلیس امام صادق بودم، چند روز بود که خدمت حضرت نرفته بودم. و بعد از چند روز دوباره نزد حضرت رفتم. حضرت فرمودند: چند روز است که تو را ندید؟ گفتم: خداوند به من فرزندی داده بود وگرفتار او بودم. حضرت فرمودند: مبارک باشد، چه اسمی برای او گذاشته ای؟ گفتم: محمد. حضرت به سمت زمین خم شدند و می گفتند محمد تا جایی که نزدیک بود صورت حضرت به زمین برسد و بعد فرمودند: جان خودم و اولاد خودم و اهل و عیال خودم و پدر و مادرم و تمام اهل زمین به فدای پیامبر. این بچه را نزنی و به او ناسزا نگویی و اذیت نکنی. بعد فرمودند: در زمین خانه ای نیست که اسم محمد در آن باشد مگر اینکه آن خانه در هر روزی تقدیس می شود.

 

 

 

 

  • احسان ثابت

تاثیر نام فرزندان در زندگی آنها 

 

علاوه بر این مطالب انتخاب اسم برای فرزندان نشانگر فرهنگ افراد خانواده و سطح جامعه ای است که در آن زندگی می کنند. شخصی ازامام رضاعلیه السلام سؤال کرد از این که چرا اعراب روی فرزندانشان اسامی حیوانات درنده می گذاشتند (مانند : کلب ، نمر وفهد) ؟ امام در جواب فرمودند :

«کَانَتِ‏ الْعَرَبُ‏ أَصْحَابَ‏ حَرْبٍ‏ فَکَانَتْ‏ تُهَوِّلُ‏ عَلَى الْعَدُوِّ بِأَسْمَاءِ أَوْلَادِهِمْ »( عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏1، ص: 315) چون مردم عرب اهل جنگ و نزاع بودند ، با گذاشتن اسم های جنگی روی فرزندانشان در دشمن ایجاد ترس می کردند .

مشاهده می شود که در این روایت از سوی امام علیه السلام  اشاره ای است به این مطلب که چون اعراب جاهلی وحشی  و مرتجع بوده اند اسماء نامانوس بر روی فرزندان خود می گذاشتند .

تاثیر اسم افراد - علاوه بر صاحب اسم بر شنوندگان آن اسم نیز غیر قابل انکاراست; مثلا ، کودکی را که «چنگیز» نام نهاده اند ، هنگام صدا کردن او دیگران از شنیدن اسم چنگیز به یاد جنایت های چنگیزخان مغول می افتند و احساس نفرت می نمایند ، حتی از کودکی که صرفا شباهت اسمی دارد و اصلا در گناه چنگیز مغول شریک نیست . چه بسا این کودک پس از بزرگ شدن و خواندن و شنیدن تاریخ سراسرتاریک چنگیز ، از خود و کسانی که این نام را بر او نهاده اند احساس نفرت می کند چه بسا همین نام غیر نیکو در آینده موجب شود مسیر زندگی فرزندان تغییر کند و موجبات بزهکاری ایشان را فراهم ساز

در مقابل ، اسامی زیبا ، هم در روحیه صاحب نام مؤثر است و هم در شنوندگان باعث احساس سرور و بهجت می شود و می تواند مقدمات حیاتی متعالی را برای او بوجود بیاورد ; مثلا ، نام شخصی که «عبدالله باشد ، هم برای صاحب نام آثار خوب دارد و هم شنوندگان رابه یاد بندگی و عبودیت پروردگار عالم می اندازد و چه بسا همین امر عاملی شود که او به عبودیت الهی توجه ویژه داشته باشد .

بنده راقم سطور ازحضرت استاد آیت الله شیخ علی فروغی شنیدم که می فرمودند  : افرادی که نام محمد تقی دارند حالات متفاوت و خوبی دارند .

که این امور تاثیرات نام های نیکو بر روی فرزندان است .

از همین رواست که امام باقرعلیه السلام می فرمایند :

«أَصْدَقُ‏ الْأَسْمَاءِ مَا سُمِّیَ بِالْعُبُودِیَّةِ وَ أَفْضَلُهَا أَسْمَاءُ الْأَنْبِیَاءِ.»(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 18) صادق ترین اسامی نام هایی است که حکایت از عبودیت و بندگی خدا کند و برترین نام ها اسامی انبیاست .

  • احسان ثابت

    تاثیر نام در شخصیت فرزندان 

     

    یکی از عوامل مهمی که در شکل گیری شخصیت افراد مؤثر است ، «نام آنهاست . نامگذاری و انتخاب نام شخصی ، اظهار محبت و بزرگداشت و وابستگی به صاحب اصلی آن نام است .

    علاوه این که در حدیثی از امیر المومنین علیه السلام نام نیکو بر فرزند گذاشتن یکی از حقوق پدر بر فرزندش شمرده شده است

    « حَقُّ الوَلَدِ علَى الوالِدِ أن یُحَسِّنَ اسمَهُ، ویُحَسِّنَ أدَبَهُ، ویُعَلِّمَهُ‏القرآنَ ».( نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص:546) حق فرزند بر پدر این است که نام نیک برایش انتخاب کند و او را خوب تربیت نموده و به اوقرآن یاد دهد .

    لذا باید به مقوله انتخاب نام فرزندان نه فقط به عنوان یک امر احساسی بلکه به عنوان مسئولیتی مهم توجه نمود ، چرا که نام فرزند تا آخر عمرش با او بوده و تداعی گر معانی خوب و بد برای او خواهد بود و شخصیتش را تحت تاثیر قرار می دهد ، این امر تا اندازه ای اهمیت دارد که می تواند انسان را در مسیر تعالی قرار دهد

    شخصی به امام صادق علیه السلام عرضه داشت :

    « جُعِلْتُ‏ فِدَاکَ‏ إِنَّا نُسَمِّی‏ بِأَسْمَائِکُمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِکُمْ فَیَنْفَعُنَا ذَلِکَ فَقَالَ إِی وَ اللَّهِ وَ هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُبُّ قَالَ اللَّهُ‏ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ‏. »( تفسیر نور الثقلین، ج‏1، ص: 327) جانم به فدایت ، ما اسامی شما وپدران شما را بر فرزندانمان می گذاریم ، آیا این کار برای ما سودمند هست ؟ امام در جواب فرمودند :بله به خدا سوگند ! و آیا دین غیر از حب و دوست داشتن ما اهل بیت است ؟ خداوند می فرمایدای رسول ما بگو) اگر خدا را دوست می دارید ، مرا پیروی کنید که خدا شما را دوست دارد و گناه شما را ببخشد .

    امام علیه السلام این کار فرد را تایید کرده و آن را مصداقی از ابراز محبت به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بر می شمارد و بدیهی است که انسان با هر کس که دوستش دارد محشورمی شودکه فرمودند :

    «الْمَرْءُ مَعَ‏ مَنْ‏ أَحَبَ‏.»( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 127) انسان با آن کسی که دوستش دارد خواهد بود .

     بنابر این با انتخاب یک نام نیکو می توان راهی طولانی را در زمانی اندک طی کرد و با اهل بیت علیهم السلام پیوند خورد .

  • احسان ثابت

نامگذاری باید الهی باشد 

 

در مقالات قبلی گذشت که نام تاثیر بسیاری در حیات فرزندان ایفاء می کند ، به نحوی که نیکو بودن آن موجب سعادت و سوء بودن آن موجب تغییر مسیر زندگی فرزندان در مسیر نا صحیح دارد ، متاسفانه در عصر حاضر شاهد این هستیم که به علت تهاجم فرهنگی های صورت گرفته از سوی جهان غرب افراد جامعه اسلامی در سطح وسیعی میل به این پیدا کرده اند که نام های نا آشنا با فرهنگ اسلامی و اصیل بر فرزندان خود بگذارند 

لذا دو گرایش غلط در نامگذاری فرزندان رایج شده است : یکی گرایش به نام اسطوره های ایران باستان و شاهان ستمگری که تاریخ زندگی آنها سراسر چپاول و غارت و استثمار مردم است; دیگر گرایش به نام های غربی که یکی ازجلوه های تهاجم فرهنگی می باشد . امید است والدین در جامعه اسلامی بیش از پیش به این مسؤولیت مهم در نامگذاری توجه داشته باشند و در آثار نام گذاری نیکو برای فرزندانشان بیاندیشند و بدانند که با همین نام هاست که می توان با انسانهای الهی سنخیت یافته و به ایشان نزدیک شد و غفلت از این امر موجب محروم شدن از توفیقی عظیم می شود که جبران ناپذیر است

 روایات  دستور اکید بر انتخاب اسم خوب برای فرزندان شده است امام موسی بن جعفر علیه السلام می فرمایند :

« أَوَّلُ مَا یَبَرُّ الرَّجُلُ وَلَدَهُ أَنْ یُسَمِّیَهُ بِاسْمٍ حَسَنٍ فَلْیُحْسِنْ أَحَدُکُمُ اسْمَ وَلَدِهِ.» (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 18) اولین نیکی که پدر باید در حق فرزند انجام دهد این است که نام نیکو بر او بگذارد ، پس هر کدام از شما باید نام نیکو بر فرزندش بگذارد .

نام نیکو داشتن آنقدر مهم است که بر تغییردادن نام های بد نیز تاکید شده است :

امام صادق علیه السلام می فرمایند :

«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله   کَانَ یُغَیِّرُ الْأَسْمَاءَ الْقَبِیحَةَ فِی الرِّجَالِ وَ الْبُلْدَانِ. »( وسائل الشیعة، ج‏21، ص: 390)پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله پیوسته نام های زشت مردان و شهرها را تغییر می دادند .

شخصی نصرانی از اهالی روم خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله شرفیاب شد; حضرت نام او را پرسیدند ، گفت : اسم من عبدالشمس است . حضرت فرمودند :

« بَدِّلِ‏ اسْمَکَ‏ فَإِنِّی أُسَمِّیکَ عَبْدَ الْوَهَّابِ »( مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏15، ص: 128) اسمت را عوض کن ، من اسم تو را عبدالوهاب نهادم .

اگر مقتدای خود را اهل بیت می دانیم لازم است که به این داستان توجه کنیم !!

نقل شده است که معاویه مروان بن حکم را عامل مدینه قرار داد و به وى دستور داد براى جوانان مدینه جائزه‏اى بپردازد.مروان اطاعت نمود. حضرت على بن الحسین علیهما السّلام میفرماید: هنگامى که من نزد مروان رفتم گفت: نام تو چیست؟ گفتم: على بن الحسین گفت: نام برادرت چیست؟گفتم: على. مروان گفت: چه خبر است! على على؟ منظور پدرت چیست که نام کلیه فرزندان خود را على میگذارد! سپس جائزه‏اى بمن داد و من بسوى پدرم بازگشتم و جریان را برایش شرح دادم. پدرم فرمود:

« وَیْلِی عَلَى ابْنِ الزَّرْقَاءِ دَبَّاغَةِ الْأَدَمِ لَوْ وُلِدَ لِی مِائَةٌ لَأَحْبَبْتُ أَنْ لَا أُسَمِّیَ أَحَداً مِنْهُمْ إِلَّا عَلِیّاً.» (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 19) واى بر پسر زن کبود چشم دباغ باد!! اگر براى من صد پسر متولد شود دوست دارم نام آنان را على بگذارم.

هم چنین نقل شده که امام کاظم علیه السّلام می فرمایند

 «در خانه‏اى که نام محمّد، یا احمد، یا على، یا حسن، یا حسین، یا طالب، یا عبد اللَّه، یا فاطمه از بین زنان باشد، فقر وارد نمى‏شود». (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 19)

 

«اسْتَحْسِنُوا أَسْمَاءَکُمْ فَإِنَّکُمْ تُدْعَوْنَ بِهَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ قُمْ یَا فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ إِلَى نُورِکَ وَ قُمْ یَا فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ لَا نُورَ لَکَ»(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 19)«براى فرزندانتان نام نیکو انتخاب کنید، چون روز قیامت با همان نامها خوانده مى‏شوید (که صدا مى‏رسد): اى فلانى پسر فلانى! برخیز به سوى نورت، اى فلانى فرزند فلانى تو برخیز نورى ندارى».

بنابر این باید در ترغیب نمودن اهل بیت علیهم السلام به انتخاب نام نیکو بر فرزندان توجه ویژه ای داشت چرا که اگر نام های فرزندان الهی شد همین امر موجب توجه آنان به خدا و خدا گونه ها می شود و به مرور زمان همین تفکر در جان و وجود آنان رسوخ کرده و بعد از آن عمل متناسب با آن ها را به همراه خواهد داشت ، لذا این والدین هستند که می توانند با انتخاب نام نیکو بر فرزندانشان آنان را سلحشور و مومن یا بی بُتّه و لوس  و حقیر  و دین گریز بار بیاورند ،

پس مراقب باشیم که چگونه آینده فرزندانمان را می سازیم .

  • احسان ثابت

مسؤولیت پدر و مادر در تربیت فرزند 2

 

روایات فراوانی که در کیفیت انتخاب همسر وارد شده ، بیانگر این مطلب است که صلاحیت و شایستگی مربی بسیار مورد توجه قرار گرفته است .

در کتاب وسائل در ابواب مقدمات نکاح چگونگی انتخاب همسر را شرح داده اند . با توجه به روایات درمی یابیم که اسلام به مسؤولیت پدر در تربیت و تادیب فرزندتا چه اندازه اهمیت می دهد ، حتی به خصوصیاتی که از طریق عوامل وراثتی به فرزندانتقال می یابد توجه نموده ، تا چه رسد به تربیت های پس از ولادت(ر . ک : وسائل الشیعه ، ابواب مقدمات نکاح ، باب 12 .)

پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله در اهمیت نقش پدر و مادر در تربیت فرزند می فرمایند :

« کُلُ‏ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَى‏ الْفِطْرَةِ حَتَّى‏ یَکُونَ‏ أَبَوَاهُ‏ یُهَوِّدَانِهِ‏ وَ یُنَصِّرَانِهِ وَ یُمَجِّسَانِه‏ »( عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج‏1، ص: 35)هر نوزادی بر فطرت الهی و توحید متولد می شود و والدین او هستند که او را یهودی ، نصرانی یا مجوس می کنند .

انسان با فطرت توحید و خداپرستی و حق جویی آفریده شده است ، این پدر ومادرند که می توانند فطرت الهی و توحیدی کودک خود را شکوفا سازند یا روی آن پرده های ضخیم جهل و نادانی و گمراهی بیفکنند و او را غرق در ظلمات و حجاب های رها نشدنی قرار دهند .

البته اگر حقوقی که از جانب خدای متعال نسبت به فرزندان بیان شده است به خوبی رعایت شود قطعا مسیر حیات فرزندان به سوی سعادت تغییر پیدا خواهد کرد

امام سجادعلیه السلام در اهمیت مسؤولیت والدین در تربیت فرزند می فرمایند :

« أَمَّا حَقُ‏ وَلَدِکَ‏ فَتَعْلَمُ‏ أَنَّهُ‏ مِنْکَ‏ وَ مُضَافٌ إِلَیْکَ فِی عَاجِلِ الدُّنْیَا بِخَیْرِهِ وَ شَرِّهِ وَ أَنَّکَ مَسْئُولٌ عَمَّا وُلِّیتَهُ مِنْ حُسْنِ الْأَدَبِ وَ الدَّلَالَةِ عَلَى رَبِّهِ وَ الْمَعُونَةِ لَهُ عَلَى طَاعَتِهِ فِیکَ وَ فِی نَفْسِهِ فَمُثَابٌ عَلَى ذَلِکَ وَ مُعَاقَبٌ فَاعْمَلْ فِی أَمْرِهِ عَمَلَ الْمُتَزَیِّنِ بِحُسْنِ أَثَرِهِ عَلَیْهِ فِی عَاجِلِ الدُّنْیَا الْمُعَذِّرِ إِلَى رَبِّهِ فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ بِحُسْنِ الْقِیَامِ عَلَیْهِ وَ الْأَخْذِ لَهُ مِنْهُ » (تحف العقول، ص: 263) اما حق فرزندت ، بدان که او از توست و خیر وشرش در دنیا به تو خواهد رسید و منسوب به تومی شود و تو مسؤول هستی در قبال وظایفی که بر عهده توست از حسن ادب و هدایت و راهنمایی به سوی پروردگارش ، و او را یاری کنی در اطاعت پروردگار . اگر وظایف خود را به خوبی به انجام رساندی به تو ثواب می رسد و در غیر این صورت عقاب خواهی شد ، پس به خوبی وظیفه تربیت راانجام بده ، مانند کسی که در همین دنیا آثار نیک کارهای فرزندش به او می رسد و مانند کسی که درمقابل خداوند عذر داشته باشد ، یعنی هیچ گونه کوتاهی در امر تربیت فرزند روا مدار .

باید توجه نمود که تربیت فرزند نه یک امر سلیقه ای بلکه طاعتی است واجب از سویخدای متعال بر دوش والدین که اطاعت امر آن آثار مثبت بسیاری به همراه خواهد داشت ، از رسول اکرم صلی الله علیه وآله روایت شده که فرمودند :

«رَحِمَ‏ اللَّهُ‏ عَبْداً أَعَانَ‏ وَلَدَهُ عَلَى بِرِّهِ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ وَ التَّأَلُّفِ لَهُ وَ تَعْلِیمِهِ وَ تَأْدِیبِه‏»(مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏15، ص: 169)خدا بیامرزد بنده ای را که فرزندش را به کارهای خوب وا می دارد و با او مهربان است و در صددآموزش و پرورش اوست .

پس می توان با تربیت صحیح فرزندان داخل در رحمت الهی شد .

 

  • احسان ثابت

 

قلب را باید تربیت کرد

 

تکامل انسان با تعالی و تکامل موجودی فرامادی که به دست خدای متعال در وجود او ودیعه نهاده شده است صورت می گیرد ، آن موجودی است که با چشم سر دیده نمی شود ،تنها سرمایه ابدی انسان است  که آن را برای سفر ابدی با خود در قیامت خواهد برد ، آن شئ « قلب » نام دارد :

 ﴿یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ*  إِلاّ مَنْ أَتَى اَللّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ (سوره شعراء، آیه 88 و 89 ) در روز قیامت مال و فرزندان سودی نمی‌بخشد ، مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید!

 

البته مراد از «قلب» تکه گوشت صنوبری داخل سینه انسان نیست ، بلکه آن قلب حقیقتی ملکوتی است که خدای متعال قلب مادی بدن انسان را صورتی از آن حقیقت عظیم خلق کرده است تا صاحبان خرد با پی بردن و فهمیدن جایگاه قلب مادی به برخی حقائق ملکوتی نسبت به آن پی ببرند .

 بنابر این باید دانست که مرکز تمامی دارایی های ابدی انسان  «قلب» اوست و باید تمامی تلاش های خود را مبذول دارد تا قلب به درجه ای از صحت و سلامتی برسد که آماده لقاء الله شود چرا که ین قلب ملکوتی انسان است که مشرف به شهود خدای متعال می شود  که امیر المؤمنین علی علیه السلام در این رابطه فرمود :

« لَا تُدْرِکُهُ الْعُیُونُ فِی مُشَاهَدَةِ الْأَبْصَارِ وَ لَکِنْ رَأَتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِیمَان‏ِ»(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص:98)دیدگان هنگام نظر افکندن او را درک نکنند ولى دلها با حقایق ایمان او را دیده‏ اند.

اما قلبی می تواند به این مقام برسد که زنده و سالم باشد لذا در مجموعه تعالیم وارد شده از سوی مربیان کامل اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام عامل اصلی آباد شدن قلب انسان اطاعت دستورات الهی و عمل طبق فرامین آن ذات اقدس است و سر پیچی از آن دستورات موجب می شود حقیقت انسان که همان قلبش باشد بمیرد ، امام سجاد علیه السلام در صلوات شعبانیه خطاب به خدای متعال این گونه می فرمایند :

«وَ اعْمُرْ قَلْبِی‏ بِطَاعَتِکَ‏ وَ لَا تُخْزِنِی بِمَعْصِیَتِکَ»( إقبال الأعمال (ط - القدیمة)، ج‏2، ص: 688 )   خدایا قلب مرا بواسطه طاعت و بندگی خودت آباد و بواسطه مصیتت من را رسوا نکن .

از این بیان شریف معلوم می شود که آبادی قلب انسان در گرو بندگی خداست .

بنابر این باید دانست که فرامین الهی  فقط و فقط برای این اند که انسان به تکامل برسد نه این که از بندگی انسانها سودی به خدا برسد .

البته اوامر الهی انواع و شرایط مختلفی دارند که هر کدام بر اساس اقتضاء و قابلیت های انسان قانون گذاری شده اند و عمل به آنها توسط هر یک از افراد انسان می تواند آثار مثبتی در آباد سازی قوای باطنی او داشته باشد ، هر اندازه که اطاعت و بندگی خدای متعال قوی تر باشد به همان اندازه آثاری که در احیاء و آباد سازی جان انسان دارند بیشتر خواهد بود و به همان اندازه انسان به تعالی نزدیک تر می شود .

بنابر این باید دانست که محور تمامی تلاش های انسان در حرکت تربیتی چه برای تربیت خود و چه برای تربیت دیگران « قلب » ملکوتی است و باید کاری کرد که آثار مثبت اعمال صالح در قلب متربی به ظهور آمده ، آباد شده و مسیر حیات دنیوی  و اُخروی او را به بهترین نحو اصلاح نماید .

حال که روشن شد تمامی برنامه های بیان شده از سوی خدای متعال برای حرکت تربیتی انسان رو به تعالی انسان است باید دانست که برخی از برنامه هایی که خدای متعال توسط مربیان الهی بیان نموده اند مستقیما مربوط به گروه خردسالان و نونهالان و نوجوانان می شود و بکار گیری آنها توسط والدین می تواند تاثیر بسیار زیادی در شخصیت و قلب متربیان داشته باشد و سهل انگاری نسبت به آن امور ضرر هایی را در پی دارد که هیچگاه قابل جبران نیستند  که انشا الله در بخش های دیگر مجموعه بدانها اشاراتی خواهیم نمود .

  • احسان ثابت