خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

آن چه خدا می خواهد را باید بدانیم ، این جا همان جاست!
جهان اسلام آقا زیاد دارد ، خدمتگذار می خواهد !
افتخار ما این است که خدمتگذار دین خدا هستیم !

خادم الاسلام را دنبال کنید .

آخرین نظرات
  • ۲۴ ارديبهشت ۹۸، ۱۳:۳۸ - حمدان مقدم
    احسنت
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۶، ۲۲:۲۵ - یا حسین
    متشکرم
  • ۲۷ ارديبهشت ۹۶، ۱۴:۰۹ - زهرا باقری
    +++

۲۵ مطلب با موضوع «جام کوثر» ثبت شده است

محبت صادقانه به اهل بیت راه انسان شدن ! قسمت چهارم

 

 هر چه را انسان دوست داشته و در عالم محبت بیابد با همان بوده و همان خواهد شد. چرا که محبت بین حبیب و محبوب اتحاد بوجود می آورد لذا اگر انسان کامل معصوم را در عالم محبت بیابد، می­تواند در مسیر عصمت قدم برداشته و به درجه­ای برسد که معصوم شود.

 برای ایجاد اتحاد تناسب و سنخیت لازم است. اگر سنخیت نباشد، اتحاد و یگانگی به وجود نمی­آید. سنخیت با عمل بدست می آید و محب بدون عمل در محبت خود صادق نیست.

امیر المومنین علیه السلام فرمود :

«مَنْ أَحَبَّنَا فَلْیَعْمَلْ‏ بِعَمَلِنَا»  (تحف العقول ؛ النص ؛ ص104) هر که ما را دوست دارد باید مثل ما عمل کند.

حال که محب اهل بیت علیهم السلام هستیم باید با عمل بر اساس شیوه و روش ایشان سنخیتی که برای اتحاد با آنها  لازم است را کسب کنیم  ،  سنخیتی که لازم است انسان آن را بوجود بیاورد ،طهارت است  و پس از آن است که می توان با وجود انسان معصوم که همان قرآن ناطق است اتصال پیدا کرد

﴿ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ* فِی کِتابٍ مَکْنُونٍ * لا یَمَسُّهُ إِلاَّ اَلْمُطَهَّرُونَ  (سوره واقعه ، آیه 77-79)همانا آن، قرآن کریمی است،که در کتاب محفوظی جای دارد و جز پاکان نمی‌توانند به آن دست یابند.

 

این طهارت با عمل حاصل می شود و نتیجه آن رسیدن به شور  و سر مستی وصف ناپذیر است

 ﴿ تَعْرِفُ فِی وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ اَلنَّعِیمِ (سوره مطففین‏، آیه 24)

 در چهره‌هایشان طراوت و نشاط نعمت را می‌بینی و می‌شناسی!

 

انسان باید خود را طاهر کند تا  از شراب طهور به او نوشانده و سر مستش کنند

 

 ﴿ یُسْقَوْنَ مِنْ رَحِیقٍ مَخْتُومٍ* خِتامُهُ مِسْکٌ (سوره مطففین‏، آیه 25و26)

آنها از شراب (طهور) زلال دست‌نخورده و سربسته‌ای سیراب می‌شوند! مهری که بر آن نهاده شده از مشک است

 

 و آن که در افق اعلی است ، خدای متعال نیز به انسان می­گوید:

 «باید از این  شراب طهور بنوشی و سرمست شوی».

 

  ﴿فِی ذلِکَ فَلْیَتَنافَسِ اَلْمُتَنافِسُونَ (سوره مطففین‏، آیه 26)

 در نعمتهایی این چنینی باید سبقت گیرندگان بر یکدیگر پیشی گیرند!

 

  اگر انسان در این مسیر قدم برداشت سرمست شده و به طرب می آید اما تا زمانی که به این مقام نرسد به وادی مستان توحید راهش نداده و او را از در می رانند .

 

گفت که سرمست نه ای رو که از این دست نه ای 

 

رفتـم و سرمسـت شدم وز طـرب آکنده شدم

 

 

(دیوان شمس-غزلیات -غزل شماره 1393)

به او می گویند تا هنگامی که از شراب طهور ننوشیده و به سرمستی نرسیده ای در جمع خوبان عالم راهت نمی دهیم .

  • احسان ثابت

    محبت صادقانه به اهل بیت راه انسان شدن ! قسمت سوم

     

    امیرالمؤمنین علیه السلام در یکی از نامه­هایش به معاویه می­نویسد:

     «فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا» (نهج البلاغة (للصبحی صالح) ؛ ص386) ما تربیت یافته پروردگارمان هستیم و مردم پس از آن تربیت یافته ما هستند.

     در عالم هستی ، پیرامون انسان دو صنعت گری قابل تصور است ،

  1. صنعتگری تکوینی :

همان خلقت ساختار ظاهری وجود انسان است که ظاهر این حدیث شریف بر آن دلالت دارد و حضرت در آن می فرماید در صورتگری شما ما واسطه­ی فیض هستیم و ما شما را صنعتگری کرده ایم .

  1. صنعتگری تشریعی :

همان خلقت تربیتی انسان است که با ارائه برنامه از سوی خداوند متعال و ابلاغ از سوی انبیاء و اولیاء الهی و عمل توسط انسان ها صورت می گیرد.

با این بیان باید دانست ، نه تنها در خلقت تکوینی ما اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام  واسطه فیض بوده اند بلکه در خلقت تشریعی نیز واسطه فیض هستند ، بر این اساس حدیث مذکور نه تنها دلالت بر صنعتگری تکوینی اهل بیت در عالم می کند بلکه شامل صنعتگری تشریعی ایشان نیز می شود ، با در نظر گرفتن  معنای تربیتی حدیث  مراد امیرالمؤمنین علی علیه السلام این گونه می شود : 

«آدمی اگر بخواهد انسان شود، باید خود را در کارخانه­ی ما وارد نموده و رنگرزی کند.»

کسی که تحت تربیت امیرالمؤمنین علیه السلام رفت انسان شده و مَثَل علی علیه السلام می­شود  .

   بین بزرگان اهل معرفت معروف است که :

 

 « پیامبر اکرم  صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام مَثَلُ الله هستند و انسان­ها هم می توانند همانند رسول اکرم و امیر المومنین علیهما السلام مَثَلُ الله شوند »   

یعنی اهل بیت علیهم السلام در این عالم مثل تولید می­کنند .

 باید دانست با خرج کردن سرمایه محبتمان به پای علی علیه السلام است که می­توانیم به دست او صنعتگری شویم.

به عبارت دیگر باید تمام سرمایه انسانیت خود را با محبت در جاذبه وجود امیر المومنین علیه السلام  قرار دهیم تا با ایشان معیّت یافته و تعالی پیدا کنیم

 «الْمَرْءُ مَعَ‏ مَنْ‏ أَحَب‏» (الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏2 ؛ ص127) انسان با کسى است که او را دوست دارد.

 هر چه را دوست داشته و در عالم محبت بیابی با همان بوده و همان خواهی شد. چرا که محبت بین حبیب و محبوب اتحاد بوجود می آورد لذا اگر انسان کامل معصوم را در عالم محبت بیابی، می­توانی در مسیر عصمت قدم برداشته و به درجه­ای برسی که معصوم شوی.

 

  • احسان ثابت

محبت صادقانه به اهل بیت راه انسان شدن ! قسمت دوم

یکی از بزرگترین موهبت های الهی که در حقیقت وجود انسان تعبیه شده و اصلی ترین سرمایه و دارایی اوست نعمت محبت است  انسان باید این سرمایه را در مسیری صرف کند که برای او منفعتی داشته و او را به حقیقت و انسانیتش بازگرداند. انسان حقیقی اهل بیت علیهم السلام هستند و برای انسان شدن باید با آن ذوات مقدسه پیوند خورد و راه پیوند خوردن با آنان نیز محبت است .

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام توجه ویژه ای به هدایت انسانها داشتند، در میدان مبارزه شروع جنگ را به تأخیر می­انداخت تا شاید یک نفر از راه باطل برگشته و هدایت شود هم چنین حضرت بارها به معاویه نامه نوشته و او را موعظه کرد  تا  از راه باطل به سوی حق برگردد. همان گونه که موسی علی نبینا و آله و علیه السلام  بارها فرعون را موعظه می کرد ، این امر نشان می دهد که انسان کامل میل به کمال یافتن انسانها دارد و از همین روست که درب محبت ورزیدن انسانها به آنها باز است .

امیرالمؤمنین علیه السلام در یکی از نامه­هایش به معاویه می­نویسد:

 «فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا» (نهج البلاغة (للصبحی صالح) ؛ ص386) ما تربیت یافته پروردگارمان هستیم و مردم پس از آن تربیت یافته ما هستند.

ای معاویه! خداوند متعال  ما را در کارخانه­ی توحید  صنعتگری کرده است. همان طور که می­گویند فلان ماشین تولید فلان کارخانه است، ما نیز ساخته کار خانه خدا هستیم و به اذن الله تمام عالم خلقت نیز تولید کارخانه­ی ما است.

 بر این اساس اولین موجوداتی که خلق شده­اند، اصل انسان بوده و انسانیت باقی افراد بشر متصل به آنها است . بنابر این اگر بخواهیم به اصل انسانیت بازگردیم  باید به انسان بالذات متصل شویم تا انسانیت اصیل و حقیقی در ما به فعلیت برسد  .

فرمود : خداوند ما را صنعتگری کرده است و صنعتگری همه­ی انسان­ها هم در دست ماست.

 

 «فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا» (نهج البلاغة (للصبحی صالح) ؛ ص386) ما تربیت یافته پروردگارمان هستیم و مردم پس از آن تربیت یافته ما هستند.

 به بیان دیگر حضرت می فرمایند : ما واسطه­ی فیض هستیم و عالم از ما صادر شده است.

آنان چون دست پرورده خدای متعال هستند به تربیت و تعالی انسانها حریص اند ، خود را در معرض ما قرار داده اند تا آنان را شناخته به ایشان عشق بورزیم و با این عشق  و محبت راه تعالی به روی ما باز شود ، این محبت ادب و آدابی دارد و با ادعا نمی توان در آن وادی گام نهاد ، شرطش آن است که امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمود :

«مَنْ أَحَبَّنَا فَلْیَعْمَلْ‏ بِعَمَلِنَا»  (تحف العقول ؛ النص ؛ ص104) هر که ما را دوست دارد باید مثل ما عمل کند.

  • احسان ثابت

محبت صادقانه به اهل بیت راه انسان شدن ! قسمت اول

یکی از بزرگترین موهبت های الهی که در حقیقت وجود انسان تعبیه شده و اصلی ترین سرمایه و دارایی اوست نعمت محبت است  انسان باید این سرمایه را در مسیری صرف کند که برای او منفعتی داشته و او را به حقیقت و انسانیتش بازگرداند. اگر انسان این سرمایه عظیم محبت را در فرصت محدود دنیا درست خرج نکند در حقیقت ، انسانیت خود را ضایع کرده و حاصل عمر او غصه خواهد بود .

 «إِضَاعَةُ الْفُرْصَةِ غُصَّة» (نهج البلاغة (للصبحی صالح) ؛ ص489) از دست دادن فرصت (اقدام ننمودن بکار در وقت مناسب باعث) غمّ و اندوه است.

 خداوند متعال انسان را فراموش نکرده و از سر لطف و رحمتش  آدرسی به او موهبت نموده تا بداند محبتش را در کجا صرف کرده و راه را گم نکند. چرا که بسیاری از محبت­ها در این عالم گم می­شوند. و گمراه می کنند 

 ﴿اَلَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی اَلْحَیاةِ اَلدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً (سوره کهف‏، آیه 104)آنها که تلاشهایشان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده؛ با این حال، می‌پندارند کار نیک انجام می‌دهند!

 وقتی محبت گم شد، خود انسان و انسانیت او نیز گم می­شود چون انسان هنگامی انسان می شود و انسانیتش به او بازمی­گردد که محبتش را به جا و در جهت درست خرج کند .

وقتی خداوند انسان را خلق می­کند، می­فرماید:  

 ﴿اَلرَّحْمنُ*عَلَّمَ اَلْقُرْآنَ *خَلَقَ اَلْإِنْسانَ (سوره الرحمن‏، آیه 1-3) خداوند رحمان، قرآن را تعلیم فرمود،انسان را آفرید،

در این آیه سخن از خلقت انسان است. اما مراد از این انسان کیست؟  چرا سخن از انسان به میان می­آورد و می­خواهد چه بگوید؟

در حدیثی از امام رضا علیه السلام  وارد شده است که مراد از الانسان در سوره الرحمن امیر المومنین علی علیه السلام است

 « ذَاکَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَّمَهُ بَیَانَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ مِمَّا یَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَیْهِ(بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم، ج‏1، ص: 506)مراد از این انسان امیر المومنین علی علیه السلام است که خدای متعال بیان همه اشیاء را از آن چه که مردم به آن نیاز دارند را تعلیم نمود

  

اما سوال دیگری که پیش می آید این است که ، چگونه می­شود انسان شد؟

خداوند متعال برای این که انسان  به فعلیت برسد او را در معرض جاذبه­ی حق قرار می­دهد تا مانند آهنربایی که آهن را به خود جذب می کند او را  هر لحظه به بالا بکشد.

 اهل بیت علیهم السلام با حق پیوند خورده اند و حق در وجودشان جلوه گر شده است که رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود :

 «عَلِیٌ‏ مَعَ‏ الْحَقِ‏ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِی‏ٍ» (الأمالی( للصدوق)، النص، ص: 89) حق با علی است و علی نیز با حق است 

و همه اهل بیت علیهم السلام این گونه اند چرا که فرمودند :

 « کُلُّنَا وَاحِدٌ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ  » (الغیبة( للنعمانی)، النص، ص: 85-86) همگی در نزد خدا یکى میباشیم.

بنابر این وجود همه چهارده معصوم علیهم السلام حق است و باید  عالی­ترین محبت را برای ایشان خرج کرد تا در پرتو محبت به این انسانهای کامل معصوم جذب عالم بالا شد و با حق و حقیقت پیوند خورد .

انسان اگر محبت خود را در جایی غیر از این خرج کند، همه یا بخشی از محبتش هدر رفته، انسانیتش ضایع شده و ناقص خواهد ماند اما ذات ربوبی ما را به کسانی توجه می­دهد که به تمام معنا انسانیت در وجود آن­ها تجلی کرده و وجودشان اصل انسانیت گشته است. تا از این طریق، انسانیت را در وجود ما کاشته و رویانده تا ما هم میوه­ی انسانیت داده، انسان شویم.

  • احسان ثابت

    1. راه نجات از غم ها 

    تا انسان مست حق نشود و از جام توحید و عشق حقیقی ننوشد دل او  همیشه غمخانه خواهد بود ، غمی می آید و وقتی  هم رفت جای خود را به  غم دیگری می دهد ، اما وقتی که انسان دل را از جام حق سیراب کرد این گونه خواهد گفت :

    روى بنما و وجود خودم از یاد ببر***خرمنِ سوختگان را همه گو باد ببر

    ما که دادیم دل و دیده به طوفانِ بلا***گو بیا سیلِ غم و خانه ز بنیاد ببر

    بعد ازاین، چهره زرد من و خاکِ در دوست‏ ***باده پیش آور و این جانِ غَمْ آباد ببر

    (دیوان حافظ، چاپ قدسى، غزل 297، ص 231.)

    10) 89- 12- 6 

    ....................................

    1. صیاد حقیقت شو !

    اگر انسان به صید حقیقت نائل شد در این هنگام همه هستی و وجود او چشم می شود ، دست و گوش  و پا و تمام  اعضاء و جوارح او یک سره چشم می شود و به حضور حق تعالی می رسند ، (همه این اعضاء بلکه تمام عالم شعور دارند لذا می توانند به درک حقیقت نائل شوند )

    در این هنگام انسان حضور خدا را درک می کند و می یابد که :

     ﴿هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ (سوره حدید، آیه 4) هر جا باشید او با شما است!

    پس بکوش تا صیاد حقیقت شوی !!

    10) 89- 12- 6

    ....................................

     

    1. محبت اهل بیت علیهم السلام باب توحید

    خداوند فرموده اهل بیت علیهم السلام درب ورود به حوزه محبت الهی هستند و تنها با محبت به ایشان است که می­توانید به عالم حقیقت وارد شوید.  خداوند متعال هرچه محبت دارد، در وجود ایشان پیاده کرده و به ظهور رسانده.  اگر این گونه نبود، خداوند امر نمی­کرد که از این راه بیایید و به این­ ذوات مقدسه محبت بورزید. اگر غایت و منتهای مطلوب بشر در آن­ها جمع نبود و با محبت آنان نمی­شد به حقیقت رسید، خداوند هرگز امر به محبت به آنان نمی­کرد. معلوم است که انسان از این طریق می­تواند به تمام مطلوب و غایت نهایی کمال خود برسد و انسانیتش را کامل کند. برای همین است که به نبی اکرم صلی الله علیه و آله  فرمود:

    آیات  ﴿ قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ اَلْمَوَدَّةَ فِی اَلْقُرْبى (سوره شورى‏، آیه 23)   بگو: «من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‌کنم جز دوست‌داشتن نزدیکانم [= اهل بیتم‌]؛

    [و در آیه ای دیگر چنین فرمود :

    آیات  ﴿قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاّ مَنْ شاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبِیلاً(سوره فرقان‏، آیه 57)    بگو: «من در برابر آن (ابلاغ آیین خدا) هیچ گونه پاداشی از شما نمی‌طلبم؛ مگر کسی که بخواهد راهی بسوی پروردگارش برگزیند (این پاداش من است.)»

    از این جا فهمیده می شود که : اهل بیت علیهم السلام همان صراط الی الله هستند ، همان صراطی که هر روز بار ها در نماز هایمان هدایت بسوی آن را از خدای متعال درخواست نموده و می خوانیم :

    آیات  ﴿اِهْدِنَا اَلصِّراطَ اَلْمُسْتَقِیمَ (سوره فاتحة، آیه 6)  ما را به راه راست هدایت کن.

    صراطی که تنها آن می تواند ما را به معدن تمام  حقائق و خیرات برساند ]

     به همین دلیل است که خداوند متعال خواسته سرمایه­ی محبت را خرج اهل بیت علیهم السلام کنیم.

     رمضان 90 - جلسه 18

    ....................................

    1. وحدت پیدا کردن با امیر المؤمنین علی علیه السلام

    نقل قول مرحوم دولابی می­فرمودند : در حرم امیرالمؤمنین علیه­السلام ایستاده بودم که مکاشفه­ای به من دست داد و دیدم که حتی صلوات­هایی هم که می­فرستیم، به عنایت امیرالمؤمنین علیه­السلام است و دیدم که مردم می­آمدند و آب کوثر از حضرت می­گرفتند. بعضی­ها یک جام می­گرفتند و سیراب می­شدند. بعضی­ها دو جام می­گرفتند. بعضی­ها با سه جام سیراب می­شدند. بعضی­ها چند جام می­خوردند و می­گفتند سیراب نشدیم. حضرت هم از یقه­اش می­گرفت و او را داخل حوض کوثر می­انداخت.

    این یعنی در علی علیه السلام  فانی می­­شود.

     اگر امیرالمؤمنین علیه­السلام عنایت نکند، حتی یک نفر هم یادش نمی­افتد که صلوات بفرستد. پس وقتی صلواتی می­فرستیم، معلوم می­شود که عنایتی از عالم معنا و از طرف امیرالمؤمنین علیه السلام شده.

     پیامبراکرم صلی الله علیه و آله در حدیث ثقلین فرمود :

    آیات «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ أَمَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی فَإِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى‏ یَرِدَا عَلَیَ‏ الْحَوْضَ‏ »(بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم، ج‏1، ص: 413) من میان شما دو چیز گران بهاء باقی می گذارم که تا وقتى به آن دو تمسک جوئید گمراه نمىشوید-  کتاب خدا و عترت و اهل بیتم آن دو از یک دیگر جدا نمى ‏شوند تا در حوض بر من وارد شوند.

    «‏ یَرِدَا عَلَیَ‏ الْحَوْضَ‏ » یعنی قرآن و اهل بیت بر حوض وارد می­شوند و ما هم با محبت اهل بیت علیهم السلام  به همان حوض وارد می­شویم و با اهل بیت وحدت پیدا می­کنیم.  معنای وحدت هم تجلی حقائق انسانی در وجود انسان و رسیدن به مقام انسانیت است.

     رمضان 90 - جلسه 18

    ....................................

     

    1.  

    پیام اخلاقی  و سلوکی  آیات پایانی سوره انشراح  برای ما این است که بدانیم  آن نقطه‌ای که نقطه فراغت ماست،باید نقطه آغاز کوششمان باشد و در  پس هر  تلاش ،تلاشی دیگر را بکار ببریم جدیت در راه وصول به حقیقت تعطیل شدنی نیست ، آغاز و انجام زندگی باید با جدیت همراه باشد ، سالک بدون جدیت به مقصد نمی رسد ،

    « سَاعٍ‏ سَرِیعٌ‏ نَجَا » [1]. کوشنده با شتاب نجات یافت،

    ،اما متاسفانه اکثر مردم  تنبلی می‌کنند ،  دو رکعت نماز که می‌خوانند  یا کار کوچکی که انجام می­دهند، یا یک ساعت مطالعه که می‌کنند زود خسته می­شوند!   یکی دوبار بار که به حرم می روند می‌گویند بس است! و مدام تنبلی به این شکل به سراغ انسان می‌آید. اما پروردگار عالم به شاگرد خصوصی سخت کوش خود می‌فرماید:

    «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَب»[2]حالا که فارغ شدی، آغاز کوشش توست. خودت را به زحمت بینداز و تلاش کن. پایان هر کاری آغاز کار تو باشد. نکند در جایی توقف کنی و بگویی بس است. توقف معنا ندارد، بکوش! بجوش  و بنوش !

    گر چه وصالش نه به کوشش دهند      هر قدر ای دل که توانی بکوش [3]

    «وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى»[4] برای انسان بهره‌ای جز سعی و کوشش او نیست،

    پس ای سالک کوی توحید بکوش و بجوش و بنوش  همه چیز در خودت جمع است ، تا نکوشی  از درونت چیزی نمی جوشد و تا از تو نجوشد نمی توانی به آبگاه توحید وارد شوی و از چشمه حقیقت بنوشی.

    ------------------------------

    س

    [1] نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 58

    [2] (شرح/7)

    [3] دیوان حافظ غزل شماره 284

     

    [4]﴿النجم‏، 39

     

     

    ....................................

     

    1. خدایا ما را برویان 

    خدایا ما درخت خشکیم تو باید ما را زنده کنی همانگونه که به مریم سلام الله علیها فرمودی :

    آیات  ﴿هُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ اَلنَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیًّا(سوره مریم‏، آیه 25)  این تنه نخل را به طرف خود تکان ده ، رطب تازه‌ای بر تو فرو ‌می ریزد!

    ما را نیز مانند آن درخت خشک که آن را برای مریم سلام الله علیها سبز کردی ، برویان !! به اذن خدا خودت را تکانی بده تا زنده شوی ، (خودت را از حیات پست غرق در غفلت تکان بده تا برویی!!)

    89- 12-12

     

     

    ....................................

     

    1.  

     

     

    ....................................

     

    1.  

     

     

    ....................................

     


     

     

     

    • احسان ثابت