خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

آن چه خدا می خواهد را باید بدانیم ، این جا همان جاست!
جهان اسلام آقا زیاد دارد ، خدمتگذار می خواهد !
افتخار ما این است که خدمتگذار دین خدا هستیم !

خادم الاسلام را دنبال کنید .

آخرین نظرات
  • ۲۴ ارديبهشت ۹۸، ۱۳:۳۸ - حمدان مقدم
    احسنت
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۶، ۲۲:۲۵ - یا حسین
    متشکرم
  • ۲۷ ارديبهشت ۹۶، ۱۴:۰۹ - زهرا باقری
    +++

۳۲ مطلب با موضوع «تربیت فرزند در سبک زندگی اسلامی :: مبانی تربیت اسلامی» ثبت شده است

    رعایت عدالت میان فرزندان‏

     

    یکی از اموری که از ابتدایی ترین دوران تربیت فرزندان تا آخرین مراحلی که با خانواده در ارتباط هستند رعایت عدالت میان ایشان است ، والدین باید به مساوات و برابری میان فرزندان رفتار کنند تا مبادا از سر حسادت رفتار های ناهجاری بین ایشان بوجود آمده و موجب خسارت های جبران ناپذیری شود ، برخی اوقات مشاهده شده است که عدم رعایت عدالت و مساوات بین فرزنددان از سوی والدین موجبات عقده های درونی در فرزندان شده است به نحوی که تا آخرین دوران حیات فرزندان اثرات منفی آن ها روی شخصیت فرزندان باقی مانده است ، بر همین اساس در مجامع روایی تاکید ویژه ای در مورد رعایت عدالت و مساوات بین فرزندان شده است که در ذیل به برخی از آنها به صورت مختصر اشاره می کنیم :

    پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود :

     « اتَّقُوا اللَّهَ واعدِلوا فی‏ أولادِکُم » (کنز العمّال: 45349.) از خدا بترسید و میان‏ فرزندانتان به عدالت رفتار کنید.

      «إنّ لَهُم علَیکَ مِن الحَقِّ أن تَعدِلَ بَینَهُم، کما أنَّ لکَ علَیهِم مِن الحَقِّ أن یَبَرُّوکَ».( کنز العمّال: 45358.) حق آنان (فرزندانت) بر تو این است که میانشان به عدالت رفتار کنى، چنان که حق تو بر آنان این است که از تو اطاعت کنند.

     «اعدِلوا بَینَ أولادِکُم فی النُّحْلِ‏، کما تُحِبُّونَ أن یَعدِلوا بَینَکُم فی البِرِّ واللُّطفِ»( کنز العمّال: 45347.)  میان فرزندان خود در عطا و بخشش به عدالت رفتار کنید، همچنان که دوست دارید آنان نیز، در احترام و محبت، میان شما عادلانه عمل کنند.

    « ساوُوا بَینَ أولادِکُم فی العَطِیَّةِ، فلَو کُنتُ مُفَضِّلًا أحَداً لَفَضَّلتُ النِّساءَ(کنز العمّال: 45346.) در عطا کردن چیزى به فرزندان خود میان آنها برابرى نهید. اگر قرار بود من یکى را برترى دهم، زنان را برترى مى‏ دادم.

     « إنّ اللَّهَ تعالى‏ یُحِبُّ أن تَعدِلوا بَینَ أولادِکُم حتّى‏ فی القُبَلِ» .( کنز العمّال: 45350.)  خداوند متعال دوست دارد که میان فرزندان خود یکسان عمل کنید، حتى در بوسیدن آنها.

    امام باقر علیه السلام فرمود در مورد ضرورت رعایت مساوات در رابطه با فرزندان این گونه می فرمایند :

      « واللَّهِ، إنّی لَاصانِعُ بَعضَ وُلْدی واجلِسُهُ على‏ فَخِذی، واکثِرُ لَهُ المَحَبَّةَ، واکثِرُ لَهُ الشُّکرَ، وإنَّ الحَقَّ لِغَیرِهِ مِن وُلدی، ولکنْ مُحافَظَةً علَیهِ مِنهُ ومِن غَیرِهِ، لِئلّا یَصنَعوا بهِ ما فَعَلَ بِیُوسُفَ وإخوَتِهِ» ‏ (تفسیر العیاشی، ج‏2، ص: 166)به خدا قسم که من گاه با یکى از فرزندانم مماشات مى‏کنم و او را روى زانویم مى‏نشانم و خیلى محبّتش مى‏کنم و قدردانى زیادى از او به عمل مى‏آورم، در صورتى که حق با فرزند دیگرم مى‏باشد.اما این کارها را براى آن مى‏کنم که این یکى را از گزند او و دیگر فرزندانم نگه دارم، تا مبادا با او همان کارى را بکنند که برادران یوسف با او کردند.

    نعمان بن بشیر می گوید :

    « أعطانی أبی عَطیَّةً، فقالَت امِّی عَمرَةُ بِنتُ رَواحَةَ: لا أرضى‏ حتّى‏ تُشهِدَ النَّبیَّ صلى الله علیه و آله، فأتَى النَّبیَّ فقالَ: إنّی أعطَیتُ ابنی مِن عَمرَةَ عَطِیَّةً فأمَرَتنی أن اشهِدَکَ، فقالَ: أعطَیتَ کُلَّ وُلدِکَ مِثلَ هذا؟ قالَ: لا، قالَ: فاتَّقُوا اللَّهَ واعدِلوا بَینَ أولادِکُم، لا أشهَدُ على‏ جَورٍ» (کنز العمّال: 45957.) پدرم به من چیزى بخشید. مادرم، عَمره دختر رواحه، گفت: راضى نمى‏شوم مگر اینکه پیامبر صلى الله علیه و آله را بر این کار گواه بگیرى.پدرم خدمت پیامبر رفت و عرض کرد: من به فرزندِ همسرم عمره پاداشى داده‏ام و مادرش به من امر کرده است که شما را گواه بگیرم. پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: به همه فرزندانت چنین پاداشى داده‏اى؟ عرض کرد: نه.فرمود: از خدا بترسید و میان فرزندانتان به عدالت رفتار کنید. من بر بى‏عدالتى گواه نمى‏شوم.

     

     

     

  • احسان ثابت

    اهمیت دوست داشتن فرزند

     

    یکی از دستور العمل های سازنده دین مبین اسلام دستور مهر ورزی به هم نوعان است ، محبتی که از سر اخلاص به انسانهای مومن ارزانی می شود موجب تکامل خود فرد و جامعه ای که در آن زندگی می کند می شود ، در بین دستورات وارده در این حوزه سفارش بیشتری نسبت به ابراز محبت و مدیریت آن در بستر پر برکت خانواده شده است ، محبت به همسر و فرزندان یکی از امور اصلی قوام خانواده شمرده شده که اهمیت به آن تاثیرات بسیاری در شادابی  و نشاط محیط خانواده و ظهور استعدادهای فرزندان دارد .

    ضرورت ابراز محبت به فرزندان بیش از ابراز آن به همسر  و سایر افراد جامعه در دستور تعالیم اولیاء الهی قرار گرفته و بدان ترغیب نموده اند چرا که با محبت عاقلانه  والدین به فرزندان خمیر مایه شخصیت ایشان رنگ محبت گرفته و تا آخر عمرشان در هر محیطی که وارد شوند بذر محبت کاشته و شور و عشق بوجود می آورند .

    خلاصه آن که محبت ورزیدن به فرزندان آن اندازه اهمیت دارد که محبت والدین به فرزندانشان موجب تقرب انسان به خدا و در دایره رحمت الهی قرار گرفتن می شود 

    امام صادق علیه السلام  فرمودند :

    «إنّ اللَّهَ عَزَّوجلَّ لَیَرحَمُ العَبدَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ. »( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 50)خداوند عزّوجلّ به انسان، براى محبت شدید او به فرزندش، رحم مى‏کند.

    یا آن که در روایتی دیگر این گونه وارد شده است که :

      پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به سوى عثمان بن مظعون رفت و دید که او پسر بچه همراه خود را مى‏بوسد، فرمود: این بچه تو است؟ عرض کرد: آرى. فرمود: دوستش دارى، عثمان؟ عرض کرد: آرى به خدا، اى رسول خدا، او را دوست دارم! فرمود: آیا بر محبّتت نیفزایم؟ عرض کرد: چرا، پدر و مادرم فدایت. فرمود: « إنّهُ مَن یُرضی صَبِیّاً لَهُ‏ صَغیراً مِن نَسلِهِ حتّى‏ یَرضى‏، تَرَضّاهُ اللَّهُ یَومَ القِیامَةِ حتّى‏ یَرضى »هرکس کودک خردسالى از نسل خود را خوشحال کند، خداوند در روز قیامت او را خوشحال گرداند.( کنز العمّال: 45958.)

    برای ابراز محبت به فرزندان ابزارهای مختلفی وجود دارد ، برخی از آنها آثاری سطحی  و برخی دیگر آثاری عمیق در بر دارند ، اما در بین همه این امور بوسیدن از همه آسان تر  و اثر بخش تر است ، بوسه های از سر محبت و عشق بر گونه کودکان چنان تاثیری دارد که گاه تنا آخر عمر فرزند از یاد او نمی رود و از این که بگذریم هدیه دادن به او نیز اثرات عظیمی در او دارد ، هر اندازه که آن هدیه گرانبهاء و مفید تر باشد آثار آن نیز در شخصیت کودک بیشتر خواهد بود ، بهترین چیزی که والدین می توانند به فرزندانشان هدیه دهند آیات  نورانی قرآن است که بزرگترین عطیه الهی به بشر می باشد و آثار آن تا آخر حیات همراه او خواهد بود . این دو کار هزینه زیادی ندارد اما اجری عظیم در پی آن است که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمودند :

    «مَن قَبَّلَ وَلدَهُ کَتَبَ اللَّهُ عَزَّوجلَّ لَهُ حَسَنَةً، ومَن فَرَّحَهُ فَرَّحَهُ اللَّهُ یَومَ القِیامَةِ، ومَن عَلَّمَهُ القرآنَ دُعِیَ بالأبَوَینِ فیُکسَیانِ حُلَّتَینِ یُضی‏ءُ مِن نُورِهِما وُجُوهُ أهلِ الجَنَّةِ.»( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 49) هر که فرزند خود را ببوسد، خداوند عزّوجلّ براى او یک ثواب مى‏نویسد و هر که فرزندش را شاد کند، خداوند در روز قیامت او را شاد مى‏سازد و هر که به او قرآن بیاموزد [در روز قیامت‏] پدر و مادرش فرا خوانده مى‏شوند و دو جامه بر آنان پوشانده مى‏شود که از درخشش آن صورت بهشتیان مى‏درخشد.

    و در مقابل اهمیت ندادن به محبت ورزی نسبت به فرزندان انسان را از رحمت الهی دور می کند  ،

    روایت شده است که

    «النبی صلى الله علیه و آله‏- فی رجُلٍ قالَ: ما قَبَّلتُ صَبِیّاً قَطُّ، فلَمّا ولَّى‏ قالَ-: هذا رجُلٌ عِندی أ نّهُ مِن أهلِ النّارِ( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 50)  پیامبر خدا صلى الله علیه و آله درباره مردى که گفت: من هرگز کودکى را نبوسیده‏ام. وقتى که رفت- فرمود: این مرد در نظر من از دوزخیان است.

    شاید گفته شود چه دلیلی دارد که محبت به کودکان این اندازه اهمیت دارد ، در جواب روایت زیر را می توان شاهد آورد که دلیل ضرورت این مهر ورزی را فطرت پاک و معصوم ایشان معرفی می کند ، امام صادق علیه السلام  فرمود :

    « قالَ موسَى بنُ عِمرانَ علیه السلام: یا ربِّ؛ أیُّ الأعمال أفضَلُ عِندَکَ؟ فقالَ: حُبُّ الأطفالِ؛ فإنَّ فِطرَتَهُم على‏ تَوحیدی، فإن امِتُّهُم ادخِلْهُم برَحمَتی جَنَّتی. »( مکارم الأخلاق، ص: 237)  موسى بن عمران علیه السلام گفت: پروردگارا! کدام عمل نزد تو برتر است؟ فرمود: دوست داشتن کودکان؛ زیرا سرشت آنان بر توحید من است و اگر آنها را بمیرانم، به رحمت خود به بهشتشان مى‏ برم.

     

  • احسان ثابت

رعایت تعادل در پرداختن به امور فرزندان و خانواده 

 

تربیت و توجه به فرزندان و اهل و عیال یکی از تمور مطلوب نزد خدای متعال  و اولیاء الهی است ، اما از آن جا که رعایت اعتدال در هر امری است که آن را مطلوب می کند ، لذا در امر تربیت و توجه به خانواده نیز باید اعتدال را رعایت کرد ، نه آن اندازه بی محلی و بی توجهی که ارکان خانواده انسان از هم بپاشند و نه آن اندازه توجه که آنان را بی خاصیت و بهانه گیر بار آورد ، امیر المؤمنین علی علیه السلام در این رابطه می فرمایند :

« لا تَجعَلَنَّ أکثَرَ شُغُلِکَ‏ بأهلِکَ ووَلَدِکَ؛ فإن یَکُن أهلُکَ ووَلَدُکَ أولیاءَ اللَّهِ، فإنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أولیاءهُ، وإن یَکُونوا أعداءَ اللَّهِ فما هَمُّکَ وشُغُلُکَ بأعداءِ اللَّهِ؟! »(نهج البلاغة: الحکمة 352)تمام  اوقات و همت  خود را صرف‏ زن و فرزند خویش مکن؛ زیرا اگر آنان دوست خدا باشند، خداوند دوستانش را وا نمى‏گذارد و اگر دشمن خدا باشند، چرا باید همّ و غمت رسیدگى به دشمنان خدا باشد؟

از آن جا که وارد شده است

« خَیْرُ الْأُمُورِ أَوْسَطُهَا »( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 541) بهترین کار ها میانه ترین آنهاست .

باید در امر اداره خانواده و تربیت فرزندان حد وسط را اختیار نمود تا هم خیر دنیا و هم سعادت اُخروی برای انسان دست یافتنی شود  ، اما اگر انسان تمام همت و توجه خویش را صرف وسعت بخشیدن به اهل و عیال خود نمود و سایر حقوق و اموری که از سوی خدای متعال برای او واجب شده بود را به دلیل توجه بیش از حد به اهل  و عیالش ضایع نمود مصداق کاملی برای آیه زیر خواهد بود که خدای متعال در آن می فرماید :

﴿ تَراهُمْ یُعْرَضُونَ عَلَیْها خاشِعِینَ مِنَ اَلذُّلِّ یَنْظُرُونَ مِنْ طَرْفٍ خَفِیٍّ وَ قالَ اَلَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ اَلْخاسِرِینَ اَلَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِیهِمْ یَوْمَ اَلْقِیامَةِ أَلا إِنَّ اَلظّالِمِینَ فِی عَذابٍ مُقِیمٍ  (سوره شوری ، آیه 45 )  آنها را میبینی که بر آتش عرضه میشوند در حالی که از شدّت مذلّت خاشعند و زیر چشمی (به آن) نگاه میکنند؛ و کسانی که ایمان آوردهاند میگویند: «زیانکاران واقعی آنانند که خود و خانواده خویش را روز قیامت از دست دادهاند؛ آگاه باشید که ظالمان (آن روز) در عذاب دائمند!»

 پس در توجه به فرزندان و رعایت و مدیریت امور مربوط به خانواده باید حد اعتدال را در پیش گرفت و تا می توان از افراط پرهیز کرد که افراط آفت بدیبرای دین است و همه سرمایه های مادی  و معنوی انسان را از بین می برد .

پس نه افراط  و نه تفریط

  • احسان ثابت

     تلاش برای تربیت فرزند شایسته‏


    خدای متعال در قرآن کریم هنگامی که ماجرای فرزند خواستن اولیاء الهی را به تصویر می کشد می فرماید که ایشان از ما ذریه و فرزندانی صالح و طیب درخواست کردند که موجب چشم روشنی ایشان شود !

     آن جا که ابراهیم علیه السلام  خظاب به خدای متعال می فرماید

    «رَبِّ هَبْ لِی مِنَ الصَّالِحِینَ».(سوره صافات ، آیه 100 ) اى پروردگار من! مرا [فرزندى‏] از شایستگان بخش.

    یا آنجا که زکریاء علیه السلام می گوید :

    ﴿ رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ    (سوره آل عمران  ، آیه 38 )   پروردگارا! از جانب خود فرزندى پاک و پسندیده به من عطا کن، که تو شنونده دعایی .

    البته خدای متعال این درخواست را  آرزوی همه مومنان بر می شمرد آن جا که می فرماید :

    ﴿ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً   (سوره فرقان ، آیه 74 )    کسانى که مى‏گویند: پروردگارا! به ما از همسران و فرزندانمان آن ده که مایه روشنىِ چشمان باشد، و ما را پیشواى پرهیزگاران گردان .

    این جاست که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود :

     «إنّ الوَلدَ الصّالِحَ رَیحانَةٌ مِن رَیاحِینِ الجَنَّةِ».(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 3) فرزند صالح، دسته گلى از گل‏هاى بهشت است.

    اگر فرزند انسان در مسیر اصلاح قرار گرفت تبدیل به سرمایه ای عظیم برای انسان می شود که نه تنها خیر آن در دنیا نصیب حال والدین می شود بلکه در آخرت نیز از آن بهره مند می شوند به همین دلیل است که امام علی علیه السلام  فرمود :

    «ما سَألتُ ربِّی أولاداً نُضْرَ الوَجهِ، ولا سَألتُهُ وَلَداً حسَنَ القامَةِ، ولکنْ سَألتُ ربِّی أولاداً مُطِیعِینَ للَّهِ وَجِلِینَ مِنهُ؛ حتّى‏ إذا نَظَرتُ إلَیهِ وهُو مُطیعٌ للَّهِ قَرَّت عَینی[1] (بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏101، ص: 98)  امام على علیه السلام: من از پروردگار خود، نه فرزندانى زیبارو خواستم و نه فرزندى خوش قد و قامت، بلکه از پروردگارم فرزندانى خواستم که فرمانبردار خدا باشند و از او بترسند تا وقتى به او نگاه کردم و دیدم از خداوند فرمان مى‏برد شاد شوم.

    حضرت ارزش صالح بودن فرزند را بالا تر از زیبایی و خوش قامت بودن او دانسته و همان را از خدای متعال درخواست می کنند ، از همین امر فهیمده می شود که بیش از آن چه که برای زیبایی و سلامت فرزندان تلاش می شود باید برای صالح شدن فرزندان تلاش  و جدیت به خرج داد تا موجبات سعادت انسان فراهم شود که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند :

    «مِن سَعادَةِ الرّجُلِ الوَلَدُ الصّالِحُ».( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 3) از خوشبختى مرد، داشتن فرزند شایسته است.

    پس باید تا جایی که می توانیم برای تربیت فرزند صالح تلاش کنیم و در این امر از هیچ امری فروگذار نکنیم . 

     

    [1] ( 3). بحار الأنوار: 104/ 98/ 66.

  • احسان ثابت

نقش پدر  و مادر در حیات فرزندان 

 

بی شک یکی از اصلی ترین عوامل سعادت و شقاوت انسانها پدران و مادران ایشان است ، ریشه های وراثتی در اخلاق  و رفتار  و کردار انسانها تاثیر دارد  ، همین دلی است که در مجموعه روایات اسلامی به انتخاب افراد مناسب برای ازدواج و فرزند آوری تاکید ویژه شده است هم در رابطه با زنان و هم در رابطه با مردان ، 

 امام صادق علیه السلام فرمود:

« تَجِبُ لِلْوَلَدِ عَلی وَالِدِهِ ثَلاثُ خِصالٍ: إِخْتِیارُهُ لِوَالِدَتِهِ وَ تَحْسِینُ اِسْمِهِ وَ ٱلمُبالَغَهُ فیِ تَأْدیبِهِ»( تحف العقول، النص، ص: 322)[از مهم ترین حقوق] برای فرزند سه حق بر پدر لازم است: مادری شایسته برای او برگزیند؛ نام نیکو برایش انتخاب کند، و در تربیت و ادب سالم او تلاش فراوان به خرج دهد .

هم چنین در بیانی دیگر از امیر بیان علی علیه السلام  وارد شده است که :

« النَّاسُ أَبْنَاءٌ الدُّنْیَا وَ الْوَلَدُ مَطْبُوعٌ‏ عَلَى حُبِّ أُمِّهِ»( غرر الحکم و درر الکلم، ص: 100) مردم فرزندان دنیا هستند و فرزند انسان بر محبت و رفتار مادر خویش سرشته شده است.

یعنی کودک به مادرش محبت دارد و همین محبت موجب تبعیت و گام نهادن در مسیر تربیتی او می شود .  آری نقش مادر مهم تر و برجسته تر از نقش پدر است.

هم چنین زنان نیز باید  مردان صالح و سالم را انتخاب کنند، زیرا فرزندان ارزنده از پدران شایسته به بار خواهند آمد.

امام باقر علیه السلام فرمود :

 «یُحْفَظُ الْأَطْفَالُ بِصَلَاحِ‏ آبَائِهِمْ‏ کَمَا حَفِظَ اللَّهُ الْغُلَامَیْنِ بِصَلَاحِ أَبَوَیْهِمَا» (تفسیر العیاشی، ج‏2، ص: 338 و بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏68، ص: 236)

«کودکان و فرزندان با شایستگی پدران شان حفظ و نگهداری خواهند شد همانگونه که خدای متعال دو کودک یتیم را (که داستانشان در سوره کهف آمده است را) بواسطه شایستگی  و ایمان والدینشان ربوبیت و حفظ نمود .

امام صادق علیه السلام  نیز فرمودند «‏ إِنَ‏ اللَّهَ‏ لَیُفْلِحُ‏ بِفَلَاحِ الرَّجُلِ الْمُؤْمِنِ وُلْدَهُ وَ وُلْدَ وُلْدِهِ »(تفسیر العیاشی، ج‏2، ص: 337)همانا خداوند با رستگاری و خوشبختی مرد مؤمن فرزندان و نوادگانش را شایسته و رستگار می سازد.

پس روشن شد که انتخاب همسر در واقع انتخاب فرزند است. با آن هم باید باور داشت که نقش مادر به مراتب بالاتر از نقش پدر خواهد بود.

چه زیباست گفته ی سعدی:

«زمین شوره سنبل بر نیارد       در او تخم عمل ضایع مگردان

امّا اگر مادر شایسته و دین دار، باتقوا، خوش اخلاق، بانظم، آگاه، خردمند، دور اندیش بود ،  فرزندِ صالح تحویل جامعه خواهد داد.

حال در مورد نقش وراثتی حالات روحی و معنوی والدین در فرزندان به داستان زیر توجه کنید

مردی بود در "مرو"، که او را "نوح بن مریم " می‌گفتند و قاضی و رئیس مرو بود و ثروتی بسیار داشت. او را دختری بود با کمال و جـمال، کـه بسیا ری از بزرگان وی را خواستگاری کـردند و پدر، در کـار دختر سخت متحیر بود و نمی‌دانست او را به که دهد. می‌گفت: اگر دختر را به یکی دهم، دیگران آزرده می‌شوند و فرو مانده بود.

قاضی، خدمتکار جوانی داشت، بسیار پارسا و دیندا ر، نامش "مبارک " بود و باغی داشت بسیار آباد و پرمیوه. روزی به او گـفت: امسال بـه تاکستان (باغ انگو ر) برو و از آنها نگهداری کن. خدمتکار برفت و دو ماه درآن باغ به کار پرداخت.

روزی قاضی به باغ آمد و گـفت: ای مبارک! خوشه‌ای انگـور بیاور. جوان، انگو ری بیاورد، ترش بود. قاضی گفت: بـرو خوشه‌ای دیگـر بیاور. آورد، باز هم ترش بود. قاضی گفت: نمی‌دانم باغ به این بزرگی، چرا انگور ترش پیش من می‌آوری و انگور شیرین نمی‌آوری؟!

مبا رک گفت: من نمی‌دانم کدام انگور شیرین است و کدام ترش!

قاضی گفت: سبحان الله! تو امروز دو ماه است که انگـور می‌خوری و هنوز نمی‌دانی شیرین کدام است؟

ای قاضی! به نعمت تو سوگند که من هنوز از این انگـور نخو رده‌ام و مزه اش را ندانم که ترش است یا شیرین!

پرسید: چرا نخو رده ای؟

گفت: تو به من گفتی که انگور نگاه دار، نگفتی که انگور بخور و من چگونه می‌توانستم خیانت کنم!

قاضی بسیار شگفت زده شد وگفت: خدا تو را بدین امانت نگـه دارد. قاضی چون دانست که این جوان، بسیار عاقل و دیندار است، گفت: ای مبا رک! مرا در تو رغبت افتاد، آنچه می‌گویم، باید انجام دهی!

گفت: اطاعت می‌کنم.

قاضی گفت: ای مبارک! مرا دختری است زیبا، که بسیاری از بزرگان او را خواستگا ری کرده‌اند، نمی‌دانم به که دهم، تو چه صلاح می‌دانی؟ مبارک گفت:

کافران در جاهلیت، در پی نسب بودند و یـهودیان و مسیحیان، روی زیبا می‌خواستند و در زمان پیامبرما، دین می‌جستند و امروز، مـردم ثروت طلب می‌کنند. تو هرکدام را خواهی اختیارکن !

قاضی گفت: من "دین " را انتخاب می‌کنم و دخترم را به تو خواهم داد، که دیندار و با امانتی.

مبارک گفت: ای قاضی! آخر من یک خدمتکارم، دخترت را چگونه به من می‌دهی و اوکی مرا می‌خواهد؟!

قا ضی گفت: برخیز وبا من به منزل بیا، تاچا ره کنم. چون به خا نه آمد ند. قاضی به مادر دختر گفت: ای زن! این خدمتکار، جوانی بسیار پارسا و شایسته است، مرا رغبت افتاد که دخترم را به او بدهم، تو چه می‌گویی؟ زن گفت: هر چه تو گویی، اما بگـذار بروم و داستان را برای دخـترم بگویم، ببینم نظر او چیست. مادر بیامد و پیغام پدر به او رسانید. دخترگفت: چون این جوان دیندار و امین است، می‌پذیرم و آنچه شـما فرمایید، من همان کنم و از حکم خدا و شما بیرون نیایم ونافرمانی نکنم! قاضی، دخترش را به مبارک داد، با ثروتی بسیار. پس از چندی، خدای تعالی به آنان پسری داد که نامش را "عبدالله بن مبارک " گـذاشتند و تـا جهان هست، حدیث او کنند به زهد و علم و پارسایی! (. خواندنیهای ادب پارسی/ 110- نصیحة الملوک، محمدغزالی/ 263، با اندکی تغییر.)

 

 

  • احسان ثابت

فرزند وسیله آزمایش الهی

در مجموعه تعالیم الهی یکی از اموری که  وسیله آزمایش انسانها معرفی شده است فرزندان انسان می باشد ، خدای متعال با فرزندان و سختی هایی که در مصاحبت و همراهی آنان بوجود می آید انسانها را آزمایش و قربال  می کند تا بندگان خوب و صالح الهی به رشد و کمال رسیده و منافقین و کافران از مسیر تعالی منحرف شوند و بر عذابشان افزوده شود .

 فرزندان انسان یکی از اموری هستند که انسان با آنها آزمایش می شود : 

﴿اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ وَ أَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ   (سوره انفال  ، آیه 28 )  بدانید که اموال و فرزندان شما [وسیله‏] آزمایش هستند و خداست که نزد او پاداشى بزرگ است .

اگر از این آزمایش بزرگ به سلامتی عبور کردیم اجری عظیم در انتظار ماست اما اگر شکست خوردیم گرفتار عذاب  و عقوبت خواهیم شد .

این جاست که باید بسیار مراقب بود که محبت افراطی و کنترل نشده نسبت به فرندان و سایر مظاهر عالم دنیا دست و پای انسان را از حرکت به سوی کمال نبندد

﴿یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ (سوره منافقون ، آیه 9 ) اى کسانى که ایمان آورده‏اید! [زنهار] اموال شما و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نگردانند و هرکس چنین کند آنان خود زیانکارانند.

یکی از اموری که خدای متعال در ارتباط با فرزندان همواره امر به رعایت آن می کند تربیت صحیح فرزندان است ، این امر آن اندازه اهمیت دارد که در بسیاری از روایاتی که از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام به مارسیده است دلالتی بر این مطلب وجود دارد که باید نهایت دقت در مراقبت و تربیت فرزندان را در دستور کار قرار داد ، اهل بیت علیهم السلام نه تنها این امور را به دیگران متذکر می شدند بلکه در عمل خود نیز به آن عمل می نمودند ، نقل شده است که 

﴿کانَ رسولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله یَخطُبُ علَى المِنبَرِ فجاءَ الحَسَنُ والحُسَینُ وعلَیهِما قَمیصانِ أحمَرانِ یَمشِیانِ ویَعثُرانِ، فنَزَلَ رسولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله مِن المِنبَرِ فحَمَلَهُما ووَضَعَهُما بَینَ یَدَیهِ، ثُمّ قالَ: «أَنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ».[1] رسول خدا صلى الله علیه و آله روى منبر مشغول ایراد خطبه بود که حسن و حسین در حالى که پیراهن قرمز رنگ پوشیده بودند و راه مى‏رفتند و به زمین مى‏خوردند، آمدند. رسول خدا صلى الله علیه و آله از منبر پایین آمد و آنها را برداشت و در کنار خود نشاند و سپس فرمود: «در حقیقت اموال و اولاد شما مایه آزمایش هستند».

مشاهده می شود که توجه اهل بیت علیهم السلام مخصوصا رسول اکرم صلی الله علیه و آله  به فرزندان خود آن اندازه بوده که حتی در منظر مردم نیز از ادای حقوق آنان کوتاهی نمی کردند .

 

[1] ( 5). بحار الأنوار: 43/ 284/ 50.

  • احسان ثابت

از  تولّد تا لقاء الله 

مسیر حرکت انسان در عالم هستی فراز  و نشیب های بسیاری دارد ، روزی در عالم نور که « احسن تقویم »است جای داشت و بعد از گذشتن از مجاری مختلفی پای به این عالم ماده گذاشت و روزی نیز از این دنیا بار بسته وراهی ابد می شود ، چه دوران های حساسی که از آن گذر کرده و در پیش دارد .

 امام رضا علیه السلام فرمود :   

«إنّ أوحَشَ ما یَکونُ هذا الخَلقُ فی ثَلاثَةِ مَواطِنَ: یَومَ یُولَدُ ویَخرُجُ مِن بَطنِ امِّهِ فیَرَى الدُّنیا، ویَومَ یَموتُ فیَرَى الآخِرَةَ وأهلَها، ویَومَ یُبعَثُ فیَرى‏ أحکاماً لَم یَرَها فی دارِ الدُّنیا(الخصال: 107/ 71)وحشتناکترین زمان براى این مخلوق سه جاست: روزى که متولّد مى‏شود و از شکم مادرش بیرون مى‏آید و دنیا را مى‏بیند، روزى که مى‏میرد و آخرت و اهل آن را مى‏بیند و روزى که برانگیخته مى‏شود و احکامى (قوانینى) را مى‏بیند که در سراى دنیا ندیده است.

انسان این همه مراحل را سپری می کند ، اما برای چه ؟ واقعا مسیر او به کجاست ؟

آیا این همه سختی برای هیچ است ؟ یا آن که در پس این همه سختی ها آسانی و حقیقتی عظیم نهفته است ؟

آن کس که اهل تعقل باشد انسان را موجودی جاری در عالم هستی می بیند که مانند آبرود ها به دریای عظیم حقیقت می ریزد ، حقیقتی که با عقل ها و ادراک ضعیف بشری درک نمی شود و برای فهم آن باید یکپارچه جان شد .

انسان در مسیر لقاء الله قرار دارد ، لقاء اللهی که همه کمالات در آن نهفته است

  ﴿یا أَیُّهَا اَلْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ (سوره الانشقاق‏ ، آیه 6 )   ای انسان! تو با تلاش و رنج بسوی پروردگارت میروی و او را ملاقات خواهی کرد!

در این مسیر گام برداشته ایم ، بلکه برای حرکت در این مسیر ما را خلق کرده اند،

بنابر این باید خود را برای لقاء الله آماده کنیم !

اما سیر در این وادی مقدس نیازمند آموزش های خاصی است که جز در مکتبی بی خلل و کامل امکان پذیر نیست ، مکتبی که تمامی معارف مربوط به کمال انسان را در اختیار آن قرار می دهد ، باید آن مکتب را شناخت و بر اساس تعالیم آن خود و خانواده خود را آموزش داد تا همه با هم مسیر کمال  و تعالی را طی کنند .

باید سراغ تعالیمی رفت که ریشه در حقیقت داشته و انسان را به «حق» متصل می کنند ، باید حق را شناخت و در مسیر آن گام برداشت ، راه این جاست !!! کجا می روید ؟!

باید از کسانی تبعیت نموده و تعالیم الهی را از آنها گرفت که خود هدایت یافته اند ، انبیاء و اولیاء الهی تنها کسانی هستند که برای رسیدن به مقصد نهایی خود می توان از آنها کمک گرفت :

﴿مَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً(سوره کهف  ، آیه 110 )   پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند!

  • احسان ثابت

ضرورت فرزند آوری  

یکی از موهبت های الهی به تمام موجودات مخصوصا  انسان قابلیت فرزند آوری  و تولید مثل است ، جایگاه فرزند از منظر دین مبین  اسلام مقام والایی دارد چرا که تداوم نسل بشر در گرو تولید مثل است به همین منظور به برخی مطالب پیرامون فرزند و فرزند آوری  فهرست گونه اشاره ای گذرا خواهیم داشت :

برخی از انبیاء الهی از نداشتن فرزند رنج می بردند و با کمال اُمید به رحمت حق به عنوان هدیه ای ارزنده از خدای سبحان فرزند می خواستند تا به ایشان فرزند عنایت کند ، چنانچه حضرت زکریا علیه السلام از خدای متعال  فرزند را به عنوان یک عطیّه درخواست می کند آنجا که فرمود :

﴿فَهَبْ لِی مِن لَّدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَٱجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا (سوره مریم  ، آیه 6 ) خدایا!تو از جانب خود جانشینی به من عطا کن و ببخش، که وارث من و دودمان یعقوب باشد و او را مورد رضایت خود قرار ده.

بی شک بساری از انسانها در زندگی به داشتن فرزند عشق می ورزند تا درخت زندگی شان بارورشده  و وجودشان را در وجود فرزندان خود تداوم بخشند و زخره ای برای دوران پیری  و آخرت خود فراهم سازند ، امّا برخی دیگر از این عشق بی بهره اند و یا اشتیاق کم تری به این امر  دارند؛ اسلام انسان ساز و زندگی آفرین  ، مردم را به داشتن فرزند تشویق کرده است تا نسل بشر تداوم داشته و مجرای فیوضات ربوبی  همواره پایدار باشد.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در این باره فرمودند : 

«اطْلُبُوا الْوَلَدَ وَ الْتَمِسُوهُ‏ فَإِنَّهُ قُرَّةُ الْعَیْنِ وَ رَیْحَانَةُ الْقَلْبِ وَ إِیَّاکُمْ وَ الْعَجْزَ وَ الْعُقْرَ» (مکارم الأخلاق، ص: 224)با التماس و توجّه، فرزند بخواهید؛ زیرا فرزند نور چشم و گل عطرآگین دل و جان است، و بپرهیزید از ناتوانی و نازایی.» [مبادا اظهار ناتوانی کنید یا آن قدر سهل انگاری، بی توجّهی و امروز و فردا کنید تا ناتوان، ضعیف یا نازا شوید.]

و در بسیاری از روایات از ترک فرزند دار شد نهی شده است،

 بکر بن صالح گوید: به حضرت هادى (ع) نوشتم: من پنج سال است که از بچه‏دار شدن خوددارى کرده‏ام که همسرم فرزند نمى‏خواهد و مى‏گوید بواسطه ندارى و فقر تربیت فرزند مشکل است؟ امام جواب نوشت: بچه‏دار شو که خداوند روزیش دهد. (مکارم الأخلاق، ص: 224)

هم چنین  فرزند، تداوم وجود انسان و ثمره ی دل و روان و امید زندگی اوست

! پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود :

 «إِنَّ لِکُلِّ شَجَرَهٍ ثَمَرَهٌ وَ ثَمَرَهُ القَلْبِ الْوَلَدُ.» (نهج الفصاحة (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلى الله علیه و آله)، ص: 333)«هر درختی میوه ای دارد، و فرزند میوه ی دل و جان است .

هم چنین آن حضرت  صلی الله علیه و آله در جایی دیگر فرمودند :

 « مِنْ‏ سَعَادَةِ الرَّجُلِ‏ الْوَلَدُ الصَّالِحُ. »( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 3) «داشتن فرزند شایسته از (سرمایه) خوشبختی مرد است.

 

 

  • احسان ثابت

نقش دوست در تربیت فرزند 1

پس از آن که کودک دوران خرد سالی و کودکی را که بیشتر از آن که تحت تاثیر محیط باشد خانواده روی او اثر می گذارد را سپری نمود و در وادی نوجوانی وارد شد ، تاثیرات محیطی و افراد جامعه بر روی او بیش از تاثیر افراد  و محیط خانواده خواهد بود ، کودکی که تا دیروز تمامی کار های خود را زیر نظر والدین انجام می داد از این پس خود را مستقل از آنها دیده و سعی می کند خود به تنهایی و مستقل از خانواده تصمیم گیری کند و لذا شاهد هستیم که در این دوران والدین نمی توانند نظارتی جامع بر فرزندان خود داشته باشند ، این امر در دوران جوانی به نهایت درجه خود می رسد تا جایی که وقتی فرزند به سنین بیست سالگی  و بالاتر  می رسد دیگر نمی توان او را با روش هایی که در سنین قبلی کنترل می شد کنترل کرد ، این دوران زمان ظهور ملکات و اخلاقیاتی است که والدین در سنین قبلی در فرزند ایجاد کرده اند و هر چه در آن دوران کاشته اند در این زمان به محصول می نشیند ، لذا تربیت در این دوران دیگر به نحو آموزشی و اجباری  نیست بلکه والدین باید آن شیوه را ترک کرده و تنها در صدد اندرز  و تذکر تعالیمی بر آیند که در دوران  کودکی به او  آموزش داده بودند ، که به این ترک شیوه تربیت قبلی نوجوانان  در روایات به این نحو اشاره شده است :

رسول اکرم صلی الله علیه و آله  در بیانی نورانی فرمود :

« احْمِلْ صَبِیَّکَ حَتَّى یَأْتِیَ عَلَیْهِ سِتُّ سِنِینَ ثُمَّ أَدِّبْهُ فِی الْکِتَابِ سِتَّ سِنِینَ ثُمَّ ضُمَّهُ إِلَیْکَ سَبْعَ سِنِینَ فَأَدِّبْهُ بِأَدَبِکَ فَإِنْ قَبِلَ وَ صَلَحَ وَ إِلَّا فَخَلِّ عَنْهُ. »(مکارم الأخلاق، ص: 222) فرزندت را تا شش سال رها کن، و 6 سال به کتاب تربیتش کن، بعد هفت سال با خود همراه ببر و ادب یادش ده، اگر قبول ادب کرد و صالح شد که خوب و گر نه بخودش واگذار.

همچنین در بیانی دیگر فرمود :

«‏ الْوَلَدُ سَیِّدٌ سَبْعَ سِنِینَ وَ عَبْدٌ سَبْعَ سِنِینَ وَ وَزِیرٌ سَبْعَ سِنِینَ فَإِنْ رَضِیتَ أَخْلَاقَهُ لِإِحْدَى وَ عِشْرِینَ وَ إِلَّا فَاضْرِبْ عَلَى جَنْبِهِ فَقَدْ أَعْذَرْتَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى»(مکارم الأخلاق، ص: 222) فرزند تا هفت سال حاکم است (یعنى آزاد) و تا هفت سال بنده است (یعنى باید کاملا تحت تربیت باشد)، و هفت ساله سوم وزیر است (باید مورد مشورت قرار گیرد)، اگر در 21 سالگى اخلاقش رضایت بخش شد، که بهتر و گر نه او را رها کن که در نزد خدا معذورى.

بدیهی است که مراد روایت این است که  بعد از سنین 19 الی 21 سالگی والدین باید دست از تربیت دوران کودکی بردارند و بر اساس آیات امر به معروف  و نهی از منکر تنها بر والدین لازم است که فرزندان را موعظه کرده و آموزش های قبلی را به آ« ها تذکر دهند تا اگر آنها فراموش کرده بود به یاد بیاورد

در دوران نوجوانی و اوائل جوانی  فرزند به دنبال آزادی های خاصی است و دوست دارد با دیگر افراد جامعه ارتباط آزاد تری برقرار کند و لذا شروع به انتخاب دوستانی از هم سالان خود می کند در این هنگام بر والدین لازم است تا آموزه های مربوط به انتخاب دوست را با زبانی دوستانه به نحوی که کودک درک کند این مطالب به نفعش هستند برای او بازگو کنند .

ابتدا خود والدین باید بدانند که دوستان در شکل دهی به شخصیت انسان ها به ویژه در سنین نوجوانی و جوانی بسیار تاثیر گذار هستند و نسبت به آموزش صحیح به فرزندان در این رابطه نباید غفلت بورزند چرا که دوستان شایسته و خوب در هدایت فرزندانشان به سوی کمال و سعادت تأثیرگذارند و دوستان ناشایست نیز با انحراف آنها و کشیده شدن به طرف ناهنجاری های اخلاقی و اعتقادی آثار جبران ناپذیری به روی آنها بر جای می گذارند.

بنابر این ضرورت دارد والدین پس از این که ضرورت  این مطالب را به خوبی درک کردند آن را به فرزندان بفهمانند و در صدد انتقال معارفی باشند که در مقالات بعدی به آنها اشاره می شود .

  • احسان ثابت

مسؤولیت پدر و مادر در تربیت فرزند 1

با اندکی توجه به سرگذشت انسانها از زمان تولد تا هنگام خروج از عالم ماده به این نکته دست پیدا می کنیم که عوامل  و افراد بسیاری در تربیت و شکل گیری شخصیت انسانها و نظام فردی  و اجتماعی ایشان دخالت داشته و اثر دارند ، برخی از آن عوامل ارادی  و برخی از آنها غیر ارادی اند ، آن جا که اراده انسان در سرنوشتش دخیل است تربیت و تعالی او به دست خودش سپرده شده است اما آن جا که اختیار از او سلب شده است تحت تاثیر اجباری عوامل قرار می گیرد ، یکی از عواملی که در تکون و بوجود آمدن انسان و شکل گیری شخصیت او دخیل اند خانواده یعنی پدر و مادر او هستند،که در روایات آمده است :

«الشَّقِیُّ مَنْ شَقِیَ فِی بَطْنِ أُمِّهِ وَ السَّعِیدُ مَنْ‏ سَعِدَ فِی بَطْنِ أُمِّه‏»(التوحید (للصدوق)، ص: 356)یعنى شقی و بدبخت کسى است که در شکم مادرش بدبخت شده وسعید و  نیک بخت کسى است که در شکم مادرش نیک بخت شده .

این بیان اهمیت و تاثیر والدین مخصوصا مادر را در سعادت و شوقاوت فرزند به وضوح بیان می کند هر چند که این روایت در صدد نفی اراده و اختیار انسان در تغییر مسیر سر نوشتش نیست اما اهمیت حالالت و تاثیر وجود والدین بر فرزندان را می رساند

 هنگامی که یک زن و مرد با یکدیگر پیمان ازدواج می بندد و خانواده تشکیل می دهند با این پیوند مقدس بستری برای توالد فرزندان فراهم می آید ، جایگاهی که از مقدس ترین پایگاه های بشری شمرده می شود چرا که نسل بشیریت از این مجرا امتداد پیدا می کند و مقدمات تحقق اراده تشریعی خدا در زمین بر حاکمیت صالحان از این جا به ظهور می آید .

﴿ إِنَّ اَللّهَ اِصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى اَلْعالَمِینَ *ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اَللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (سوره آل‏عمران‏، آیه 33)  خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد.آنها فرزندان و (دودمانی) بودند که (از نظر پاکی و تقوا و فضیلت،) بعضی از بعض دیگر گرفته شده بودند؛ و خداوند، شنوا و داناست (و از کوششهای آنها در مسیر رسالت خود، آگاه میباشد).

هر چند که این آیات در مورد انبیاء الهی است اما این بیان را در مورد مومنان نیز می توان گفت که خدا ایمان را در نسل افراد مومن نسل به نسل تداوم می دهد تا جامعه ای الهی بسازد

بدیهی است که اعمال  و رفتار پدر  و مادر فرزندان از همان ابتدایی ترین روابط زناشویی ایشان بلکه قبل از آن نیز در شخصیت و آینده فرزند تاثیر گذار است چرا که فرزندان بر آیندی از دارایی های والدین خود می باشند ، همان  جسم ایشان و هم اخلاق  و روحیات و شخصیت ایشان تاثیر بسیاری از ایشان دارد ، بنابراین بر دران و مادران لازم و ضرری است تا عواملی را که تاثیر مستقیم بر فرزندانشان دارد با به خوبی شناسایی نموده و در صدد اصلاح آنها به بهترین نحو باشند تا ثمره حیات زناشویی ایشان فرزندانی باشد که هم در دنیا عزت و هم در آخرت سعادت ابدی برایشان به ارمغان آورده و جزئیاز بوجود آوردنگان  شرایط تحقق جامعه الهی باشد .

بر این اساس انشاء الله در مقالات این فصل اموری که در تربیت فرزند لازم است پدر  و مادر از آن اطلاع داشته و بدان عمل کنند را ذکر می کنیم .

لیست جامع مقالات پایگاه «خادم الاسلام »

 

  • احسان ثابت