خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

پایگاهی برای نشر تعالیم اسلام

خادم الاسلام

آن چه خدا می خواهد را باید بدانیم ، این جا همان جاست!
جهان اسلام آقا زیاد دارد ، خدمتگذار می خواهد !
افتخار ما این است که خدمتگذار دین خدا هستیم !

خادم الاسلام را دنبال کنید .

آخرین نظرات
  • ۲۴ ارديبهشت ۹۸، ۱۳:۳۸ - حمدان مقدم
    احسنت
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۶، ۲۲:۲۵ - یا حسین
    متشکرم
  • ۲۷ ارديبهشت ۹۶، ۱۴:۰۹ - زهرا باقری
    +++

۳۲ مطلب با موضوع «تربیت فرزند در سبک زندگی اسلامی :: مبانی تربیت اسلامی» ثبت شده است

اثرات مثبت فرزند آوری  -دریافت حمایت معنوی پس از مرگ

داشتن فرزند صالح نه تنها در دنیا موجب آثار و ثمرات مثبتی است بلکه عامل مؤثری در رشد و تعالی معنوی والدین بعد از مرگ نیز خواهد بود.

 

پدران و مادران از دنیا رفته، از عبادت و مناجات و کار خوب (خیر) فرزندان شان بهره می برند و هم چنین دعای فرزند صالح برای پدر  و مادرش مستجاب است بنابراین باید دانست می توانیم کاری کنیم تا با تولید فرزندان صالح برای قیامت خود توشه جمع کنیم ، در این رابطه به روایات ذیل توجه نمایید :

روایات اسحاق ابن عمار از امام صادق علیه السلام  نقل می کند که

« إِنَّ فُلَاناً قَالَ إِنِّی کُنْتُ زَاهِداً فِی الْوَلَدِ حَتَّى وَقَفْتُ بِعَرَفَةَ فَإِذَا إِلَى جَانِبِی غُلَامٌ شَابٌّ یَدْعُو وَ یَبْکِی وَ یَقُولُ یَا رَبِّ وَالِدَیَّ وَالِدَیَّ فَرَغَّبَنِی فِی الْوَلَدِ حِینَ سَمِعْتُ ذَلِکَ.»(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 3) شخصی گفت: در داشتن فرزند بی رغبت بودم، تا توفیق وقوف در عرفات نصیبم شد. در کنارم جوانی را دیدم که دعا می کرد و اشک می ریخت و می گفت: «خدایا پدر  و مادرم ، پدر  و مادرم » و بعد از این که این را شنیدم به فرزند دار شدن رغبت یافتم .

 

هم چنین رسول اکرم صلی الله علیه و آله  می فرماید:

روایات «خَمْسَةٌ فِی‏ قُبُورِهِمْ‏ وَ ثَوَابُهُمْ‏ یَجْرِی‏ إِلَى‏ دِیوَانِهِمْ‏ مَنْ غَرَسَ نَخْلًا وَ مَنْ حَفَرَ بِئْراً وَ مَنْ بَنَى لِلَّهِ مَسْجِداً وَ مَنْ کَتَبَ مُصْحَفاً وَ مَنْ خَلَّفَ ابْناً صَالِحاً.»(جامع الأخبار(للشعیری)، ص: 105،بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏101، ص: 97)پنج نفر از دنیا رفته ولی پرونده آنان بسته نشده و دایم به آنان ثواب می رسد: کسی که درختی کاشته، چاهی آبی برای بهره برداری مردم حفر کرده، مسجدی ساخته، قرآنی نوشته و کسی که فرزندی شایسته ای از او به جای مانده باشد.

 

 

از این بیانات ارزشمند روشن می شود که فرزند تا چه اندازه در حیات بعد از مرگ انسان اثر دارد ، اما نکته مهمی که حائض اهمیت است این است که باید فرزند صالح تربیت کرد تا بتوان از اموری که ذکر آنها گذشت  بهره ای برد و الا اگر فرزندان ناصالح باشند نه تنها سودی به حال دنیای انسان ندارند بلکه در آخرت نیز وبالی از جانب ایشان بر گردن انسان است و باید در قبال تربیت نادرست آنها پاسخ گو باشد .

 

امام صادق علیه السلام  در بیانی نورانی می فرمایند :

آیات «مِیرَاثُ اللَّهِ مِنْ عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ الْوَلَدُ الصَّالِحُ‏ یَسْتَغْفِرُ لَهُ‏.»(من لا یحضره الفقیه، ج‏3، ص: 481)میراث خدا از بنده ی مؤمنش، فرزند صالحى است که برای او استغفار  می کند . 

 

هم چنین در برخی روایات به نمونه هایی اشاره شده که والدین گناهکار، در اثر دعا و اعمال شایسته فرزندان مورد رحمت و غفران الهی قرار گرفته اند. به عنوان مثال؛ در روایتی از  رسول اکرم صلی الله علیه و آله آمده است:  

آیات «‏ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَرَّ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ علیه السلام  بِقَبْرٍ یُعَذَّبُ‏ صَاحِبُهُ‏ ثُمَّ مَرَّ بِهِ مِنْ قَابِلٍ فَإِذَا هُوَ لَا یُعَذَّبُ فَقَالَ یَا رَبِّ مَرَرْتُ بِهَذَا الْقَبْرِ عَامَ أَوَّلَ فَکَانَ یُعَذَّبُ وَ مَرَرْتُ بِهِ الْعَامَ فَإِذَا هُوَ لَیْسَ یُعَذَّبُ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ أَنَّهُ أَدْرَکَ لَهُ وَلَدٌ صَالِحٌ فَأَصْلَحَ طَرِیقاً وَ آوَى یَتِیماً فَلِهَذَا غَفَرْتُ لَهُ بِمَا فَعَلَ ابْنُهُ »(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 4) عیسى از کنار قبری گذشت که صاحبش را عذاب می کردند و سال دیگر بر آن گذشت و عذاب نداشت عرض کرد پروردگار پارسال از کنار این گور گذشتم و صاحبش معذب بود و امسال عذابى ندارد خدا به او وحى کرد اى روح اللَّه فرزند صالحى داشت که بالغ شده راهى را اصلاح کرد و یتیمى را پناه داد او را بخاطر کار پسرش آمرزیدم .

  • احسان ثابت

اثرات مثبت فرزند آوری  -دستگیری به هنگام پیری

 

یکی دیگر از محاسنی که در فرزند دار شدن وجود دارد عملی شدن امیدهای والدین در دوران سالمندی و پیری آنها است. زیرا والدین علاقمند هستند که فرزندانشان در هنگام پیری و کهولت از آنان دستگیری کنند.

فرزند می تواند «امید به زندگانی» را در والدینی  افزایش دهد. در خانواده هایی که فرزند ندارند، معمولاً امید  زیادی به زندگی وجود ندارد .

پس باید در فکر تربیت فرزندانی بود که در پیری یار  و یاور انسان باشند

در این رابطه حدیثی وارد شده است که ، عیسى بن صبیح گفت:  

روایات «دَخَلَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ الْعَسْکَرِیُّ عَلَیْنَا الْحَبْسَ وَ کُنْتُ بِهِ عَارِفاً فَقَالَ لِی لَکَ خَمْسٌ وَ سِتُّونَ سَنَةً وَ شَهْرٌ وَ یَوْمَانِ وَ کَانَ مَعِی کِتَابُ دُعَاءٍ عَلَیْهِ تَارِیخُ مَوْلِدِی وَ أَنِّی نَظَرْتُ فِیهِ فَکَانَ کَمَا قَالَ وَ قَالَ هَلْ رُزِقْتَ وَلَداً فَقُلْتُ لَا قَالَ اللَّهُمَّ ارْزُقْهُ‏ وَلَداً یَکُونُ‏ لَهُ‏ عَضُداً فَنِعْمَ‏ الْعَضُدُ الْوَلَدُ ثُمَّ تَمَثَّلَ علیه السلام 

 

مَنْ کَانَ ذَا عَضُدٍیُدْرِکْ ظُلَامَتَهُ‏

 

إِنَّ الذَّلِیلَ الَّذِی لَیْسَتْ لَهُ عَضُدٌ

قُلْتُ یَا مَوْلَایَ أَ لَکَ وَلَدٌ قَالَ إِی وَ اللَّهِ سَیَکُونُ لِی وَلَدٌ یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً فَأَمَّا الْآنَ فَلَا ثُمَّ تَمَثَّلَ‏

 

لَعَلَّکَ یَوْماً أَنْ تَرَانِی کَأَنَّمَا

بَنِیَّ حَوَالَیَّ الْأُسُودُ اللَّوَائِدُ

فَإِنَّ تَمِیماً قَبْلَ أَنْ تَلِدَ الْحَصَا

أَقَامَ زَمَاناً وَ هُوَ فِی النَّاسِ وَاحِد

(الخرائج و الجرائح، ج‏1، ص: 478، بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏50، ص: 275)

 حضرت امام حسن عسکرى علیه السّلام وارد زندان شد من بامامت آن جناب اعتقاد داشتم فرمود تو شصت و پنج و سال و چند ماه و یک روز دارى. من کتاب دعائى داشتم که تاریخ تولدم در آن نوشته شده بود وقتى بکتاب دعا مراجعه کردم دیدم همان طورى است که امام فرموده.

پرسید فرزند دارى گفتم: نه. حضرت فرمود :

خدایا او را پسرى عنایت کن تا کمک و پشتیبان او باشد فرمود خوب کمکى است پسر، بعد این شعر را خواند:

 

مَنْ کَانَ ذَا عَضُدٍ یُدْرِکْ ظُلَامَتَهُ‏

 

إِنَّ الذَّلِیلَ الَّذِی لَیْسَتْ لَهُ عَضُدٌ

هر کس داراى پشتیبان باشد انتقام خود را میگیرد

 

خوار و ذلیل کسى است که او را پشتى بانى نیست.

گفتم آقا! شما فرزند دارید. فرمود بخدا سوگند بزودى مرا فرزندى روزى مى‏ شود که زمین را پر از عدل و داد میکند اما اکنون فرزندى ندارم و بعد این شعر را خواندند .

 

لَعَلَّکَ یَوْماً أَنْ تَرَانِی کَأَنَّمَا

 

بَنِیَّ حَوَالَیَّ الْأُسُودُ اللَّوَائِدُ

شاید روزى مرا به بینى که فرزندانم

 

چون شیر ژیان اطرافم را گرفته‏اند

فَإِنَّ تَمِیماً قَبْلَ أَنْ تَلِدَ الْحَصَا

 

أَقَامَ زَمَاناً وَ هُوَ فِی النَّاسِ وَاحِد

 تمیم نیز قبل از اینکه

 

فرزندانش زیاد شود مدتى تنها بود.

  • احسان ثابت

اثرات مثبت فرزند آوری  -ازدیاد رزق و روزی  و نشاط  و سلامت روانی زوجین

 

  1. فرزند عامل برکت و ازدیاد رزق و روزی 

دین اسلام  تشکیل خانواده و فرزندآوری را نه تنها باعث مشکلات معیشتی در خانواده نمی داند بلکه توسعه معیشتی را پس از ازدواج و صاحب فرزند شدن به واسطه تلاش و برکت همراه آن، تضمین کرده است. بر اساس آموزه های دینی، فقر و ناداری مانعی در جهت تشکیل خانواده و اندیشه فرزندآوری نیست؛ زیرا خداوند در پرتو ازدواج و فرزند برکت و بی نیازی عطا می کند. یکی از آموزه هایی که در روایات بر آن تأکید شده این است که فرزند موجب برکت در خانواده است.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله  فرمود :

روایات «اتَّخِذُوا الْأَهْلَ‏ فَإِنَّهُ‏ أَرْزَقُ‏ لَکُمْ‏.»( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏5، ص: 329) اهل  و عیال (زن و فرزند) بگیرید ، چرا که این کار برای شما روزی آوردنده تر است .

  امام صادق علیه السلام می فرماید :

روایات « الرِّزْقُ‏ مَعَ‏ النِّسَاءِ وَ الْعِیَالِ‏.»(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏5، ص: 331)روزی به همراه زنان و عیال (فرزندان) است .

 در این روایت واژگان «اهل» و «عیال» شامل فرزندان نیز می شود.

هم چنین رسول اکرم صلی الله علیه و آله  در بیانی دیگر فرمودند : 

روایات «بیت‏ لا صبیان‏ فیه لا برکة فیه»(نهج الفصاحة ، ص: 374، کنز العمال، ج 16، ص 274 :)خانه ای که بچه در آن نیست برکت در آن نیست.

برکت عبارت است از فراوانی، رونق، فزونی، سعادت و نیک بختی. در این تعریف برکت شامل مجموعه ای از هیجان ها، اندیشه ها، رفتارها و احساس هایی است که به طور وسیع با سلامت و بهداشت روانی خانواده در ارتباط هستند. که با فرزند دارشدن باب همه این برکات به روی زن و مرد باز می شود .

حال اگر  می خواهیم از این برکات استفاده کنیم لازم است تا تصمیمی جدی در مورد فرزند آوردن یا افزایش تعداد آنها انجام دهیم ، و نباید بترسیم که شاید روزی ما کم شود ، ترس جائز نیست ، خدای متعال خود روزی فرزندان را تضین نموده است ، آنجا که فرمود :

آیات ﴿نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیّاکُمْ(سوره إسراء،آیه 31 )  ما فرزندانتان و شما را روزی می‌دهیم !

  1.  فرزند عامل نشاط و سلامت روانی والدین

 فرزند می تواند موجب نشاط والدین و سلامت روانی آن ها شود.یکی از بزرگ ترین عوامل شادی آفرین برای والدین اولین ملاقات آن ها با فرزندان سالم خود پس از تولد است.  زن و شوهر با تولد فرزند زندگی خود را معنا دارتر از گذشته می یابند. و بعدها نیز شنیدن الفاظ «مامان» و «بابا» از زبان کودک برای آن ها لذّت بخش است علاوه بر این والدین از دیدن فعالیت های شیرین و دل نشین فرزندان و نگاه به چهره های بشاششادی  آفرین آنها احساس شادمانی می کنند . 

در آیات و روایات ازدواج و فرزند آوری عامل و زمینه بی نیازی و برکت در خانواده معرفی شده است: 

  • احسان ثابت

اثرات مثبت فرزند آوری  -تقویت عزت نفس و ثمر بخش شدن زندگی  

 

 

  1. تقویت عزت نفس زن و شوهر 

 افرادی در جهان وجود دارند که از نداشتن فرزند رنج می برند و به همین دلیل مبتلا به بحران عزت نفس هستند. این افراد کسانی هستند که تحمل تنهایی را ندارند، دائما احساس یک نیاز همراه  با فشار برای داشتن فرزند دارند، اعتماد به نفس خود را در مقابل این وسوسه ذهنی که «دیگران درباره آنها چه فکر می کنند» از دست می دهند، و گاه و بیگاه احساس غم و اندوه و ناکامی و حیرت می کنند که دلیل محرومیت آنان از لذتِ داشتن فرزند چیست؟

برای آن که زوجین انتظارات خود و دیگران را برآورده کنند و به ارزش ها و هدف هایی که لازمه زندگی سعادتمند است برسند ، نیاز به تلاش برای داشتن فرزند دارند، وهمین امر باعث تقویت عزت نفس در زوجین می شود. بنابر این یکی از نقش های مثبت فرزند در خانواده ایجاد و تقویت عزت نفس زن و شوهر است .

از بیانات ائمه اطهار علیهم السلام نیز این گونه بدست می آید که احساس عزت نفس در خانواده های دارای فرزند بیش از خانواده های بدون فرزند است. رسول خدا صلی الله علیه و آله  در این باره می فرماید: 

«مَا مِنْ قَوْمٍ وُلِدَ فِیهِمْ مَوْلُودٌ (ذَکَرٌ) إِلَّا حَدَثَ فِیهِمْ عِزٌّ لَمْ‏ یَکُنْ»(الأمالی (للطوسی)، النص، ص: 511، المعجم الاوسط، جلد 7، ص 244)هیچ قومی نیست که در آن فرزندی به دنیا بیاید جز این که در بین آنها عزتی ایجاد می شود که در قبل وجود نداشته است

 این تعبیر، به صراحت، نقش فرزند در ایجاد و تقویت عزت نفس والدین را نشان می دهد.

بنابر این باید دانست فرزند دار شدن نه تنها به انسان آسیبی نمی زند بلکه به عزت و بزرگی انسان نیز می افزاید.

  1. ثمر بخش شدن زندگی والدین

تولد فرزند این احساس را به والدین می دهد که وجود ایشان مفید و دارای ثمر است  به همین دلیل است که در روایات، داشتن فرزند به ثمره وجود والدین تعبیر شده است.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله  در این رابطه می فرمایند :

«إنّ‏ لکلّ‏ شجرة ثمرة و ثمرة القلب الولد.»(نهج الفصاحة ، ص: 333)هر درختى میوه‏اى دارد و میوه دل فرزند است.

 امام سجاد علیه السلام نیز  در رساله حقوق خود می فرمایند:

« فَتَعْلَمُ أَنَّهُ مِنْکَ وَ مُضَافٌ إِلَیْکَ فِی عَاجِلِ الدُّنْیَا بِخَیْرِهِ وَ شَرِّه‏ِ» (تحف العقول، النص، ص: 263)باید بدانی که فرزندت از توست و در دنیا بواسطه خیر  و شرّش به تو استناد داده می شود . 

بنابر این اگر بدانیم که فرزندانمان ذخیره دنیا و آخرت و میوه حیات ما هستند نه تنها میل به فرزند دار شدن در ما ایجاد خواهد شد بلکه بیش از هر امر دیگری در تربیت صحیح ایشان تلاش خواهیم نمود تا در قیامت حیاتمان پر ثمر باشد .

  • احسان ثابت

اثرات مثبت فرزند آوری  -گسترش نسل موحدان

 

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‌

خدای متعال در قرآن کریم به رابطه پدر و فرزند  قسم یاد کرده و  می فرماید :

﴿ وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ  (سوره بلد، آیه 3)   و قسم به پدر و فرزندش .

هر چند که این آیه در مورد ابراهیم خلیل و فرزندش اسماعیل ذبیح‌ علیهما السلام است اما این امر اختصاص به ایشان ندارد و ایشان یکی از مصادیق این آیه اند ، از این آیه اهمیت و جایگاه متعالی رابطه پدر  و فرزندی و به تبع آن مادر و فرزندی فهمیده می شود .

 پدر  و مادرشدن و فرزند داشتن  عاملی مهم در  تحکیم بهداشت روانی خانواده و قوام آن دارد  و موجب آرامش روانی  ، تجربه لذتی عظیم و عشق به زندگی می شود

گذشته از این امور  برخی آثار مهم در فرزند دار شدن وجود دارد که هر انسانی را ترغیب به تولید مثل و فرزند آوری می کند که برخی از آنها را در ذیل بیان می کنیم :

گسترش نسل موحدان

یکی از عوامل بسیار مهم گسترش اسلام وجود نیروی انسانی زیاد و با کیفیت است ، این ایمان انسانها به حقیقت و خدای متعال است که نور عظیم حق طلبی و خداباوری را در عالم گسترش می دهد ، لذا برای این که اسلام و حقائق الهیه رو به گسترش نهند لازم است جوامع اسلامی تصمیم جدی در گسترش تعداد خود و بالارفتن کیفیت تربیت فرزندانشان بگیرند چرا که اسلام از سینه ها به عالم منتشر می شود .

متاسفانه در عصر حاضر شاهد این هستیم که به علت عدم توجه مومنان حقیقی به این امر مهم منافقان و کافران با ازدیاد نسل خود در جوامع مختلف نه تنها تمامیت ارضی بلکه فکر  و فرهنگ آن جوامع را تغییر داده و بدست گرفته و اند و هیچ نشانه ای ازخداباوری  و حق پرستیبر جاینگذاشته اند ، به عنوان مثال می توان به شهر سامراء که روزی یکی از پایگاه های اسلام بود اشاره نمود که وهابیت با گسترش افراد خود در آن وادی تمام آن سرزمین را به دست گرفتند و هم چنین اخبار وارده از مناطق مختلف ایران حاکی است از این که فعالیت های بسیاری از سوی سردمداران وهابیت در حال انجام است که تعداد نسل وهابیان بیشتر شود  ، اما شیعیان .....!!!!

رسول اکرم صلی الله علیه و آله  در بیانی نوارنی در مورد اهمیت فرزند آوری می فرمایند :

«تَزَوَّجُوا بِکْراً وَلُوداً وَ لَا تَزَوَّجُوا حَسْنَاءَ جَمِیلَةً عَاقِراً فَإِنِّی أُبَاهِی‏ بِکُمُ‏ الْأُمَمَ‏ یَوْمَ الْقِیَامَةِ.» (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏5، ص: 333) بازنان باکره و بسیار فرزند آور ازدواج کنید و با زنان عقیم ولو این که زیبا باشند ازدواج نکنید  ، چرا که من در روز قیامت (بر سایر امت ها) به خاطر زیادی نسل امتم مباهات می کنم .

  • احسان ثابت

    اخلاص و قصد قربت در تربیت فرزندان

     

    تمامی  افعال انسان قابلیت این را دارند که تبدیل به عبادت شوند ، عبادتی که خدای متعال در قبال آن اجر عظیم دنیایی  و ثواب پایدار اُخروی اعطاء کند ، اما آن چیزی که موجب می شود افعال انسان تبدیل به عبادت شود قصد قربت و انجام عمل برای خداست ، یعنی انسان افعالش را برای رضای الهی  و نزدیک شدن به حضرت حق انجام دهد و کسی جز خدا مخاطب  عمل خود قرار ندهند .

    عنایات الهی در پرتو تربیت صحیح  فرزند

     

    اما آنان که این امور  را در نظر نگیرند هر چند که امکان دارد بهره ای زود گذر در دنیا بدست آورند اما خیری در حیات ایشان به ظهور نخواهد آمد و در آخرت نیز بی نصیب خواهند بود ، خدای متعال این مطالب را این گونه به تصویر کشیده اند

     ﴿لا خَیْرَ فِی کَثِیرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلاّ مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَیْنَ اَلنّاسِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ اِبْتِغاءَ مَرْضاتِ اَللّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً  (سوره نساء، آیه 114) در بسیاری از سخنانِ درِگوشی (و جلسات محرمانه) آنها، خیر و سودی نیست؛ مگر کسی که (به این وسیله،) امر به کمک به دیگران، یا کار نیک، یا اصلاح در میان مردم کند؛ و هر کس برای خشنودی پروردگار چنین کند، پاداش بزرگی به او خواهیم داد.

    خصوصیتی در سخن گفتن نیست بلکه تمامی افعال آدمی اگر دارای صفت صدق و معروف و اصلاح بوده و در مسیر کسب رضایت الهی قرار گیرند موجب رسیدن به اجر عظیم می شوند ، تنها در این هنگام است که دروازه های رحمت الهی به روی انسان باز شده و شاهد امداد های غیبی خواهد بود که خدای متعال در این باره می فرماید

     ﴿اَلَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اَللّهَ لَمَعَ اَلْمُحْسِنِینَ(سوره عنکبوت‏، آیه 69) آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راه‌های خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.

    اما نکته در این است که باید برای رسیدن به خود خدا تلاش کرد نه در مسیر خدا ، نکته در «جاهَدُوا فِینا » است  یعنی در مسیر تقرب به خود خدا تلاش کردن .

    حال باید گفت تربیت فرزندان را نیز می توان به عبادتی بزرگ تبدیل نمود ، یعنی کاری کرد که تربیت کردن فرزندان در منزل خود انسان تبدیل به عبادتی بزرگ شده و در سرای آخرت باقیات الصالحات او شوند ، اما چگونه ؟

    در جواب لازم است به حدیث زیر توجه نمود.

    رسول اکرم صلی الله علیه و آله  فرمود :

    «إِنَّ الْوَلَدَ الصَّالِحَ رَیْحَانَةٌ مِنْ‏ رَیَاحِینِ الْجَنَّةِ.» (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 4) فرزند خوب و صالح گلى از گلهاى بهشت است.

     مگر نه این است که در قیامت انسان نتیجه اعمالش را می بیند ، و مگر نه این است که تنها اعمالی که عبادت مورد قبول حضرت حق اند موجب شادکامی انسان در آن وادی می شوند ، حال که فرزند صالحی که نتیجه کار  و تلاش والدین مومن هستند در  قیامت به صورت نعمت خاصه « ریحان » تجلی می کنند ، از این امر معلوم می شود که تربیت فرزند صالح عبادتی است که اجر عظیمی در پی دارد .  بر این اساس  بر والدین لازم است مقدمات  تربیتی لازم برای صالح شدن فرزند را به خوبی فراهم کنند تا او به خوبی پرورش بیابد و با این عبادت عظیم مستحق دریافت فیوضات ربوبی شوند و فرزندان ایشان چه در زمان حیات و چه بعد از وفاتشان به ایشان سود برسانند

    امام صادق علیه السلام  می فرمایند مردی به من می گفت :

    « إِنِّی کُنْتُ زَاهِداً فِی الْوَلَدِ حَتَّى وَقَفْتُ بِعَرَفَةَ فَإِذَا إِلَى جَانِبِی غُلَامٌ شَابٌّ یَدْعُو وَ یَبْکِی‏ وَ یَقُولُ یَا رَبِّ وَالِدَیَّ وَالِدَیَّ فَرَغَّبَنِی فِی الْوَلَدِ حِینَ سَمِعْتُ ذَلِکَ(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 3)من قبلا نسبت به داشتن فرزند بى ‏علاقه بودم تا روزى که در روز عرفه جوانى را در کنار خود مشاهده کردم، دیدم مى‏ نالد و مى ‏گوید: خدایا پدر و مادرم .... خدایا پدر و مادرم ... د عاى آن جوان مرا به داشتن فرزند ترغیب کرد.

    هم چنین از طرفی دیگر خدای متعال در قرآن کریم به مومنان امر نموده تا در امر تربیت خود ، خانواده و فرزندانشان توجه ویژه ای داشته باشند  

     ﴿یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا اَلنّاسُ وَ اَلْحِجارَةُ(سوره تحریم، آیه 6)  ای کسانی که ایمان آورده‌اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید .

    که لازمه نجات یافتن از آتش جهنم تربیت صحیح و کار آمد خود و دیگران است و همین نظارت بر مسیر اعمال در دنیا نحوه ای از تربیت بوده که مصداق عبودیت و تقوای الهی است ، به همین دلیل است که سپری بین انسان و آتش جهنم ایجاد می کند .

    آثاراخلاص و قصد قربت در تربیت فرزندان

     بر این اساس لازم است چه پدران و مادران امروز و چه پدران و مادران فردا به تربیت فرزندانشان نه به دید یک عملیات غریزی بلکه به دید عبادتی عظیم که آخرتشان را آباد می کند نگاه کنند و هنگامی که عبادت شد لازم است قصد تقرب نیز در آن اخذ شود ، یعنی تربیت فرزندان را با دید این که اطاعت امر خدای متعال و موجب تعالی  و نزدیک شدن به اوست انجام دهند تا نه تنها در عالم بعد حیات مادی از بهره های بی کران آن سود ببرند بلکه در دنیا نیز عنایات خاص الهی شامل حال آنان شود که برخی از آن عنایات دست یافتن به عزت و سربلندی در بین مردم و کمک یار بودن فرزندان به آنها در پیری و ده ها امر دیگر است .

    تنها اگر فرزندانمان را برای خدا خواسته و برای او تربیتشان کنیم ،خدا نیز به ما و فرزندانمان نه تنها عنایات ویژه ای نموده و به تربیت خاص ربوبیتشان می کند و  راه های هدایت رابه روی ایشان می گشاید بلکه آفات را نیز از ایشان دفع می نماید ، شاهد بر این مدعا آن که مادر مریم سلام الله علیها هنگام میلاد مریم سلام الله علیها خطاب به خدای متعال فرمود : 

    ﴿إِنِّی أُعِیذُها بِکَ وَ ذُرِّیَّتَها مِنَ اَلشَّیْطانِ اَلرَّجِیمِ (سوره آل‏ عمران، آیه 36) او و فرزندانش را از (وسوسه‌های) شیطان رانده شده، در پناه تو قرار می‌دهم.

    و بعد از آن ایشان را برای این که خدمت گذار دین خدا باشد وقف معبد می نماید ، در این هنگام خدای متعال می فرماید :

     ﴿فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ کَفَّلَها زَکَرِیّا (سوره آل‏ عمران، آیه 37)خداوند، او [= مریم‌] را به طرز نیکویی پذیرفت؛ و به طرز شایسته‌ای، (نهال وجود) او را رویانید (و پرورش داد)؛ و کفالت او را به «زکریا» سپرد.

     

    مشاهده می شود که خدای متعال این اخلاص  و نیت مادر مریم سلام الله علیهما را پذیرفته است و به همین دلیل به بهترین نحو او را ربوبیت نموده و پرورش می دهد و یکی از انبیاء خود را مامور رسیدگی به امور او می کند و کم نبوده اند پدران و مادرانی که این گونه با خدای متعال معامله نموده و خدای متعال نیز نعمت های خود را بر ایشان تمام کرده است

  • احسان ثابت

    خدای متعال مربی اصلی عالم هستی 

     

    اولین و اصلی ترین  مطلبی  که هر  پدر و مادر  بلکه هر مربی در تربیت فرزندان و شاگردان خود باید بداند این است که در  عالم هستی  مربی  اصلی و حقیقی  خدای  سبحان است  و ایشان اند که رب الارباب  عالم هستی  اند  و تمامی  عالم هستی را تحت مدیریت و ربوبیت خود قرار داده اند و بدون اذن و اراده ی   ایشان هیچ میوه ای  به ثمر  نمی  نشیند و «ما رمیت اذ رمیت» الهی  در تمامی  مسائل  و امور  ساری  و جاری  است .

      ﴿ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اَللّهَ رَمى(سوره أنفال‏، آیه 17)این تو نبودی (ای پیامبر که خاک و سنگ به صورت آنها) انداختی؛ بلکه خدا انداخت!

    برای توجه دادن انسانها به همین مطلب است که در ابتدای سوره فاتحۀ الکتاب بعد از بسم الله الرحمن الرحیم می خوانیم :

    ﴿ اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ اَلْعالَمِینَ (سوره فاتحة، آیه 2) ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار و مربی جهانیان است.

    یا آن که در جایی دیگر می فرماید :

     ﴿هُوَ اَلَّذِی یُصَوِّرُکُمْ فِی اَلْأَرْحامِ کَیْفَ یَشاءُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ اَلْعَزِیزُ اَلْحَکِیمُ  (سوره آل‏ عمران‏، آیه 6)  او کسی است که شما را در رحمِ (مادران)، آنچنان که می‌خواهد تصویر می‌کند. معبودی جز خداوندِ توانا و حکیم، نیست.

     

    خدای متعال نه تنها عالم جسم انسان را مدیریت و ربوبیت می کند بلکه مدیریت  قوای درونی انسان نیز به دست اوست ،

     ﴿لکِنَّ اَللّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ اَلْإِیمانَ وَ زَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ  (سوره حجرات، آیه 7) خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهایتان زینت بخشیده!

    قلبی حیات دارد که ایمان را دوست داشته باشد و این حیات بدست خدای متعال است ،اما  کار انسان تنها تسلیم محض و  قبول ربوبیت خدای متعال با عمل به دستورات حضرت اقدسش از روی اختیار است

    حال  در امر  تربیت فرزندان اگر  پدر  و مادر در فکر و عقیده ی  خود این باور را داشته باشند که تنها ایشان مربی اصلی اند و اراده و قدرت خدای متعال در تربیت فرزندانشان تاثیر ندارد و یا آن که از نقش  اصلی  خدای  سبحان در تربیت و ربوبیت فرزندانشان در غفلت باشند ، در این هنگام وقتی که آثار خوبی  در فرزندان ایجاد می شود والدین دچار  خود بزرگ بینی  شده  و این موفقیت را از  آن خود می  بینند و از نعمت های الهی  و قدرت او غافل می شوند ، در این هنگام به حکم  قوانین و سنت های الهی  که عجب  و غرور  در  مقابل  خدای  سبحان کفر است  و هر  بساط  غرور و کفری بدست کبریایی خدای متعال نابود می شود غرور و خود بینی این انسانها نیز در  هم کوبیده و نابود می شوند ، خدای  سبحان بخاطر عجب و خود بزرگ بینی والدین فرزند نظر ربوبی خاص  خود را از ثمره ی  زندگی آنها برداشته و فرزندانشان دچار  آفات و آسیب می  شوند و در نهایت  مسیر رو به رشد تربیت ایشان متوقف  می شود .

    این سنت الهی است که فرمود :

     ﴿مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُکِّرَ بِآیاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْها إِنّا مِنَ اَلْمُجْرِمِینَ مُنْتَقِمُونَ  (سوره سجده، آیه 22)   چه کسی ستمکارتر است از آن کس که آیات پروردگارش به او یادآوری شده و او از آن اعراض کرده است؟! مسلّماً ما از مجرمان انتقام خواهیم گرفت!

     

    این جا نیز والدینی که دست قدرت ربوبی را ندیده بگیرند به منزله اعراض کنندگان از آیات ربانی حضرت حق اند و هم در دنیا و هم در آخرت خدا از ایشان انتقام خواهد گرفت ، انتقام خدا از آنان در عالم دنیا فاسد شدن کشتزار انسانی ایشان و در آخرت عذاب سوزان جهنم خواهد بود .

    پس  در  امر  تربیت فرزندان باید در  نظر  داشت که مربی  اصلی  خدای  سبحان است و دیگران تنها وسایلی هستند که به اذن الهی  قادر به ربوبیت و تربیت افراد هستند .

    در این جا لازم و ضروری  است گفته شود که این جدا دیدن نعمت از  تحت قدرت و ربوبیت الهی   در  بسیاری  از  موارد اثری بمانند چشم زخم داشته و در عالم هستی  موجب  برهم خوردن  امور  می شود  و تنها با یاد خدای  متعال  می توان جلوی آن را گرفت و لذا بخاطر همین است که هنگام نظر بر امری که جمیل  و کامل  و نیکو است شایسته است که با گفتن « لاحول  و لا قوۀ الا بالله العلی العظیم » متوجه قدرت نمایی خدا در این شیئ جمیل شد تا آن امور از گزند آسیب ها و من جمله چشم زخم در امان بمانند .

  • احسان ثابت

     

    یاد خدا عامل اصلی تربیت

    آن چه در مسیر حرکت تربیتی بر تمامی مربیان و پدران و مادران  لازم است مورد توجه قرار بگیرد این است که هدایت و رشد انسان در گرو توجه به ذات احدیّت در همه اوقات و احوال زندگى است. غفلت مداوم از یاد خدا، موجب انحراف کلى انسان از قوانین حاکم بر نظام آفرینش گردیده و موجبات سقوط او را به ورطه هلاکت فراهم مى ‏آورد. لذا زیر بنای تربیت الهی توجه و یاد خداست و این که انسان به مرتبه ای از توجه برسد که تمامی افعال و رفتار و فکر  و اندیشه او منحصر در خدا و خدا گونه ها شود تا جایی که بتواند بگوید : 

    ﴿إِنَّ صَلَاتِى وَ نُسُکِى وَ مَحْیَاىَ وَ مَمَاتِى لِلَّهِ رَبِّ الْعلَمِینَ (سوره أنبیاء، آیه 162) نماز من و روش و طریق زندگى من و مرگ من براى خدا، آن پروردگار جهانیان است. 

    هنگامی که این مطلب به خوبی روشن شد شاهد این خواهیم بود که انسان روز به روز پیشرفت می کند و مسیر تعالی را با سرعتی بسیار بالا طی می کند چرا که ذکر خدای متعال غذای روح آدمی است و اگر به صورت مداوم این غذا به جان انسان تزریق شود شاهد حیات و رشد و تکامل یافتن آن خواهیم بود ، البته باید دقت داشت که این غذا دادن باید به صورت مداوم و مرتب باشد تا آثار مثبتش ظاهر شود ،

     امیر المؤمنین علی علیه السلام در این رابطه فرمود :

    «مُدَاوَمَةُ الذِّکْرِ قُوتُ‏ الْأَرْوَاحِ‏ وَ مِفْتَاح‏ »(غرر الحکم و درر الکلم، ص:709) ذکر دائم خدای متعال غذای جانها و کلید صلاح است،

    حال این هنر طالبان سعادت و مربیان و والدین است که به اقتضاء شرایط و احوالات خود و فرزندان در هر مرحله ای از حیات که هستند در رابطه با فرزندان مصداقی از ذکر خدا را انتخاب نموده و آن را در دسترس قرار دهند تا اسباب درونی وجودی متربیان مورد صلاح و رشد قرار بگیرد.

    البته باید دقت نمود که مراد از ذکر تنها ذکر زبانی  و یاد ذهنی خدای متعال نیست ، بلکه مراد از ذکر امری است اعم از این موارد و شامل ترک محرمات و انجام واجبات نیز می شود .

    پس لازم است در رابطه با تربیت خود و فرزندانمان به خوبی توجه داشته باشیم که مصداق بارز یاد و ذکر خدا رعایت احکام و آداب تربیت فرزندان در رباطه با ایشان می باشد که امید است با رعایت آنها مسیری از تکامل به روی ایشان باز شود .

    یکی از راه کار های عملی که شایسته است در تربیت فرزندان عمل شود آموختن این نکته به ایشان است که :« خدا در همه حال و هر مکانی ایشان را می بیند» .

    در این رابطه شایسته است که فرزندان را با آیاتی از قرآن که اشاهرای به حضور خدا در همه حالات است آشنا کنیم و مضامین آنها را به صورت ساده و قابل فهم به ایشان بیاموزیم ، برخی از آیات که در این رابطه می توان از آنها استفاده کرد عبارت اند از :

    ﴿ أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اَللّهَ یَرى (سوره علق، آیه 107)  آیا انسان ندانست که خداوند (همه اعمالش را) می‌بیند؟!

     

    ﴿ هُوَ اَلَّذِی خَلَقَ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیّامٍ ثُمَّ اِسْتَوى عَلَى اَلْعَرْشِ یَعْلَمُ ما یَلِجُ فِی اَلْأَرْضِ وَ ما یَخْرُجُ مِنْها وَ ما یَنْزِلُ مِنَ اَلسَّماءِ وَ ما یَعْرُجُ فِیها وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ وَ اَللّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ (سوره حدید، آیه 4) خدا کسی است که آسمانها و زمین را در شش روز [= شش دوران‌] آفرید؛ سپس بر تخت قدرت قرار گرفت (و به تدبیر جهان پرداخت)؛ آنچه را در زمین فرو می‌رود می‌داند، و آنچه را از آن خارج می‌شود و آنچه از آسمان نازل می‌گردد و آنچه به آسمان بالا می‌رود؛ و هر جا باشید او با شما است، و خداوند نسبت به آنچه انجام می‌دهید بیناست!

     

    اگر کاری کنیم که کودکانمان در خرد سالی این آیات را حفظ کنند و در کودکی معنایش را بفهمند و در نوجوانی مفهومش را درک کنند ، قطعا در جوانی و سایر ایام حیاتشان بر اساس این آیات زندگی خواهند کرد و خدا را بر همه اعمال خود ناظر می بینند و هیچ گاه خلاف قوانین الهی و مسیر تعالی قدمی برنخواهند داشت ، در دنیا با شرافت و در آخرت سعادتمندانه به حیات ابدی خود خواهند پرداخت . 

     

     

     

  • احسان ثابت

 

قلب را باید تربیت کرد

 

تکامل انسان با تعالی و تکامل موجودی فرامادی که به دست خدای متعال در وجود او ودیعه نهاده شده است صورت می گیرد ، آن موجودی است که با چشم سر دیده نمی شود ،تنها سرمایه ابدی انسان است  که آن را برای سفر ابدی با خود در قیامت خواهد برد ، آن شئ « قلب » نام دارد :

 ﴿یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ*  إِلاّ مَنْ أَتَى اَللّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ (سوره شعراء، آیه 88 و 89 ) در روز قیامت مال و فرزندان سودی نمی‌بخشد ، مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید!

 

البته مراد از «قلب» تکه گوشت صنوبری داخل سینه انسان نیست ، بلکه آن قلب حقیقتی ملکوتی است که خدای متعال قلب مادی بدن انسان را صورتی از آن حقیقت عظیم خلق کرده است تا صاحبان خرد با پی بردن و فهمیدن جایگاه قلب مادی به برخی حقائق ملکوتی نسبت به آن پی ببرند .

 بنابر این باید دانست که مرکز تمامی دارایی های ابدی انسان  «قلب» اوست و باید تمامی تلاش های خود را مبذول دارد تا قلب به درجه ای از صحت و سلامتی برسد که آماده لقاء الله شود چرا که ین قلب ملکوتی انسان است که مشرف به شهود خدای متعال می شود  که امیر المؤمنین علی علیه السلام در این رابطه فرمود :

« لَا تُدْرِکُهُ الْعُیُونُ فِی مُشَاهَدَةِ الْأَبْصَارِ وَ لَکِنْ رَأَتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِیمَان‏ِ»(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص:98)دیدگان هنگام نظر افکندن او را درک نکنند ولى دلها با حقایق ایمان او را دیده‏ اند.

اما قلبی می تواند به این مقام برسد که زنده و سالم باشد لذا در مجموعه تعالیم وارد شده از سوی مربیان کامل اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام عامل اصلی آباد شدن قلب انسان اطاعت دستورات الهی و عمل طبق فرامین آن ذات اقدس است و سر پیچی از آن دستورات موجب می شود حقیقت انسان که همان قلبش باشد بمیرد ، امام سجاد علیه السلام در صلوات شعبانیه خطاب به خدای متعال این گونه می فرمایند :

«وَ اعْمُرْ قَلْبِی‏ بِطَاعَتِکَ‏ وَ لَا تُخْزِنِی بِمَعْصِیَتِکَ»( إقبال الأعمال (ط - القدیمة)، ج‏2، ص: 688 )   خدایا قلب مرا بواسطه طاعت و بندگی خودت آباد و بواسطه مصیتت من را رسوا نکن .

از این بیان شریف معلوم می شود که آبادی قلب انسان در گرو بندگی خداست .

بنابر این باید دانست که فرامین الهی  فقط و فقط برای این اند که انسان به تکامل برسد نه این که از بندگی انسانها سودی به خدا برسد .

البته اوامر الهی انواع و شرایط مختلفی دارند که هر کدام بر اساس اقتضاء و قابلیت های انسان قانون گذاری شده اند و عمل به آنها توسط هر یک از افراد انسان می تواند آثار مثبتی در آباد سازی قوای باطنی او داشته باشد ، هر اندازه که اطاعت و بندگی خدای متعال قوی تر باشد به همان اندازه آثاری که در احیاء و آباد سازی جان انسان دارند بیشتر خواهد بود و به همان اندازه انسان به تعالی نزدیک تر می شود .

بنابر این باید دانست که محور تمامی تلاش های انسان در حرکت تربیتی چه برای تربیت خود و چه برای تربیت دیگران « قلب » ملکوتی است و باید کاری کرد که آثار مثبت اعمال صالح در قلب متربی به ظهور آمده ، آباد شده و مسیر حیات دنیوی  و اُخروی او را به بهترین نحو اصلاح نماید .

حال که روشن شد تمامی برنامه های بیان شده از سوی خدای متعال برای حرکت تربیتی انسان رو به تعالی انسان است باید دانست که برخی از برنامه هایی که خدای متعال توسط مربیان الهی بیان نموده اند مستقیما مربوط به گروه خردسالان و نونهالان و نوجوانان می شود و بکار گیری آنها توسط والدین می تواند تاثیر بسیار زیادی در شخصیت و قلب متربیان داشته باشد و سهل انگاری نسبت به آن امور ضرر هایی را در پی دارد که هیچگاه قابل جبران نیستند  که انشا الله در بخش های دیگر مجموعه بدانها اشاراتی خواهیم نمود .

  • احسان ثابت

    ویژگی مربیان تربیت

    سؤالی مطرح می شود که  چه کسی می تواند مسؤولیت امر مهم تربیت را به عهده بگیرد ؟

    قبل از جواب به این سوال باید گفت که در یک تقسیم بندی مربیان به دو دسته تقسیم می شوند :

    اول : مربیان اصلی بشری  :

    ایشان مربیان اند که برنامه های اصلی تربیت را از سوی خدای متعال اخذ و به بشریت ارائه می کنند و خود نیز بدانها عمل می کنند و سایر افراد بشر را نیز دعوت به عمل کردن آنها می کنند  ، بدیهی است که این دسته از مربیان باید قابلیت های ویژه و منحصر به فردی داشته باشند که نوع مردم از آنها بی بهره اند ، مصادیق کامل این دسته از مربیان انبیاء و اولیاء الهی اند ، افرادی که قلبشان بواسطه وحی در ارتباط مستقیم با مبداء عالم هستی خدای متعال است .


    دوم : مربیان مبلغ و تابع مربیان اصلی:

    ایشان مربیانی هستند که برنامه های تربیتی مربیان اصلی را بواسطه تعلیم از ایشان آموخته و در مقام عمل در رابطه با متربیان اعمال می کنند ، این دسته از مربیان حتما نیاز به عصمت و اتصال مستقیم با مبداء وحی ندارند و هر کسی که مقداری با تعالیم انبیاء و اولیاء الهی ارتباط داشته باشد می تواند متصدی مراتبی از مربی گری شود . 


     

    بر اساس مقدمه بیان شده تنها کسی می تواند مربی اصلی انسان باشد که خود ، انسان کامل و واصل به مدارج عالی انسانیت باشد و در این مسیر کسی می تواند جلودار و راهنما باشد که خودراه را به خوبی طی کرده باشد :

    اما در مورد مربیان مبلغ که در مراحل ابتدایی تربیت مشغول بکار می شنود  حتما نیازی نیست که خود تمامی مراحل کمال را هم چون انبیاء الهی طی کرده باشند ( هر چند که یافتن این چنین مربی از بهترین نعمت های الهی است ) .معیار اصلی در مربیان مبلغ این است که تا حد توانشان به دستورات مربیان اصلی بشریت گوش بسپارند و سعی در انجام آنها داشته باشند و تلاش کنند آن چه را که خود بدان عمل کرده اند را به متربیانشان بیاموزند .

    یک مربی مبلغ می تواند استاد مدرسه و دانشگاه یا حتی پدر  و مادر یک کودک  باشد اما همه آنها ابتدا باید آن چه را که از مربیان اصلی فرا گرفته اند انجام دهند تا خدای متعال ایشان را واسطه نشر نور هدایت در عالم قرار دهد .

    امیر المؤمنین علی علیه السلامدر این باره می فرمایند :

    « مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ‏ نَفْسِهِ‏ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِم‏» (نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 480)کسی که خود را در مقام پیشوایی و امامت قرار می دهد ، باید پیش از آن که به تعلیم دیگران بپردازد ، به تعلیم خویش پردازد و باید تادیب او به عملش پیش از تادیب او به زبانش باشد . کسی که معلم و ادب کننده خویش است ، به احترام سزاوارتر است از کسی که معلم و مربی دیگران است .

     

    امام علیه السلام در این کلام ، دو مطلب اساسی را در موضوع «تربیت» بیان فرموده اند :

  1. مربی و معلم باید قبلا خودش دانش آموخته و تربیت شده باشد ، آن گاه مربی و معلم دیگران شود . سخن گفتن و خطابه و وعظ بدون آگاهی به جز انحراف واضلال و گمراهی نتیجه ای ندارد .
  2. واعظ و مربی باید با عمل خود دیگران را تربیت و هدایت نماید . گفتاربدون عمل نه تنها موجب هدایت نمی شود ، بلکه گاهی ممکن است موجب سلب اعتماد و گمراهی شخص گردد .

این دو نکته اساسی در تربیت فرزندان ، مخصوصا فرزندان خردسال اهمیت ویژه ای دارد ، چرا که:

« فرزندان آن گونه که می بینند عمل می کنند نه آن گونه که از ایشان درخواست می شود !!»


     


      

  • احسان ثابت