خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

آن چه خدا می خواهد را باید بدانیم ، این جا همان جاست!
جهان اسلام آقا زیاد دارد ، خدمتگذار می خواهد !
افتخار ما این است که خدمتگذار دین خدا هستیم !

خادم الاسلام را دنبال کنید .

آخرین نظرات
  • ۲۴ ارديبهشت ۹۸، ۱۳:۳۸ - حمدان مقدم
    احسنت
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۶، ۲۲:۲۵ - یا حسین
    متشکرم
  • ۲۷ ارديبهشت ۹۶، ۱۴:۰۹ - زهرا باقری
    +++

۴۶ مطلب با موضوع «تربیت فرزند در سبک زندگی اسلامی :: نقش خانواده در تربیت» ثبت شده است

 ترغیب کودکان به تحصیل علم

 

پس از آن که کودک مسیر تربیت مادی و معنوی دوران خردسالی را سپری نموده و وارد دوران هفت سال دوم زندگی شد وقت آن رسیده است که از زندگی شاهانه مقداری تنزل نموده و در وادی تعلیم جدی قرار بگیرد ، در این دوران بر والدین لازم است تا مسیر تربیتی جدیدی را در ارتباط با نوزاد خود در دستور کار قرار دهند . یکی از مهمترین امور آموزشی هفت سال دوم ترغیب  و هدایت کودکان به علم آموزی است ، این کار در تمام مراحل عُمر اجتناب ناپذیر و مفید است، امّا آموزش در کودکی از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار است که در سایر دوران حیات از آن خبری نیست  و به همین دلیل لازم است به این دوران توجه ویژه ای داشت و در آن زحمت بیشتری برای تربیت کودکان کشید .

 امیرمؤمنان امام علی علیه السلام در بیانی نورانی در مورد آثار تحصیل علم در خردسالی فرمودند :

 «الْعِلْمُ فِی الصِّغَرِ کَالنَّقْشِ فِی الحَجَرِ»(بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏1، ص: 224)فراگرفتن دانش در کودکی، همانند نقش (حک شده) در سینه ی سنگ (ثابت، فراموش نشدنی و پایدار) است.

هم چنین فرمود :

 «تَعَلَّمُوا العِلْمَ صِغَاراً تَسُودُ بِهِ کِبَاراً»( شرح نهج البلاغه  ابن ابی الحدید:20/267.)«در کودکی دانش فراگیرید تا در بزرگی، با آن، به سیادت و سروری برسید.»

این بیان نورانی دلالت بر این دارد که اگر کودکان در خردسالی به دنبال تحصیل  علم و دانش بروند  می توانند در بزرگسالی میوه آن را چیده و به بزرگی برسند ، چرا که بزرگی و سروری با دانش و بینشِ سالم، شایسته و میسر است نه با جهل و نادانی.بر همین اساس اگر والدین می خواهند آینده فرزندشان پر بار  و با شکوه باشد لازم است که به فرزندانشان دستور دهند تا علم و دانش بیاموزند .

علو مدانش نه تنها بزرگی بین خلق را به همراه دارد بلکه موجبات عاقبت به خیری آنها در حیات دنیا نیز می شود به همین دلیل است که ائمه اطهار علیهم السلام مردم را به این امر متوجه می ساختند که ولو به اجبار کودکانشان را به سوی کسب علم و دانش بفرستند و از سختگیری در این امر مسامحه ای بکار نبرند .به همین دلیل امام علی علیه السلام فرمود :

«مُرُوا أَوْلاَدَکُمْ بِطَلَبِ العِلْمِ» (کنز العمّال: 45953.)به فرزندان خویش فرمان دهیدکه علم و دانش بجویند.

البته طبع انسان بر تنبلی سرشته شده است و اگثر کودکان نیز در ابتدای مراحل تحصیل میل به درس خواندند نداشته و مکتب کریز اند ، لذا باید برای پابندی ایشان به درس خواندن تمهیداتی را در نظر گرفت تا علاوه بر این که از درس خواندن زده نشوند بتوانند با شوق درس بخوانند ، برخی از کودکان با تشویق و برخی با تنبیه به راه می آیند البته در هر مرحله باید شخصیت و ویژگی های کودک را در نظر داشت تا مبادا عملی از والدین سر بزند که موجب رنجش  و زده شدن کودک از درس  و مدرسه شود ، بنابراین لازم است در صورت بروز مشکلاتی این گونه والدین به متخصصین رجوع کرده و از ایشان مشورت بگیرند .

  • احسان ثابت

کتک زدن‏ کودکان

 

یکی از دستورات عملی تربیت فرزند که در مجموعه روایات وارده از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بدان اشاراتی شده است « زدن کودک» است ، همانگونه که هر عقل سلیمی حکم می کند این دستور العمل بدون آداب  و شرایط نیست و دارای حدودی است که از سوی حاکمان الهی به خوبی بیان شده است و این دستور العمل نه در همه جا بلکه در برخی موارد خاص موضوعیت پیدا می کند ، یکی از معدود مواردی که در آن به این امر سفارش شده است باب صلات و آموزش آن به کودک است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند :

« أدّبْ صِغارَ أهلِ بیتِکَ بلسانِکَ علَى الصَّلاةِ والطَّهورِ، فإذا بلَغوا عَشرَ سِنینَ فاضرِبْ ولا تُجاوِزْ ثلاثاً( مجموعة ورام، ج‏2، ص: 155)کودکان خردسال خود را [نخست‏] با گفتار، نماز و طهارت بیاموز و چون ده ساله شدند [و اطاعت نکردند] آنها را تنبیه کن ولى نه بیش از سه ضربه.

تنبیه بدنی در این روایات شریفه ناظر به ضرب  و شتمی که شدید باشد نیست بلکه تا حدّی است که موجب دیه نشود مطلوب است  ، تنبیه بدنی  تنها باید تا اندازه ای باشد که  موجب شود کودک از سر اکراه هم که شده است اطاعت امر والدین کند و به اهمیت و ضرورت اوامر ایشان شود . به همین دلیل است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله  درحدیث حدی برای این تادیب در نظر گرفته اند تا افراد افراط نکنند .

هم چنین باید مراقب بود که از این دستور العمل در آخرین مراحل تعلیم استفاده نمود و قبل از آن باید با ایجاد شوق در کودک او را عاشق عبادت کرد نه این که از همان ابتدا روح لطیف او را مورد هجمه تنبیه قرار داد .

البته در بسیاری موارد از کتک زدن بی مورد دیگران نهی شده است که به طریق اولی تنبیه و کتک زدن فرزندان در غیر موارد جائز را شامل می شود :

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود :

«إنّ أعتَى الناسِ على اللَّهِ عَزَّوجلَّ مَن قَتَلَ غَیرَ قاتِلِهِ، ومَن ضَرَبَ مَن لَم یَضرِبْهُ( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏7، ص: 274)سرکش‏ترین مردم در برابر خداوند عزّوجلّ کسى است که غیر قاتل خود را بکشد و کسى که غیر ضارب خود را بزند.

هم چنین فرمود  :

«لَعَنَ اللَّهُ مَن قَتَلَ غَیرَ قاتِلِهِ، أو ضَرَبَ غَیرَ ضارِبِهِ»( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏7، ص: 274)لعنت خدا بر کسى که غیر قاتل خود را بکشد، یا کسى را بزند که او را نزده است.

«مَن لَطَمَ خَدَّ امرِئٍ مُسلِمٍ أو وَجهَهُ بَدَّدَ اللَّهُ عِظامَهُ یَومَ القِیامَةِ، وحُشِرَ مَغلولًا حتّى‏ یَدخُلَ جَهَنَّمَ، إلّاأن یَتوبَ.»( من لا یحضره الفقیه، ج‏4، ص: 15) هرکه به گونه یا چهره شخص مسلمانى سیلى زند، خداوند استخوانهاى او را در روز قیامت خُرد کند و دست بسته محشور شود، تا آن که به جهنّم درآید، مگر این که توبه کند.

همین روایات کافی است تا والدین در امر تربیت فرزندانشان از افراط پرهیز نموده و از ضرب کودک تنها به مقداری که ضرورت نیاز دارد آن هم از سر محبت اکتفاء کنند و خدایی نکرده اگر گرفتار ظلم و کتک زدن بی مورد کودک هستند از آن توبه کنند .

  • احسان ثابت

دوری از  غضب در هنگام  تادیب

 

در مسیر تربیت و تادیب فرزندان گاهی اوقات کار بسیار سخت می شود به حدی که انسان از کوره در رفته و اختیار خود را از دست می دهد و اقدام به تنبیه کودکان نه برای اصلاح آنان بلکه برای تخلیه هیجانات خود می کند و آنان را کتک می زند ، لازم است دانسته شود که این گونه رفتار ها در دین ما نهی شده و ارزشی ندارند هم چنین تاثیر زیادی در تربیت کودک ندارد ، والدین در این هنگام فکر می کنند که کودک را تربیت و تادیب کردند اما در حقیقت مثل ایشان مثل کسی است که در هنگام اصلاح موی سر دیگری کردن او را قطع کند ، ایشان بیش از آن چه که به خیال خود آباد کرده اند ویران نموده اند به همین دلیل در بیانات اهل بیت علیهم السلام این گونه وارد شده که فرمودند :

«نَهَى‏ رسولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله عنِ الأدبِ عندَ الغَضَبِ.» (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏7، ص: 260) پیامبر خدا صلى الله علیه و آله از تأدیب [و تنبیه‏] کردن به هنگام خشم نهى فرمود.

چرا که در حقیقت این گونه رفتار ها هنگام غضب اصلا تادیب کردن نیست امام على علیه السلام فرمود :

 

 « لا أدبَ مَعَ غَضَبٍ.» (غرر الحکم و درر الکلم، ص: 770) در هنگام خشم تأدیبى نیست.

کودک هنگام یادگیری خطا از او سر می زند اما این نه به این دلیل است که از قصد این کار را کند بلکه در بسیاری موارد  از سر نسیان و فراموشی است لذا باید به او فرصت داده و دائما به او تذکر لسانی داد تا هوشیار شده و کارهایی را که به او امر شده درست انجام دهد ، اما اگر بسیار مورد عتاب  و سرزنش قرار بگیرد اعتماد به نفسش را از دست داده و در بسیاری از موارد تربیت والدین اثر معکوس خواهد داشت ، به همین دلیل امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمود :

« لَا تُکْثِرِ الْعِتَابَ فَإِنَّهُ یُورِثُ‏ الضَّغِینَةَ وَ یُجَرُّ إِلَى الْبِغْضَةِ» (تحف العقول، النص، ص: 84) زیاد سرزنش نکن، که سرزنش زیاد کینه مى‏آورد و به دشمنى مى‏انجامد.

 البته در مسیر تربیت برای غضب گرفتن و سرزنش حدودی از سوی آن حضرت بیان شده است ، در نامه خود به امام حسن علیه السلام  فرمودند  :

«أحسِنْ لِلمَمالیکِ الأدبَ، وأقْلِلْ الغَضَبَ، ولا تُکْثِرِ العَتَبَ فی غیرِ ذَنْبٍ، فإذا استحَقَّ أحدٌ مِنهُم ذَنباً فَأَحْسِنِ العَذْلَ فَإنَّ العَذْلَ مَعَ العَفوِ أشدُّ مِنَ الضَّرْبِ لمَنْ کانَ لَهُ عَقلٌ.» (تحف العقول، النص، ص: 84) بردگان را نیکو تربیت کن و کمتر خشم گیر و بى‏جهت کسى را زیاد سرزنش نکن و اگر یکى از ایشان به خاطر ارتکاب گناهى سزاوار سرزنش شد، پس به نیکى ملامت کن؛ چرا که ملامتِ همراه با گذشت، براى کسى که عاقل باشد از زدن دردناک‏تر است.

هم چنین آن حضرت علیه السلام  در فرمانش به مالک اشتر رحمت الله علیه نوشت‏:

« لا یَکُونَنَّ المُحسنُ والمُسی‏ءُ عندَکَ بمنزلةٍ سَواءٍ، فإنّ ذلکَ تَزهیدٌ لأهلِ الإحسانِ فی الإحسانِ، وتَدریبٌ لأهلِ الإساءةِ علَى الإساءةِ، فألزِمْ کُلّاً منهُمْ ما ألزمَ نفسَهُ، أدَباً منکَ(نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 430) نباید نیکوکار و بدکردار در چشم تو یکسان باشند، که این امر رغبت نیکوکار را در نیکى کم مى‏کند و  بدکردار را به بدى وامى‏دارد، بنا بر این با هر یک چنان باش که شایسته آن است.

  • احسان ثابت

تاثیر محبت در تادیب فرزندان  

 

یکی از عواملی که نقش اساسی در تربیت دارد ، محبت است ، از آن جا که محبت قلب ها را تسخیر می کند لذا القاء رفتارهای مورد نظر در شاکله رفتاری دیگران بواسطه محبت تاثیر بسزایی در امر تربیت ایشان دارد ، بالاخص در خردسالان و کودکان ، که محبت عاشقانه و صادقانه می تواند ایشان را دگر گون نموده و تا آخر عمر در آن ها تاثیر بگذارد ، لذا لازم است در امر تربیت هم در ظاهر  و هم در باطن محبت خود را به مربوب خویش اثبات نموده و کاری کنیم که او بفهمد که آموزگار او محب اوست  در این باره نقل شده است که :

«  إنّ اللَّهَ عَزَّوجلَّ أدَّبَ نَبِیَّهُ على‏ مَحَبَّتِهِ، فقالَ: «وَ إِنَّکَ لَعَلى‏ خُلُقٍ‏ عَظِیمٍ»(سوره قلم  ، آیه 4 )    ثُمّ فَوَّضَ إلَیهِ فقالَ عَزَّوجلَّ:«وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»(سوره حشر ، آیه 7 )»   (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص: 265) خداى عز و جل پیغمبرش را به محبت خود تربیت کرد و سپس فرمود: «تو داراى خلق عظیمى و والایی هستى» و آنگاه (کار دین و امت را ) به او واگذار کرد و فرمود «هر چه را پیامبر براى شما آورده بگیرید؛ و از آنچه بازتان داشته است، باز ایستید ».

بر اساس این بیان نورانی رسول اکرم صلی الله علیه و آله ابتدا در وادی تربیت حبّی خدای متعال قرار گرفتند و بعد وارد وادی  خلق عظیم شدند و پس از آن خدای متعال ایشان را مقیم جایگاه تربیت انسانها نمود و سایر انسانها نیز امر نمود تا به دستورات ایشان گوش بسپارند .

پس والدین و مربیان نیز ابتدا باید با محبت الهی پیوند خورده و تلاش کنند درکی از آن محبت بی نظیر داشته باشند و بعد از آن مجرای اعمال محبت الهی به خلائق شده و به آنها نیز محبت بورزند تا با تورمحبت همه را شکار کرده و به چراگاه توحید داخل کنند .

امیر المؤمنین علی علیه السلام در بیانی نورانی به نقش محبت و نیکی به متربی می فرماید :

« أَحْسِنْ‏ إِلَى‏ مَنْ‏ شِئْتَ تَکُنْ أَمِیرَهُ.»( غرر الحکم و درر الکلم، ص: 134) به هر آن که خواهی نیکی کن (که اگر چنین کردی) تو امیر و فرمانروای او خواهی شد .

پس باید با تیر محبت انسانها را شکار کنیم تا بتوانیم قلب های ایشان را به دست آوریم والا فرمانروایی بر تن ها بدون قبول قلبی اثر تربیتی مطلوبی نداشته و تنها انسانها را اسیر آدمی می کند نه این که آنها را پرورش دهد .

  • احسان ثابت

مصادیق  ادب‏ آموزى به فرزند

 

پس از آن که ضرورت ادب آموزی به کودکان روشن شد لازم است دانسته شود که چه اموری مصداق عینی تادیب  هستند که باید آنها را به فرزندان آموزش داد ، لذا در این جا به ذکر برخی روایات که در آنها مصادیقی مهم و اساسی از ادب ذکر شده است ذکر می شود :

امام صادق علیه السلام  فرمود :

« لمّا نَزَلتْ هذه الآیة:«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً»(سوره تحریم ، آیه 6 )   قالَ النّاسُ: یا رسول اللَّه! کیفَ نَقِی أنفسَنا وَأهلِینا؟ قالَ: اعمَلُوا الخیرَ وذَکِّروا بهِ أهْلِیکُم فأدِّبُوهُم على‏ طاعةِ اللَّهِ( دعائم الإسلام، ج‏1، ص: 82) چون آیه «اى کسانى که ایمان آورده‏اید! خود و خانواده خود را از آتش نگه دارید» نازل شد، مردم گفتند: یا رسول اللَّه! چگونه خود و انواده‏مان را حفظ کنیم؟ فرمود: عمل خیر انجام دهید و آن را به خانواده خود نیز یادآورى کنید و بر پایه فرمانبردارى از خدا  تادیب و پرورششان دهید.

یعنی اصلی ترین امری که در ادب آوزی باید رعایت شود رعایت ادب مع الله که همان فرمانبرداری ازدستورات اوست می باشد . 

حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمودند :

« أحسَنُ الآدابِ ما کَفَّکَ عنِ المَحارِمِ» (غرر الحکم و درر الکلم، ص: 212)  نیکوترین ادب آن است که تو را از حرام‏ها باز دارد.

«تَحَرِّی الصِّدقِ، وتَجَنُّبُ الکذبِ أجمَلُ شِیمةٍ وأفضلُ أدبٍ( غرر الحکم و درر الکلم، ص: 317) برگزیدن راستى و دورى از دروغ، زیباترین خوى و برترین ادب است.

هم چنین در برخی روایات نیز به مصادیق عینی اشاره مستقیم شده است ، مثلا در برخی روایات که در آنها اهل بیت علیهم السلام در  مقام آموزش تعلیم ادب به فرندان هستند می فرمایند :

« قال الإمامُ الرِّضا علیه السلام: مُرِ الصَّبیَّ فلْیَتَصدَّقْ بیدِهِ‏ بالکِسْرةِ والقَبْضةِ والشَّی‏ءِ وإنْ قَلَّ »(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏4، ص: 4) امام رضا علیه السلام: به کودک دستور ده که با دست‏ خودش صدقه بدهد، اگر چه چیز اندکی باشد .

حضرت امیر علیه السلام  در بیاناتی دیگرمالک نفس شدن را برترین ادب مع الله نامید : 

«ضَبْطُ النّفْسِ عندَ الرَّغَبِ والرَّهَبِ مِن أفضلِ الأدبِ»( غرر الحکم و درر الکلم، ص: 428)  خویشتندارى در بیم و امید، از برترین ادبهاست.

به طور کلی برترین و اصلی ترین معیار در ادب شمرده شدن رفتار های انسان شناخت قدر  و اندازه خود نسبت به دیگری است حال اگر این شناختن حدّ خود و دیگران و تعدی نکردن از آن  در را بطه با خدای متعال باشد ادب مع الله نام می گیرد و اگر در رابطه با سایر افراد از خلائق باشد ادب مع الناس نام می گیرد .

حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمودند :

« أفضلُ الأدبِ أن یَقِفَ الإنسانُ عند حَدّه ولا یَتَعدّى‏ قَدْرَهُ.» (غرر الحکم و درر الکلم، ص: 208)برترین ادب آن است که انسان در حدّ خود بماند و از اندازه خویش تجاوز نکند.

  • احسان ثابت

ضرورت ادب آموزی به فرزندان


ادب  بزرگترین و برترین میراثی است که پدران برای فرزندان خود به ارث می گذارند

«خَیْرُ مَا وَرَّثَ الْآبَاءُ الْأَبْنَاءَ الْأَدَبُ‏»( غرر الحکم و درر الکلم، ص: 359)

  ادب میراثی است گرانبهاء که از ادب مع الخلق آغاز شده و انسان را تا ادب مع الله سیر می دهد ، انسانی که بتواند ادب مع الخلق را رعایت کند توفیق بار یابی به مقام ادب مع الله به او عنایت می شود و این یعنی رسیدن به تمامی خیرها و نیکی ها .

اما ادب آموزی شرایط  و مراحلی دارد ، مقداری از آن را والدین باید به فرزندانشان بیاموزند و مقداری را هم خود آنان باید به دنبالش رفته و تحصیل نمیایند ، امیر المؤمنین علی علیه السلام در مقام بیان زمان آموزش آن مقدار از ادب آموزی به فرزندان که وظیفه والدین است در نامه خود به فرزندشان امام حسن علیه السلام فرمود :

«  إنّما قَلْبُ الحَدَثِ کالأرضِ الخالِیةِ ما القِیَ فیها مِنْ شی‏ءٍ قَبِلَتْهُ، فبادَرْتُکَ بالأدبِ قبلَ أن یَقْسُوَ قلبُکَ ویَشتغِلَ لُبّکَ» (نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 393)دل نوجوان همچون زمین خالى است که هر چه در آن افکنده شود مى‏پذیرد؛ از این رو، من پیش از آن که دلت سخت و فکرت مشغول شود به تأدیب و تربیت تو پرداختم.

لقمان حکیم نیز در کلامی به فرزند خود فرمود :

 « یا بُنَیَّ، إنْ تأدّبتَ صَغیراً انتفَعْتَ بهِ کَبیراً( تفسیر القمی، ج‏2، ص: 164) پسرم! اگر در کودکى ادب آموزى، در بزرگى از آن بهره‏مند مى‏شوى.

روشن می شود که نربیت و تادیب در کودکی است که در بزرگ سالی نفع می بخشد ، بنابراین باید به تربیت کودکان مخصوصا در مراحل ابتدایی حیاتشان توجه ای ویژه داشت .

هر چند که تربیت و تادیب فرزندان در بسیاری از موارد سخت و نفس گیر است و لحظاتی پیش می آید که انسان عاجز می شود اما  نباید خسته شد چرا که ثمره این تلاش ها بسیار شیرین خواهد بود ، امام صادق علیه السلام  فرمود :

« لا یَزالُ العبد المؤمنُ یُورِثُ أهلَ بیتِه العلمَ والأدبَ الصّالحَ حتّى‏ یُدخِلَهُم الجنّةَ جمیعاً، حتّى‏ لا یَفْقِدَ مِنهم صَغیراً ولا کبیراً ولا خادِماً ولا جَاراً. ولا یزالُ العبدُ العاصِی یُورِثُ أهلَ بیتِه الأدبَ السَّیّئ حتّى‏ یُدخلَهمُ النّارَ جمیعاً، حتّى لا یَفْقِدَ فیها من أهل بیته صَغیراً ولا کبیراً ولا خادِماً ولا جَاراً( دعائم الإسلام، ج‏1،ص : 82)بنده مؤمن هماره براى خانواده خود دانش و تربیت نیکو به ارث مى‏نهد، تا همه آنها را وارد بهشت کند به طورى که کوچک و بزرگ و خدمتکار و همسایه را در بهشت مى‏یابد. و بنده گناهکار پیوسته براى خانواده خود بد ادبى را به ارث مى‏نهد، چندان که همه آنها را وارد دوزخ مى‏کند به طورى که کوچک  و بزرگ از خانواده‏اش و خدمتکار و همسایه را در آن جا مى ‏بیند.

  • احسان ثابت

تاثیر حالات شیر دهنده بر نوزاد 

 

بدیهی است که حالات روحی، روانی و اخلاقی زن شیرده به نوزاد سرایت می کند، بلکه حالات ظاهری (زیبائی و زشتی) او نیز بر شیرخوار اثر می گذارد. در این رابطه در مجموعه روایاتی که از اهل بیت علیهم السلام وارد شده است به این امور توجه ویژه ای شده است  که به برخی از آنها اشاره می کنیم :

زیبایی شیر دهنده

امام باقر علیه السلام در بیانی نورانی پیرامون شکل ظاهری دایه و شیر دهنده  فرمودند :

«اِسْتَرضِعْ لِوَلَدِکَ بِلَبَنِ الحِسَانِ وَ اِیَّاکَ وَ القِبَاحِ، فَاِنَّ اللَّبَنَ قَدْ یُعدِی» ( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 44) «شیر زنان زیباروی را به فرزند خود بده. مبادا که زنان زشت روی را به شیردهی فرزندت بگماری؛ زیرا شیر گاهی [زشتی و زیبایی را نیز] سرایت می دهد.» 

بنابر این در امر انتخاب دایه و وشیر دهنده به کودک شایسته  است علاوه بر دارا بودن خصوصیات مطلوب معنوی شاکله ظاهری او نیز زیبا باشد تا فرزند از زیبایی او تاثیر بپذیر و زیبا شود .

عفت شیر دهنده

عفت زن شیر دهنده نیز از اولویت هایی است که در روایات به آن اهمیت داده اند و از سپردن نوزاد به زنی که عفت و حیاء نداشته و اقدام به انجام گناهان منافی با عفت می کند نهی شده است

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود :

«تَوَقُّوا عَلی أَولَادِکُمْ لَبَنَ البَغِیَّهِ وَ المَجْنُونَهِ، فَإِنَّ اللَّبَنَ یُعْدِی»( مکارم الأخلاق، ص: 223)«شیر زنان زناکار و دیوانه را از فرزندان خود دور نگه دارید؛ زیرا شیر [این ویژگی ها را] سرایت می دهد.

 بلکه بالاتر از آن از شیر دادن با شیر زنی که از زنا متولد شده است نیز نهی شده است  .

علی بن جعفر نقل می کند که :  از برادرم  امام موسی بن جعفر علیه السلام از زنی که از زنا متولد شده است پرسیدم که :

«هَلْ یَصْلُحُ أَنْ یُسْتَرْضَعَ بِلَبَنِهَا قَالَ لَا یَصْلُحُ وَ لَا لَبَنِ ابْنَتِهَا الَّتِی وُلِدَتْ مِنَ الزِّنَى.»( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 44)آیا صلاحیت این را دارد که با شیرش به نوزاد شیر داد ، حضرت فرمود خیر ، این صلاحیت را ندارد بلکه فرزند او نیز اگر از زنا متولد شده باشد همین حکم را دارد .

  • احسان ثابت

طهارت شیر دهنده

 

طبق بیانات ائمه اطهار علیهم السلام و علاوه بر آن تجربیات عینی بسیاری از افراد و هم چنین بر اساس متخصصین  علوم تربیتی تغذیه، شیر و غذا در ساختن شخصیت کودک نقش به سزایی دارد و هم چنین کیفیت و چگونگی غذا و غذا دهنده نیر اثرات بسیاری بر روی انسان دارد بنابر این شخصیت و حالات زن شیرده [اعم از مادر یا دایه] در فرهنگ اسلام مورد توجّه و عنایت ویژه قرار گرفته است ، تا جایی که در روایاتی که از ائمه اطهار وارد شده است صراحتا به ضرورت انتخاب مادر و شیر دهنده مناسب  و این که چه احوالاتی داشته باشد توجه شده است

امام باقر علیه السلام فرمود :

 «عَلَیْکُمْ بالْوَضّآءِ مِنَ الظُّؤْرَهِ، فَإِنَّ اللَّبَنَ یُعْدِی»( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 45)بر شما باد که از بین زنان شیرده پاکان و پاکیزگان را برگزینید؛ زیرا شیر سرایت دهنده ی (ویژگی های شخصیتی) است.

امام علی علیه السلام  نیز در روایتی به نقش و اهمیت کسی که به فرزند شیر می دهد اشاره می کند :

« لَا تَسْتَرْضِعُوا الْحَمْقَاءَ فَإِنَّ اللَّبَنَ یَغْلِبُ الطِّبَاعَ‏ وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تَسْتَرْضِعُوا الْحَمْقَاءَ فَإِنَّ الْوَلَدَ یَشِبُّ عَلَیْهِ‏(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 43) به فرزندان خود از شیر زنان احمق ( نادان و احول) نخورانید چرا که شیر بر طبیعت غالب می شود ، رسول اکرم صلی الله علیه و آله  فرمود احمقان را به عنوان شیر دهنده فرزندانتان انتخاب نکنید چرا که فرزند به آن شبیه می شود .

بنابر این بر والدین لازم است مراقب باشند که به کودکشان از چه می خورانند  ، بلکه لازم است مراقب باشند که مادر نیز از چه چیزی تغذیه می کند چرا که آن هم در شیری که فرزند می خورد تاثیر دارد .

هر چند از ظاهر بیانات  اهل بیت علیهم السلام که در بالا بیان شد این است که والدین باید در مقام اجیر برای شیر دادن فرزندان به نکات ذکر شده توجه داشته باشند اما اطلاق روایات و علتی که در آن بیان شده است این را می فهماند که حتی اگر خود مادر نوزاد نیز حالات خوبی نداشت باید نگذاشت تا به او شیر دهد ، بنابر این به طریق اولی باید دقت داشت که از انتخاب همسری که دارای شرایط مناسب نیست پرهیز کرد چرا که فرزند انسان از او رنگ و نقش می گیرد .

هم چنین اگر بعد از ولادت کودک مادر دچار عارضه ای روانی شد باید مراقب بود تا از شیر او ننوشد تا عارضه از بین برودو الا لازم است  برای او دایه ای دیگر که واجد شرایط است پیدا نمود .

  • احسان ثابت

ضرورت شیر دادن نوزاد با هر دو سینه مادر

 

کودک باید از هر دو سینه مادر شیر بنوشد، زیرا در آن فواید و حکمت هایی نهفته است .برخی مادران به خاطر دو فرزند بودن یا این که شیر دادن با یک طرف سینه برای آنها راحت تر است از شیر دادن کودک با طرف دیگر سینه خود داری می کنند ، ایشان از اسرار این امر غافل اند و نمی دانن حکمت این که  خدای متعال به مادر دو سینه برای شیردادن داده است این است که آن دو با هم غذای کودک را تامین می کنند و در هر کدام از آنها آثاری منحصر به فرد نهفته است   .

! پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود :

«جَعَلَ اللهُ تَعالی رِزْقَهُ فیِ ثُدْیَیْ اُمِّهِ فِی أَحَدِهِما شَرابُهُ وَ فِی الآخَرِ طَعَامُهُ»( وسائل الشیعة، ج‏21، ص: 453)«خدای بزرگ روزیِ کودک را در هر دو پستان مادرش قرار داده است؛ در یکی نوشیدنی و در دیگری، غذا

هم چنین اُم اسحاق دختر سلیمان می گوید:

«من یکی از دو پسرم محمد یا اسحاق را شیر می دادم که امام صادق علیه السلام مرا دید و توصیه فرمود: «ای مادر اسحاق! نوزاد را تنها از یک پستان شیر نده، بلکه از هر دو پستان شیر بده؛ زیرا در یکی غذا نهفته است و در دیگری، نوشیدنی»( وسائل الشیعة، ج‏21، ص: 453)

ظاهرا مراد اهل بیت علیهم السلام ازاین بیان که فرمودند « در یکی نوشیدنی و در دیگری، غذا قرار داده است » این است که همانگونه که برای حیات انسان هم آب  و هم طعام نیاز است که هیچ کدام به تنهایی کافی نیست ، درمورد شیر خوردن کودکان نیز همین گونه است که در هر دو سینه مادر با هم آثاری وجود دارد که نیازهای کودک را به خوبی بر طرف می کند یا می توان گفت در یک سینه مادر اثری است که نیاز کودک به آب و در دیگری اثری است که میاز کودک به غذا را برطرف می کند  لذا نباید به شیر دادن به تنهایی از یک پستان اکتفاء کرد. 

  • احسان ثابت

مدت زمان شیرخوارگی

 

سرآغاز زندگی کودک دوران شیرخوارگی اوست، و خداوند آن را با روش و نظم دقیق پی ریزی فرموده است،برای آن زمان و مقدار و آدابی بیان نموده است تا کودک به صورت منظم رشد پیدا کرده و از دوران طفولیت عبور کند .

مدت زمانی که لازم است به کودک شیر داد در آیات قرآن به شکل عام و خاص مطرح شده است که باید به آنها به صورت کلی نظر انداخت، در سوره بقرۀ  ابتدا می فرماید  :

﴿اَلْوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ یُتِمَّ اَلرَّضاعَةَ (سوره بقرۀ ، آیه 233 ) مادران، فرزندان خود را دو سال تمام، شیر میدهند. (این) برای کسی است که بخواهد دوران شیرخوارگی را تکمیل کند

اما در آیه ی 15 سوره ی احقاف دوران حمل و شیرخوارگی سی ماه ذکر شده است؛

 ﴿ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً (سوره أحقاف ، آیه 15 )  دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است؛ 

بر این اساس  فقها و مفسّران حداقل دوران حمل را شش ماه و حداکثر کامل شیردهی را بیست و چهار ماه گفته اند و اگر حمل 9 ماه باشد شیر دهی 21 ماه و اگر حمل 6 ماه گردید مدت شیر دهی 24 ماه خواهد بود تا جمعاً 30 ماه کامل گردد. 

بنابراین دوران مشروع، مفید و کامل شیرخوارگی 24 ماه و حداقل آن 21 ماه می باشد، و کمتر از آن از بین رفتن حق مشروع کودک خواهد بود. مگر در مواردی که عذر شرعی یا مصالحی وجود داشته باشد به همین مضمون بیانی از امام صادق علیه السلام  وارد شده که فرمودند :

«الرِّضَاعُ وَاحِدٌ وَ عِشْرُونَ شَهْراً فَمَا نَقَصَ فَهُوَ جَوْرٌ عَلَی الصَّبِیِّ»( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 40)دوران شیردهی (دست کم) بیست و یک ماه است. هر چه از این مقدار کم تر شود، بر کودک ظلم و ستم است .

البته از آیات و روایات وارد شده در این زمینه می توان فهمید که حداقل مقداری که لازم و ضروری است کودک شیر بنوشد 21 ماه است اما آثاری در 24 ماه شیر دادن وجود دارد که شیر دادن را تکمیل می کند . بر این اساس بهتر است در صورت امکان شیر دادن کودکان را تا دو سال کامل ادامه داد کما این که آیه نیز بر آن دلالت دارد

مادران، فرزندان خود را دو سال تمام، شیر میدهند. (این) برای کسی است که بخواهد دوران شیرخوارگی را تکمیل کند  (سوره بقرۀ ، آیه 233 )

و الا اگر کسی بخواهد کمتر از این هم شیر دهد اشکالی ندارد به شرط این که کمتر از 21 ماه نشود .

  • احسان ثابت