خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

آن چه خدا می خواهد را باید بدانیم ، این جا همان جاست!
جهان اسلام آقا زیاد دارد ، خدمتگذار می خواهد !
افتخار ما این است که خدمتگذار دین خدا هستیم !

خادم الاسلام را دنبال کنید .

آخرین نظرات
  • ۲۴ ارديبهشت ۹۸، ۱۳:۳۸ - حمدان مقدم
    احسنت
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۶، ۲۲:۲۵ - یا حسین
    متشکرم
  • ۲۷ ارديبهشت ۹۶، ۱۴:۰۹ - زهرا باقری
    +++

۴۲ مطلب با موضوع «تربیت فرزند در سبک زندگی اسلامی :: آموزش فرزندان» ثبت شده است

ترغیب فرزندان به تحصیل و حفظ قرآن

 

در صدر تمام آموزش ها، آموزش عقاید (اصول و فروع دین) است.زیرا پایه های سعادت بشر به وسیله ی آن ها تحکیم می شوند ، اصول اعتقادات و هزاران هزار ادب و آداب مفید که می توان از آنها بهره های بسیاری یافت همگی در قرآن جمع هستند ، منتها دستیابی به آنها نیازمند همت والدین به ترغیب و تشویق فرزندان خود است تا با دلسوزی تمام ایشان را به این امر مقدس راهنمایی کنند ، امام صادق علیه السلام  در مورد اهمیت و ضرورت این علم آموزی می فرمایند : 

«لَوْ أَتَیْتُ بِشَابٍّ مِنْ شَبَابِ الشِّیعَهِ، لایَتَفَقَّهُ فِی الدِّینِ لَأَوْجَعْتُهُ»( المحاسن، ج‏1، ص: 228)اگر به یکی از جوانان شیعه برخورد کنم که در دین خود اندیشه نمی کند (و مسائل مهم دینی را نمی آموزد او را تنبیه می کنم و) او را مجازات دردآور خواهم کرد.

بنابر این لازم است کودکانمان را به سوی تعلیم قرآن و تفقه در آیاتش ترغیب کنیم که همین امر یکی ازاصلی و برترین وظایف والدین نسبت به  فرزنداشان شمرده شده ، از رسول اکرم صلی الله علیه و آله وارد شده است :

 «أَدِّبُوا أَوْلادَکُمْ عَلی ثَلاثِ خِصَالٍ: حُبِّ نَبِیِّکُمْ وَ حُبِّ أَهلِ بَیْتِهِ وَ قِرآئَهِ القُرْآنِ»( کنزالعمّال: 9.454، قاموس قرآن، مقدمه، ص: 2) «فرزندان خویش را با سه ویژگی بیارایید و تربیت کنید: دوستی پیامبرتان؛ دوستی خاندان پیامبرتان؛ و خواندن قرآن.

 وظیفه پدر و مادر است که  فرزندانشان را با قرآن آشنا کنند و هم چنین شایسته است که فرزندان با تشویق والدین و معلّمان در جلسات قرآنی و مذهبی شرکت کنند و در صورتی که این کار نیازمند  هزینه کردن مبالغی بود  سزاوار است که والدین نهراسیده و برای این آموزش مقدس هزینه کنند که اجر عظیمی به همراه دارد :

رسول اکرم صلی الله علیه و آله  فرمود :

« مَنْ‏ عَلَّمَهُ‏(ولده) الْقُرْآنَ‏ دُعِیَ بِالْأَبَوَیْنِ فَیُکْسَیَانِ حُلَّتَیْنِ یُضِی‏ءُ مِنْ نُورِهِمَا وُجُوهُ أَهْلِ الْجَنَّةِ»( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 49)هر که به فرزندش قرآن بیاموزد، آن فرزند در روز قیامت همراه پدر و مادرش دعوت می شود، آن گاه دو جامه از نور بر پدر و مادرِ آن فرزند که قرآن آموخته است، پوشانده می شود که از نورشان چهر ه های بهشتیان درخشنده می شوند.

هم چنین در بیانی دیگر فرمود:

« مَنْ عَلَّمَ وَلَدَهُ الْقُرْآنَ فَکَأَنَّمَا حَجَ‏ الْبَیْتَ‏ عَشَرَةَ آلَافِ حِجَّةٍ وَ اعْتَمَرَ عَشَرَةَ آلَافِ عُمْرَةٍ وَ أَعْتَقَ عَشَرَةَ آلَافِ رَقَبَةٍ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ ع وَ غَزَا عَشَرَةَ آلَافِ غَزْوَةٍ وَ أَطْعَمَ عَشَرَةَ آلَافِ مِسْکِینٍ مُسْلِمٍ جَائِعٍ وَ کَأَنَّمَا کَسَى عَشَرَةَ آلَافِ عَارٍ مُسْلِمٍ وَ یُکْتَبُ لَهُ بِکُلِّ حَرْفٍ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ یُمْحَى عَنْهُ عَشْرُ سَیِّئَاتٍ وَ یَکُونُ مَعَهُ فِی قَبْرِهِ حَتَّى یُبْعَثَ وَ یَثْقُلُ مِیزَانُهُ وَ یُجَاوَزُ بِهِ عَلَى الصِّرَاطِ کَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ وَ لَمْ یُفَارِقْهُ الْقُرْآنُ حَتَّى یَنْزِلَ بِهِ مِنَ الْکَرَامَةِ أَفْضَلَ مَا یَتَمَنَّى( جامع الأخبار(للشعیری)، ص: 49)هرکس به فرزندش قرآن آموزش دهد، گویا ده هزار بار حج و عمره انجام داده است، ده هزار بنده از نسل اسماعیل علیه السلام را آزاد کرده است، در ده هزار جهاد همراه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم مبارزه کرده است، ده هزار مسلمان نیازمند گرسنه را طعام داده است، و ده هزار مسلمان برهنه را پوشانده است، برای هر حرف [از قرآن که برای فرزندش آموزش داده است] ده اجر و پاداش برای او ثبت می شود و خدای سبحان ده گناه را از [پرونده ی] او محو می کند، و قرآن [انیس و مونس او] در مرقد و قبر او خواهد بود تا روز رستاخیز که برانگیخته شود.

  • احسان ثابت

    راه کار اصلی آموزش تعالیم دینی به کودکان

     

    در بیانات نورانی  اهل بیت علیهم السلام راه کار هایی برای انتقال معارف دینی به کودکان بیان شده است ، در بیان زیبایی از امام امام صادق علیه السلام است که :

     

    « إِذَا بَلَغَ الْغُلَامُ ثَلَاثَ‏ سِنِینَ‏ یُقَالُ‏ لَهُ‏ سَبْعَ‏ مَرَّاتٍ‏ قُلْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ ثُمَّ یُتْرَکُ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ ثَلَاثُ سِنِینَ وَ سَبْعَةُ أَشْهُرٍ وَ عِشْرُونَ یَوْماً فَیُقَالُ لَهُ قُلْ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ سَبْعَ مَرَّاتٍ وَ یُتْرَکُ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ أَرْبَعُ سِنِینَ ثُمَّ یُقَالُ لَهُ سَبْعَ مَرَّاتٍ قُلْ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ثُمَّ یُتْرَکُ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ خَمْسُ سِنِینَ ثُمَّ یُقَالُ لَهُ أَیُّهُمَا یَمِینُکَ وَ أَیُّهُمَا شِمَالُکَ فَإِذَا عَرَفَ ذَلِکَ حُوِّلَ وَجْهُهُ إِلَى الْقِبْلَةِ وَ یُقَالُ لَهَا اسْجُدْ ثُمَّ یُتْرَکُ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ سِتُّ سِنِینَ فَإِذَا تَمَّ لَهُ سِتُّ سِنِینَ صَلَّى وَ عُلِّمَ الرُّکُوعَ وَ السُّجُودَ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ سَبْعُ سِنِینَ فَإِذَا تَمَّ سَبْعُ سِنِینَ قِیلَ لَهُ اغْسِلْ وَجْهَکَ وَ کَفَّیْکَ فَإِذَا غَسَلَهُمَا قِیلَ لَهُ صَلِّ ثُمَّ یُتْرَکُ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ تِسْعُ سِنِینَ فَإِذَا تَمَّتْ لَهُ عُلِّمَ الْوُضُوءَ وَ ضُرِبَ عَلَیْهِ وَ أُمِرَ بِالصَّلَاةِ وَ ضُرِبَ عَلَیْهَا فَإِذَا تَعَلَّمَ الْوُضُوءَ وَ الصَّلَاةَ غَفَرَ اللَّهُ لِوَالِدَیْهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى.»( الأمالی( للصدوق)، النص، ص: 391)هرگاه بچه ای به سه سالگی برسد به او دستور داده شود تا هفت بار«لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ» بگوید، سپس به حال خودش واگذاشته شود، تا سه سال و هفت ماه و ده روزش فرا رسد آن گاه برایش فرمان داده شود، تا 7 بار«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم» را بگوید بعد او را واگذارند تا پنج ساله شود و از او پرسند کدام دست راست تو است و کدام چپ؟ چون آن را بداند بسوى قبله‏اش وا دارند و باو گویند سجده کند و او را واگذارند تا شش ساله شود و چون شش سالش تمام شود به نمازش امر کنند  و رکوع و سجود به او آموزند و بعد بگذارند تا هفت سالش تمام شود و سپس باو گویند روى و دستت را بشوى و چون شست بگذارند نه سالش تمام شود و پس از تمام نه سال وضوء باو آموزند و اگر مسامحه کند او را براى یاد گرفتن آن بزنند و دستور نمازش دهند و براى آن او را بزنند و چون وضوء و نماز آموخت خدا او را و پدر و مادرش را بیامرزد ان شاء اللَّه تعالى.

    به عبارت خلاصه  هفت مرحله ای این آموزش به این ترتیب است :

  1. در 3 سالگی، 7 بار «لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ» را به زبان جاری کند.
  2. در 3 سال و 7 ماه و 10 روز، 7 بار «محمَّد رَسولُ ٱللهِ» بگوید.
  3. در 4 سالگی، 7 بار «صَلَّی ٱللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» بگوید.
  4. در 5 سالگی، با شناخت دست راست و چپش، او را متوجّه قبله کرده دستور سجده را به او بدهید.
  5. در 6 سالگی تا هفت سالگی روش نماز خواندن، رکوع و سجده را به او بیاموزید تا آماده ی نماز خواندن تمرینی شود.
  6. آن گاهی که 7 ساله شد، به او فرمان داده شود تا صورت و دست هایش را بشوید (و به روش وضوگرفتن آشنا شود) سپس دستور داده شود تا نماز بخواند.
  7. تا فرا رسیدن 9 سال که وضو و نماز کامل را فرا گیرد، آن گاه نماز را به پا دارد. و اگر در انجام نماز کوتاهی کرد و به وظیفه ی عبادت تمرینی خویش عمل نکرد مستحق تنبیه خواهد شد.

با بکار بردن  این 7 مرحله و ثمر بخش بودن آن آموزش معنوی برای کودک نهادینه شده و امید می رود او در مسیر صحیحی قرار بگیرد

البته باید دانست که این مسیر خالی از سختی نیست ولذا باید صبر بسیاری داشت و خسته نشد چرا که ثمره آن شیرین است که فراز پایانی حدیث قبل آن را بیان می کند که امام علیه السلام  فرمود :  « هرگاه کودک وضو و نماز را کاملاً فراگیرد، خداوند، والدین او را از آمرزش خویش بهره ور می فرماید»

یا آن که رسول اکرم صلی الله علیه و آله  فرمود :

«مَنْ رَبّی صَغِیراً حَتَّی یَقُولَ «لا إِلهَ إِلَّا اللهُ» لَمْ یُحَاسِبْهُ ٱللهُ » (نهج الفصاحة ، ص: 768)«هرکس کودکی را تربیت کند تا «لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ» بگوید، خداوند از او حساب رسی نمی کند.

  • احسان ثابت

اولین درس در آموزش معارف دینی به کودکان

 

پس از آن که ضرورت آموزش معارف الهیه به کودکان روشن شد بحث این است که این آموزش را از کجا آغاز کنیم ؟ آیا باید از همان ابتدا روی فکر کودک کار کنیم تا بتواند معارف سخت و سنگین دینی را بفهمد ؟ یا این که باید کار دیگری انجام داد ؟

در این مورد لازم است دانسته شود که بهتر است ابتدا با تعلیم شعارهای اصلی دین به کودک شروع کنیم ، به این نحو که اول کلمات و بیانات کلیدی دین را به آنان آموزش دهیم و بعد معنای آن را به ایشان تعلیم داده و بعد از این که چند وقت با آن شعار ها  مأنوس شدند و سوالاتی در باره آنها در ذهنشان بوجود آمد وارد مرحله نهایی شده و بر مطالب بیان شده استدلال نموده و دلیل آن اعتقادات  را به آنها آموزش دهیم .

بر همین اساس در روایاتی که از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام وراد شده است این گونه توصیه شده است که لازم است ابتدا شعار اصلی دین اسلام « لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ » را به ایشان آموزش دهیم ، یعنی ابتدا گفتن آن را در دستور آموزش کودکان قرار دهیم

پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود :

 «إِذَا أَفْصَحُوا أَوْلَادُکُمْ فَعَلِّمُوْهُم«لا إِلهَ إِلَّا اللهُ»( کنزالعمال:16/440.( آن گاه که فرزندانتان لب به سخن گشودند (کلمه ی) «لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ» را به آنان آموزش دهید.» [آن کلمه مقدّس نخستین نسخه ی ذات حق در آفرینش است.]

هم چنین باز فرمودند :

«إِفْتَحُوا عَلی صِبْیَانِکُمْ أَوَّلَ کَلِمَهٍ«لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ»( کنزالعمال:16/441. )(زبان) کودکان تان را نخستین بار با کلمه ی [مقدس و روح افزای] «لا إِلهَ الا ٱللهُ» بگشایید.»  

این بیانات ارزشمند این را می رساند که آموزش شهادت به وحدانیت خدای متعال  باید در دستور اولین آموزش های کودکان قرار بگیرد بر همین اساس بوده که ایرانیان لالایی را از تخفیف کلمه طیبه « لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ » ابداع نموده و دائما در گوش فرزندانشان می خواندند تا ایشان با این کلام مقدس انس بگیرند .البته این اول راه آموزش کودک است و بعد از آن باید معارف دیگری هم چون نبوت و امامت و سایر معارف  و دستورات دینی را به او آموزش داد و آموزش « لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ »به او اولین قدم است .

  • احسان ثابت

ضرورت تعلیم معارف الهی به کودکان

 

عالمی که هم اکنون در آن کودکان زندگی می کنیم پر از اعتقادات فاسد و و رفتار های ناهنجاری است که همه افراد بشر را در تیر رس خود قرار داده است ،  مکاتب مختلفی که از شرق  و غرب برخواسته اند از جمله سوسیالیتی، وهّابی، بابی، بهایی، شیطان پرستی، ادیان باطله و دیگر ایدئولوژی های الحادی  در کمین گاه ها بشریت قرار گرفته اند. در بین افراد بشر تأثیرپذیرین قشری که بیش از همه افراد در خطرند نوجوانان هستند. اگر افکار و اندیشه های آنان با دانش و آگاهی سالم توجیه نشود و خواسته های فطری آنان اشباع نشود، مکاتب انحرافی آن ها را شکار نموده و حیات ایشان را که تنها فرصت تکاملشان است را به بیهودگی  و خسارت صرف خواهند نمود .

بر این اساس یکی از اصلی ترین وظایف والدین، اساتید، اندیشمندان و حکومت های اسلامی این است که با تمام توان و با منطق قویِ فرهنگ اسلام ناب را که بر اساس حکم عقل سلیم تنها تفکر سالم و کامل است را به نوجوانان آموزش دهند تا مبادا دشمنان و خودخواهان و منحرفان ایشان را تحت تاثیر خود قرار دهند .

امام صادق علیه السلام در بیانی نورانی می فرمایند :

«بَادِرُوا أَحْدَاثَکُمْ بالحَدِیثِ قَبْلَ أَنْ یَسْبِقَکُمْ إِلَیْهِمُ المُرْجِئَهُ»( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 47) پیش از آن که به کودکان شما حدیث (و افکار باطل شان) را بیاموزند، شما در آموزش دادن به کودکان خود پیشی بگیرید .

مرجئه یکی از مکاتب انحرافی قرون صدر اسلام است که فقط حکم را به قیامت منحصر می دانسته اند و کاری با حکم در دنیا نداشته اند و لذا از مسیر عدالت الهی خارج شده بودند ، امام صادق علیه السلام  نام ایشان را به عنوان مثالی برای انحراف ذکر نمودند و الا خصوصیتی در آن نیست بلکه می توان در عصر کنونی نام شیطان پرستان و وهابیت و سایر گروه های انحرافی را به جای آنها ذکر کرد .

بر این اساس باید بسیار مراقب بود مخصوصا در عصر حاضر که دشمنان حقیقت برنامه ریزی های هدف مند برای تسخیر قلب انسانها نموده و با همکاری شیاطین اقدام به نشر افکار باطل می کنند .

حال که اهمیت علم آموزی آن هم علم نافع به کودکان روشن شد ، سوال این است که کدامین علم را آن هم به چه نحو باید به کودکان خود بیاموزیم ؟

امیرمؤمنان علیه السلام در این باره فرمود :

« عَلِّمُوا صِبْیَانَکُمْ مِنْ عِلْمِنَا مَا یَنْفَعُهُمُ اللَّهُ بِهِ لَا تَغْلِبْ عَلَیْهِمُ الْمُرْجِئَةُ بِرَأْیِهَا( وسائل الشیعة، ج‏21، ص: 478)از دانش ما آن بخش را که برای کودکان تان سودمند باشد، بیاموزید تا (در زندگی، اندیشه های ناسالم همانند) مُرجئه نتوانند با اندیشه ی (انحرافی و باطلشان) بر آنان چیره شوند.

اما آن دسته از علوم اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام که لازم و ضروری است به کودکان آموزش داده شود عبارت است از اصول اعتقادات شیعه که عبارت است از وحدانیت و عدالت ذات اقدس الهی و هم چنین مسائل مربوط به معاد و نبوت و امامت و امور مربوط به آنها ، البته باید به فراخور فهم کودکان سخن گفت و بیشتر از آن که به آنان مطلب تحمیل و تکرار شود باید تا جایی که امکان دارد به ایشان تفکر کردن را آموخت تا ایشان با نیروی تفکر  و تعقل اصول اعتقادات شیعه را نیکو دانسته و از آن تبعیت کنند نه این که قدرت تفکر را در آنان سرکوب کرده و راه فهم را بر ایشان ببندیم .  

  • احسان ثابت

 ترغیب کودکان به تحصیل علم

 

پس از آن که کودک مسیر تربیت مادی و معنوی دوران خردسالی را سپری نموده و وارد دوران هفت سال دوم زندگی شد وقت آن رسیده است که از زندگی شاهانه مقداری تنزل نموده و در وادی تعلیم جدی قرار بگیرد ، در این دوران بر والدین لازم است تا مسیر تربیتی جدیدی را در ارتباط با نوزاد خود در دستور کار قرار دهند . یکی از مهمترین امور آموزشی هفت سال دوم ترغیب  و هدایت کودکان به علم آموزی است ، این کار در تمام مراحل عُمر اجتناب ناپذیر و مفید است، امّا آموزش در کودکی از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار است که در سایر دوران حیات از آن خبری نیست  و به همین دلیل لازم است به این دوران توجه ویژه ای داشت و در آن زحمت بیشتری برای تربیت کودکان کشید .

 امیرمؤمنان امام علی علیه السلام در بیانی نورانی در مورد آثار تحصیل علم در خردسالی فرمودند :

 «الْعِلْمُ فِی الصِّغَرِ کَالنَّقْشِ فِی الحَجَرِ»(بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏1، ص: 224)فراگرفتن دانش در کودکی، همانند نقش (حک شده) در سینه ی سنگ (ثابت، فراموش نشدنی و پایدار) است.

هم چنین فرمود :

 «تَعَلَّمُوا العِلْمَ صِغَاراً تَسُودُ بِهِ کِبَاراً»( شرح نهج البلاغه  ابن ابی الحدید:20/267.)«در کودکی دانش فراگیرید تا در بزرگی، با آن، به سیادت و سروری برسید.»

این بیان نورانی دلالت بر این دارد که اگر کودکان در خردسالی به دنبال تحصیل  علم و دانش بروند  می توانند در بزرگسالی میوه آن را چیده و به بزرگی برسند ، چرا که بزرگی و سروری با دانش و بینشِ سالم، شایسته و میسر است نه با جهل و نادانی.بر همین اساس اگر والدین می خواهند آینده فرزندشان پر بار  و با شکوه باشد لازم است که به فرزندانشان دستور دهند تا علم و دانش بیاموزند .

علو مدانش نه تنها بزرگی بین خلق را به همراه دارد بلکه موجبات عاقبت به خیری آنها در حیات دنیا نیز می شود به همین دلیل است که ائمه اطهار علیهم السلام مردم را به این امر متوجه می ساختند که ولو به اجبار کودکانشان را به سوی کسب علم و دانش بفرستند و از سختگیری در این امر مسامحه ای بکار نبرند .به همین دلیل امام علی علیه السلام فرمود :

«مُرُوا أَوْلاَدَکُمْ بِطَلَبِ العِلْمِ» (کنز العمّال: 45953.)به فرزندان خویش فرمان دهیدکه علم و دانش بجویند.

البته طبع انسان بر تنبلی سرشته شده است و اگثر کودکان نیز در ابتدای مراحل تحصیل میل به درس خواندند نداشته و مکتب کریز اند ، لذا باید برای پابندی ایشان به درس خواندن تمهیداتی را در نظر گرفت تا علاوه بر این که از درس خواندن زده نشوند بتوانند با شوق درس بخوانند ، برخی از کودکان با تشویق و برخی با تنبیه به راه می آیند البته در هر مرحله باید شخصیت و ویژگی های کودک را در نظر داشت تا مبادا عملی از والدین سر بزند که موجب رنجش  و زده شدن کودک از درس  و مدرسه شود ، بنابراین لازم است در صورت بروز مشکلاتی این گونه والدین به متخصصین رجوع کرده و از ایشان مشورت بگیرند .

  • احسان ثابت

کتک زدن‏ کودکان

 

یکی از دستورات عملی تربیت فرزند که در مجموعه روایات وارده از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بدان اشاراتی شده است « زدن کودک» است ، همانگونه که هر عقل سلیمی حکم می کند این دستور العمل بدون آداب  و شرایط نیست و دارای حدودی است که از سوی حاکمان الهی به خوبی بیان شده است و این دستور العمل نه در همه جا بلکه در برخی موارد خاص موضوعیت پیدا می کند ، یکی از معدود مواردی که در آن به این امر سفارش شده است باب صلات و آموزش آن به کودک است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند :

« أدّبْ صِغارَ أهلِ بیتِکَ بلسانِکَ علَى الصَّلاةِ والطَّهورِ، فإذا بلَغوا عَشرَ سِنینَ فاضرِبْ ولا تُجاوِزْ ثلاثاً( مجموعة ورام، ج‏2، ص: 155)کودکان خردسال خود را [نخست‏] با گفتار، نماز و طهارت بیاموز و چون ده ساله شدند [و اطاعت نکردند] آنها را تنبیه کن ولى نه بیش از سه ضربه.

تنبیه بدنی در این روایات شریفه ناظر به ضرب  و شتمی که شدید باشد نیست بلکه تا حدّی است که موجب دیه نشود مطلوب است  ، تنبیه بدنی  تنها باید تا اندازه ای باشد که  موجب شود کودک از سر اکراه هم که شده است اطاعت امر والدین کند و به اهمیت و ضرورت اوامر ایشان شود . به همین دلیل است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله  درحدیث حدی برای این تادیب در نظر گرفته اند تا افراد افراط نکنند .

هم چنین باید مراقب بود که از این دستور العمل در آخرین مراحل تعلیم استفاده نمود و قبل از آن باید با ایجاد شوق در کودک او را عاشق عبادت کرد نه این که از همان ابتدا روح لطیف او را مورد هجمه تنبیه قرار داد .

البته در بسیاری موارد از کتک زدن بی مورد دیگران نهی شده است که به طریق اولی تنبیه و کتک زدن فرزندان در غیر موارد جائز را شامل می شود :

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود :

«إنّ أعتَى الناسِ على اللَّهِ عَزَّوجلَّ مَن قَتَلَ غَیرَ قاتِلِهِ، ومَن ضَرَبَ مَن لَم یَضرِبْهُ( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏7، ص: 274)سرکش‏ترین مردم در برابر خداوند عزّوجلّ کسى است که غیر قاتل خود را بکشد و کسى که غیر ضارب خود را بزند.

هم چنین فرمود  :

«لَعَنَ اللَّهُ مَن قَتَلَ غَیرَ قاتِلِهِ، أو ضَرَبَ غَیرَ ضارِبِهِ»( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏7، ص: 274)لعنت خدا بر کسى که غیر قاتل خود را بکشد، یا کسى را بزند که او را نزده است.

«مَن لَطَمَ خَدَّ امرِئٍ مُسلِمٍ أو وَجهَهُ بَدَّدَ اللَّهُ عِظامَهُ یَومَ القِیامَةِ، وحُشِرَ مَغلولًا حتّى‏ یَدخُلَ جَهَنَّمَ، إلّاأن یَتوبَ.»( من لا یحضره الفقیه، ج‏4، ص: 15) هرکه به گونه یا چهره شخص مسلمانى سیلى زند، خداوند استخوانهاى او را در روز قیامت خُرد کند و دست بسته محشور شود، تا آن که به جهنّم درآید، مگر این که توبه کند.

همین روایات کافی است تا والدین در امر تربیت فرزندانشان از افراط پرهیز نموده و از ضرب کودک تنها به مقداری که ضرورت نیاز دارد آن هم از سر محبت اکتفاء کنند و خدایی نکرده اگر گرفتار ظلم و کتک زدن بی مورد کودک هستند از آن توبه کنند .

  • احسان ثابت

دوری از  غضب در هنگام  تادیب

 

در مسیر تربیت و تادیب فرزندان گاهی اوقات کار بسیار سخت می شود به حدی که انسان از کوره در رفته و اختیار خود را از دست می دهد و اقدام به تنبیه کودکان نه برای اصلاح آنان بلکه برای تخلیه هیجانات خود می کند و آنان را کتک می زند ، لازم است دانسته شود که این گونه رفتار ها در دین ما نهی شده و ارزشی ندارند هم چنین تاثیر زیادی در تربیت کودک ندارد ، والدین در این هنگام فکر می کنند که کودک را تربیت و تادیب کردند اما در حقیقت مثل ایشان مثل کسی است که در هنگام اصلاح موی سر دیگری کردن او را قطع کند ، ایشان بیش از آن چه که به خیال خود آباد کرده اند ویران نموده اند به همین دلیل در بیانات اهل بیت علیهم السلام این گونه وارد شده که فرمودند :

«نَهَى‏ رسولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله عنِ الأدبِ عندَ الغَضَبِ.» (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏7، ص: 260) پیامبر خدا صلى الله علیه و آله از تأدیب [و تنبیه‏] کردن به هنگام خشم نهى فرمود.

چرا که در حقیقت این گونه رفتار ها هنگام غضب اصلا تادیب کردن نیست امام على علیه السلام فرمود :

 

 « لا أدبَ مَعَ غَضَبٍ.» (غرر الحکم و درر الکلم، ص: 770) در هنگام خشم تأدیبى نیست.

کودک هنگام یادگیری خطا از او سر می زند اما این نه به این دلیل است که از قصد این کار را کند بلکه در بسیاری موارد  از سر نسیان و فراموشی است لذا باید به او فرصت داده و دائما به او تذکر لسانی داد تا هوشیار شده و کارهایی را که به او امر شده درست انجام دهد ، اما اگر بسیار مورد عتاب  و سرزنش قرار بگیرد اعتماد به نفسش را از دست داده و در بسیاری از موارد تربیت والدین اثر معکوس خواهد داشت ، به همین دلیل امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمود :

« لَا تُکْثِرِ الْعِتَابَ فَإِنَّهُ یُورِثُ‏ الضَّغِینَةَ وَ یُجَرُّ إِلَى الْبِغْضَةِ» (تحف العقول، النص، ص: 84) زیاد سرزنش نکن، که سرزنش زیاد کینه مى‏آورد و به دشمنى مى‏انجامد.

 البته در مسیر تربیت برای غضب گرفتن و سرزنش حدودی از سوی آن حضرت بیان شده است ، در نامه خود به امام حسن علیه السلام  فرمودند  :

«أحسِنْ لِلمَمالیکِ الأدبَ، وأقْلِلْ الغَضَبَ، ولا تُکْثِرِ العَتَبَ فی غیرِ ذَنْبٍ، فإذا استحَقَّ أحدٌ مِنهُم ذَنباً فَأَحْسِنِ العَذْلَ فَإنَّ العَذْلَ مَعَ العَفوِ أشدُّ مِنَ الضَّرْبِ لمَنْ کانَ لَهُ عَقلٌ.» (تحف العقول، النص، ص: 84) بردگان را نیکو تربیت کن و کمتر خشم گیر و بى‏جهت کسى را زیاد سرزنش نکن و اگر یکى از ایشان به خاطر ارتکاب گناهى سزاوار سرزنش شد، پس به نیکى ملامت کن؛ چرا که ملامتِ همراه با گذشت، براى کسى که عاقل باشد از زدن دردناک‏تر است.

هم چنین آن حضرت علیه السلام  در فرمانش به مالک اشتر رحمت الله علیه نوشت‏:

« لا یَکُونَنَّ المُحسنُ والمُسی‏ءُ عندَکَ بمنزلةٍ سَواءٍ، فإنّ ذلکَ تَزهیدٌ لأهلِ الإحسانِ فی الإحسانِ، وتَدریبٌ لأهلِ الإساءةِ علَى الإساءةِ، فألزِمْ کُلّاً منهُمْ ما ألزمَ نفسَهُ، أدَباً منکَ(نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 430) نباید نیکوکار و بدکردار در چشم تو یکسان باشند، که این امر رغبت نیکوکار را در نیکى کم مى‏کند و  بدکردار را به بدى وامى‏دارد، بنا بر این با هر یک چنان باش که شایسته آن است.

  • احسان ثابت

تاثیر محبت در تادیب فرزندان  

 

یکی از عواملی که نقش اساسی در تربیت دارد ، محبت است ، از آن جا که محبت قلب ها را تسخیر می کند لذا القاء رفتارهای مورد نظر در شاکله رفتاری دیگران بواسطه محبت تاثیر بسزایی در امر تربیت ایشان دارد ، بالاخص در خردسالان و کودکان ، که محبت عاشقانه و صادقانه می تواند ایشان را دگر گون نموده و تا آخر عمر در آن ها تاثیر بگذارد ، لذا لازم است در امر تربیت هم در ظاهر  و هم در باطن محبت خود را به مربوب خویش اثبات نموده و کاری کنیم که او بفهمد که آموزگار او محب اوست  در این باره نقل شده است که :

«  إنّ اللَّهَ عَزَّوجلَّ أدَّبَ نَبِیَّهُ على‏ مَحَبَّتِهِ، فقالَ: «وَ إِنَّکَ لَعَلى‏ خُلُقٍ‏ عَظِیمٍ»(سوره قلم  ، آیه 4 )    ثُمّ فَوَّضَ إلَیهِ فقالَ عَزَّوجلَّ:«وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»(سوره حشر ، آیه 7 )»   (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص: 265) خداى عز و جل پیغمبرش را به محبت خود تربیت کرد و سپس فرمود: «تو داراى خلق عظیمى و والایی هستى» و آنگاه (کار دین و امت را ) به او واگذار کرد و فرمود «هر چه را پیامبر براى شما آورده بگیرید؛ و از آنچه بازتان داشته است، باز ایستید ».

بر اساس این بیان نورانی رسول اکرم صلی الله علیه و آله ابتدا در وادی تربیت حبّی خدای متعال قرار گرفتند و بعد وارد وادی  خلق عظیم شدند و پس از آن خدای متعال ایشان را مقیم جایگاه تربیت انسانها نمود و سایر انسانها نیز امر نمود تا به دستورات ایشان گوش بسپارند .

پس والدین و مربیان نیز ابتدا باید با محبت الهی پیوند خورده و تلاش کنند درکی از آن محبت بی نظیر داشته باشند و بعد از آن مجرای اعمال محبت الهی به خلائق شده و به آنها نیز محبت بورزند تا با تورمحبت همه را شکار کرده و به چراگاه توحید داخل کنند .

امیر المؤمنین علی علیه السلام در بیانی نورانی به نقش محبت و نیکی به متربی می فرماید :

« أَحْسِنْ‏ إِلَى‏ مَنْ‏ شِئْتَ تَکُنْ أَمِیرَهُ.»( غرر الحکم و درر الکلم، ص: 134) به هر آن که خواهی نیکی کن (که اگر چنین کردی) تو امیر و فرمانروای او خواهی شد .

پس باید با تیر محبت انسانها را شکار کنیم تا بتوانیم قلب های ایشان را به دست آوریم والا فرمانروایی بر تن ها بدون قبول قلبی اثر تربیتی مطلوبی نداشته و تنها انسانها را اسیر آدمی می کند نه این که آنها را پرورش دهد .

  • احسان ثابت

مصادیق  ادب‏ آموزى به فرزند

 

پس از آن که ضرورت ادب آموزی به کودکان روشن شد لازم است دانسته شود که چه اموری مصداق عینی تادیب  هستند که باید آنها را به فرزندان آموزش داد ، لذا در این جا به ذکر برخی روایات که در آنها مصادیقی مهم و اساسی از ادب ذکر شده است ذکر می شود :

امام صادق علیه السلام  فرمود :

« لمّا نَزَلتْ هذه الآیة:«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً»(سوره تحریم ، آیه 6 )   قالَ النّاسُ: یا رسول اللَّه! کیفَ نَقِی أنفسَنا وَأهلِینا؟ قالَ: اعمَلُوا الخیرَ وذَکِّروا بهِ أهْلِیکُم فأدِّبُوهُم على‏ طاعةِ اللَّهِ( دعائم الإسلام، ج‏1، ص: 82) چون آیه «اى کسانى که ایمان آورده‏اید! خود و خانواده خود را از آتش نگه دارید» نازل شد، مردم گفتند: یا رسول اللَّه! چگونه خود و انواده‏مان را حفظ کنیم؟ فرمود: عمل خیر انجام دهید و آن را به خانواده خود نیز یادآورى کنید و بر پایه فرمانبردارى از خدا  تادیب و پرورششان دهید.

یعنی اصلی ترین امری که در ادب آوزی باید رعایت شود رعایت ادب مع الله که همان فرمانبرداری ازدستورات اوست می باشد . 

حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمودند :

« أحسَنُ الآدابِ ما کَفَّکَ عنِ المَحارِمِ» (غرر الحکم و درر الکلم، ص: 212)  نیکوترین ادب آن است که تو را از حرام‏ها باز دارد.

«تَحَرِّی الصِّدقِ، وتَجَنُّبُ الکذبِ أجمَلُ شِیمةٍ وأفضلُ أدبٍ( غرر الحکم و درر الکلم، ص: 317) برگزیدن راستى و دورى از دروغ، زیباترین خوى و برترین ادب است.

هم چنین در برخی روایات نیز به مصادیق عینی اشاره مستقیم شده است ، مثلا در برخی روایات که در آنها اهل بیت علیهم السلام در  مقام آموزش تعلیم ادب به فرندان هستند می فرمایند :

« قال الإمامُ الرِّضا علیه السلام: مُرِ الصَّبیَّ فلْیَتَصدَّقْ بیدِهِ‏ بالکِسْرةِ والقَبْضةِ والشَّی‏ءِ وإنْ قَلَّ »(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏4، ص: 4) امام رضا علیه السلام: به کودک دستور ده که با دست‏ خودش صدقه بدهد، اگر چه چیز اندکی باشد .

حضرت امیر علیه السلام  در بیاناتی دیگرمالک نفس شدن را برترین ادب مع الله نامید : 

«ضَبْطُ النّفْسِ عندَ الرَّغَبِ والرَّهَبِ مِن أفضلِ الأدبِ»( غرر الحکم و درر الکلم، ص: 428)  خویشتندارى در بیم و امید، از برترین ادبهاست.

به طور کلی برترین و اصلی ترین معیار در ادب شمرده شدن رفتار های انسان شناخت قدر  و اندازه خود نسبت به دیگری است حال اگر این شناختن حدّ خود و دیگران و تعدی نکردن از آن  در را بطه با خدای متعال باشد ادب مع الله نام می گیرد و اگر در رابطه با سایر افراد از خلائق باشد ادب مع الناس نام می گیرد .

حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمودند :

« أفضلُ الأدبِ أن یَقِفَ الإنسانُ عند حَدّه ولا یَتَعدّى‏ قَدْرَهُ.» (غرر الحکم و درر الکلم، ص: 208)برترین ادب آن است که انسان در حدّ خود بماند و از اندازه خویش تجاوز نکند.

  • احسان ثابت

ضرورت ادب آموزی به فرزندان


ادب  بزرگترین و برترین میراثی است که پدران برای فرزندان خود به ارث می گذارند

«خَیْرُ مَا وَرَّثَ الْآبَاءُ الْأَبْنَاءَ الْأَدَبُ‏»( غرر الحکم و درر الکلم، ص: 359)

  ادب میراثی است گرانبهاء که از ادب مع الخلق آغاز شده و انسان را تا ادب مع الله سیر می دهد ، انسانی که بتواند ادب مع الخلق را رعایت کند توفیق بار یابی به مقام ادب مع الله به او عنایت می شود و این یعنی رسیدن به تمامی خیرها و نیکی ها .

اما ادب آموزی شرایط  و مراحلی دارد ، مقداری از آن را والدین باید به فرزندانشان بیاموزند و مقداری را هم خود آنان باید به دنبالش رفته و تحصیل نمیایند ، امیر المؤمنین علی علیه السلام در مقام بیان زمان آموزش آن مقدار از ادب آموزی به فرزندان که وظیفه والدین است در نامه خود به فرزندشان امام حسن علیه السلام فرمود :

«  إنّما قَلْبُ الحَدَثِ کالأرضِ الخالِیةِ ما القِیَ فیها مِنْ شی‏ءٍ قَبِلَتْهُ، فبادَرْتُکَ بالأدبِ قبلَ أن یَقْسُوَ قلبُکَ ویَشتغِلَ لُبّکَ» (نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 393)دل نوجوان همچون زمین خالى است که هر چه در آن افکنده شود مى‏پذیرد؛ از این رو، من پیش از آن که دلت سخت و فکرت مشغول شود به تأدیب و تربیت تو پرداختم.

لقمان حکیم نیز در کلامی به فرزند خود فرمود :

 « یا بُنَیَّ، إنْ تأدّبتَ صَغیراً انتفَعْتَ بهِ کَبیراً( تفسیر القمی، ج‏2، ص: 164) پسرم! اگر در کودکى ادب آموزى، در بزرگى از آن بهره‏مند مى‏شوى.

روشن می شود که نربیت و تادیب در کودکی است که در بزرگ سالی نفع می بخشد ، بنابراین باید به تربیت کودکان مخصوصا در مراحل ابتدایی حیاتشان توجه ای ویژه داشت .

هر چند که تربیت و تادیب فرزندان در بسیاری از موارد سخت و نفس گیر است و لحظاتی پیش می آید که انسان عاجز می شود اما  نباید خسته شد چرا که ثمره این تلاش ها بسیار شیرین خواهد بود ، امام صادق علیه السلام  فرمود :

« لا یَزالُ العبد المؤمنُ یُورِثُ أهلَ بیتِه العلمَ والأدبَ الصّالحَ حتّى‏ یُدخِلَهُم الجنّةَ جمیعاً، حتّى‏ لا یَفْقِدَ مِنهم صَغیراً ولا کبیراً ولا خادِماً ولا جَاراً. ولا یزالُ العبدُ العاصِی یُورِثُ أهلَ بیتِه الأدبَ السَّیّئ حتّى‏ یُدخلَهمُ النّارَ جمیعاً، حتّى لا یَفْقِدَ فیها من أهل بیته صَغیراً ولا کبیراً ولا خادِماً ولا جَاراً( دعائم الإسلام، ج‏1،ص : 82)بنده مؤمن هماره براى خانواده خود دانش و تربیت نیکو به ارث مى‏نهد، تا همه آنها را وارد بهشت کند به طورى که کوچک و بزرگ و خدمتکار و همسایه را در بهشت مى‏یابد. و بنده گناهکار پیوسته براى خانواده خود بد ادبى را به ارث مى‏نهد، چندان که همه آنها را وارد دوزخ مى‏کند به طورى که کوچک  و بزرگ از خانواده‏اش و خدمتکار و همسایه را در آن جا مى ‏بیند.

  • احسان ثابت