خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

آن چه خدا می خواهد را باید بدانیم ، این جا همان جاست!
جهان اسلام آقا زیاد دارد ، خدمتگذار می خواهد !
افتخار ما این است که خدمتگذار دین خدا هستیم !

خادم الاسلام را دنبال کنید .

آخرین نظرات
  • ۲۴ ارديبهشت ۹۸، ۱۳:۳۸ - حمدان مقدم
    احسنت
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۶، ۲۲:۲۵ - یا حسین
    متشکرم
  • ۲۷ ارديبهشت ۹۶، ۱۴:۰۹ - زهرا باقری
    +++

۶۰ مطلب با موضوع «تربیت فرزند در سبک زندگی اسلامی :: آداب تربیت دینی» ثبت شده است

ملاک های انتخاب دوست خوب 4 - خوش نامی و صداقت در گفتار  و رفتار

 

دوست تاثیر بسزایی در خوش نامی و خوب زیستن انسان دارد تا جایی که بسیاری از شهرت های اجتماعی انسان در مراوده و هم نشینی با خوبان عالم است و از طرفی دیگر هم نشینی با بد نامان و دلبستن به افرادی که ابایی از انجام هر کار ناشایستی ندارند موجب بدنامی انسان می شود ،

حضرت علی علیه السلام به امام حسن مجتبی علیه السلام در وصیت نامه خود می فرماید :

«إِیَّاکَ‏ وَ مَوَاطِنَ‏ التُّهَمَةِ وَ الْمَجْلِسَ الْمَظْنُونَ بِهِ السَّوْءُ، فَإِنَّ قَرِینَ السَّوْءِ یَغُرُّ جَلِیسَه‏ُ»(الأمالی (للمفید)، النص، ص: 222)از مراکز بدنام و محل های مورد تهمت و از مجالسی که مورد سوء ظن هستند، دوری کن؛ به دلیل آنکه همنشین ناباب همنشین خود را دگرگون سازد( رفیق بد، دوستش را فریب می دهد و او را به کار ناپسند تحریک می کند.(

هم چنین یکی از مواردی که تاثیر بسزایی در خوش نامی انسانها داشته و یکی از مهمترین ملاک های انتخاب  دوست است صداقت  و راستی در گفتار  و رفتار است ، بنابر بر والدین لازم است توصیه های لازم برای انتخاب دوست راستگو و صادق را تا جایی که می توانند به صورت مداوم به فرزندانشان تذکر دهند ، همانگونه که در سیره اهل بیت علیهم السلام این گونه سفارشات بسیار وجود دارد و 

در اخبار و روایت های گوناگون ائمه معصومین علیهم السلام انسان کاذب و دروغگو را به سراب تشبیه کرده اند و دیگران را از دوستی با آنان بر حذر داشته اند. امام علی علیه السلام می فرماید:

«إِیَّاکَ‏ وَ مُصَادَقَةَ الْکَذَّابِ‏ فَإِنَّهُ‏ کَالسَّرَابِ‏ یُقَرِّبُ عَلَیْکَ الْبَعِیدَ وَ یُبَعِّدُ عَلَیْکَ الْقَرِیب‏َ»(نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 475)از دوستی با انسان کذاب بر حذر باش، چون او همانند سراب است که دور را برای تو نزدیک و نزدیک را از تو دور می سازد.

یعنی همان طور که سراب، امر واقعی نیست و از دور بیننده را می فریبد، دوستان کاذب نیز واقعیت ها را وارونه می نمایانند.

حال باید از سر خیر خواهی مداوم این امور را به فرزندانمان گوش زد نماییم تا به دنبال دوستان صادق بروند ، به آنان بگویید :

 

« فرزندم اگر می خواهی قدم در مسیر تقرب به خدای متعال گذاشته و از سربازان دین خدا باشی و اهل بیت علیهم السلام روی تو حساب باز کنند ، لازم است که انسان راست گو و راست کرداری باشی و این امر با دوستی دروغگویان و مدعیان بندگی خدا امکان ندارد بلکه باید با افراد راستگو و درست کردار دوست شوی ! پس مراقب خودت باش و بدان که با چه کسی هم نشینی می کنی ! »

 

 

  • احسان ثابت

ملاک های انتخاب دوست خوب 3 - عاقل بودن

 

یکی از بزرگترین نعمت های خدای متعال به انسان عقل است ، عقل قوه ای در انسان است که قدرت تشخیص خوب و بد را به او می دهد و او را در مسیر عبودیت الهی قرارمی دهد که امام صادق علیه السلام  در این رابطه فرمود :

«الْعَقْلُ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ‏ بِهِ‏ الْجِنَانُ‏» (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص: 11)عق چیزى است که به وسیله آن خدا پرستیده  شده و بهشت به دست آید !

بنابر این کسی که قدرت تشخیص خوب  از بد را نداشته و در مسیر عبودیت الهی و تلاش برای دست یابی به کمال نباشد اصلا عاقل نیست .

انسانی که عاقل نبود نه تنها نمی تواند به خود سودی برساند بلکه هر کس که با او باشد را نیز گرفتار خسارت و ضرر می کند ، امام سجاد علیه السلام  در این رابطه در میان نصایحی که به امام محمد باقر علیه السلام دارد می فرماید :

«یَا بُنَیَّ انْظُرْ خَمْسَةً فَلَا تُصَاحِبْهُمْ وَ لَا تُحَادِثْهُمْ وَ لَا تُرَافِقْهُمْ فِی طَرِیقٍ فَقُلْتُ یَا أَبَهْ مَنْ هُمْ ؟(ذکر امورا حتی قال )َ إِیَّاکَ وَ مُصَاحَبَةَ الْأَحْمَقِ‏ فَإِنَّهُ یُرِیدُ أَنْ یَنْفَعَکَ فَیَضُرُّکَ »(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 377) ای فرزندم ! پنج کس را در نظر داشته باش و با آنها همراه و هم صحبت و رفیق راه مشو، من گفتم: پدر جان‏ آنها چه کسانند؟ (حضرت اموری را ذکر کردند تا آن جا که فرمود : )  بپرهیز از رفاقت با احمق زیرا او میخواهد بتو سود رساند اما ( بواسطه حماقتش) بتو زیان می زند . 

دوستی با انسان نادان و بی عقل نه تنها برای انسان سودی ندارد بلکه همواره ایجاد زحمت و دردسر می کند ، مَثَلِ او مانند« دوستی خاله خرسه » است که با سنگ زدن به سر دوستانش و شکستن آن ها قصد دور کردن مگس از آنعا را دارد ، این جاست که امام علی علیه السلام در بیانی نورانی می فرمایند :

«صَدِیقُ‏ الْأَحْمَقِ‏ فِی تَعَب‏ٍ»(غرر الحکم و درر الکلم، ص: 421)دوست احمق در سختی است .

یعنى کسى که احمقى را به عنوان دوست خود انتخاب کرده باشد در تعب و سختی است، چرا که او از راه دوستى و نادانى کارى می کند که دوست خود را در  سختی می اندازد

در مقابل دوستی با عاقلان یکی از راه های کمال آدمی است ، که حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام  در بیانی نورانی فرمود :

« صَاحِبِ الْعُقَلَاءَ وَ جَالِسِ الْعُلَمَاءَ وَ اغْلِبِ الْهَوَى تُرَافِقِ الْمَلَأَ الْأَعْلَى‏»(غرر الحکم و درر الکلم، ص: 420) با عقلان دوستی  و با علما همنشینى کن و بر هوا و هوس  غلبه کن  تا این که با ملأ أعلى (یعنی ملائک و انبیاء و اولیاء) هم نشین شده و سنخیت بیابی .

 

 

  • احسان ثابت

آموزش نمار به فرزندان

 

خدای متعال نماز را وسیله تقرب به ذات اقدس و نورانی خود قرار داد و با زبان نبی مکرمش صلی الله علیه و آله فرمود

« الصَّلَاةُ قُرْبَانُ‏ کُلِ‏ تَقِی‏»(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏3، ص: 265) نماز وسیله نزدیکی هر انسان متقی (به خدای متعال) است .

و از آن جا که خدای متعال نهایت کمال انسان بلکه مسیری که همه انسانها باید در آن حرکت کنند را لقاء خویش قرار داده است

﴿یا أَیُّهَا اَلْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ (سوره انشقاق ، آیه 6)ای انسان! تو با تلاش و رنج بسوی پروردگارت میروی و او را ملاقات خواهی کرد!

بنابر این ضروری است که حرکت در این وادی مقدس را از همان ابتدایی ترین دوران حیات فرزندانمان به آنها بیاموزیم تا بتوانند با این آموزش صحیح در مسیر تعالی حقیقی گام بردارند .

باید دقت کرد که اهمیت آموزش  و امر کردن اهل  و فرزندان به اقامه نماز تا آن جاست که خدای متعال نیز به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله  فرمان قاطع می دهد:

﴿وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْهَا(سوره طه ، آیه 132) خانواده ات را به نماز دستور بده و خود نیز برای انجام آن شکیبا و پُراستقامت باش.»

ائمه اطهار علیهم السلام نیز در پی این امر ذات اقدس الهی نه تنها خود عامل بدان بودند بلکه افراد مختلف را نیز امر به آموزش نماز به فرزندان خردسالشان می نمودند ،

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود :

 «مُرُوا صِبْیَانَکُمْ بِالصَّلاهِ، إِذَا بَلَغُوا سَبْعَ سِنِینَ، وَ اضْرِبُوهُمْ عَلی تَرْکِهَا، إِذَا بَلَغُوا تِسْعاً»(دعائم الإسلام، ج‏1، ص: 194) «هرگاه کودکان شما به 7 سالگی برسند به نماز فرمان شان دهید [برای عبادت تمرینی] و هرگاه به 9 سالگی رسیدند، اگر نماز را ترک کردند، [با توجّه به مراحل تربیتی و رعایت دستور اسلام] تنبیه شان کنید.

 امام علی علیه السلام نیز فرمود :

«عَلِّمُوا صِبْیَانَکُمُ الصَّلاهَ، وَ خُذُوهُم بِهَا إِذَا بَلَغُوا الحُلُمَ»( غرر الحکم و درر الکلم، ص: 464)به کودکان خویش نماز خواندن را بیاموزید و هرگاه بالغ شدند درباره ی آن (نماز) بازخواست شان کنید. (برخورد جدّی نمایید).

  البته باید دقت نمود که تنبیه بدنی در این روایات شریفه ناظر به ضرب  و شتمی که شدید باشد نیست بلکه تا حدّی است که موجب دیه نشود و تنها موجب این شود که کودک از سر اکراه هم که شده است اطاعت امر والدین کند و به اهمیت و ضرورت نماز واقف شود .

هم چنین باید مراقب بود که از این دستور العمل در آخرین مراحل تعلیم نماز به کودک استفاده نمود و قبل از آن باید با ایجاد شوق در کودک او را عاشق نماز کرد نه این که از همان ابتدا روح لطیف او را مورد هجمه تنبیه قرار داد .

متاسفانه بدلیل فهم نا صحیح معارف دین و عدم اجرای قوانین و دستورات آن توسط والدین بسیاری از کودکان دین گریز  و تارک نماز می شوند ، باید دقت نمود که دین اسلام با خشونت مخالف است جز در مواردی که تنها راه منحصر در ابراز خشونت باشد ، نه این که بنای آن از همان اول به اعمال اجبار و ضرب  و شتم باشد .

پس اول باید با بیان محاسن و خوبی های نماز برای کودک در او شوق برای انجامش ایجاد نمود و بعد باید از سر ملاطفت او را در انجام این عبادت تشویق نمود و مدتینیز باید به او تذکر زبانی داد و بعد از همه این ها زمانی که تمامی حجت ها بر او تمام شد در این هنگام به شرط این که اقدام تنبیه منجر به جراحت نشود می توان به او ضرب شستی نشان داد تا مقداری ترسیده و از سر ترس هم که شده دست از لج بازی برداشته و اقدام به نماز خواندن کند ، البته لازم است دانسته شود که این مرحله در جایی است که هیچ راه دیگری باقی نمانده باشد .

  • احسان ثابت

ترغیب فرزندان به تحصیل و حفظ قرآن

 

در صدر تمام آموزش ها، آموزش عقاید (اصول و فروع دین) است.زیرا پایه های سعادت بشر به وسیله ی آن ها تحکیم می شوند ، اصول اعتقادات و هزاران هزار ادب و آداب مفید که می توان از آنها بهره های بسیاری یافت همگی در قرآن جمع هستند ، منتها دستیابی به آنها نیازمند همت والدین به ترغیب و تشویق فرزندان خود است تا با دلسوزی تمام ایشان را به این امر مقدس راهنمایی کنند ، امام صادق علیه السلام  در مورد اهمیت و ضرورت این علم آموزی می فرمایند : 

«لَوْ أَتَیْتُ بِشَابٍّ مِنْ شَبَابِ الشِّیعَهِ، لایَتَفَقَّهُ فِی الدِّینِ لَأَوْجَعْتُهُ»( المحاسن، ج‏1، ص: 228)اگر به یکی از جوانان شیعه برخورد کنم که در دین خود اندیشه نمی کند (و مسائل مهم دینی را نمی آموزد او را تنبیه می کنم و) او را مجازات دردآور خواهم کرد.

بنابر این لازم است کودکانمان را به سوی تعلیم قرآن و تفقه در آیاتش ترغیب کنیم که همین امر یکی ازاصلی و برترین وظایف والدین نسبت به  فرزنداشان شمرده شده ، از رسول اکرم صلی الله علیه و آله وارد شده است :

 «أَدِّبُوا أَوْلادَکُمْ عَلی ثَلاثِ خِصَالٍ: حُبِّ نَبِیِّکُمْ وَ حُبِّ أَهلِ بَیْتِهِ وَ قِرآئَهِ القُرْآنِ»( کنزالعمّال: 9.454، قاموس قرآن، مقدمه، ص: 2) «فرزندان خویش را با سه ویژگی بیارایید و تربیت کنید: دوستی پیامبرتان؛ دوستی خاندان پیامبرتان؛ و خواندن قرآن.

 وظیفه پدر و مادر است که  فرزندانشان را با قرآن آشنا کنند و هم چنین شایسته است که فرزندان با تشویق والدین و معلّمان در جلسات قرآنی و مذهبی شرکت کنند و در صورتی که این کار نیازمند  هزینه کردن مبالغی بود  سزاوار است که والدین نهراسیده و برای این آموزش مقدس هزینه کنند که اجر عظیمی به همراه دارد :

رسول اکرم صلی الله علیه و آله  فرمود :

« مَنْ‏ عَلَّمَهُ‏(ولده) الْقُرْآنَ‏ دُعِیَ بِالْأَبَوَیْنِ فَیُکْسَیَانِ حُلَّتَیْنِ یُضِی‏ءُ مِنْ نُورِهِمَا وُجُوهُ أَهْلِ الْجَنَّةِ»( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 49)هر که به فرزندش قرآن بیاموزد، آن فرزند در روز قیامت همراه پدر و مادرش دعوت می شود، آن گاه دو جامه از نور بر پدر و مادرِ آن فرزند که قرآن آموخته است، پوشانده می شود که از نورشان چهر ه های بهشتیان درخشنده می شوند.

هم چنین در بیانی دیگر فرمود:

« مَنْ عَلَّمَ وَلَدَهُ الْقُرْآنَ فَکَأَنَّمَا حَجَ‏ الْبَیْتَ‏ عَشَرَةَ آلَافِ حِجَّةٍ وَ اعْتَمَرَ عَشَرَةَ آلَافِ عُمْرَةٍ وَ أَعْتَقَ عَشَرَةَ آلَافِ رَقَبَةٍ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ ع وَ غَزَا عَشَرَةَ آلَافِ غَزْوَةٍ وَ أَطْعَمَ عَشَرَةَ آلَافِ مِسْکِینٍ مُسْلِمٍ جَائِعٍ وَ کَأَنَّمَا کَسَى عَشَرَةَ آلَافِ عَارٍ مُسْلِمٍ وَ یُکْتَبُ لَهُ بِکُلِّ حَرْفٍ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ یُمْحَى عَنْهُ عَشْرُ سَیِّئَاتٍ وَ یَکُونُ مَعَهُ فِی قَبْرِهِ حَتَّى یُبْعَثَ وَ یَثْقُلُ مِیزَانُهُ وَ یُجَاوَزُ بِهِ عَلَى الصِّرَاطِ کَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ وَ لَمْ یُفَارِقْهُ الْقُرْآنُ حَتَّى یَنْزِلَ بِهِ مِنَ الْکَرَامَةِ أَفْضَلَ مَا یَتَمَنَّى( جامع الأخبار(للشعیری)، ص: 49)هرکس به فرزندش قرآن آموزش دهد، گویا ده هزار بار حج و عمره انجام داده است، ده هزار بنده از نسل اسماعیل علیه السلام را آزاد کرده است، در ده هزار جهاد همراه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم مبارزه کرده است، ده هزار مسلمان نیازمند گرسنه را طعام داده است، و ده هزار مسلمان برهنه را پوشانده است، برای هر حرف [از قرآن که برای فرزندش آموزش داده است] ده اجر و پاداش برای او ثبت می شود و خدای سبحان ده گناه را از [پرونده ی] او محو می کند، و قرآن [انیس و مونس او] در مرقد و قبر او خواهد بود تا روز رستاخیز که برانگیخته شود.

  • احسان ثابت

    راه کار اصلی آموزش تعالیم دینی به کودکان

     

    در بیانات نورانی  اهل بیت علیهم السلام راه کار هایی برای انتقال معارف دینی به کودکان بیان شده است ، در بیان زیبایی از امام امام صادق علیه السلام است که :

     

    « إِذَا بَلَغَ الْغُلَامُ ثَلَاثَ‏ سِنِینَ‏ یُقَالُ‏ لَهُ‏ سَبْعَ‏ مَرَّاتٍ‏ قُلْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ ثُمَّ یُتْرَکُ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ ثَلَاثُ سِنِینَ وَ سَبْعَةُ أَشْهُرٍ وَ عِشْرُونَ یَوْماً فَیُقَالُ لَهُ قُلْ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ سَبْعَ مَرَّاتٍ وَ یُتْرَکُ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ أَرْبَعُ سِنِینَ ثُمَّ یُقَالُ لَهُ سَبْعَ مَرَّاتٍ قُلْ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ثُمَّ یُتْرَکُ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ خَمْسُ سِنِینَ ثُمَّ یُقَالُ لَهُ أَیُّهُمَا یَمِینُکَ وَ أَیُّهُمَا شِمَالُکَ فَإِذَا عَرَفَ ذَلِکَ حُوِّلَ وَجْهُهُ إِلَى الْقِبْلَةِ وَ یُقَالُ لَهَا اسْجُدْ ثُمَّ یُتْرَکُ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ سِتُّ سِنِینَ فَإِذَا تَمَّ لَهُ سِتُّ سِنِینَ صَلَّى وَ عُلِّمَ الرُّکُوعَ وَ السُّجُودَ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ سَبْعُ سِنِینَ فَإِذَا تَمَّ سَبْعُ سِنِینَ قِیلَ لَهُ اغْسِلْ وَجْهَکَ وَ کَفَّیْکَ فَإِذَا غَسَلَهُمَا قِیلَ لَهُ صَلِّ ثُمَّ یُتْرَکُ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ تِسْعُ سِنِینَ فَإِذَا تَمَّتْ لَهُ عُلِّمَ الْوُضُوءَ وَ ضُرِبَ عَلَیْهِ وَ أُمِرَ بِالصَّلَاةِ وَ ضُرِبَ عَلَیْهَا فَإِذَا تَعَلَّمَ الْوُضُوءَ وَ الصَّلَاةَ غَفَرَ اللَّهُ لِوَالِدَیْهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى.»( الأمالی( للصدوق)، النص، ص: 391)هرگاه بچه ای به سه سالگی برسد به او دستور داده شود تا هفت بار«لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ» بگوید، سپس به حال خودش واگذاشته شود، تا سه سال و هفت ماه و ده روزش فرا رسد آن گاه برایش فرمان داده شود، تا 7 بار«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم» را بگوید بعد او را واگذارند تا پنج ساله شود و از او پرسند کدام دست راست تو است و کدام چپ؟ چون آن را بداند بسوى قبله‏اش وا دارند و باو گویند سجده کند و او را واگذارند تا شش ساله شود و چون شش سالش تمام شود به نمازش امر کنند  و رکوع و سجود به او آموزند و بعد بگذارند تا هفت سالش تمام شود و سپس باو گویند روى و دستت را بشوى و چون شست بگذارند نه سالش تمام شود و پس از تمام نه سال وضوء باو آموزند و اگر مسامحه کند او را براى یاد گرفتن آن بزنند و دستور نمازش دهند و براى آن او را بزنند و چون وضوء و نماز آموخت خدا او را و پدر و مادرش را بیامرزد ان شاء اللَّه تعالى.

    به عبارت خلاصه  هفت مرحله ای این آموزش به این ترتیب است :

  1. در 3 سالگی، 7 بار «لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ» را به زبان جاری کند.
  2. در 3 سال و 7 ماه و 10 روز، 7 بار «محمَّد رَسولُ ٱللهِ» بگوید.
  3. در 4 سالگی، 7 بار «صَلَّی ٱللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» بگوید.
  4. در 5 سالگی، با شناخت دست راست و چپش، او را متوجّه قبله کرده دستور سجده را به او بدهید.
  5. در 6 سالگی تا هفت سالگی روش نماز خواندن، رکوع و سجده را به او بیاموزید تا آماده ی نماز خواندن تمرینی شود.
  6. آن گاهی که 7 ساله شد، به او فرمان داده شود تا صورت و دست هایش را بشوید (و به روش وضوگرفتن آشنا شود) سپس دستور داده شود تا نماز بخواند.
  7. تا فرا رسیدن 9 سال که وضو و نماز کامل را فرا گیرد، آن گاه نماز را به پا دارد. و اگر در انجام نماز کوتاهی کرد و به وظیفه ی عبادت تمرینی خویش عمل نکرد مستحق تنبیه خواهد شد.

با بکار بردن  این 7 مرحله و ثمر بخش بودن آن آموزش معنوی برای کودک نهادینه شده و امید می رود او در مسیر صحیحی قرار بگیرد

البته باید دانست که این مسیر خالی از سختی نیست ولذا باید صبر بسیاری داشت و خسته نشد چرا که ثمره آن شیرین است که فراز پایانی حدیث قبل آن را بیان می کند که امام علیه السلام  فرمود :  « هرگاه کودک وضو و نماز را کاملاً فراگیرد، خداوند، والدین او را از آمرزش خویش بهره ور می فرماید»

یا آن که رسول اکرم صلی الله علیه و آله  فرمود :

«مَنْ رَبّی صَغِیراً حَتَّی یَقُولَ «لا إِلهَ إِلَّا اللهُ» لَمْ یُحَاسِبْهُ ٱللهُ » (نهج الفصاحة ، ص: 768)«هرکس کودکی را تربیت کند تا «لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ» بگوید، خداوند از او حساب رسی نمی کند.

  • احسان ثابت

اولین درس در آموزش معارف دینی به کودکان

 

پس از آن که ضرورت آموزش معارف الهیه به کودکان روشن شد بحث این است که این آموزش را از کجا آغاز کنیم ؟ آیا باید از همان ابتدا روی فکر کودک کار کنیم تا بتواند معارف سخت و سنگین دینی را بفهمد ؟ یا این که باید کار دیگری انجام داد ؟

در این مورد لازم است دانسته شود که بهتر است ابتدا با تعلیم شعارهای اصلی دین به کودک شروع کنیم ، به این نحو که اول کلمات و بیانات کلیدی دین را به آنان آموزش دهیم و بعد معنای آن را به ایشان تعلیم داده و بعد از این که چند وقت با آن شعار ها  مأنوس شدند و سوالاتی در باره آنها در ذهنشان بوجود آمد وارد مرحله نهایی شده و بر مطالب بیان شده استدلال نموده و دلیل آن اعتقادات  را به آنها آموزش دهیم .

بر همین اساس در روایاتی که از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام وراد شده است این گونه توصیه شده است که لازم است ابتدا شعار اصلی دین اسلام « لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ » را به ایشان آموزش دهیم ، یعنی ابتدا گفتن آن را در دستور آموزش کودکان قرار دهیم

پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود :

 «إِذَا أَفْصَحُوا أَوْلَادُکُمْ فَعَلِّمُوْهُم«لا إِلهَ إِلَّا اللهُ»( کنزالعمال:16/440.( آن گاه که فرزندانتان لب به سخن گشودند (کلمه ی) «لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ» را به آنان آموزش دهید.» [آن کلمه مقدّس نخستین نسخه ی ذات حق در آفرینش است.]

هم چنین باز فرمودند :

«إِفْتَحُوا عَلی صِبْیَانِکُمْ أَوَّلَ کَلِمَهٍ«لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ»( کنزالعمال:16/441. )(زبان) کودکان تان را نخستین بار با کلمه ی [مقدس و روح افزای] «لا إِلهَ الا ٱللهُ» بگشایید.»  

این بیانات ارزشمند این را می رساند که آموزش شهادت به وحدانیت خدای متعال  باید در دستور اولین آموزش های کودکان قرار بگیرد بر همین اساس بوده که ایرانیان لالایی را از تخفیف کلمه طیبه « لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ » ابداع نموده و دائما در گوش فرزندانشان می خواندند تا ایشان با این کلام مقدس انس بگیرند .البته این اول راه آموزش کودک است و بعد از آن باید معارف دیگری هم چون نبوت و امامت و سایر معارف  و دستورات دینی را به او آموزش داد و آموزش « لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ »به او اولین قدم است .

  • احسان ثابت

ضرورت تعلیم معارف الهی به کودکان

 

عالمی که هم اکنون در آن کودکان زندگی می کنیم پر از اعتقادات فاسد و و رفتار های ناهنجاری است که همه افراد بشر را در تیر رس خود قرار داده است ،  مکاتب مختلفی که از شرق  و غرب برخواسته اند از جمله سوسیالیتی، وهّابی، بابی، بهایی، شیطان پرستی، ادیان باطله و دیگر ایدئولوژی های الحادی  در کمین گاه ها بشریت قرار گرفته اند. در بین افراد بشر تأثیرپذیرین قشری که بیش از همه افراد در خطرند نوجوانان هستند. اگر افکار و اندیشه های آنان با دانش و آگاهی سالم توجیه نشود و خواسته های فطری آنان اشباع نشود، مکاتب انحرافی آن ها را شکار نموده و حیات ایشان را که تنها فرصت تکاملشان است را به بیهودگی  و خسارت صرف خواهند نمود .

بر این اساس یکی از اصلی ترین وظایف والدین، اساتید، اندیشمندان و حکومت های اسلامی این است که با تمام توان و با منطق قویِ فرهنگ اسلام ناب را که بر اساس حکم عقل سلیم تنها تفکر سالم و کامل است را به نوجوانان آموزش دهند تا مبادا دشمنان و خودخواهان و منحرفان ایشان را تحت تاثیر خود قرار دهند .

امام صادق علیه السلام در بیانی نورانی می فرمایند :

«بَادِرُوا أَحْدَاثَکُمْ بالحَدِیثِ قَبْلَ أَنْ یَسْبِقَکُمْ إِلَیْهِمُ المُرْجِئَهُ»( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 47) پیش از آن که به کودکان شما حدیث (و افکار باطل شان) را بیاموزند، شما در آموزش دادن به کودکان خود پیشی بگیرید .

مرجئه یکی از مکاتب انحرافی قرون صدر اسلام است که فقط حکم را به قیامت منحصر می دانسته اند و کاری با حکم در دنیا نداشته اند و لذا از مسیر عدالت الهی خارج شده بودند ، امام صادق علیه السلام  نام ایشان را به عنوان مثالی برای انحراف ذکر نمودند و الا خصوصیتی در آن نیست بلکه می توان در عصر کنونی نام شیطان پرستان و وهابیت و سایر گروه های انحرافی را به جای آنها ذکر کرد .

بر این اساس باید بسیار مراقب بود مخصوصا در عصر حاضر که دشمنان حقیقت برنامه ریزی های هدف مند برای تسخیر قلب انسانها نموده و با همکاری شیاطین اقدام به نشر افکار باطل می کنند .

حال که اهمیت علم آموزی آن هم علم نافع به کودکان روشن شد ، سوال این است که کدامین علم را آن هم به چه نحو باید به کودکان خود بیاموزیم ؟

امیرمؤمنان علیه السلام در این باره فرمود :

« عَلِّمُوا صِبْیَانَکُمْ مِنْ عِلْمِنَا مَا یَنْفَعُهُمُ اللَّهُ بِهِ لَا تَغْلِبْ عَلَیْهِمُ الْمُرْجِئَةُ بِرَأْیِهَا( وسائل الشیعة، ج‏21، ص: 478)از دانش ما آن بخش را که برای کودکان تان سودمند باشد، بیاموزید تا (در زندگی، اندیشه های ناسالم همانند) مُرجئه نتوانند با اندیشه ی (انحرافی و باطلشان) بر آنان چیره شوند.

اما آن دسته از علوم اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام که لازم و ضروری است به کودکان آموزش داده شود عبارت است از اصول اعتقادات شیعه که عبارت است از وحدانیت و عدالت ذات اقدس الهی و هم چنین مسائل مربوط به معاد و نبوت و امامت و امور مربوط به آنها ، البته باید به فراخور فهم کودکان سخن گفت و بیشتر از آن که به آنان مطلب تحمیل و تکرار شود باید تا جایی که امکان دارد به ایشان تفکر کردن را آموخت تا ایشان با نیروی تفکر  و تعقل اصول اعتقادات شیعه را نیکو دانسته و از آن تبعیت کنند نه این که قدرت تفکر را در آنان سرکوب کرده و راه فهم را بر ایشان ببندیم .  

  • احسان ثابت

 ترغیب کودکان به تحصیل علم

 

پس از آن که کودک مسیر تربیت مادی و معنوی دوران خردسالی را سپری نموده و وارد دوران هفت سال دوم زندگی شد وقت آن رسیده است که از زندگی شاهانه مقداری تنزل نموده و در وادی تعلیم جدی قرار بگیرد ، در این دوران بر والدین لازم است تا مسیر تربیتی جدیدی را در ارتباط با نوزاد خود در دستور کار قرار دهند . یکی از مهمترین امور آموزشی هفت سال دوم ترغیب  و هدایت کودکان به علم آموزی است ، این کار در تمام مراحل عُمر اجتناب ناپذیر و مفید است، امّا آموزش در کودکی از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار است که در سایر دوران حیات از آن خبری نیست  و به همین دلیل لازم است به این دوران توجه ویژه ای داشت و در آن زحمت بیشتری برای تربیت کودکان کشید .

 امیرمؤمنان امام علی علیه السلام در بیانی نورانی در مورد آثار تحصیل علم در خردسالی فرمودند :

 «الْعِلْمُ فِی الصِّغَرِ کَالنَّقْشِ فِی الحَجَرِ»(بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏1، ص: 224)فراگرفتن دانش در کودکی، همانند نقش (حک شده) در سینه ی سنگ (ثابت، فراموش نشدنی و پایدار) است.

هم چنین فرمود :

 «تَعَلَّمُوا العِلْمَ صِغَاراً تَسُودُ بِهِ کِبَاراً»( شرح نهج البلاغه  ابن ابی الحدید:20/267.)«در کودکی دانش فراگیرید تا در بزرگی، با آن، به سیادت و سروری برسید.»

این بیان نورانی دلالت بر این دارد که اگر کودکان در خردسالی به دنبال تحصیل  علم و دانش بروند  می توانند در بزرگسالی میوه آن را چیده و به بزرگی برسند ، چرا که بزرگی و سروری با دانش و بینشِ سالم، شایسته و میسر است نه با جهل و نادانی.بر همین اساس اگر والدین می خواهند آینده فرزندشان پر بار  و با شکوه باشد لازم است که به فرزندانشان دستور دهند تا علم و دانش بیاموزند .

علو مدانش نه تنها بزرگی بین خلق را به همراه دارد بلکه موجبات عاقبت به خیری آنها در حیات دنیا نیز می شود به همین دلیل است که ائمه اطهار علیهم السلام مردم را به این امر متوجه می ساختند که ولو به اجبار کودکانشان را به سوی کسب علم و دانش بفرستند و از سختگیری در این امر مسامحه ای بکار نبرند .به همین دلیل امام علی علیه السلام فرمود :

«مُرُوا أَوْلاَدَکُمْ بِطَلَبِ العِلْمِ» (کنز العمّال: 45953.)به فرزندان خویش فرمان دهیدکه علم و دانش بجویند.

البته طبع انسان بر تنبلی سرشته شده است و اگثر کودکان نیز در ابتدای مراحل تحصیل میل به درس خواندند نداشته و مکتب کریز اند ، لذا باید برای پابندی ایشان به درس خواندن تمهیداتی را در نظر گرفت تا علاوه بر این که از درس خواندن زده نشوند بتوانند با شوق درس بخوانند ، برخی از کودکان با تشویق و برخی با تنبیه به راه می آیند البته در هر مرحله باید شخصیت و ویژگی های کودک را در نظر داشت تا مبادا عملی از والدین سر بزند که موجب رنجش  و زده شدن کودک از درس  و مدرسه شود ، بنابراین لازم است در صورت بروز مشکلاتی این گونه والدین به متخصصین رجوع کرده و از ایشان مشورت بگیرند .

  • احسان ثابت

کتک زدن‏ کودکان

 

یکی از دستورات عملی تربیت فرزند که در مجموعه روایات وارده از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بدان اشاراتی شده است « زدن کودک» است ، همانگونه که هر عقل سلیمی حکم می کند این دستور العمل بدون آداب  و شرایط نیست و دارای حدودی است که از سوی حاکمان الهی به خوبی بیان شده است و این دستور العمل نه در همه جا بلکه در برخی موارد خاص موضوعیت پیدا می کند ، یکی از معدود مواردی که در آن به این امر سفارش شده است باب صلات و آموزش آن به کودک است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند :

« أدّبْ صِغارَ أهلِ بیتِکَ بلسانِکَ علَى الصَّلاةِ والطَّهورِ، فإذا بلَغوا عَشرَ سِنینَ فاضرِبْ ولا تُجاوِزْ ثلاثاً( مجموعة ورام، ج‏2، ص: 155)کودکان خردسال خود را [نخست‏] با گفتار، نماز و طهارت بیاموز و چون ده ساله شدند [و اطاعت نکردند] آنها را تنبیه کن ولى نه بیش از سه ضربه.

تنبیه بدنی در این روایات شریفه ناظر به ضرب  و شتمی که شدید باشد نیست بلکه تا حدّی است که موجب دیه نشود مطلوب است  ، تنبیه بدنی  تنها باید تا اندازه ای باشد که  موجب شود کودک از سر اکراه هم که شده است اطاعت امر والدین کند و به اهمیت و ضرورت اوامر ایشان شود . به همین دلیل است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله  درحدیث حدی برای این تادیب در نظر گرفته اند تا افراد افراط نکنند .

هم چنین باید مراقب بود که از این دستور العمل در آخرین مراحل تعلیم استفاده نمود و قبل از آن باید با ایجاد شوق در کودک او را عاشق عبادت کرد نه این که از همان ابتدا روح لطیف او را مورد هجمه تنبیه قرار داد .

البته در بسیاری موارد از کتک زدن بی مورد دیگران نهی شده است که به طریق اولی تنبیه و کتک زدن فرزندان در غیر موارد جائز را شامل می شود :

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود :

«إنّ أعتَى الناسِ على اللَّهِ عَزَّوجلَّ مَن قَتَلَ غَیرَ قاتِلِهِ، ومَن ضَرَبَ مَن لَم یَضرِبْهُ( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏7، ص: 274)سرکش‏ترین مردم در برابر خداوند عزّوجلّ کسى است که غیر قاتل خود را بکشد و کسى که غیر ضارب خود را بزند.

هم چنین فرمود  :

«لَعَنَ اللَّهُ مَن قَتَلَ غَیرَ قاتِلِهِ، أو ضَرَبَ غَیرَ ضارِبِهِ»( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏7، ص: 274)لعنت خدا بر کسى که غیر قاتل خود را بکشد، یا کسى را بزند که او را نزده است.

«مَن لَطَمَ خَدَّ امرِئٍ مُسلِمٍ أو وَجهَهُ بَدَّدَ اللَّهُ عِظامَهُ یَومَ القِیامَةِ، وحُشِرَ مَغلولًا حتّى‏ یَدخُلَ جَهَنَّمَ، إلّاأن یَتوبَ.»( من لا یحضره الفقیه، ج‏4، ص: 15) هرکه به گونه یا چهره شخص مسلمانى سیلى زند، خداوند استخوانهاى او را در روز قیامت خُرد کند و دست بسته محشور شود، تا آن که به جهنّم درآید، مگر این که توبه کند.

همین روایات کافی است تا والدین در امر تربیت فرزندانشان از افراط پرهیز نموده و از ضرب کودک تنها به مقداری که ضرورت نیاز دارد آن هم از سر محبت اکتفاء کنند و خدایی نکرده اگر گرفتار ظلم و کتک زدن بی مورد کودک هستند از آن توبه کنند .

  • احسان ثابت

دوری از  غضب در هنگام  تادیب

 

در مسیر تربیت و تادیب فرزندان گاهی اوقات کار بسیار سخت می شود به حدی که انسان از کوره در رفته و اختیار خود را از دست می دهد و اقدام به تنبیه کودکان نه برای اصلاح آنان بلکه برای تخلیه هیجانات خود می کند و آنان را کتک می زند ، لازم است دانسته شود که این گونه رفتار ها در دین ما نهی شده و ارزشی ندارند هم چنین تاثیر زیادی در تربیت کودک ندارد ، والدین در این هنگام فکر می کنند که کودک را تربیت و تادیب کردند اما در حقیقت مثل ایشان مثل کسی است که در هنگام اصلاح موی سر دیگری کردن او را قطع کند ، ایشان بیش از آن چه که به خیال خود آباد کرده اند ویران نموده اند به همین دلیل در بیانات اهل بیت علیهم السلام این گونه وارد شده که فرمودند :

«نَهَى‏ رسولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله عنِ الأدبِ عندَ الغَضَبِ.» (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏7، ص: 260) پیامبر خدا صلى الله علیه و آله از تأدیب [و تنبیه‏] کردن به هنگام خشم نهى فرمود.

چرا که در حقیقت این گونه رفتار ها هنگام غضب اصلا تادیب کردن نیست امام على علیه السلام فرمود :

 

 « لا أدبَ مَعَ غَضَبٍ.» (غرر الحکم و درر الکلم، ص: 770) در هنگام خشم تأدیبى نیست.

کودک هنگام یادگیری خطا از او سر می زند اما این نه به این دلیل است که از قصد این کار را کند بلکه در بسیاری موارد  از سر نسیان و فراموشی است لذا باید به او فرصت داده و دائما به او تذکر لسانی داد تا هوشیار شده و کارهایی را که به او امر شده درست انجام دهد ، اما اگر بسیار مورد عتاب  و سرزنش قرار بگیرد اعتماد به نفسش را از دست داده و در بسیاری از موارد تربیت والدین اثر معکوس خواهد داشت ، به همین دلیل امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمود :

« لَا تُکْثِرِ الْعِتَابَ فَإِنَّهُ یُورِثُ‏ الضَّغِینَةَ وَ یُجَرُّ إِلَى الْبِغْضَةِ» (تحف العقول، النص، ص: 84) زیاد سرزنش نکن، که سرزنش زیاد کینه مى‏آورد و به دشمنى مى‏انجامد.

 البته در مسیر تربیت برای غضب گرفتن و سرزنش حدودی از سوی آن حضرت بیان شده است ، در نامه خود به امام حسن علیه السلام  فرمودند  :

«أحسِنْ لِلمَمالیکِ الأدبَ، وأقْلِلْ الغَضَبَ، ولا تُکْثِرِ العَتَبَ فی غیرِ ذَنْبٍ، فإذا استحَقَّ أحدٌ مِنهُم ذَنباً فَأَحْسِنِ العَذْلَ فَإنَّ العَذْلَ مَعَ العَفوِ أشدُّ مِنَ الضَّرْبِ لمَنْ کانَ لَهُ عَقلٌ.» (تحف العقول، النص، ص: 84) بردگان را نیکو تربیت کن و کمتر خشم گیر و بى‏جهت کسى را زیاد سرزنش نکن و اگر یکى از ایشان به خاطر ارتکاب گناهى سزاوار سرزنش شد، پس به نیکى ملامت کن؛ چرا که ملامتِ همراه با گذشت، براى کسى که عاقل باشد از زدن دردناک‏تر است.

هم چنین آن حضرت علیه السلام  در فرمانش به مالک اشتر رحمت الله علیه نوشت‏:

« لا یَکُونَنَّ المُحسنُ والمُسی‏ءُ عندَکَ بمنزلةٍ سَواءٍ، فإنّ ذلکَ تَزهیدٌ لأهلِ الإحسانِ فی الإحسانِ، وتَدریبٌ لأهلِ الإساءةِ علَى الإساءةِ، فألزِمْ کُلّاً منهُمْ ما ألزمَ نفسَهُ، أدَباً منکَ(نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 430) نباید نیکوکار و بدکردار در چشم تو یکسان باشند، که این امر رغبت نیکوکار را در نیکى کم مى‏کند و  بدکردار را به بدى وامى‏دارد، بنا بر این با هر یک چنان باش که شایسته آن است.

  • احسان ثابت